چهارشنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 19 March, 2025
مجله ویستا
مدرسه امیرشاه ملک ، تربتجام
این مدرسه، از آثار نیمه اول قرن نهم هجری بوده و سابقاً در جنوب مجموعه قرار داشته است و در حال حاضر، توسط ساختمان جدیدی كه بخشی از مزار به شمار میآید، جایگزین شده است.
مجموعه بناهای تربتجام به شماره 174، جزء بناهای تاریخی ایران به ثبت رسیده است.
احمد ابوالحسن بن محمّد نامقی، مشهور به «ژندهپیل» و معروف به شیخ جام از مشاهیر متصوفه در قرن ششم هجری است. از تألیفات مهم او؛ روضهالمؤمنین، انسالتائبین، كنوزالحكمه، مفتاحالنجاه و دیوان اشعار است.
در زیر سخنان نغز و حكمتآموز شیخ جام را كه كرامات و آثار درخشان از مكتب عرفای خراسان به یادگار گذاشته است، زینتبخش كتاب كرده و باهم میخوانیم :
در باب امیدواری
در حكایت است كه روزی جوانی میرفت بر كوی رزان؛ فاختهای بر بُن درختی نشسته بود. این جوان از سرِ جوانی خویش تیری در آن فاخته انداخت؛ آن تیر در باغ مِهتری بر زمین آمد، و بر پسر آن مهتر آمد. در ساعت، اجل سپری گشت و بانگ و مشغله برآمد، و مردمان را فراگرفتن گرفتند. این جوان گفت : چه بوده است؟ گفتند تیری از هوا آمد و بر پسر این مهمتر آمد و او را بكشت. این جوان گفت : آن تیر به من نمایید! من بدانم كه او را كه كشت. او را بردند به نزدیك آن مهتر و خلقی را گرفته بودند. این جوان گفت : آن تیر بیارید! بیاوردند؛ تیر آن بود كه آن جوان در فاخته انداخته بود. گفت : اگر من راست بگویم، این مردمان را همه دست بدارید؟ گفتند : داریم؛ گفت : این تیر، من در فاخته انداختم و این تیر آنِ من است، و این زخم من زدهام؛ اكنون تو هرچه بازیشان میخواستی كرد با من كن!
مهتر گفت : دانم كه آنچه كردی خطا كردی؛ این اقرار چرا بر خویشتن فرادادی؟! گفت : به كرم تو امید میدارم كه چون من اعتراف كردم، تو مرا به خطا نگیری. مهتر گفت : برو! كه تو را آزاد كردم.
ظنِّ نیكو چنین كارها كند : مهتری لئیم را كه پسر كشته شده بود، و از درد دل سوزان و چشم گریان، و همه شهر به ماتم وی نشسته؛ كشنده پسر وی پیش روی او به كشتن اعتراف آورد و گفت خطا كردم و عذر خواست. آن مهتر لئیم از خود روا نداشت كه عذر او را رد كردی، خونِ پسر در كار او كرد!
پس چرا به خداوندی كه اَكرَمُ الاَكرَمین است، و اَرحَمُالرّاحمین است امید نباید داشت؟ اگرچه گناه بسیار و خطای بسیار و جفاهای بیحدّ كرده. آمده است : اَلْكَریْمُ إذا قَدَرَ غَفَرَ و او همیشه قادر بوده و قادر است بر هر چه خواست و خواهد كه كند و اگر در این معنی تقصیری افتد، جُرْم ما را باشد كه اعتقاد نه راست كرده باشیم و در ظنّ و فكرت خویش درست نیستیم. با اعتقاد راست و یقین درست، مرد در هوا بپرد و در آب برود؛ و بیاعتقادِ راست برزمین خشك، متحیّر فرو مانَد كه چپ از راست باز نداند ...
مجموعه بناهای تربتجام به شماره 174، جزء بناهای تاریخی ایران به ثبت رسیده است.
احمد ابوالحسن بن محمّد نامقی، مشهور به «ژندهپیل» و معروف به شیخ جام از مشاهیر متصوفه در قرن ششم هجری است. از تألیفات مهم او؛ روضهالمؤمنین، انسالتائبین، كنوزالحكمه، مفتاحالنجاه و دیوان اشعار است.
در زیر سخنان نغز و حكمتآموز شیخ جام را كه كرامات و آثار درخشان از مكتب عرفای خراسان به یادگار گذاشته است، زینتبخش كتاب كرده و باهم میخوانیم :
در باب امیدواری
در حكایت است كه روزی جوانی میرفت بر كوی رزان؛ فاختهای بر بُن درختی نشسته بود. این جوان از سرِ جوانی خویش تیری در آن فاخته انداخت؛ آن تیر در باغ مِهتری بر زمین آمد، و بر پسر آن مهتر آمد. در ساعت، اجل سپری گشت و بانگ و مشغله برآمد، و مردمان را فراگرفتن گرفتند. این جوان گفت : چه بوده است؟ گفتند تیری از هوا آمد و بر پسر این مهمتر آمد و او را بكشت. این جوان گفت : آن تیر به من نمایید! من بدانم كه او را كه كشت. او را بردند به نزدیك آن مهتر و خلقی را گرفته بودند. این جوان گفت : آن تیر بیارید! بیاوردند؛ تیر آن بود كه آن جوان در فاخته انداخته بود. گفت : اگر من راست بگویم، این مردمان را همه دست بدارید؟ گفتند : داریم؛ گفت : این تیر، من در فاخته انداختم و این تیر آنِ من است، و این زخم من زدهام؛ اكنون تو هرچه بازیشان میخواستی كرد با من كن!
مهتر گفت : دانم كه آنچه كردی خطا كردی؛ این اقرار چرا بر خویشتن فرادادی؟! گفت : به كرم تو امید میدارم كه چون من اعتراف كردم، تو مرا به خطا نگیری. مهتر گفت : برو! كه تو را آزاد كردم.
ظنِّ نیكو چنین كارها كند : مهتری لئیم را كه پسر كشته شده بود، و از درد دل سوزان و چشم گریان، و همه شهر به ماتم وی نشسته؛ كشنده پسر وی پیش روی او به كشتن اعتراف آورد و گفت خطا كردم و عذر خواست. آن مهتر لئیم از خود روا نداشت كه عذر او را رد كردی، خونِ پسر در كار او كرد!
پس چرا به خداوندی كه اَكرَمُ الاَكرَمین است، و اَرحَمُالرّاحمین است امید نباید داشت؟ اگرچه گناه بسیار و خطای بسیار و جفاهای بیحدّ كرده. آمده است : اَلْكَریْمُ إذا قَدَرَ غَفَرَ و او همیشه قادر بوده و قادر است بر هر چه خواست و خواهد كه كند و اگر در این معنی تقصیری افتد، جُرْم ما را باشد كه اعتقاد نه راست كرده باشیم و در ظنّ و فكرت خویش درست نیستیم. با اعتقاد راست و یقین درست، مرد در هوا بپرد و در آب برود؛ و بیاعتقادِ راست برزمین خشك، متحیّر فرو مانَد كه چپ از راست باز نداند ...
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست