چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
گرامیداشت دو صاحب سبک
هر چندوقت یکبار تکانهای زندگی روشنفکری در نیویورک با تمام دلبستگیهای سرسختش به تازهترینها، داغترینها و جزئیات و ریزهکاریهایش برای لحظهای متوقف شده و تا حدی متفکرانه و رسمیتر میشود. نمونه جالب این موضوع، زمانی بود که در طول یک هفته دو شخصیت برجسته فرهنگی نشان قدردانی دریافت کردند؛ هر یک در یکی از ساختمانهای معروف منهتن. در چهارم آوریل مراسم یادبودی برای ویلیام بوکلی در کلیسای جامع سنت پاتریک برگزار شد. او در ماه فوریه در سن ۸۲ سالگی فوت کرده بود. پنج روز بعد یعنی چهارشنبه گذشته در تالار کارنگی مراسم تجلیل از نرمن میلر برگزار شد و او در ماه نوامبر در ۸۴ سالگی با زندگی وداع کرد.
این دو مراسم اختصاصی نبودند، هر دو برای عموم مردم بوده و مردم عادی نیز در آن شرکت کردند. تمام دو هزار و ۲۰۰ جایگاه در سنت پاتریک پر شده بود و نزدیک به دو هزار نفر در تالار کارنگی حضور داشتند. گمان میرود این آمار و ارقام بیشترین اهمیت را برای آقایان بوکلی و میلر داشته باشد. هر دو دارای تاریخچه طولانی از کار کردن برای و علیه مردم و گاهی در رقابت تنگاتنگ با یکدیگر بودهاند، برای مثال در سال ۱۹۶۲ که این دو در معبد مدینه در شیکاگو در مقابل جمعیت سه هزار و ۶۰۰ نفری روی صحنه رفتند و نیویورک تایمز از آن با این عنوان یاد کرد: «مناظرهای بین یک محافظهکار و یک نوگرا». مناظره آنها بحث داغ سیاسی آن زمان بود «ماهیت واقعی جناح راست در آمریکا چیست؟» هر یک البته مدعی آزادی شدند گرچه مقاله روزنامه تایمز چنین نتیجه گرفت که این تمرینی در مغایر نشان دادن سبک آقای بوکلی و آقای میلر داستاننویس بوده است. کمرنگتر شدن روشنفکری به موضوعی عادی تبدیل شده که در لحظات تنزلگراییمان تکرار میشود. اما در حقیقت هیچ نویسنده معاصری نیست که تمایل به مطرح کردن عقاید جنجالی داشته باشد. خواه نیکلسون بیکر باشد که در کتاب جدیدش «دود بشر» تفسیر مجدد صلحجویانهای از جنگ جهانی دوم ارائه میدهد و خواه مارتین امیس که در آخرین مجموع مقالاتش «مرحله دوم» به تعمق در مورد توقفات زیستمایهای اسلامگرایان تندرو میپردازد. اما آقایان بوکلی و میلر چیز متفاوتی ارائه دادند، فراتر از روشنفکریهای مردمی، آنها از فعالان سیاسی زمان خود و گهگاه مشتاق در پیروی از عقایدشان در عرصههای آسیبدیده دموکراسی بودند. در سال ۱۹۶۰، برای مثال، بحران شهر –جنایت، افزایش استفاده از مواد مخدر، شورش، مهاجرت سفیدها به حومه و سیاهها به درون شهر– موضوعی بود که خیلی از نویسندگان و متفکران به آن میپرداختند، اما آقایان بوکلی و میلر از این مسائل فراتر رفته و هر یک کاندیدای انتخاب شهردار نیویورک شدند؛ بوکلی در ۱۹۶۵ و میلر در ۱۹۶۹. البته هیچیک شانسی برای موفقیت نداشتند و موفق هم نشدند.
گرچه آقای بوکلی در اینجا پیشی گرفت و حدود ۳۴۰ هزار رای (تقریبا ۱۳ درصد ) در حزب محافظهکار و میلر ۴۱ هزار رای ناقابل (۵ درصد در حزب دموکرات) از آن خود کرد. جالبتر اینکه هر دو کاندیدا پیشنهاداتی مشابه به هم ارائه میدادند. آقای بوکلی از انگیزههای مالیاتی برای صاحبان تجارت Puerto Rican که در کسادی به سر میبردند حمایت و به Walt Disney ساخت Disney Land شرقی را بر پایه عدالت جهانی توصیه کرد. آقای میلر که خود را یک «محافظهکار چپگرا» میخواند از خرید و فروش محصولات کشاورزی درونشهری برای عرضه همه نوع غذاهای محلی و بازسازی اسکلههای مخروبه حمایت کرد. اینکه این دو روند کاریشان را مشخص کردند تعجبآور نبود. آنها از جایی شروع کردند که از محیط روشنفکری زمان خودشان نشأت میگرفت.
اولین رمان آقای میلر «برهنگان و مردگان» در سن ۲۵ سالگی او را مشهور کرد. اما سالها کارهایش با تمام مضمونهای جنسیاش در صفحات نشریات معتبری چون The New Yorker چاپ نمیشد. مشابه این مسئله هم در مورد آقای بوکلی وجود داشت، که National Review را در سال ۱۹۵۵ تاسیس کرد، بعضا به این خاطر که نتوانست کارهایش را در روزنامههای معتبر روز جای دهد، خیلی از مطالبش به وسیله لیبرالها ویرایش میشد که مقبول این مبارز نبود.
در اولین کتابش «خدا و آدم در ییل» که در ۲۵ سالگیاش چاپ شد، دانشگاه ییل را به مکانی برای ملحدین و سوسیالیستها متهم کرد. نهایتا هر دو فرد روشنفکران مشهوری شدند و این گونه نشان افتخار گرفتند: جایزه پولیتزر و جایزه کتاب ملی برای آقای میلر و مدال آزادی رئیس جمهوری برای آقای بوکلی. قطعا نسل جدید به نزاکت همراه با شوخطبعی آقای بوکلی در مناظرات و عقاید راسخ آقای میلر در قدرت تخیل داستاننویسی او افتخار خواهند کرد. اما همین ۸۰، ۹۰ سالههای مو جوگندمی همچنان زیرک ماندند و هرگز فراموش نکردند که اعتبارشان از خارج از محیط فرهیخته روشنفکری آمده بود. ارتباط آنها هرگز با مردم قطع نشد و به همین دلیل هزاران نفر در مراسم گرامیداشت آنها گرد هم آمدند.
این دو مراسم اختصاصی نبودند، هر دو برای عموم مردم بوده و مردم عادی نیز در آن شرکت کردند. تمام دو هزار و ۲۰۰ جایگاه در سنت پاتریک پر شده بود و نزدیک به دو هزار نفر در تالار کارنگی حضور داشتند. گمان میرود این آمار و ارقام بیشترین اهمیت را برای آقایان بوکلی و میلر داشته باشد. هر دو دارای تاریخچه طولانی از کار کردن برای و علیه مردم و گاهی در رقابت تنگاتنگ با یکدیگر بودهاند، برای مثال در سال ۱۹۶۲ که این دو در معبد مدینه در شیکاگو در مقابل جمعیت سه هزار و ۶۰۰ نفری روی صحنه رفتند و نیویورک تایمز از آن با این عنوان یاد کرد: «مناظرهای بین یک محافظهکار و یک نوگرا». مناظره آنها بحث داغ سیاسی آن زمان بود «ماهیت واقعی جناح راست در آمریکا چیست؟» هر یک البته مدعی آزادی شدند گرچه مقاله روزنامه تایمز چنین نتیجه گرفت که این تمرینی در مغایر نشان دادن سبک آقای بوکلی و آقای میلر داستاننویس بوده است. کمرنگتر شدن روشنفکری به موضوعی عادی تبدیل شده که در لحظات تنزلگراییمان تکرار میشود. اما در حقیقت هیچ نویسنده معاصری نیست که تمایل به مطرح کردن عقاید جنجالی داشته باشد. خواه نیکلسون بیکر باشد که در کتاب جدیدش «دود بشر» تفسیر مجدد صلحجویانهای از جنگ جهانی دوم ارائه میدهد و خواه مارتین امیس که در آخرین مجموع مقالاتش «مرحله دوم» به تعمق در مورد توقفات زیستمایهای اسلامگرایان تندرو میپردازد. اما آقایان بوکلی و میلر چیز متفاوتی ارائه دادند، فراتر از روشنفکریهای مردمی، آنها از فعالان سیاسی زمان خود و گهگاه مشتاق در پیروی از عقایدشان در عرصههای آسیبدیده دموکراسی بودند. در سال ۱۹۶۰، برای مثال، بحران شهر –جنایت، افزایش استفاده از مواد مخدر، شورش، مهاجرت سفیدها به حومه و سیاهها به درون شهر– موضوعی بود که خیلی از نویسندگان و متفکران به آن میپرداختند، اما آقایان بوکلی و میلر از این مسائل فراتر رفته و هر یک کاندیدای انتخاب شهردار نیویورک شدند؛ بوکلی در ۱۹۶۵ و میلر در ۱۹۶۹. البته هیچیک شانسی برای موفقیت نداشتند و موفق هم نشدند.
گرچه آقای بوکلی در اینجا پیشی گرفت و حدود ۳۴۰ هزار رای (تقریبا ۱۳ درصد ) در حزب محافظهکار و میلر ۴۱ هزار رای ناقابل (۵ درصد در حزب دموکرات) از آن خود کرد. جالبتر اینکه هر دو کاندیدا پیشنهاداتی مشابه به هم ارائه میدادند. آقای بوکلی از انگیزههای مالیاتی برای صاحبان تجارت Puerto Rican که در کسادی به سر میبردند حمایت و به Walt Disney ساخت Disney Land شرقی را بر پایه عدالت جهانی توصیه کرد. آقای میلر که خود را یک «محافظهکار چپگرا» میخواند از خرید و فروش محصولات کشاورزی درونشهری برای عرضه همه نوع غذاهای محلی و بازسازی اسکلههای مخروبه حمایت کرد. اینکه این دو روند کاریشان را مشخص کردند تعجبآور نبود. آنها از جایی شروع کردند که از محیط روشنفکری زمان خودشان نشأت میگرفت.
اولین رمان آقای میلر «برهنگان و مردگان» در سن ۲۵ سالگی او را مشهور کرد. اما سالها کارهایش با تمام مضمونهای جنسیاش در صفحات نشریات معتبری چون The New Yorker چاپ نمیشد. مشابه این مسئله هم در مورد آقای بوکلی وجود داشت، که National Review را در سال ۱۹۵۵ تاسیس کرد، بعضا به این خاطر که نتوانست کارهایش را در روزنامههای معتبر روز جای دهد، خیلی از مطالبش به وسیله لیبرالها ویرایش میشد که مقبول این مبارز نبود.
در اولین کتابش «خدا و آدم در ییل» که در ۲۵ سالگیاش چاپ شد، دانشگاه ییل را به مکانی برای ملحدین و سوسیالیستها متهم کرد. نهایتا هر دو فرد روشنفکران مشهوری شدند و این گونه نشان افتخار گرفتند: جایزه پولیتزر و جایزه کتاب ملی برای آقای میلر و مدال آزادی رئیس جمهوری برای آقای بوکلی. قطعا نسل جدید به نزاکت همراه با شوخطبعی آقای بوکلی در مناظرات و عقاید راسخ آقای میلر در قدرت تخیل داستاننویسی او افتخار خواهند کرد. اما همین ۸۰، ۹۰ سالههای مو جوگندمی همچنان زیرک ماندند و هرگز فراموش نکردند که اعتبارشان از خارج از محیط فرهیخته روشنفکری آمده بود. ارتباط آنها هرگز با مردم قطع نشد و به همین دلیل هزاران نفر در مراسم گرامیداشت آنها گرد هم آمدند.
سام تنن هاس
نرگس ابراهیمی
نرگس ابراهیمی
منبع : روزنامه مردم سالاری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست