چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

آخرین صحابی و نخستین زائر حسینی


جابر بن عبداللّه انصاری از افراد نادری است كه براستی شاگرد فهیم، عارف، پارسا، مجاهد و وارسته پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بود. وی بیش از ۹۰ سال عمر پربركت خود را در راه اسلام و گسترش آن صرف كرد و شیرمردی مخلص و نستوه، عابدی وارسته و عاشق و عالمی پرتلاش بود. جابر پنج امام را درك كرد، از شاگردان و یاران مخصوص همه آنها بود و در نشر اندیشه آنان، سهمی بزرگ داشت. «جابربن عبداللّه انصاری» كسی بود كه هم اسلام او را پرورش داد و هم او موجب رشد و گسترش اسلام شد. او در این میدان، گوی سبقت از همگنان ربود و چنان درخشید كه وی را از «اصفیا» می‏دانند.
او به دو موضوع، كه در مكتب اسلام بسیار مهم و سرنوشت ساز است، اهمیت بسیار می‏داد:
۱ ـ پاسداری و نگهبانی عمیق و جدّی از خط راستین ولایت و رهبری امامان برحق،
۲ ـ نقل و نشر احادیث پیامبر و امامان علیهم‏السلام و گسترش فرهنگ اسلام.
او چنان به نشر روایات اهمیت می‏داد كه در تمام كتب احادیث اسلامی، نام او به عنوان ناقل حدیث و ناشر فرهنگ اهل‏بیت علیهم‏السلام می‏درخشد. پس ضروری است كه زندگی این بزرگوار را مورد مطالعه قرار داده، از آن درس گیریم و در زندگی خود به كار بندیم.
جابر كیست؟
جابر بن عبداللّه انصاری یار باوفای پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و شیفته حق و پاسدار جان بركف اسلام حدود پانزده سال قبل از هجرت در مدینه و در خانواده‏ای محترم، از خاندان «خزرج» متولد شد. پدر جابر «عبداللّه بن عمرو» از نخستین كسانی است كه قبل از هجرت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از مكه به مدینه، اسلام را پذیرفت.
او تمام زندگی‏اش را وقف گسترش اسلام كرده بود. و بیش از صدسال داشت.(۱) در جنگ بدر شركت كرد و در جنگ احد به درجه رفیع شهادت دست یافت.(۲) نام مادر جابر «نسیبه» بود و دختر، عقبة بن عدی به شمار می‏آمد.(۳)
جابر در عصر پیامبر
هنگامی كه پدر جابر به شهادت رسید، جابر ۹ خواهر داشت. گروهی بر این باروند كه جابر پنج فرزند داشت، سه پسر كه عبدالرحمن، محمد و حمید نام داشتند. و دو دختر كه میمونه و ام حبیب خوانده می‏شدند.(۴) به سبب نام پسرهایش، جابر را ابو عبدالرحمن و ابومحمد و گاه ابوعبداللّه می‏خواندند.
جابر در عصر پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله عنصری پاك، مجاهدی مخلص و صحابی رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله شمرده می‏شد و همراه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در ۱۹ غزوه شركت كرد.
امام باقر علیه‏السلام فرمود: از جابربن عبداللّه انصاری شنیدم كه می‏گفت:از رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در مورد سلمان پرسیدم، فرمود: سلمان دریای علم و معرفت است كه نمی‏توان به آخر آن رسید. سلمان دارای علم گذشته و آینده است. خداوند دشمن دارد، كسی را كه با سلمان دشمنی كند و دوست دارد آن را كه با سلمان دوستی ورزد.عرض كردم در باره ابوذر غفاری، مقداد، و عمّار یاسر چه می‏فرمایی؟
حضرت پاسخ را تكرار كرد. از محضر رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بیرون آمدم، تا این چهار تن (سلمان، ابوذر، مقداد، عمار یاسر) را دیدار كنم و به آنها بشارت دهم. وقتی از حضور رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله حركت كردم، فرمود:
«اِلَیَّ یا جابِرُ وَ أَنْتَ مِنّا، أَبْغَضَ اللّهُ مَنْ أَبْغَضَكَ وَ أَحَبَّ مَنْ اَحَبَّكَ»
ای جابر، تو از خاندان ما هستی، خداوند دشمن دارد آن را كه با تو دشمنی ورزد و دوست دارد آن را كه با تو دوستی كند.(۵)
وصیت مخصوص پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به جابر
از ویژگیهای جابربن عبداللّه انصاری وصیت پر راز و رمز رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به اوست. این امر شگفت انگیز بیانگر مقام ارجمند و شخصیت عظیم جابر است. رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به جابر فرمود:
«امید آن است كه عمر طولانی كنی تا فرزندی از من را كه از نسل حسین علیه‏السلام است و محمد نام دارد، ببینی كه علم دین را می‏شكافد و تشریح می‏كند. وقتی او را ملاقات كردی، سلامم را به وی برسان.(۶)
جابر بعد از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله
از گفتار و روش جابر و قراین بسیار استفاده می‏شود كه جابر بن عبداللّه انصاری، بعد از رحلت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، هیچگاه به راه دیگران نرفت و با كمال شهامت در خط راستین اسلام پابرجا ماند. و از افراد نادری است كه فراز و نشیبها وی را نلغزاند. ابو زبیر مكی می‏گوید: جابر را دیدم بر عصایی تكیه داده، از كوچه‏های مدینه عبور كرد، به محل اجتماع مردم مدینه آمد و گفت:
«عَلِیٌّ خَیْرُالْبَشَرِ فَمَنْ اَبی فَقَدْ كَفَرْ، مَعاشِرَ الْاَبْصارِ اَدَّبُوا اَولادَكُمْ عَلی حِبِّ عَلِیٌّ.»
علی علیه‏السلام بهترین انسانهاست، پس هركس منكر این موضوع شود، راه كفر پیموده است. ای مردم مسلمان مدینه، فرزندان خود را بر اساس دوستی و عشق علی علیه‏السلام تربیت كنید، هركس مانع از آن شد، بنگرید كه مادرش چگونه او را زاده است. (اصالت خانوادگی ندارد.)(۷)
«ابوزبیر» می‏گوید: از جابر پرسیدم: علی علیه‏السلام چگونه شخصی بود؟
جابر ابروانش را كه روی چشمانش افتاده بود، بالا زد و گفت:
علی علیه‏السلام بهترین افراد بشر در روی زمین بود. در زمان رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هرگاه می‏خواستیم منافقان را بشناسیم، معیار ما ارتباط با علی علیه‏السلام بود.(۸) یعنی‏هر كه با علی علیه‏السلام رابطه خوبی نداشت، منافق بود و هركه روابط خوبی با حضرت داشت، مسلمان حقیقی بود.
ناشر افكار خاندان نبوت
تلاش بی‏وقفه از ویژگیهای جابر بود در نشر افكار و فرهنگ امامان علیهم‏السلام در زمانی كه دشمنان برای پوشاندن فرهنگ اهل‏بیت علیهم‏السلام تلاش می‏كردند، جابر گاه برای دریافت حدیثی از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از مدینه به سوی شام (با وسایل آن زمان) حركت می‏كرد. در مورد وثاقت جابر، امام باقر علیه‏السلام فرمود: «جابر هرگز دروغ نمی‏گوید.»(۹)
دراین باره، تاریخ نویسان گفته‏اند:
«وَ كانَ مِنَ الْمُكَثِّرینَ فیِ الْحدیثَ، اَلْحافِظینَ لَلسُّنَنِ.»
جابر در نقل گفتار و فرهنگ اسلام بسیار كوشا بود و از پاسداران سنتهای اسلام به شمار می‏آمد.(۱۰)
یاور امام زمان علیه‏السلام
بعضی از دانشمندان و سیره نویسان، تأویل معنای آیه «اِنّ الذی فَرَضَ عَلَیكَ الْقُرانَ لَرادُّكَ اِلی مَعادٍ»(۱۱) را به رجعت جابر با امام زمان حضرت مهدی علیه‏السلام مربوط می‏دانند.(۱۲) شاید رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله یا یكی از امامان علیهم‏السلام با خواندن آیه فوق به جابر بشارت داد كه، هنگام ظهور حضرت مهدی علیه‏السلام زنده می‏شوی؛ از یاران نزدیك و مخلص آن حضرت خواهی بود و در تثبیت و گسترش حكومت جهانی آن حضرت نقش بسزایی بر عهده خواهی داشت.نخستین زائر كوی حسینی علیه‏السلام
آنچه بر شهرت جابر افزود و نام او را جهانی و جاودانه ساخت، این بود كه در روز اربعین سال ۶۱ هجری، به عنوان «نخستین زیارت كننده مرقد شریف امام حسین علیه‏السلام ، به كربلا آمد و به زیارت پرداخت.»
پیوند مقدس و مخلصانه با امام حسین علیه‏السلام به وی رنگ حسینی داد و او در كنار امام حسین علیه‏السلام بر قلّه رفیع جهان و زمان قرار گرفت؛ زیرا زیارت او زیارتی معمولی نبود، بلكه زیارتی سیاسی و انقلابی و پایه گذار شكستن زرق و برق طاغوت زمان (یزید) و طاغوتهای دیگر بود. این زیارت چون پتكی بر سر یزیدیان و بردگان زر و زور فرود آمد. گویا خداوند می‏خواست تا جابر در پرتو نور حسینی در همه جا حضور یابد و شیوه‏اش، الگویی برای مسلمانان راستین گردد.
چگونگی زیارت جابر
«عطیّه عوفی» می‏گوید:
من با جابر بن عبداللّه انصاری به زیارت قبر حسین علیه‏السلام رفتم. وقتی به كربلا رسیدیم، جابر نزدیك شط فرات رفت، غسل كرد. قطیفه‏ای به كمر بست و قطیفه‏ای دیگر بر دوش افكند. سپس كیسه‏ای كه همراهش
جابر در پاسخ گفت: ای عطیّه، از حبیب خود رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله شنیدم كه می‏گفت: هركس قومی را دوست بدارد، با آنها محشور می‏شود و هر كس عمل قومی را دوست بدارد، در آن عمل با آنها شریك است.
بود، گشود و از آن آرد «سعد» (ریشه خوشبوی كوفی) برون آرود و خود را خوشبو كرد. سپس به طرف مرقد شریف امام حسین علیه‏السلام حركت كرد؛ در حالی كه مشغول ذكر خدا بود، خود را نزدیك قبور رساند و گفت: مرا به قبر حسین علیه‏السلام برسان تا آن را لمس كنم.(۱۳)
دستش را گرفتم و به قبر رساندم. هنگامی كه دستش به خاك مرقد حسین علیه‏السلام رسید، از شدت اندوه بیهوش شد و به روی قبر افتاد.
من بر وی آب پاشیدم. وقتی به هوش آمد، سه بار
گفت: یاحسین! یاحسین! یاحسین!
سپس گفت:
«حبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ»
آیا دوست جواب دوستش را نمی‏دهد؟!
بعد گفت: چگونه جواب دهی كه خون از رگهای گلویت برسینه و شانه‏ات فرو ریخته و میان سرو بدنت جدایی افتاده است! من گواهی می‏دهم تو فرزند بهترین پیامبران و سرور مؤمنان و اسوه تقوا و پرهیزكاری و زاده هادیان و رهبران، و پنجمین تن از اصحاب كسا، فرزند بزرگترین نقبا(علی علیه‏السلام ) و فرزند سرور زنانی. چرا چنین نباشی كه دست سید المرسلین تو را پروراند، در دامن پرهیزكاری بودی از پستان ایمان شیر خوردی، با اسلام از شیر باز گرفته شدی و در زندگی و هنگام مرگ پاك بودی.
قلب مؤمنان، از فراقت سوخت. آنها شك ندارند كه تو زنده‏ای، سلام و خشنودی خدا بر تو باد. گواهی می‏دهم داستان تو مانند جریان شهادت حضرت یحیی بن زكریّا بود. (كه طاغوت زمان سر از پیكرش جدا كرد.)
عطیه عوفی(۱۴) می‏گوید: سپس جابر، به اطراف قبر امام حسین علیه‏السلام متوجه شد و سایر شهیدان كربلا را چنین زیارت كرد:
«درود و سلام بر شما ارواحی كه در محور قبر امام حسین علیه‏السلام جای گزیدید. و شتر خود را در آستان او خوابانیدید. گواهی می‏دهم شما نماز را به پا داشتید و زكات را ادا كردید و امر به معروف و نهی از منكر انجام دادید و با منحرفان و ملحدان جنگیدید. شما خدا را عبادت كردید تا مرگتان فرا رسید. سوگند به خدایی كه محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را به راستی فرستاد، ما با شما در آنچه بدان وارد شدید، شریك بودیم.
عطیّه عوفی می‏گوید: از او پرسیدم: ما چگونه در جهاد و پیكار آنها (شهیدان كربلا) شركت داریم؟ ما در فراز و نشیب همراه آنها نبودیم و شمشیر نكشیدیم؛ ولی این شهیدان جانبازی كردند، به گونه‏ای كه سرهایشان از بدنشان جدا شد و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه گشتند؟!
جابر در پاسخ گفت: ای عطیّه، از حبیب خود رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله شنیدم كه می‏گفت: هركس قومی را دوست بدارد، با آنها محشور می‏شود و هر كس عمل قومی را دوست بدارد، در آن عمل با آنها شریك است. سوگند به خداوندی كه محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را به راستی فرستاد، نیت من و اصحابم همان نیت امام حسین علیه‏السلام و اصحاب اوست؛ نیتی كه بر اساس آن به شهادت رسیدند.(۱۵)
دیدار با امام سجاد علیه‏السلام و همراهان آن حضرت
آیا جابر در روز اربعین كاروان اهل بیت علیهم‏السلام را نیز زیارت كرد؟ در این باره، چهار نظر وجود دارد:
۱ ـ امام سجاد علیه‏السلام و همراهانش درهمان اربعین اول (۲۰ صفر سال ۶۱) از شام به كربلا آمد و در همان روز با جابر ملاقات كردند.
۲ ـ این ملاقات، در اربعین دوم همان سال یا در اربعین سال بعد (سال ۶۲ هجری) تحقق یافت.
۳ ـ جابر و همراهان در اربعین اول سال ۶۱ هجری به زیارت قبر امام حسین علیه‏السلام توفیق یافتند، ولی ملاقات اهل بیت علیهم‏السلام بعد از خروج از كوفه، در مسیر خود به شام نخست به كربلا آمدند، به زیارت پرداختند و سپس به شام رفتند؛ آنها در این روز كه مصادف با اربعین بود با جابر و همراهانش ملاقات كردند.
به نظر می‏رسد كه نظر سوم و چهارم
ای جابر، قبر حسین علیه‏السلام را زیارت كن؛ زیرا پاداش زیارت قبرحسین علیه‏السلام با پاداش انجام دادن صد حجّ (مستحبی) برابر است؛ و در حقیقت قبر حسین بن علی علیه‏السلام گلزاری از گلزارهای بهشت است... و زمین كربلا، زمین بهشت به شمار می‏آید.
از بقیه مناسبتر است.نام جابر بر ضریح امام حسین علیه‏السلام
جالب توجه اینكه در بالای ضریح مقدس امام حسین علیه‏السلام كه به وسیله شیعیان از هندوستان تهیه شده و ۵/۵ متر دراز و ۵/۴ متر پهنا دارد، با آب طلای خالص آیه نور و پس از آن، این حدیث نبوی نگاشته شده است:
«یا جابِرُ زُر قَبْرَ الْحُسَیْن فَاِنَّ زِیارَتَهُ تَعْدِلُ مِأَةَ حَجَّةٍ وَ اِنَّ قَبْرَالحسین بن علی تُرْعَةٌ مِنْ تُرُعِ الْجَنّة ... وَ اِنَّ كَربلا اَرْضُ الجَنّة»
ای جابر، قبر حسین علیه‏السلام را زیارت كن؛ زیرا پاداش زیارت قبرحسین علیه‏السلام با پاداش انجام دادن صد حجّ (مستحبی) برابر است؛ و در حقیقت قبر حسین بن علی علیه‏السلام گلزاری از گلزارهای بهشت است... و زمین كربلا، زمین بهشت به شمار می‏آید.(۱۶)
جابر به سفارش پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله عمل كرد و به عنوان نخستین زائر، در موقعیتی دشوار، این سنت عظیم را بنیان نهاد.
رحلت جابر
پس از آنكه جابر، پیام رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را به امام باقر علیه‏السلام رساند، امام باقر علیه‏السلام به جابر فرمود: وصیت خود را آماده كن؛ زیرا تو در مسیر حركت به سوی خدایی! قطرات اشك از چشمان جابر سرازیر شد و به امام باقر علیه‏السلام عرض كرد: آقای من، این خبر را قبل از شما رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به من داد و فرمود:
«چند روز پس از دیدار با محمد بن علی(امام باقر علیه‏السلام ) از دنیا می‏روی.»
امام باقر علیه‏السلام فرمود: «ای جابر، سوگند به خدا، خداوند علم گذشته و حال و آینده تا روز قیامت را به من عنایت فرموده است.»
جابر وصیت كرد؛ آماده سفر شد.(۱۷) و سر انجام در ۷۳ یا ۷۴ یا ۷۸ قمری در ۹۴ سالگی در مدینه از دنیا رفت.(۱۸)
طبق بعضی از روایات، امام صادق علیه‏السلام فرمود:
جابر، آخرین نفر از اصحاب بود كه باقی مانده بود.(۱۹)
ابان بن عثمان، كه در آن وقت حاكم مدینه بود، بر جنازه جابر نماز خواند. او به فرزندان جابر پیام فرستاده بود وقتی پدر تان از دنیا رفت، او را به خاك نسپارید تا من بر جنازه‏اش نماز بخوانم.(۲۰) زیرا حاكمان نماز خواندن بر جنازه بزرگان را امتیاز و افتخار می‏دانستند.
گرچه جابر بن عبداللّه انصاری، در میدان نبرد با دشمن به شهادت نرسید، ولی با شمشیر قلم و بیان و در مسیر مبارزه پیوسته با دشمنان بود. او با افشاگریهایش بینی دشمنان كینه توز را به خاك مالید و از حریم مقدس امامان معصوم علیه‏السلام دفاع كرد.
بی‏تردید، جابر از مصداقهای روشن این سخن رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به شمار می‏رود:
«اِذا كانَ یَومُ الّقِیامَةِ یُوزَنُ مِدادَ الْعُلَماء مَعَ دِماءِ الشُّهَداءِ فَیُرَجَّحُ مِدادَ الْعُلَماءِ عَلی دِماءِ الشُّهَداءِ»
هنگامی كه روز قیامت می‏شود، مركّب قلم دانشمندان را با خون شهیدان می‏سنجند؛ پس مركّب قلم دانشمندان بر خون شهیدان برتری می‏یابد.(۲۱)

پاورقیها:
۱۲ ـ اختیار معرفة‏الرجال، ج ۱، ص ۳۲۵.
۱۳ ـ این سخن حاكی است كه جابر در این وقت، علاوه بر ضعف پیری، نابینا هم بوده است.
۱۴ ـ «عطیّه» فرزند «سعد بن جناده» و كنیه‏اش «ابوالحسن» است. وی از تابعان و از بزرگان محدثان امامیه است. و در متون اسلامی احادیث بسیار از وی نقل نقل شده است. وقتی او به دنیا آمد، از حضرت علی(ع) خواسته شد برایش نامی انتخاب كند. حضرت فرمود: «هذا عطیّةُ اللّه» این فرزند از عطای خداست. از این رو اورا عطیه می‏خواندند. از توفیقات عطیّه رابطه علمی و معنوی او با جابر است.
۱۵ ـ نفس المهموم، ص ۳۲۲؛ منتهی الآمال، ج ۱، ص ۳۲۱.
۱۶ ـ زندگی پرافتخار جابر، ص ۲۰۵.
۱۷ ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۹۷.
۱۸ ـ الغدیر، ج ۱، ص ۲۱.
۱۹ ـ اصول كافی، ج ۱، ص ۴۶۹.
۱ ـ بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۳۱.
۱۰ ـ اعیان الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۴۱.
۱۱ ـ سوره قصص، آیه ۸۵، (امام باقر(ع) فرمود: ای زراره، جابر كسی است كه تأویل این آیه «اِنّ َالَّذی فَرَضَ عَلَیكَ ...» را می‏داند.)
۲ ـ الغدیر، ج ۷، ص ۲۶۴.
۲۰ ـ اعیان الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۴۷.
۲۱ ـ ارشاد القلوب، ص ۱۶۵.
۳ ـ اعیان الشیعه، ج ۴، ص ؟
۴ ـ اختیار معرفة الرّجال، ج ۱، ص ۲۰۷.
۵ ـ اختصاص، شیخ مفید، ص ۲۲۳.
۶ ـ كشف الغمّه، ج ۲، ص ۳۲۸.
۷ ـ رجال كشی، ص ۴۰ـ۴۴.
۸ - اعیان الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۴۰.
۹ ـ تهذیب الاحكام، ج ۹، ص ۳۰۹، حدیث ۱۱۰۶.

مصطفی غلامحسینی