سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
جشن سده
سده، یکی از جشنهای همگانی ایران کهن، با افروختن خرمن هیزمی که برزگران، از پگاه گرد آوردهاند، آغاز میشود. موبد موبدان با ردایی سراسر سپید و با لالهای روشن در دست، شعلهای در خرمن میاندازد و شعله در چشم برهم زدنی هیمه را میگیراند. مردمان هلهله میکنند و موبدان اوستا میخوانند. جوانان از فراز آتش میپرند و میانسالان حدیث شادی مکرر میکنند. آخرین غبار زمستان کاهلانه از تن زمین رخت بر میبندد و «سده» برای زمین، باران برکتها میشود. در فلق، خورشید ترانه وداع سر میدهد و مردمان تا خش خش سپید زمستانی دیگر، فصلها را دوره میکنند.
● وجه تسمیه سده
سده، جشنی است که به روایت تاریخ تا قبل از سیطره صفویان بر ایران نه تنها میان مردم، که در دستگاههای حکومتی و پادشاهی نیز برگزار میشده است. در دوران کهن، این جشن متعلق به همه ایرانیان بوده اما بنا به دلایلی امروزه فقط زرتشتیان آن را برگزار میکنند.
درباره وجه تسمیه «سده» اطلاعات چندانی در دست نیست. بسیاری از محققان، سده را گرفته شده از «صد» میدانند؛ چنانکه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه مینویسد: «... سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر، پسر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفتهاند که هرگاه روزها و شبها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد به دست میآید و برخی گویند سبب این است که در این روز زادگان کیومرث، پدر نخستین، درست صد تن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند.»
مهرداد بهار، محقق و اسطورهشناس ایرانی در کتاب «جستاری چند در فرهنگ ایران»، معتقد است که واژه سده از فارسی کهن میآید و به معنای پیدایی و آشکار شدن است: «... جشن سده سپری شدن چهل روز از زمستان است و دقیقا در پایان چله بزرگ قرار دارد. البته به جشنی دیگر نیز که در دهم دی ماه برگزار میشده و کمابیش مانند جشن سده بوده، توجه کنیم که طی آن نیز آتش میافروختند. اگر نخستین روز زمستان را پس از شب یلدا تولدی دیگر برای خورشید بدانیم، جشن گرفتن در دهمین و چهلمین روز تولد، آیین کهن و زندهای است (در همه استانهای کشور و سرزمینهای ایرانی نشین، دهم و چهلم کودک را جشن میگیرند) و این واژه (اسم مونث) که به معنای پیدایی و آشکار شدن است، در ایران باستان sadok و در فارسی میانه sadag بوده و واژه عربی «سذق» و «نوسذق» از آن آمده است.»
● سده اساطیری
فردوسی در شاهنامه روایت پیدایی سده را مرتبط با پیدایش آتش دانسته و چنین آورده است: هوشنگ، پادشاه پیشدادی روزی در دامنه کوه ماری «سیه رنگ و تیره تن و تیزتاز» دید، سنگی برگرفت و به سوی مار انداخت، مار فرار کرد و آن سنگ بر سنگ کوه خورد، جرقهای زد و آتش پدیدار شد.
ابوریحان نیز مینویسد: «... و جمعی برآنند که این روز، عید هوشنگ پیشدادی است که تاج عالم را به دست آورد... و دستهای هم گفتهاند در این روز جهنم از زمستان به دنیا بیرون میآید. از این رو آتش میافروزند تا شر آن برطرف گردد.»
● سده معاصر
در عصر حاضر اقلیت زرتشتی در ایران جشن سده را برگزار میکنند، اما چنانکه «محمود روحالامینی»، استاد دانشگاه و مردمشناس، میگوید، پیدایش و برگزاری این جشن جنبه دینی نداشته است: «داستان هوشنگ و فرار مار و پیدایش آتش یا داستان فریدون و آرمائیل و فرار قربانیان ضحاک و داستانهای دیگری که درباره پیدایش این جشن و نام سده آمده، تمامی آنها غیردینی است. در شیوه برگزاری جشن نیز که کتابهای تاریخی متعددی بیان داشتهاند، در دستگاههای پادشاهان (پیش از اسلام و بعد از اسلام)، نشانی از دستور و آیین زردشتی دیده نمیشود.
دکتر مهرداد بهار در این زمینه مینویسد: «... تا آن جا که از اساطیر و متون ایران باستان و میانه برمیآید، سده از جمله آیینهایی نبوده است که در ایران باستان و در ادبیات زرتشتی اعصار کهن رسمیتی داشته باشد. در اوستا و نوشتههای پهلوی از آن ذکری نرفته است، ولی میتوان باور کرد که خود آیینی بس کهن بوده.»
روحالامینی درباره علت پیدایش این جشن به تقدس آتش اشاره میکند و میگوید: «آتش و نور همواره برای ما ایرانیان مقدس بوده است. هنوز هم هنگام تولد یكی از ائمه چراغانی میكنیم. سر سفره نوروز، در جشن مهرگان، در سده و جشنهای دیگر شمع یا چراغ پایههای اصلی مراسم را تشکیل میدهند. تا پنجاه سال پیش مردم اعتقاد داشتند كه آتش یا شمع را نباید خاموش كرد تا جایی که آنها برای احترام به آتش، با دو انگشت آتش را خاموش میكردند.»
روحالامینی به اختصار میگوید: «این جشنی است كه به هیچ مذهبی تعلق ندارد، همان طور كه نوروز را جشن میگیریم باید به مهرگان و سده هم اهمیت بدهیم.»
● سده سوزی
به هر روی، ماندگاری سده در فرهنگ ایرانی بسیار مرهون اقلیت کوچک زرتشتی است. آنها با جمعیتی اندک، بسیاری از آیینها و آداب و رسوم ایرانی را از گزند روزگار برحذر داشتهاند که سده یکی از ارجمندترین آنهاست.
کرمان، از دیرباز تاکنون مهد برگزاری سده بوده است. از آن جا که این شهر ماوای بیشترین تعداد زرتشتیان ایران است، همه ساله باشکوهترین جشن سده نیز در آن جا برگزار میشود. پیش از انقلاب به علت اینكه زرتشتیان كمی در تهران زندگی میكردند، این جشن در تهران برگزار نمیشد، اما با مهاجرت زرتشتیان به تهران، هر سال این جشن در کوشک ورجاوند نیز برپا میشود. علاقه جوانان ایرانی به شناخت فرهنگ کهن سرزمینشان باعث شده است که کوشک ورجاوند هر سال پذیرای تعداد بیشتری از میهمانان غیرزرتشتی باشد. امسال نیز این جشن با شرکت بیش از ۹هزار نفر برگزار میشود.
روحالامینی، که خود کرمانی است، درباره برگزاری سده در كرمان میگوید: «كرمانیها این جشن را باشكوهتر از مناظق دیگر برگزار میكنند، زیرا در این شهر زرتشتیان زیادی وجود دارند. هنوزهم در كرمان رسم است كه كشاورزان از خاكستر آتش بر زمینهاشان میپاشند، زیرا عقیده دارند كه خاكستر آتش سده به زمین بركت میدهد.»
او ادامه میدهد: «در گذشتههای نه چندان دور این مراسم در پشتبامها برگزار میشد. این جشن جمعی و همگانی است. هیچ گاه این مراسم پنهانی و در خفا انجام نمیشده و همواره با حضور تعداد زیادی از مردم در بیابانها و دشتها برپا میشده است. هنوز هم در كرمان در روز جشن سده، مدارس را تعطیل میكنند.»
به رغم گذشت هزاران سال از برگزاری نخستین سده، امروزه تغییرات محسوسی در برگزاری این جشن به وجود نیامده است.
دکتر روحالامینی که تغییرات آیینها را در طول زمان پیگیری میکند، معتقد است این آیین آن قدر قوت داشته که موفق به حفظ خود شده و با اشاره به خاطرهای میگوید: «حتی در زمان جنگ با آنکه از شكوه جشن سده كم شده بود، ولی باز هم مردم در روز دهم بهمن دور هم در بداق آباد کرمان (باغی که تا چند سال پیش معمولا سده را در آن جشن میگرفتند) جمع میشدند. عدهای در گوشهای از محوطه فریاد میزدند: «آتش به جان صدام». موبدی بالای تریبون رفت و گفت: «آتش را با وجود صدام آلوده نكنید.»
از آن جا که سده را آتش میزنند، به این جشن سدهسوزی هم میگویند. روحالامینی از ماجرای سدهسوزی کرمان در سالهای دور روایت جالبی تعریف میکند: «نزدیک غروب دو موید، لاله به دست، با لباس سفید از باغچه بیرون آمده، زمزمهکنان به سده نزدیک میشوند و از سمت راست سه بار گرد آن میگردند. سپس این خرمن هیزم را با شعله لالهها از چهار سو آتش میزنند. ساعتها طول میکشد تا شعلهها و حرارت آتش فروکش کند و مردم، بویژه نوجوانان و جوانان بتوانند برای پریدن از روی آتش به بوتههای پراکنده نزدیک شوند. در گذشته اسبسوارانی که منتظر فروکش کردن شعلهها بودند، زودتر از دیگران خود را به آب و آتش زده و هنرنمایی میکردند. کشاورزان میکوشیدند مقداری از خاکستر سده را بردارند و به نشانه پایان یافتن سرمای زمستان، گرما را به کشتزار خود ببرند. شرکتکنندگان کم کم به خانه برمیگشتند، ولی جوانانی که تا نیمههای شب پیرامون سده میماندند، کم نبودند.»
در این شب ستاره گرما به زمین میآید.
منبع : موسسه گفتگوی ادیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست