سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
این فیلسوفان عبوس
اینكه چهره فلاسفه در نظر همگان عبوس و منحوس می نماید ممكن است از آن رو باشد كه فلاسفه نمی توانند با خودفریبی و توهم برای خود یا دیگران آرامشی فراهم آورند، اما نیاز به سامان و آرامش در انسان، چندان نیرومند است كه چه بسا فلاسفه نیز ساخت و ساز سیستم های فلسفی خود را فدای آن می كنند. كانت یقین فلاسفه قبل از خود را به خواب دگماتیسم (جزم اندیشی) تعبیر می كند. او در جوانی، در نقد سویدنبرگ- متافیزیسین هم عصر خود- می نویسد كه «فرضیه های متافیزیكی چندان انعطاف پذیرند كه می توان آنها را حتی با قصه های پریان سازگار كرد. آدمیان از اندیشه، قصرهایی در هوا می سازند تا هر یك در قصر، یعنی در فریب و رؤیای خویش مأوا گزینند» . فیلسوف راستینی چون نیچه كسی است كه در هر آن آمادگی فروپاشی همه پیش ساخته های ذهنی، حتی پیش ساخته های خودش را داشته باشد. به این معنا فلاسفه، شهدای راه اندیشه اند.
این شهادت یا به بیانی دیگر این ایثار، از همان دم كه كسی برخلاف جریان رود شنا می كند، آغاز می گردد. گوهر فلسفه بیش از آنكه در پایان آن باشد، در آغاز آن، صدف خود را می شكند. فلسفه با پرسش آغاز می شود و اگر پایانی بر آن مفروض باشد، آن وقتی است كه فیلسوف، ادعای كشف حقیقت را اعلام می كند؛ وقتی است كه با غرور شاهانه فریاد می زند كه پاسخ ها را یافتم؛ وقتی است كه صلا درمی دهد كه حقیقت در چنته من است، وقتی است كه می گوید: «من افلاطون خود حقیقتم» . وقتی است كه فیلسوف بر خشت اول كاخی بلند ساخته كه دیگر نمی خواهد آسان از دستش بدهد، پس در آن سكنا می گزیند و ای بسا آن را به زندان خود، به هزار تو و شبكه تارهای تنیده ای كه در آن گرفتار آمده، تبدیل می كند. تاریخ فلسفه گواه بر آن است كه دیوار كاخ سیستم ها اغلب كج نهاده شده است. درعین حال این دیوار كج لازم بوده تا معمار بعدی آن را راست كند، اما آنچه از منظر معمار بعدی نیز راست نموده، از دیده معماری دیگر كج نموده است. تاریخ فلسفه غرب از انكسیماندر تا هگل، تاریخ سلسله ای از جویندگان كان حقیقت است كه هر یك گامی چند طی كرده و چون دوندگان امدادی بی آنكه خود به آخر خط برسد، چوب را به نفر بعدی سپرده و حتی تا به امروز نیز نمی توان یقین داشت كه این راه به پایان رسیده باشد. هر فیلسوفی با این گمان كه خط پایان را یافته جای خود را به فیلسوف دیگری سپرده است كه قرار است نقاط توهم و فریب او را پس از مرگش افشا كند و خود نیز همین سرنوشت را تكرار كند. وقتی هگل با داعیه ختم فلسفه یكی از جامع ترین سیستم های فلسفی را از خود به جا نهاد، اهل نظر گفتند كه او پایان آغاز است. گمان می رفت كه سیستم هگلی نه تنها جامع همه سیستم های دیگر است بل خود نیز حرفی ناگفته برای فلسفه باقی ننهاده است، اما ماركس، نیچه، كی یر كگارد و شوپنهاور چهار نقاد بزرگ هگل چنان عرض اندام كردند كه اینك باید گفت: هگل پایان آغاز است و نیچه آغاز پایان است.
منبع : روزنامه همشهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست