پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
مجله ویستا
نوشتن به سبک فردی

محمد یعقوبی با متن و کارگردانی«خشکسالی و دروغ»، محمد چرمشیر با متن «آسمان روزهای برفی»، حمیدرضا آذرنگ با متن «مادر مانده، مادر مانده» و کارگردانی مشترک با نیما دهقان، نغمه ثمینی با متن «انتهای آسمان کجاست»، علیرضا نادری با متن و کارگردانی «کوکوی کبوتران حرم» و نادر برهانیمرند با متن و کارگردانی «کابوسهای یک بازنشسته خائن ترسو» نمایشنامهنویسان مطرح روزهای آینده هستند که نامشان در برنامه جشنواره توسط بسیاری از تماشاگران پیشاپیش علامت خورده تا از دیدار آثارشان باز نمانند. همچنین چهرههای جوانتری از جمله محمد عاقبتی کارگردان نمایش«آسمان روزهای برفی» و اصغر دشتی کارگردان «ملانصرالدین»، از دیگر کسانی هستند که درخشش برخی آثارشان در سالهای گذشته باعث شده تا برای به قضاوت نشستن در کار تازهشان برخی تماشاگران به انتظار نشسته باشند.
اگر بنا بود از همین اطلاعات سردستی بتوانیم درباره نسلهای تئاتر قضاوت کنیم میتوانستیم بگوئیم در نسل جدید تئاتر بیشتر کارگردان تولید شده، تا نمایشنامهنویس، اما اطلاعات درج شده در یک برنامه جشنواره و خبر داشتن از میزان محبوبیت و شهرت عناوین و اسمها به هیچ روی برای دست زدن به چنین قضاوتی کفایت نمیکند؛ به ویژه آنکه پیش از این ویترین، سدهایی همچون بازخوانی بسیاری از متون را برحسب عدم شهرت نویسنده و عدم شهرت کارگردان حذف میکنند. اگرچه همیشه این موضوع از سوی بازخوانان و جشنوارهها انکار میشود. اما همیشه میتوان متونی را یافت که در بازخوانیها نادیده گرفته شدهاند، اما نسبت به آثار ارائه شده از کیفیت بهتری برخوردارند. اصولا ترجیح میدهم تا زمانی که تحقیق جدیای در این مورد صورت نگرفته (منظور پروژههای مصوبی نیست که تنها اسم پژوهش را یدک میکشند، منظور بیشتر یک مقاله سالم مثلا از یک محقق و منتقد هوشمند است که به صورت شخصی نوشته و فراهم شده باشد). ترجیح میدهم گمان کنم به عنوان نمایشنامهنویس مطرح شدن در سرزمین تئاتری ایران دشوارتر از شناخته شدن به عنوان یک کارگردان است. اما بیشک فوج بازخوانیها نشان میدهد تعداد نمایشنامهنویسان بالقوه و بالفعل بیش از کارگردانان است، اما این تنها یک گمان خام است. به هر روی از میان نمایشنامهنویسان نامبرده به مرور فعالیتهای چهرههایی میپردازیم که امروز یکشنبه ششم آذر ماه آثاری از آنان بر صحنه خواهد رفت.
● محمد یعقوبی
محمد یعقوبی با بر صحنه بردن «زمستان ۶۶» ناگهان در تئاتر ایران تولد خود را اعلام کرد. اجرای زمستان ۶۶ در سال ۱۳۷۶ که البته اولین کارگردانی او محسوب نمیشد، برای یعقوبی به ناگاه شهرت و محبوبیت را به همراه آورد. یعقوبی محصول مستقیم فضای باز و پویای فرهنگی آن سالهاست. سالهایی که سخن گفتن از چیزهایی که تا آن زمان مسکوت مانده بودند، کمی مجاز شد و آنان که بهتر این سخن را میگفتند محبوبیت و شهرت کسب میکردند. بلافاصله سال بعد یعقوبی توانست با «رقص کاغذپارهها» موفقیت بعدی را کسب کند. پس از آن یعقوبی این شانس را داشت که در حالی که مخاطبانش پس از دو موفقیت او را زیر ذرهبین گرفتهاند، نمایشنامه مستحکم دیگری ارائه کند. شاید اگر درست در همین هنگام یعقوبی نمایشنامهای چون «ماچیسمو» را که سال گذشته بر صحنه برد اجرا میکرد، به اوج محبوبیتی که با «یک دقیقه سکوت» کسب کرد هرگز دست نمییافت. «یک دقیقه سکوت» انگار دعوت میکرد به یک دقیقه سکوت، به احترام صداهایی که بیسروصدا بیصدا شده بودند. زمان و موقعیت تاریخی، حساسیت اجتماعی، تیتر خبری جهانی بودن، مضمون نمایشنامه در همان مقطع زمانی و اندوه و سرخوردگی جماعت فرهنگی از بیمهریهای جنایتآمیزی که سالها ناگزیر به سکوت درباره آن بودند، موجب شد «یک دقیقه سکوت» برای یعقوبی تبدیل به یک موفقیت تمام و کمال شود. همه چیز به موقع بود. وی نمایشنامههای دیگری چون «پس تا فردا»، «قرمز و دیگران»، «تنها راه ممکن»، «دل سگ» و «ماچیسمو» نیز ارائه کرده است. سال گذشته درست در همین روزها، نمایشنامه «یک دقیقه سکوت» بر حسب تعداد آرایی که از برخی پژوهشگران و منتقدان تئاتر جمعآوری شده بود، پس از «مرگ یزدگرد» بیشترین آنان را به دست آورد. همچنین وی در نظرخواهی از تعدادی از هنرمندان تئاتر در کنار محمد رحمانیان و پس از بهرام بیضایی، اکبر رادی و علیرضا نادری چهارمین میزان تائید هنرمندان تئاتر را کسب کرد.
اگرچه بخشی از دیده شدن به موقع نمایشنامههای یعقوبی مرهون شرایط اجتماعی و سیاسی دوره ارائه آن بوده است و بستگی جدیای با مضامین نمایشنامههایش دارد، اما از نظر شکل نیز باید یعقوبی را در دیالوگنویسی فردی صاحب سبک شمرد. وی در بستری رئالیستی به راحتی از عناصری چون تداخل سخن، تاخیر در پاسخگویی افراد به یکدیگر، تداخل پاسخ یک فرد با پرسش بعدی، حرف زدن بیامان و بیتوقف موازی دو طرف گفتوگو در حالی که به گفته طرف مقابل هم گوش میکنند و حتی گاهی جوابش را هم میدهند، استفاده میکند و فضایی مخصوص به خود میسازد. شاید استاد این گونه تکنیکپردازی در جهان دیوید ممت باشد. اما بدون شک یعقوبی آگاهی دقیق و غیرشهودی ویژهای در به کاربردن امکانات محاوره و لحظههای غیرخطی گفتوگوهای روزمره کسب کرده و از آن در راستای پیش بردن وقایع نمایشنامهاش و کنترل تماشاگر در لحظهلحظه نمایشش بهره میگیرد. بنابراین موفقیت او تنها به مضامینش بستگی ندارد، بلکه وی در شکل نیز لحن ویژهای برای آثار خود خلق کرده است. با ذکر این تبصره که در ادبیات نمایشی رئالیستی احتمالا نمیتوان گفت هیچکس دیگری این تکنیکها را به کار نبرده و یا کسی که بیش و بهتر از دیگران از یک تکنیک بهره میبرد واضع و مخترع آن هم بوده است. از چنین تکنیکهایی به تقریب بسیاری از نمایشنامهنویسان بهره میبرند. اما گاه برخی تکنیکها در آثار یک نمایشنامهنویس تخصصی شده و تقویت میشود و به امتیاز یا موتیف سبکی آثار آن فرد تبدیل میشود، همچون شیوههای دیالوگهای متداخل در آثار یعقوبی. امروز نیز کار جدید یعقوبی، نمایش «خشکسالی و دروغ» از محمد یعقوبی در تالار چهارسو افتتاح خواهد شد و اجرای عمومی آن احتمالاً به ماههای آینده موکول خواهد شد.
● محمد چرمشیر
دیگر چهره مطرح امروز محمد چرمشیر است. هیچکس به تنهایی در زبان فارسی به تعداد نمایشنامههای محمد چرمشیر نمایشنامه ننوشته است. از این رو برخی به او لقب لوپه دِ وِگای ادبیات نمایشی ایران را میدهند. چرمشیر که در سال ۱۳۳۹ متولد شده و در سال ۱۳۵۸ وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شده است، از دهه ۶۰ نمایشنامهنویسی را شروع میکند و از آن زمان تاکنون بیوقفه نوشته است. تعداد زیاد آثار او باعث شده است که کمتر بتوان درباره بهترین آثار او به توافق دست یافت. در میان کارهای او آثار ضعیفی نیز عرضه شده است. اما تمام تئاتریها و تئاتر روها به یاد دارند که تعداد زیادی از بهترین آثاری که در عمر خود دیدهاند از ترکیب محمد چرمشیر با یک کارگردانی بزرگ به دست آمده است. بنابراین وی توانسته است یکی از حرفهایترین نمایشنامهنویسان این دیار و شاید حرفهایترینشان به حساب بیاید و این دو دلیل دارد؛ اول اینکه او نه دست به کارگردانی میزند و نه فیلمنامهنویسی و فقط میخواهد به عنوان نمایشنامهنویس فعالیت کند و بنابراین میتوان گفت بیش از هر نمایشنامهنویس دیگری تکلیفش با ژانرش مشخص است. دوم اینکه لیستی از بهترین کارگردانان ایران بهترین آثارشان را با متنها و اقتباسهای چرمشیر بر صحنه بردهاند. اگر بنا باشد در امری لقب استادی به چرمشیر داده شود به نظر میرسد که این امر، اقتباس باشد. وی اغلب اجراییترین اشکال اقتباس را برای کارگردانان به ارمغان میآورد؛ اقتباسی که اغلب کاملاً در خدمت کارگردانی است. جستجوی ویژگیهای سبکی آثار محمد چرمشیر کار آسانی نیست. بهطور کلی میتوان ایجاز، گریز از پلات خطی، موفقیت بیشتر در دیالوگنویسی ساده و معاصر و موفقیت کمتر در دست یافتن به شاعرانگی در زبان دیالوگ را در آثار او تعقیب کرد.
اما مهمترین ویژگی آثار او چیزی بیرون از ادبیات متن است. آثار چرمشیر بیش از هر نمایشنامهنویس دیگری این خصلت را دارد که در دست کارگردانان متوسط و ضعیف،چشمگیر نمینماید. اما هنگامی که چرمشیر در کنار کارگردانان بزرگی چون رفیعی و مهندسپور قرار میگیرد، شگفتی آفریده میشود. این نکته را تمام کسانی که «در مصر برف نمیبارد»، «روز رستاخیز»، «دیر راهبان»، «مکبث» و «بحرالغرایب» را دیدهاند اذعان دارند. در واقع میتوان فروتنی ادبی برای اجرا را نوعی ویژگی و ترفند در آثار چرمشیر به حساب آورد که منجر میشود کارگردانان در مقابل متنهای چرمشیر احساس راحتی بیشتری بکنند و فضا را برای تصویری و اجرایی کردن اثر منعطف و فراهم بیابند. پس میتوان در کنه این روند، انعطافپذیری برای اجرا را در آثار چرمشیر یک ویژگی به حساب آورد. این خصلت شاید برآمده از این خصلتی متنی باشد که در متنهای موفق چرمشیر، فضاسازی پیرامون شخصیتمحوری، بر دیالکتیک بیرونی کنشهای نمایشی اولویت مییابد و بدین طریق بدون اطلاعرسانی مستقیم درباره شخصیت، مخاطب مدام در هالهای از ابهام به شخصیت محوری نزدیک میشود و بدون اینکه مه اطراف شخصیت محو و پاک شود، شخصیت خیسخورده در ذهن مخاطب، بیهوا در ته یک فاجعه که از ابتدا از وقوع آن باخبر بودیم، از کنار مخاطب رد میشود و مخاطب را در فضای فراهم آمده تنها رها میکند. از همین رو شهرت محمد چرمشیر تنها به اعتبار زیادنویسی وی نیست. بلکه او نیز نمایشنامهنویسی صاحبسبک به شمار میرود به نحوی که آثار مهم او را میتوان بر حسب خصلتهایی مشابه در چند گروه مشخص دستهبندی کرد و در آنها موتیفهای سبکی را ردیابی کرد. او نیز در سال گذشته در لیست نظرخواهی از هنرمندان جزو پنج نمایشنامهنویس برتر قرار گرفت.
«آسمان روزهای برفی» نمایشنامه تازهای از این نمایشنامهنویس است که امروز با کارگردانی «محمد عاقبتی» در تئاتر مولویتالار اصلی اجرا خواهد شد.
ایثار ابومحبوب
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست