دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

جنبش دانشجویی در ایران


جنبش دانشجویی در ایران
● نگاهی گذرا به پیشینه تاریخی
پس از تاسیس دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ برخی اعتصابات خود انگیخته مانند اعتصابات دانشجویان دانشسرای عالی در ۱۳۱۴ برای اعتراض به شرایط استخدام پس از پایان تحصیل و اعتصاب دانشجویان دانشکده فنی در ۱۳۱۵ به عنوان اعتراض به کمبود امکانات فنی و درخواست بهبود برنامه درسی و بویژه تغییر دکتر حسابی رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران و اعتصاب دانشجویان دانشکده پزشکی در سال ۱۳۱۸ در اعتراض به تصمیم دولت برای اعزام تمام فارغ‌التحصیلان دانشکده پزشکی به خدمت نظام برای رفع احتیاجات ارتش مهمترین حرکت‌های اعتراضی دانشجویی تا پایان سلطنت رضا شاه بوده است. این اعتصابات با موفقیت به پایان رسیدند هر چند که در اعتصاب دانشجویان دانشکده پزشکی پلیس چند تن از دانشجویان را دستگیر کرد که تا شهریور ۱۳۲۰ در زندان ماندند.
پس از شهریور ۱۳۲۰و اشغال کشور توسط نیروهای بیگانه و کناره‌گیری رضا شاه از سلطنت و تبعید زندانیان سیاسی نیز آزاد شدند و آزادی‌های سیاسی نسب به وجود آمد. در سال ۱۳۲۳ در چند دانشکده اتحادیه‌های دانشجویی تشکیل گردید که به فعالیت‌های صنفی می‌پرداختند. با ایجاد احزاب سیاسی و شدت گرفتن رقابت‌ها میان جناح‌های مختلف سیاسی اتحادیه‌های صنفی دانشجویی نیز به تدریج تحت تاثیر فضای سیاسی حاکم بر جامعه قرار گرفتند و فعالیت سیاسی نیز علاوه بر فعالیت‌های صنفی معمول گردید.
در سال ۱۳۲۵ دانشجویان دانشگاه به یک اعتصاب عمومی در اعتراض به دستکاری و دخالت دولت در انتخابات مجلس دست زدند. اما این حرکت اعتراضی دانشجویی با اعزام گروه‌های قداره کش و اوباش مزدور که از سوی حزب دموکرات قوام، نخست وزیر وقت، تجهیز شده بودند به اجتماع دانشجویان در دانشکده فنی و ضرب و شتم دانشجویان و بر هم زدن اجتماع آنها به شدت سرکوب گردید. در ۱۴ بهمن ۱۳۲۷ که موضوع نفت در مجلس مطرح بود نیز دانشجویان در دانشگاه تهران در یک تظاهرات خیابانی از دانشگاه تا میدان بهارستان راهپیمایی کرده و در برابر مجلس به تظاهرات پر شوری پرداخته و خواستار الغای‌امتیاز نفت گردیدند. اکثریت دانشجویانی که در فعالیت‌های سیاسی شرکت داشتند و در اتحادیه‌های دانشجویی عضو بودند دانشجویان رادیکال و شاید بتوان گفت چپ گرا بودند. گرایش دانشجویان و به طور کلی روشنفکران به اندیشه‌های رادیکال در دهه ۱۳۲۰ بسیار چشمگیر بود. برای مقابله با این گرایش رادیکال نخستین انجمن اسلامی دانشجویان به رهبری مهدی بازرگان در سال ۱۳۲۳ در دانشگاه تهران تشکیل شد. بعدها انجمن‌های مشابهی در شهرهای مشهد، شیراز و تبریز، نیز تشکیل شد. پس از ۱۵ بهمن ماه ۱۳۲۷ و هجوم پلیس و نیروهای امنیتی به دفاتر اتحادیه‌های کارگری و روزنامه‌‌های جناح چپ و حزب توده، اتحادیه‌های دانشجویی نیز تا مدتی فعالیت سیاسی قابل ملاحظه‌ای نشان نمی‌دهند و تنها گاهی به فعالیت‌های صنفی می‌پردازند (مانند اعتراض دانشجویان ساکن کوی دانشگاه تهران به وضع نامساعد شرایط زندگی در کوی دانشگاه در آبان ماه سال .۱۳۲۸)
با ظهور جنبش ملی کردن نفت و روی کار آمدن حکومت ملی دکتر مصدق فعالیت سیاسی دانشجویان دوباره آغاز می‌گردد. در تاریخ ۵ خرداد ماه ۱۳۲۹ سازمان سراسری دانشجویان دانشگاه تهران با شرکت سازمان‌های دانشجویی دانشکده‌های مختلف دانشگاه تشکیل می‌شود. با توجه به اوج‌گیری جنبش ملی شدن نفت در این زمان این سازمان علاوه بر فعالیت‌های صنفی، فرهنگی، هنری، ورزشی به فعالیت سیاسی می‌پردازد و در واقع از این زمان به عنوان بخشی از جنبش ملی کردن نفت و بهتر است بگویم جنبش ضد امپریالیستی و دموکراتیک مردم ایران در می‌آید. جنبش دانشجویی تا کودتای نظامی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که به سقوط حکومت ملی دکتر مصدق و سرکوب احزاب و سازمان‌های سیاسی و اخراج و زندانی شدن رهبران سازمان دانشجویی انجامید آزادانه فعالیت می‌کرد. اما پس از کودتا نیز مبارزات دانشجویان متوقف نگردید. پنج روز پس از کودتا دانشجویان دانشگاه تهران به حمایت از دکتر مصدق و اعتراض به محاکمه او ودکتر شایگان و مهندس رضوی از رهبران جبهه ملی به اعتراص برخاستند. تظاهرات دیگری در ۲۱ آبان ۱۳۳۲ در اعتراض به تجدید رابطه با انگلیس که به درگیری و زد و خورد شدید با پلیس منجر شد صورت گرفت. در ۱۶ آذر در ۱۳۳۲ نیز نیروهای نظامی به تظاهرات دانشجویان در درون دانشگاه حمله کردند و دانشجویان دانشکده فنی را به رگبار مسلسل بستند که عده‌ی زیادی از دانشجویان مجروح و سه نفر کشته شدند و این روز از آن پس روز دانشجو نام گرفت. از فردای آن روز دانشجویان در دانشگاه تهران و شهرستان‌ها به حالت اعتصاب درآمدند.
در سال‌های پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که احزاب درون جبهه ملی نیز در دانشگاه فعال شدند و سازمان‌های دانشجویی و جوانان خود را به وجود آوردند و همچنین پس از کودتای ۲۸ مرداد و در سال‌های ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۲ که سازمان دانشجویان جبهه ملی تشکیل شد و بیشتر جوانان به این سازمان پیوستند و حتی سال‌های بعد،گرایش فکری غالب در میان دانشجویان گرایش رادیکال و چپ بود. در سال‌های پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که دکتر مصدق به کلی از صحنه فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی کنار رفت جبهه ملی از رهبری تاثیرگذاری برخوردار نبود. تشتت آراء در میان احزاب درون جبهه ملی و ضعف تشکیلاتی و رهبری جبهه ملی که به رغم توصیه‌های مصدق حاضر نشد به تجدید سازمان موثر جبهه ملی بر پایه همکاری داوطلبانه همه احزاب و سازمان‌های سیاسی بپردازد به سرخوردگی دانشجویان رادیکال از رهبری جبهه ملی دوم و سرانجام فروپاشی آن انجامید.
پیش گرفتن شیوه‌های سرکوب خشن از سوی رژیم در برابر جنبش دانشجویی در دهه ۱۳۴۰ و پس از آن و سرکوب شدید هرگونه فعالیت سیاسی و حرکت اعتراضی جنبش دانشجویی را به سوی رادیکالیسم افراطی سوق داد. این امر را می‌توان در ترکیب جنبش‌های چریکی و سازمان‌هایی که در این زمان به وجود آمد مشاهده کرد. همه رهبران و بسیاری از اعضای جنبش‌های چریکی که در دهه ۱۳۴۰ به وجود آمدند از درون جنبش دانشجویی ظهور کردند. شاید بتوان گفت جریان، جنبش‌ها و انقلاب‌های سیاسی جهان در آن زمان نیز تا حدودی روی شکل‌گیری این مقوله موثر بوده است. شایان ذکر است که با همه این تفاسیرباید خاطر نشان کنیم که جنبش دانشجویی ایران دارای فراز و فرودهایی بوده است سال‌ها ی۱۳۲۰ -۱۳۳۱ و سال‌های ۱۳۳۹ -۴۰، ۱۳۴۸ -۴۹ دوره های حساس این جنبش‌ها محسوب می‌شده است. در سال‌های ۱۳۳۰ -۳۲ به دلیل فضای آزادی و سیاسی، احزاب سیاسی و مطبوعات آزاد شور و هیجان و غرور و همبستگی ملی ناشی از مبارزات ضد امپریالیستی ملی شدن نفت زمینه مساعدی برای رشد جنبش دانشجویی فراهم گردید. در راهپیمایی‌ها و تظاهرات خیابانی دانشجویان شرکت دانشجویان بسیار چشمگیر بود. در سال‌های ۳۹ -۴۰ / ۴۸ -۴۹ / ۵۱ -۵۲ نیز جنبش بسیار فعال بود. با گسترش آموزش عالی و تعداد دانشگاه‌ها و دانشجویان دانشگاه‌ها به مهمترین کانون سیاسی تبدیل شد و در سراسر دهه ۵۰ به طور کلی همه دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی به صورت یکپارچه به اعتصاب و مبارزه علیه رژیم طاغوت تبدیل شد. در واقع تا سال ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب، جنبش دانشجویی نقش فعالی در برانگیختن مردم به مبارزات انقلابی داشت.
سید رضا علوی
منبع : روزنامه رسالت