شنبه, ۱۹ آبان, ۱۴۰۳ / 9 November, 2024
مجله ویستا

هدف های جنگ طلبی در مانور ۵ روزه اسرائیل


هدف های جنگ طلبی در مانور ۵ روزه اسرائیل
سرهنگ «هشام جابر» مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه ای در دمشق درباره مانور ارتش رژیم صهیونیستی به تلویزیون العربیه می گوید، اسرائیل برای بالا بردن روحیه نظامیان و مردم خود این نمایش را اجرا کرد چرا که طی جنگ ۳۳ روزه با لبنان بسیار تضعیف شده بود.
آنچه پیش روی شماست اظهارات وی درباره دلایل شکست اسرائیل است که به اتفاق می خوانیم:
گزارش وینوگراد به صراحت اعلام کرد که یکی از دلایل شکست اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه، ضعف هماهنگی بین نیروهای سه گانه هوایی، دریایی و زمینی بود و طبیعی است که اسرائیل این نیروها را برای ایجاد هماهنگی و جنگ آتی که زمان و مکانش را خود انتخاب می کند آموزش می دهد.
نمی توان به ضمانت های اسرائیل اطمینان کرد چون جنگ، نوعی نیرنگ زدن است و معمولاً ناگهانی آغاز می شود و ما به این اقدام اسرائیل عادت کرده ایم. از طرفی اسرائیل در جنگ گذشته ضربه خورده است و انتظار می رفت که بالاخره واکنش نشان دهد و بارها اعلام شد که اسرائیل نیاز به وقت دارد تا تجدید قوا کند و رویکردهای نظامی خود را مورد تجدیدنظر قرار دهد.
درباره اینکه جنگ آینده اسرائیل چه زمانی و چگونه آغاز خواهد شد. سناریوهای مختلف وجود دارد و به نظر نمی رسد اسرائیل مانند آنچه که در جنگ ژوئیه ۲۰۰۶ انجام داد جنگ را از جنوب رودخانه لیتانی آغاز کند چرا که نیروهای بین المللی در آنجا حضور دارند و حزب الله در این منطقه حضور رسمی ندارد.
اگر اسرائیل اقدام به جنگ زمینی کند زمان آن را نیز خود تعیین خواهد کرد.
رژیم صهیونیستی در این عملیات با فعالیت های نظامی و کماندویی اهداف مشخصی را مورد حمله قرار خواهد داد و در منطقه «بقاع غربی» به سوریه حمله کرده و در صورت شکست دادن نیروهای سوری به مرزهای بین المللی لبنان و سوریه خواهد رسید و عقب نشینی نخواهد کرد بلکه از شورای امنیت سازمان ملل درخواست خواهد کرد که با صدور قطعنامه ای، نیروهای بین المللی در مرز سوریه و لبنان مستقر شوند و این چیزی است که اسرائیل مدت ها به دنبال آن است، چرا که در جنگ ۳۳ روزه، حزب الله شجاعت کم نظیر و توانایی بی سابقه ای از خود نشان داد و برتری نظامی اسرائیل به ویژه نیروی هوایی و واحدهای توپخانه ای آن را با بکارگیری شیوه های جنگی رو در رو و نزدیک فلج کرد، و این شیوه ای بود که برای اسرائیل تازگی داشت.
بنابراین، اسرائیل با این رزمایش نظامی می خواست از یک سو به تقویت روحیه نیروهای ارتش و مردم بپردازد و از سوی دیگر بین نیروها و سلاح های نظامی هماهنگی به وجود آورد.
رژیم صهیونیستی این رزمایش را که تمامی نیروها از جمله نیروهای دفاع شهری و تمامی دستگاه های اسرائیلی مانند نیروهای پلیس و حتی جامعه اسرائیل در آن شرکت داشتند به منظور کسب آمادگی برای هرگونه جنگ احتمالی پیش رو انجام داد.
در هر صورت حمله اسرائیل به طور حتم نزدیک است و صورت خواهد گرفت و به احتمال زیاد این اقدام به تابستان آینده موکول شده است.
● عامل بی ثباتی
تا این لحظه هنوز هدف اصلی اسراییل از انجام مانور نظامی گسترده ای که اخیراً در مرزهای لبنان انجام داد، مشخص نیست. اینکه بخواهیم براساس نقل قول مقامات اسراییلی بگوییم این مانور، مانور امدادی و تدارکاتی برای رویارویی با هرگونه حمله موشکی احتمالی بود حرف مضحک یا به قولی دیگر طنز سیاسی گفته ایم. آیا هدف اصلی اسراییل از انجام این مانور به صدا درآوردن طبل های جنگ در منطقه بود؟ یا اینکه این رژیم درصدد آن بود که نظریه وجود تروریسم و تهدیدات ضد منافع آمریکا و غرب در منطقه را ترویج دهد و پس از تایید این تئوری اقدامات لازم را برای هدف قرار دادن مقرهای فرضی تروریسم در منطقه عملی سازد؟»
آنچه که مشخص است آن است که تل آویو با پذیرفتن طرح صلح اعراب بی میلی خود را به انجام هرگونه گفت و گو با این کشورها که منجر به برقراری صلح می شود، اعلام کرده است.
این دولت یهودی پس از سال ها نیرنگ و فریب و دست آویزی به هرگونه سیاست پلید، نیامده است تا از صلح و ثبات سخن بگوید. چگونه ممکن است رژیم غاصبی که خود عامل اصلی تزلزل ثبات و امنیت در منطقه است بخواهد تن به صلح با کشورهای منطقه دهد؟ بی شک مانور نظامی اسراییل ارمغانی پلید در درون خود برای منطقه به همراه دارد که هر آن ممکن است بار دیگر درهای جنگ و بی ثباتی بیشتر را بر روی منطقه باز کند.
به رغم آنکه کشورهای عربی اعلام داشته اند که در مقابل باز پس گرفتن زمین های اشغال شده خود حاضرند تن به صلح با اسراییل دهند اما این رژیم حاضر به پذیرش چنین طرحی نیست. چرا؟ دلیل آن بسیار ساده است، اگر اسراییل بخواهد زمین اشغال شده اعراب را پس دهد و تن به صلح با فلسطینی ها دهد این اقدام به معنای آن خواهد بود که اسراییل باید براساس قطعنامه های بین المللی بسیاری از حقوق به یغما رفته فلسطینی ها را باز پس دهد و این امر به تشکیل کشور مستقل فلسطینی به پایتختی بیت المقدس خواهد انجامید. حال اگر این امور محقق شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ساده ترین ارزیابی از این قضیه آن است که اسراییل با حدود مرزی کاملا مشخص و در دایره بسیار کوچکتری از اسراییل بزرگ که خواب یهودیان صهیونیست است تشکیل خواهد شد و ارزیابی دیگری که می توان با دید مثبت تری از کل این قضیه فرضی انجام داد آن است که تل آویو تن به این شروط دهد و اسراییل کوچک در منطقه تشکیل شود.
مشخص است که هیچ یک از این دو فرضیه نمی تواند درست باشد. اسراییل هرگز به داشتن یا نداشتن مشروعیت در منطقه فکر نمی کند، دولتی که در حال حاضر به عنوان دولت مافوق قانون در جامعه بین الملل معروف است نیازی به کسب مشروعیت از کشورهای عربی یا کشورهای منطقه ندارد. این دولت به دنبال گسترش مرزهای خود است و اگر بگوییم اسراییل در طولانی مدت به فکر به اشغال درآوردن مساحت بیشتری از خاک کشورهای عربی است حرف گزافی نزده ایم.
اسراییل در حال حاضر به دنبال فراهم کردن بهانه های لازم برای مخالفت کردن با هرگونه طرحی است که به صلح تل آویو با اعراب و بازگرداندن خاک آنها و حل بحران فلسطین منجر شود.
ادامه جنگ در منطقه می تواند این بهانه اسراییلی ها را مهیا سازد. اما چگونه این بهانه مهیا می شود؟ تل آویو با تبلیغات گسترده علیه ایران سعی در آن داشت که این کشور را به عنوان تهدید اصلی برای منطقه معرفی کند و با به دست آوردن تایید و حمایت کشورهای عربی اتحادی از این کشورها با آمریکا تشکیل دهد و جنگ تبلیغاتی سیاسی و حتی نظامی با ایران را به راه اندازد به گونه ای که تا مدت ها جامعه جهانی و منطقه بر سر حل این بحران متمرکز شود. خوشبختانه تا بدین لحظه این تلاش ها با توجه به موقعیت ایران در منطقه به شکست انجامیده است.
و اما مانور نظامی اسراییل بی هدف نیست. تل آویو در حال حاضر در صدد آن برآمده است که این رعب و وحشت و نگرانی را در دل ملت ها و حکومت های منطقه بیندازد که خطر تروریسم و گسترش فعالیت شبه نظامیان مسلح در منطقه وجود دارد و پس از ایجاد این زمینه برای هدف قرار دادن اهداف مورد نظر خود اقدام کند.
هدف اول اسراییل مطمئنا حزب الله لبنان است چرا که این رژیم زهر خورده هم چنان به دنبال جبران شکست سابق خود و کسب موقعیت و جایگاه سابق است بلکه این جنگ بتواند اعتبار از دست رفته اسراییل را بار دیگر به آن بازگرداند و اما هدف بعدی اسراییل کمرنگ کردن قضیه جولان است و این امر با درگیری مجدد اسراییل با سوریه محقق خواهد شد. اما چگونه بهانه آغاز این جنگ برای اسراییل مهیا خواهد شد. این بهانه ساده است تل آویو دمشق را به بهانه حمایت از گروه های تروریستی که امنیت اسراییل را تهدید می کنند مورد هدف قرار خواهد داد.
این ارزیابی ها یا فرضیه ها دور از واقع نیست و مطمئنا اسراییل برای حفظ موقعیت خود تنها به ادامه بی ثباتی و جنگ در منطقه نیاز دارد، بنابراین در یک کلام باید گفت: مانور نظامی اسراییل پاسخی است روشن از جانب یک رژیم غاصب به کشورهای منطقه که تل آویو هم چنان بر سیاست خود یعنی غارت، چپاول و جنگ برای زیستن پابرجاست.
منبع : روزنامه کیهان