شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


سخنی کوتاه درباره کولت


سخنی کوتاه درباره کولت
سیدونی گابریل کولت (۱۹۵۴-۱۸۷۳) از شاخص ترین نویسندگان فرانسوی نیمه اول سده بیستم به شمار می آید که مضمون اصلی اکثر رمان ها و داستان های کوتاهش خوشی ها و محنت های عشق است. این آثار عمدتاً به برکت توصیف استادانه، شاعرانه و لطیف و توام با جزئیات باریک بینانه محسوسات (رایحه ها، اصوات، طعم ها، رنگ ها، بافت ها، حالات جسمانی و...) ارزشمند و جذاب و خواندنی شده اند.
او در روستای سن سوور انپوئیسه، در ناحیه بورگوین، به دنیا آمد. پدرش نظامی بازنشسته یی که یک پایش را در جنگ از دست داده بود، سمت بازپرس محلی مالیه را داشت. مادرش سیدونی که در بسیاری از آثار واپسینش نظیر «مترل کلودین» (۱۹۲۲) و «سیدو» (۱۹۲۹) او را بسیار ستوده است، چه به واسطه رابطه محبت آمیز مادرانه اش و چه از طریق آشنا ساختنش با عالم طبیعت (که در نوشته های دوره پختگی ادبی کولت، حضوری پررنگ دارد) تاثیر ژرف و دیرپا بر او گذاشت.
آنچه ایام شاد و شاعرانه کودکی اش را می آشفت مشکلات مادی بود. شاید علت ازدواج زودهنگامش نیز همین باشد. در بیست سالگی، به همسری آنری گوتیه ویلار درآمد. این روزنامه نگار و رمان نویس عامه پسند، که آثارش را با نام مستعار ویلی منتشر می کرد، عده یی نویسنده فقیر و مستعد را در خدمت داشت که در ازای دستمزدی بخور و نمیر بر اساس موضوع های پیشنهادی اش رمان هایی می نوشتند که ویلی به نام خود به چاپ می رساند.
گوتیه ویلار فوراً قریحه ادبی و تخیل شاعرانه همسر جوانش را کشف کرد و او را به جرگه «بردگان» اش درآورد. کولت با بهره گیری از خاطرات و رویدادهای ایام نوجوانی و زندگی زناشویی اش، ماجراهای کلودین را در چهار جلد - «کلودین در مدرسه» (۱۹۰۰)، «کلودین در پاریس» (۱۹۰۱)، «زناشویی کلودین» (۱۹۰۲) و «کلودین می رود» (۱۹۰۳) - و ماجراهای مین ۸ را در دو جلد - «مین» (۱۹۰۴) و «سردرگمی های مین» (۱۹۰۵)، که از ۱۹۰۹ به بعد به شکل اثری واحد و تحت عنوان «اغواگر معصوم» منتشر می شود - نگاشت. این کتاب ها، که ابتدا به نام ویلی و کولت ویلی به چاپ رسیدند، با موفقیتی خیره کننده و استقبال عامه گسترده مواجه شدند.
در ۱۹۰۶، کولت که از این استثمار ادبی و بی وفایی های ویلی به ستوه آمده بود، برای همیشه به زندگی زناشویی شان پایان بخشید، و قدم به مرحله جدیدی گذاشت که ویژگی اش «استقلال طلبی جنجال برانگیز» است.
رفتار آزادانه و بی قیدش، به اعتبار معیارهای مرسوم و عرف و عادت متداول آن دوره، شرم آور به شمار می آمد و بی آبرویی تلقی می شد. به بازیگری در نمایش های موزیکال روی آورد (بسیاری از آنها اقتباس از آثار خودش بودند) و تا ۱۹۱۳ به این فعالیت ادامه داد. در ۱۹۰۷، «عزلت عاطفی» را نوشت که هنوز از سبک مردم پسند ویلی متاثر بود. لیکن با نگارش «آواره» (۱۹۱۰) فردیت ادبی شاخص خویش را به منصه ظهور رساند. آنچه به این رمان بداعت می بخشید بازنمایی صادقانه عالم پشت پرده تماشاخانه و کاوش در روند تلاش های سرسختانه قهرمان مونث اثر برای کسب استقلال است، که راهگشای نویسنده و عرصه هایی نوین می شوند.
در ۱۹۱۲ کولت با بارون آنری دو ژوونل پیمان زناشویی بست و زندگانی کولی وش را وداع گفت. میوه این ازدواج دختری بود به نام بل گازو، که در ۱۹۱۳ متولد شد. زندگی مشترک آن دو ۱۲ سال دوام آورد و طی این مدت کولت نخستین شاهکارهایش - «شری» (۱۹۲۰)، که احتمالاً مشهورترین اثرش نیز هست؛ «گندم نارس» (۱۹۲۳) و... - را آفرید، قابلیت های ادبی اش را بارز گرداند و جایگاهش را در مقام نویسنده یی راستین و صاحب سبک مستحکم ساخت و نگارش مجموعه یی آثار ملهم از خاطرات شخصی اش را آغاز کرد که نخستین شان «مترل کلودین» است.
ازدواج دومش در ۱۹۲۴ پایان گرفت و در ۱۹۲۵ با موریس گودو آشنا شد، که در ۱۹۳۵ به همسری اش درآمد و تا پایان عمر کولت با هم ماندند. تا آغاز جنگ جهانی دوم، رمان های متعددی نوشت که برجسته ترین شان عبارتند از «سرانجام شری» (۱۹۲۶)، «دومی» (۱۹۲۹)، «ماده گربه» (۱۹۳۳) و «بگو مگو» (۱۹۳۴).
در کنارشان، مجموعه گسترده یی آثار با جنبه زندگینامه شخصی و نیمه تخیلی پدید آورد که از مقبولیتی روزافزون برخوردار شدند و «زایش روز» (۱۹۳۸)، «سیدو»، «پاک و ناپاک» (۱۹۳۲) و «کارآموزی هایم» (۱۹۳۶) از آن جمله اند. سال های جنگ را در پاریس گذراند و طی آن ایام دو جلد خاطرات - تحت عنوان «یادداشت های وارونه» (۱۹۴۱) و «چشم انداز پنجره ام» (۱۹۴۲) - دو رمان - «ژولی دو کرانلهایم» (۱۹۴۱) و «ژی ژی» (۱۹۴۴؛ بسیاری از منتقدان این رمان کوتاه را آخرین شاهکار داستانی کولت دانسته اند.) - و دو مجموعه داستان - «اتاق هتل» (۱۹۴۰) و «کلاه کپی» (۱۹۴۳)، که باید به منزله بازگشت به حال و هوای «عصر طرب»۱ و مضامین غالب آثار نخستینش تلقی شوند - نوشت.
کولت، پس از آزادی فرانسه از اشغال نیروهای هیتلری تا زمان مرگ، یکی از برجسته ترین چهره های ادبی تثبیت شده فرانسه به شمار می آمد. او عضو فرهنگستان سلطنتی بلژیک و آکادمی گنکور فرانسه بود و کسب نشان«لژیون دونور» بر اعتبار و منزلت فرهنگی اش افزود.
به کرات، آثار کولت را از نظر گستره تاریخی (به «عصر طرب» و «جمهوری سوم۲») و عرصه مضمونی (به نقش زنان) محدود دانسته اند. علت این است که نوشته هایش، اعم از داستانی یا غیرداستانی، اساساً و به نحوی چشمگیر، جنبه زندگینامه شخصی و حدیث نفس دارند. اما او از زندگینامه شخصی بهره می گیرد تا به دیدگاه و بینشی جامع و فراگیر و چالشگرانه برسد. دغدغه اصلی بسیاری از پرسوناژهایش پیشرفت به سوی اصالت و درستی است؛ ستیز علیه فساد و تباهی و ریاکاری حاکم بر جامعه فرانسه در «عصر طرب» و طغیان در برابر نگرش «نرینه سالار» پایدار و غالب.
کولت در روایت هایش به موضوعاتی نظیر روابط جنسی و عاطفی، روند سالخوردگی و پیامدهایش و پذیرش یگانگی هستی در عالم طبیعت پرداخته است. رهیابی به دنیای داستانی او جز از طریق جهان بینی اش میسر نمی گردد و در این راستا نباید صرفاً به ارزیابی توانایی خارق العاده اش در مشاهده جزئیات و تیزبینی ظریف اندیشانه اش (که بحق همواره مورد ستایش بوده است) اکتفا کرد، بلکه باید کوشش های مستمر و جسورانه اش برای اصلاح نگرش متاثر از نرینه سالاری را نیز مدنظر داشت. در یک کلام، دستاورد ادبی کولت مولود و حاصل تکوین و استقرار ادراکی نوین و ایجاد سبکی جدید و شخصی بود تا آن را تجسم ببخشد.
منتقدان فمینیست در تبیین جایگاه و مرتبه کولت و ارزش هنری آثارش نقشی بسزا داشتند. آنان هوشمندانه این واقعیت انکارناپذیر را محرز ساختند که نوشتارهای این بانوی والامقام عالم ادبیات چیزی به مراتب فراتر از روایت های پیش پا افتاده روانشناسانه و توصیف شاعرانه و احساساتی طبیعت است. چه بسا، اگر نقدهای فمینیستی نبودند، امروز کولت آوازه و اعتباری چنین گسترده و استوار نداشت.
کاوه میرعباسی
پی نوشت ها:
۱) Belle epoque سال های پیش از جنگ جهانی اول که در کشورهای صنعتی اروپای غربی رفاه مالی حاکم بود و اکثر مردم به شادخواری گرایش داشتند.
۲) جمهوری سوم؛ از ۱۸۷۰ آغاز شد و با وقوع جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه به وسیله ارتش آلمان در ۱۹۴۰ پایان گرفت.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید