یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


سه کتاب درباره هویت ایرانی


سه کتاب درباره هویت ایرانی
بحث درباره مفهوم «هویت» در سال های اخیر رونق بسیار زیادی در میان روشنفکران و متخصصان علوم انسانی و اجتماعی گرفته است و این مفهوم را از حوزه ای که در ابتدا تنها در آن تعریف می شد، یعنی حوزه مباحث روان شناسانه بیرون آورده و به یک پرسمان اساسی در مسائل کاربردی توسعه تبدیل کرده است. در کشورهای جهان سوم، امروز بیش از هر زمانی مسئله هویت ملی به عنوان عامل اصلی برای انسجام سیاسی و اجتماعی مطرح است و بسیاری از این کشورها می کوشند تا گاه با الگوبرداری از مدل های تاریخی تشکیل دولت های ملی در کشورهای اروپایی دست به ایجاد نوعی احساس تعلق ملی زده و از ابزارهایی چون زبان و ادبیات برای پدید آوردن نوعی حافظه جمعی تاریخی استفاده کنند تا به این ترتیب بتوانند امکان شکل دادن به ملت هایی جدید را در کشورهای خود فراهم آورده و با تکیه زدن بر آگاهی و وجدان جمعی این ملت ها از انحرافات گوناگون و مخربی که اغلب دچار آن هستند، از جمله از پدیده هایی چون فرار مغزها و سرمایه و اتلاف منابع انسانی و طبیعی خود جلوگیری کنند.
در ایران نیز ده ها سال است که این باور درست وجود دارد که هویت ملی ابزاری اساسی برای شکل گیری جامعه مدنی و دولت مدرن به حساب می آید، هر چند اختلاف اساسی بر سر آن است که آیا باید برای ساختن این دولت مدرن صرفا از یک هویت ملی مبتنی بر زبان و فرهنگ فارسی استفاده کرد و یا به هویت های قومی متعدد و پربار دیگر ایرانی نیز این امکان را داد که در این فرایند عمومی شریک بوده و فعالانه در شکل دادن به هویت ایرانی سهم داشته باشند.
موسسه مطالعات ملی که چندین سال از تاسیس آن می گذرد و نشریه ای مفید و علمی با نام مجله مطالعات ملی را نیز منتشر می کند، در سالهای اخیر فعالیت های انتشاراتی خود را به چاپ و انتشار کتاب هایی متعدد در زمینه هویت ملی؛ اقوام ایرانی و موضوع هایی در این حوزه ها گسترش داده و آثار قابل توجهی را پدید آورده است. سه کتاب که اخیرا در این زمینه منتشر شده اند قابل تامل هستند.
کتاب نخست با عنوان «گفتارهایی درباره هویت ملی در ایران» که به وسیله داود میرمحمدی گردآوری و تدوین شده است در سال ۱۳۸۳ به وسیله این موسسه به انتشار رسیده است و شا مل بیست مقاله می شود که در دو بخش «هویت ملی؛ تعاریف و مولفه ها» و بخش «هویت ایرانی، گذشته، حال و آینده» طبقه بندی شده اند. در این کتاب می توان در بخش نخست مقالاتی از جمله از محمود روح الامینی، محمود سریع القلم، حاتم قادری و شاپور رواسانی و در بخش دوم مقالاتی از جمله از حمید احمدی، پیروز مجتهد زاده، هرمیداس باوند، حسین بشیریه، محمد رضا تاجیک و احمد مسجد جامعی را مطالعه کرد. هر چند این کتاب عمدتا دیدگاهی ملی گرایانه را در رابطه با موضوع هویت نشان می دهد و بیشتر در حوزه تعاریف و نظریه ها متمرکز شده است تا در زمینه برنامه ریزی های توسعه ای و کاربردی، اما بهر رو می توان آن را در مجموع کاری قابل تامل و مفید ارزیابی کرد که لااقل می تواند ما را با مواضع بسیاری از اندیشمندان معاصر درباره هویت ملی ایرانی آشنا کند و از همین لحاظ می تواند کمک زیادی به شناخت مسئله و ابعاد متفاوتی که طرح آن می تواند به خود بگیرد، بکند.
کتاب دوم از همین ناشر با عنوان «جامعه شناسی هویت در ایران» در سال ۱۳۸۴ و به کوشش حسین گودرزی و به وسیله همان موسسه به انتشار رسیده است و شامل هشت فصل مختلف می شود که هر یک از آنها به قلم یکی از کارشناسان مسائل قومی و انسان شناسان نوشته شده است. سکندر امان الهی دو فصل از این کتاب را درباره «علل گوناگونی قومی در ایران» و درباره «قوم لر» تالیف کرده است، در حالی که پنج فصل دیگر به هر یک از اقوام بلوچ، عرب خوزستان، آذری، کرد و ترکمن اختصاص یافته است. در این فصول خوانندگان با زبانی نسبتا روان و قابل دسترسی برای همگان و با نگاه هایی عموما بی طرف و کارشناسانه با مهم ترین خصوصیات هر یک از این اقوام ایرانی از جمله خصوصیات جغرافیایی – اقلیمی ، تاریخ، زبان، نژاد و مذهب و ساختارهای سیاسی – اجتماعی آنها آشنا می شوند. فصل هشتم کتاب نیز به مقاله ای که حاصل یک پژوهش پیمایشی درباره هشت قومیت ایرانی است، اختصاص دارد.
در این کتاب خواننده به نسبت کتاب نخست دیدگاهی انسان شناسانه تر را مشاهده می کند و کاملا به نظر می رسد که تنوع قومی در آن نه به عنوان یک ضعف و عامل مشکل ساز بلکه به مثابه یک نوع غنای فرهنگی به حساب آمده است و از این لحاظ شاید بتوان گفت که دیدگاه نسبتا روشنی از موقعیت ایران به خواننده می دهد هر چند داوری درباره محتوای علمی مقالات و نسبت آنها با یکدیگر و رویکردهای عمومی عرضه شده در آنها نیاز به بحثی جداگانه دارد.
سرانجام می توان به کتاب سومی از همین ناشر با عنوان « درآمدی بر فرهنگ و هویت ایرانی» به کوشش مریم صنیع اجلال چاپ سال ۱۳۸۴ اشاره کرد که در آن نیز با گردهم آمدن چندین مقاله از نویسندگانی از قلمروهای مختلف اندیشه و با تخصص های گوناگون روبرو می شویم. این کتاب نیز بیشتر رویکردی عام و تلاش برای تعاریف هویت ملی را نشان می دهد. مقاله های حمید احمدی،روح ال.. بهرامی و محمد رضا تاجیک در کتاب بیشتر بر آن بوده اند که بعد تاریخی این مفهوم را روشن کنند، در حالی که مقاله مهدی قرخلو بیشتر هویت را در بعد جغرافیایی آن تحلیل کرده است، چند مقاله نیز در کتاب از جمله مقاله های خلیل ال... سردارآبادی، ماندانا تیشه یار و یحیی فوزی، هویت را در رابطه ای بیشتر سیاسی و در پیوند با انقلاب ایران تحلیل کرده اند، در نهایت باید به مقاله مهرزاد بروجردی نیز اشاره کرد که به بعد خاصی از موضوع یعنی هویت ملی ایرانیان مقیم خارج از کشور پرداخته است.
شکی نیست که رسیدن به دیدگاه هایی نزدیک به هم و یکسان در مسئله ای به بغرنجی و پیچیدگی هویت ملی در کشوری چون ایران که تنوع و گوناگونی هویت ها و خرده فرهنگ های قومی، محلی و زبانی در آن تا حد زیادی از مشخصات تاریخی و چند هزار ساله اش بوده است، کاری بسیار مشکل و در حد ناممکن است اما انتشار این کتاب ها و کتاب های مشابه به دلیل میدان و عرصه ای که برای ارائه نظریات متفاوت در این زمینه می گشایند، شایسته تقدیر هستند و حداقل کمکی که می توانند به خوانندگان ایرانی بکنند آن است که موضوع این گونه هویت ها را از حوزه مباحث صرفا سیاسی به حوزه بسیار پر ارزش تر مباحث فرهنگی هدایت کنند. بدون شک با چنین روش و رویکردی است که می توان انتظار داشت زمینه برای کاربردی کردن هر چه بیشتر این مباحث نیز فراهم شده و بتوان به سوی هدف اصلی و مورد اجماع یعنی تقویت هویت و انسجام ملی پیش رفت.

[ دکتر ناصر فکوهی ]
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا


همچنین مشاهده کنید