پنجشنبه, ۳۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 20 March, 2025
مجله ویستا
من بنلادن نیستم

بازنویسی نهائی فیلمنامه: احمد طالبینژاد، حسین قناعت. شاعر: شکوه قاسمنیا. صداگذاری و ترکیب صداها: سیدعلیرضا علویان. مدیر تولید: جمهور شکیبا. ناظر کیفی: جعفر توکلی. مشاور فرهنگ و گویش افغانی: حسن ناظری. مشاور کارگردان: حسین قناعت. منشی صحنه: راحله پرویننیا. مشاور تولید: بهرام سربازی. دستیار اول فیلمبرداری: محمدناصری. گروه فیلمبرداری: علی مهدوی، علی حشمتی، امیر پرچمی، روزبه اصغری. دستیاران کارگردان: امیرپژمان حبیبیان، علی ملاقلیپور. دستیاران صحنه و لباس: علی اسماعیلی، امیرغلامی، رضا نیکبخت. عکاس: میثم علاقمندان، سعید درویشنژاد. دستیاران تدوین: علی مهرجویا، بصیر حسینخانی. هماهنگی تولید: فرزانه کیوانی. مدیر تدارکات: منوچهر کنی. دستیاران تدارکات: رضا غرابیتهرانی، محمدرضا صابری. پذیرائی: حسن خاناحدی. استودیوی تدوین: فرهتفیلم (محمد فیجانی، اکبر کرمی، سهراب تمدنی). لابراتوار: استودیو فیلمساز. استودیوی ضبط موسیقی: سبزفیلم. صدابرداری و میکس موسیقی: علیرضا نکولعل. استودیوی صداگذاری: اندیشه. طراح عنوانبندی: بهمن طالبینژاد، تصویربردار پشت صحنه: سعید درویشنژاد. هماهنگی تولید: فرزانه کیوانی. دستیار صدابردار: حامد حمیدی. دیگر بازیگران: احمدرضا اسعدی، گیتی معینی، فرشاد حسینی موحد، محمد صحرائی، پریسا طالبی، منوچهر کنی، سیامک حلمی، سعید درویشنژاد، رکسانا ستایش، مریم همرنگ، مرضیه ازگلی، خاتون یزدانی، محمدرضا صابری، داود نعمتی، نادر صالحی، رضا غرابیتهرانی، نادر فهیمی، محمد آلاحد، علی عباسی. بازیگران کودک و نوجوان: حمیدرضا حبیبیان، امیتا بابازاده، سپهر حاج مختار، امیرطه آذینی، شایان حسنلو، فاطمه امیری.تاریخ نمایش: از ۱۴ دی
سینماهای نمایشدهنده: فلسطین ۲، کانون، شهر تماشا، ناهید، جمهوری، جی ۲، ماندانا، ایران، قیام، آستارا و فرهنگسراهای اشراق، ابنسینا و خانواده.
لطیف بکتاش، افغانی مقیم ایران که دارای همسر و یک دختر است، بهدلیل نداشتن کارت اقامت باید ایران را ترک کند. او هنگام انتقال به افغانستان، پیش از رسیدن به مرز میگریزد و برای دیدار همسر و دخترش به تهران میآید. سرکار لطفی مأمور دستگیری افغانیها بدون کارت، به تعقیب او میپردازد. لطیف ناگزیر وارد مدرسهای میشود و معلم و تعدادی از بچههای گروه سرود را گروگان میگیرد. بچهها که درمییابند او برخلاف دیگر افغانیها هنرمند است به همدلی با او میپردازند. مربی سرود، پدر و مادر یکی از بچهها، و آبدارچی مدرسه هم هرکدام مسائل و مشکلات زندگی خودشان را بیان میکنند. هر چه رابطهٔ لطیف و بچهها با محبت و تفاهم پیش میرود اما بیرون همه در صدد هستند بچهها را نجات دهند. لطیف برای آزادی بچهها اول طلب هواپیما و بعد گزارشگر و فیلمبردار تلویزیون میکند تا از این طریق موقعیت خود را بازگو کند. سرانجام بچهها پی میبرند که اسلحهٔ لطیف فقط یک اسباببازی است. آخرین خواستهٔ لطیف دیدن زن و دخترش است، در حالیکه سروان لطفی دستبند به او میزند. لطیف به زن و بچهاش میگوید که به زودی همدیگر را خواهند دید.
منبع : ماهنامه فیلم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست