سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
چگونه پیام عاطفی به دیگران می فرستید
اوایل جنگ ویتنام بود و یك دسته نظامی آمریكایی، در گرما گرم جدال با ویت كنگها، در میان شالیزارهای برنج كمین كرده بودند. ناگهان یك صف شش نفره از راهبان،با آرامش و وقار كامل، بر روی برآمدگی باریكی كه شالیزارها را از یكدیگر جدا میكند ظاهر شدند. راهبها مستقیم به سمت خط آتش در حال حركت بودند.
یكی از سربازان امریكایی بنام دیوید بوش به خاطر میآورد «آنها منظم و پشت سر هم جلو میرفتند، واقعاً عجیب بود چون هیچ كس به آنها شلیك نمیكرد. من بعد از این كه آن راهبان را دیدم دیگر دلم نمیخواست بجنگم. حداقل نه در آن روز. فكر میكنم برای دیگر افراد هم همینطور بود چون همهی آنها دست از جنگ كشیدند.»
قدرت و شهامت راهبان در جهت آرام كردن سربازان در بحبوحهی جدال، بیانگر یك اصل اساسی در زندگی اجتماعی است: عواطف و احساسات مسری هستند. البته حكایت فوق یك مورد ناب بود اما اكثر سرایتهای عاطفی كه در تماسهای روزمره زندگی اتفاق میافتد با ظرافت خیلی بیشتری انجام میگیرد. ما حالتهای روحی خود را با یكدیگر رد و بدل میكنیم و این تبادل گاهی اوقات سمی است و گاهی تقویت كننده و مثبت. این تبادل احساسات و عواطف به گونهای ظریف و تقریباً نامحسوس انجام میگیرد. به طور كلی احساسات و عواطف افراد همچون نوعی ویروس اجتماعی به دیگران منتقل میشود.
ما در برخورد با دیگران پیامهای عاطفی خود را میفرستیم و این پیامها آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. هر چهقدر مهارت اجتماعی ما در این زمینه زیادتر باشد، به همان میزان بهتر میتوانیم پیامهای ارسالی خود را كنترل كنیم. حفظ بهداشت عاطفی جامعه بدین معنی است كه مطمئن شویم هیچ نوع آشفتگی عاطفی موجب بر هم خوردن آرامش تماسهای اجتماعی نخواهد شد. كنترل این مبادلهی احساسات و عواطف بر عهدهی هوش عاطفی فرد است. افراد «جذاب» و «محبوب» كسانی هستند كه ما دوست داریم با آنها باشیم چون مهارتهای عاطفیشان ما را سرحال میآورد و شاداب میكند. اشخاصی كه قادرند به دیگران كمك كنند تا احساسات خود را آرامش ببخشند از نوعی مهارت اجتماعی ارزشمند برخوردارند. در هنگام تغییر حالت روحی، هر كدام از ما جزیی از جعبه ابزار یكدیگر هستیم كه به اتكاء یكدیگر میتوانیم وضعیت عاطفی و احساسی خود را بهتر یا بدتر كنیم.
اكنون به مورد جالبی از انتقال احساسات از یك فرد به دیگری توجه كنید. در یك آزمایش ساده دو داوطلب (یكی بشاش و سرحال، دیگری خشك و سرد) در اتاقهای جداگانه پرسشنامهای را كه راجع به خلق (حالت روحی) آنها در آن لحظه بود پر كردند. بعد آنها را در یك اتاق روبهروی هم نشاندند و به آنها گفتند كه ساكت منتظر باشند تا آزمایشگر بیاید و پرسشنامه دیگری را به آنها بدهد. دو دقیقه بعد آزمایشگر به اتاق وارد شده و از آنها خواست كه دوباره پرسشنامهای را كه راجع به خلق و خویشان در آن لحظه بود پر كنند. این آزمایش را بر روی تعداد زیادی از افراد شاد و اخمو تكرار كردند.در تمام موارد بدون استثنا، حالت روحی فرد پر احساس و شخص سرد و دمق انتقال یافته بود. این انتقال جادویی چگونه رخ میدهد؟ پاسخ این است كه همگی ما به طور ناخودآگاه عواطف و احساساتی را كه توسط شخص دیگر به نمایش گذاشته میشود تقلید میكنیم. از طریق تقلید ناآگاهانه از حركت چهره، ایما و اشاره، لحن صدا و دیگر حركات بدنی وی. مردم از طریق این تقلید سعی میكنند همان حالت روحی را در خود ایجاد كنند. هم چون روش استانیسلاوسكی،كه بر طبق آن هنرپیشه سعی میكند با به خاطر آوردن همهی تظاهرات بیرونی احساسی كه در گذشته تجربه كرده است همان حالات روحی را دوباره در خود زنده كند.
تقلید از احساسات دیگران معمولاً به گونهای ظریف و هوشمندانه صورت میگیرد. اولف دیمبرگ، محقق سوئدی دانشگاه اوپسالا، دریافت كه وقتی مردم چهرهی خندان یا ناراحتی را میبیند عضلات چهرهی خودشان نیز به تقلید از آن دچار تغییرات محسوسی میشود كه با چشم غیر مسلح دیده نمیشود. ولی به كمك گیرندههای حسی الكترونیكی قابل مشاهده است.وقتی دو نفر با یكدیگر روبهرو میشوند آن كس كه در بیان عواطف و احساسات خود قویتر عمل میكند خلق (حالت روحی) خود را به فردی كه منفعلتر بوده منتقل میسازد. اما برخی مردم در مورد سرایت عاطفی مستعدتر از دیگران هستند. حساسیت ذاتی آنها باعث میشود سیستم عصبی خودكار آنها خیلی آسانتر مورد هدف قرار گیرد. این افراد بسیار تأثیرپذیر هستند و هر گونه تبادل احساسات یا فرد غمگین میتواند آنها را به گریه بیندازد، و در همان حال گپی كوتاه با فردی كه روحیهای شاد دارد میتواند باعث دلگرمی و نشاطشان شود.جان كاسیوپو، متخصص روانشناسی فیزیولوژیك اجتماعی در دانشگاه ایالتی اهایو، كه در زمینه تبادلات عاطفی تحقیق كرده است اظهار میكند «فقط با مشاهدهی كسی كه احساسی را بیان میكند همان حالت روحی در ما ایجاد میشود ـ خواه آن را تقلید كنیم یا نه ـ این امر در همه اوقات برای ما رخ میدهد و همین تأثیرپذیری عاطفی ما از یكدیگر است كه تعیین كنندهی احساس خوب یا بد در لحظات مختلف زندگی است.»
میزان تفاهم عاطفی مردم در هنگام مواجه شدن با یكدیگر بستگی به این دارد كه در موقع صحبت كردن با هم، از لحاظ حركتهایی كه به بدن خود میدهند چه قدر با هم هماهنگ باشند. یك نفر سر تكان میدهد، دیگری با دست اشاره میكند، یا هر دو در یك زمان از روی صندلیهای خود بلند میشوند، یا یكی به جلو دولا میشود در حالی كه دیگری خود را به عقب میكشد. این هماهنگی احساسی را، بهتر از هر جا، میتوان در بین مادران و نوزادان، هم چنین میان دوستان بسیار صمیمی مشاهده كرد. خلاصه آن كه مردم ـ خواه شادمان، خواه غمگین ـ هر چه قدر بیشتر با طرف مقابل خود از لحاظ فیزیكی (حركات دست و چهره و غیره) خو بگیرند به همان اندازه خلق و خوی آنها به هم شبیه میشود.هم زمانی و هماهنگی (عاطفی) میان معلمان و دانشآموزان، میزان صمیمیت و نزدیكی بین آنها را نشان میدهد. مطالعاتی كه در كلاسهای درس انجام گرفته نشان میدهد هر چه قدر هماهنگی حركتی در بین معلمان، دانشآموزان نزدیكتر باشد. به همان اندازه در هنگام تماس با یكدیگر احساس صمیمیت، شادی، علاقه و شور و شوق بیشتری خواهند كرد. به طور كلی هم زمانی و هماهنگی بسیار بالا در یك كنش متقابل به معنی علاقه و صمیمیت میان آن دو نفر است. فرانك برنیری، روان شناس دانشگاه ایالتی ارگان، كه این تحقیقات را انجام داده است به من گفت «احساس راحتی یا عدم راحتی در ملاقات با فرد دیگر، موضوعی است كه به حركات جسمانی طرفین مربوط میشود، برای این كه احساس آرامش و راحتی كنید احتیاج به زمان برای سازگاری دارید تا حركات بدنی خود را با دیگری هماهنگ سازید. هم زمانی میان زن و شوهر باعث میشود كه خلق و خوی آنها با یكدیگر سازگار شود ـ چه در حالت مثبت و چه منفی».به طور خلاصه، هماهنگی خلق و خو و حالت روحی، زیربنای حسن تفاهم و ایجاد رابطه نزدیك با دیگران استـ همان عاملی كه در انس میان مادر و نوزاد نقش اساسی ایفا میكند ـ یكی از عوامل تعیین كننده در تأثیرگذاری شخصی، به مهارت ما در دستیابی به این هماهنگی عاطفی بستگی دارد. اگر در سازگاری با خلق و خوی دیگران ماهر باشیم. یا به آسانی بتوانیم دیگران را زیر سلطهی عاطفی خود درآوریم آن گاه كنش متقابل ما با دیگران در سطح عاطفی با سهولت انجام میگیرد. رهبر قدرتمند كسی است كه بتواند به این طریق هزاران نفر از حضار را به جنبش در بیاورد. كسانی كه در زمینه دریافت و ارسال احساس ضعیف هستند در روابط خود با دیگران دچار مشكل بوده و به همین خاطر مردم در هنگام تماس با این افراد راحت نیستند ـ اگر چه نمیتوانند علت این موضوع را بیان كنند.
ایجاد هماهنگی عاطفی در كنش متقابل با دیگری، از یك لحاظ به معنی سلطه داشتن بر حالت عاطفی اوست. در واقع شخص با این قدرت خود میتواند حالت عاطفی و احساسی دیگری را معین كند. برای یك زوج ورزشكار (پاتیناژ)، موسیقی عامل هماهنگ كننده حركات و حالت عاطفی آنهاست. در روابط بین دو انسان، فردی كه در زمینهی ابراز احساسات خویش قدرتمندتر است عواطف دیگری را به تبعیت از خویش میكشاند. فرد غالب بیشتر صحبت میكند در حالی كه فرد مطیع بیشتر به چهرهی او نگاه میكند تا پیامها را دریافت كند. به طریق مشابه، سخنور خوب كسی است كه احساسات حضار را تحت كنترل خویش درآورد و به قول معروف «نبض اجتماع را در دست بگیرد». كنترل عاطفی دیگران كلید نفوذ بر آنهاست.
نویسنده: دكتر دانیل گلمن
مترجم: حمیدرضا بلوچ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست