جمعه, ۲۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 14 March, 2025
مجله ویستا

نهضت بی مانند سیدالشهدا علیه السلام


نهضت بی مانند سیدالشهدا علیه السلام
نهضت عاشورایی امام حسین‌«ع‌»،با انگیزه امر به معروف و نهی از منکر و برای نجات‌اسلام و مبارزه با طغیان بود.اهداف و آرمانهای مقدس،چهره‌های متعالی و درخشان وانگیزه‌هایی اجتماعی و سیاسی داشت.آن همه تشویق برای گریه بر سید الشهدا وعزاداری برای سید مظلومان نیز،برای زنده نگهداشتن این مکتب جهاد و شهادت و حفظ‌ارزشها بود.متاسفانه در طول تاریخ،تحریفهایی چه در انگیزه‌ها و اهداف،چه درچهره‌های حماسه‌ساز و چه در برنامه‌های مربوط به عاشورا انجام شد.
تحریفهای عاشورا،برخی به‌«محتوا»بر می‌گردد، برخی به‌«شکل‌»و برخی به‌«افراد.»
کتابهایی که به عنوان مقتل نوشته شد و روضه‌هایی که برای عاشورا گفته و خوانده شد، گاهی چون با انگیزه گریاندن مستمعین بود،آمیخته به مطالب ضعیف،غیر مستند و احیانادروغ گشت.علاقه‌ای که به چهره‌های عاشورایی وجود داشت،سبب شد در حوادث آن‌حماسه،غلوها و مبالغه‌هایی نقل شود که غیر عقلی و باور نکردنی است.آمار و ارقام‌کشته‌ها و برخی حوادثی که بظاهر غم‌انگیز و سوزناک بود،بر اصل واقعه افزوده شد.
انگیزه آن حماسه اجتماعی و خونین نیز،گاهی تا حد«کشته شدن برای شفاعت ازگنهکاران امت‌»تنزل یافت.نوع برخوردهای امام حسین‌«ع‌»،زینب و امام سجاد«ع‌»وکودکان و اهل بیت، گاهی به صورت عجز و لابه و ذلت و حقارت در برابر فاسقانی چون‌یزید و عمر سعد و ابن زیاد و شمر و...در آمد و خواسته بزرگ امام در این میدان حماسه،که رد بیعت با حکومت جور بود، به درخواست جرعه‌ای آب برای لب عطشان خویش یاگلوی خشک علی اصغر در آمد.
در روضه‌هایی که خوانده می‌شد و تعزیه‌هایی که برپا می‌گشت و شعرها و نوحه‌هایی‌که سروده و اجرا می‌شد،از زینب و امام سجاد و مسلم بن عقیل و سکینه و...چهره‌هایی‌ارائه گشت که با روح بلند و عزتمند و بزرگوار آن خاندان شرف و کرامت،ناسازگار بود.
حتی خصومت دیرین امویان با اساس دین و وحی و نبوت،به دشمنی شخصی‌حسین‌«ع‌»و یزید تبدیل شد.رسالت‌یاری رساندن به جبهه گسترده حسینی در طول‌تاریخ،تنها به سطح گریستن بر تشنگی و مظلومیت آل عبا پایین آمد و بیش از روضه‌فکر امام حسین‌«ع‌»،روضه جسم پاره پاره او و بیش از پیام خونین سید الشهدا،حلقوم‌بریده ابا عبد الله مطرح شد.
حتی مبارزه دشمنان با اصل اقامه عزا برای سالار شهیدان(که‌بی‌ثمر بود)تبدیل شد به آزادی مراسم و ترویج‌شعائر،ولی همراه با مسخ حقیقت عاشوراو فلسفه قیام کربلا،که اینگونه برنامه‌ها،هیچ تعارضی با سلطه ستم و فسق نداشته باشد واین بزرگترین تحریف محتوایی عاشورا بود.در حالی که در تاریخ شیعه،قیام توابین،پس‌از گریه بر مزار شهدای کربلا و یاد مظلومیت امام حسین‌«ع‌»شکل گرفت و شیعیان درسرزمین کربلا و با الهام از عاشورا،به رهبری سلیمان بن صرد،قیامی را شکل وسازماندهی دادند.و عاشورا،تکلیف‌آور برای هر مسلمان بود،نه آنکه امام،یک وظیفه‌خاص و دستور خصوصی داشته باشد.
اعتقاد به شفاعت‌سید الشهدا و نیز ثوابهای فراوان برای اشک ریختن بر آن حضرت وهمچنین نتایج ارزشمند محبت و ولایت اهل بیت‌«ع‌»،همه صحیح است،اما این مسائل‌به‌گونه‌ای یکجانبه طرح شد که بسیاری از علاقه‌مندان اهل بیت،تعارضی میان گریستن برحسین‌«ع‌»و ارتکاب فسق و فجور و زیر پا نهادن حق الناس و ترک وظایف ندانند وامیدشان به حسین‌«ع‌»باشد،هر چند که غرق گناه باشند!
امام سجاد«ع‌»که همان روح‌حسینی و شجاعت علوی را داشت و در عاشورا به مصلحت الهی بیمار بود و توان جنگیدن نداشت،در پی همین تلقینات تحریف شده،به‌«امام بیمار»شهرت یافت و دراذهان عموم،به صورت مردی لاغر،رنگ پریده،بی‌حال و زرد چهره و عصا به دست‌جلوه کرد.حتی قضایایی بی‌اساس،همچون حجله عروسی قاسم نوجوان در شب‌عاشورا،به عنوان دستمایه اشگ گرفتن از اهل عزا،به مرثیه‌ها و مقتلها راه یافت وقضایایی به نام رویا و خواب(راست‌یا دروغ)باب شد و دهان به دهان و سینه به سینه‌نقل گشت و به تدریج،حالت‌یک امر مسلم و قطعی یافت.آنچه وظیفه آگاهان ودست‌اندرکاران است،هم تبیین صحیح قیام حسینی،هم ارائه مقتل و روضه صحیح ومستند،هم جلوگیری از خواندن مرثیه‌های دروغ و مرثیه‌خوانان ناصالح و مداحان کاسب‌و واعظان بیسواد و بی‌مطالعه است.
در یکی دو دهه اخیر،هم کتابهای ارزشمندی درتحلیل ماهیت و اهداف قیام حسینی تالیف شده،هم اشعار با محتوا و منطبق با روح‌عاشورا سروده شده است و هم برخی از این تحریفهای لفظی و محتوایی بازگو و معرفی‌شده است.
الهامی که در انقلاب اسلامی ایران و در جبهه‌های دفاع مقدس،از عاشورا و کربلاگرفته شد،بهترین استفاده از چهره تحریف نشده عاشوراست.و اگر شیعه بتواند«مکتب‌عاشورا»را آن گونه که هست و بوده،به جهانیان معرفی کند،بی‌شک منبع الهام همه‌آزادیخواهان مبارزی خواهد شد که در پی الگوی راستین برای انقلاب و مبارزه با ستم‌اند.
در نهضت عاشورا به یک سری تاکتیکهای نظامی و تبلیغی بر می‌خوریم که از سوی‌حسین بن علی‌«ع‌»انجام گرفته است.شیوه‌های نظامی به طور عمده یا حالت دفاعی داشته‌است،یا تهاجمی.روشهای تبلیغی نیز بطور عمده جهت آگاهانیدن مردم و پیام رسانی وبهره‌برداری بیشتر از این حرکت بوده است،چه آنچه زمان خود آن حضرت و توسطخود او انجام گرفته است،یا پس از شهادتش.در اینکه آن حضرت در قیام کربلا به عنوان‌یک مبارز مسلط به همه فنون رزمی و تاکتیکهای نظامی و دفاعی و تبلیغی عمل کرده‌است،شکی نیست.آنچه مطرح می‌شود،تنها نمونه‌هایی است که از تامل بر حوادث این‌نهضت به نظر می‌رسد و مدیریت‌شگفت و نظم و تدبیر آن حضرت را در آن حادثه که‌آمیخته‌ای از احساسات و عواطف و تعقل است،نشان می‌دهد.
● تاکتیکهای نظامی
۱) «حفاظت‌شخصی‌»:
سید الشهدا«ع‌»هنگام دیدار با والی مدینه‌«ولید بن عتبه‌»پس ازمرگ معاویه،با همراه داشتن گروه محافظ از جوانان بنی هاشم نزد والی رفت. جمعی ازیاران،خویشان و پیروان خود را مسلحانه همراه برد،در حالی که شمشیرها را آخته زیرلباسها پنهان کرده بودند و به آنان سفارش کرد که بیرون در بمانند و اگر صدای امام ازدرون به مددخواهی بلند شد،به داخل بریزند و طبق فرمان امام،عمل کنند. این تدبیرایمنی را برای پیشگیری از هر نوع خطر و سوء قصد ولید انجام داد.گروه همراه را تا سی‌نفر نوشته‌اند.
۲) «گزارشگر اطلاعاتی‌»
چون ابا عبد الله‌«ع‌»به اتفاق خانواده و همراهان از مدینه به‌سوی مکه حرکت کرد،برادرش محمد حنفیه را در مدینه باقی گذاشت تا حرکتهای‌حکومتی را به عنوان یک گزارشگر اطلاعاتی به امام خبر دهد و آنچه را در مدینه می‌گذرد‌، بی کم و کاست به آن حضرت برساند.او تعبیر«عین‌»(مامور اطلاعاتی)در باره محمدحنفیه به کار برده است:«اما انت فلا علیک ان تقیم بالمدینه فتکون لی عینا علیهم لا تخفی‌عنی شیئا من امورهم
۳) خنثی کردن توطئه ترور»
به امام خبر رسیده بود که یزید، گروهی را تحت فرمان‌عمرو بن سعید اشدق برای ترور یا دستگیری وی به مکه فرستاده است. حضرت برای‌خنثی کردن توطئه ترور و نیز برای حفظ حرمت‌حرم خدا و برای اینکه خونش در مکه‌ریخته نشود،حج را به عمره تبدیل کرد و روز هشتم ذی حجه از مکه خارج شد.
۴) «جمع‌آوری اطلاعات‌»:
از آنجا که آگاهی از وضعیت دشمن و مردم هوادار، درتصمیم‌گیریهای یک پیشوا نقش موثر دارد،سید الشهدا«ع‌»پیوسته می‌کوشید از اوضاع‌داخلی کوفه اطلاعات کافی داشته باشد.این اطلاعات را از جمله از راههای زیر به دست‌می‌آورد:
▪ استنطاق و پرسش از مسافرانی که از کوفه می‌آمدند و به عنوان شاهدان عینی‌جریانات،از آنجا خبر می‌دادند.نمونه‌هایی همچون بشر بن غالب که در ذات‌عرق با امام برخورد کرد،یا فرزدق در یکی دیگر از منزلگاهها.
▪ مکاتبات و نامه‌نگاری با پیروان خود در کوفه،بصره و یمن(مناطقی که درمحبت به اهل بیت،ریشه‌دارتر بودند)و گزارشهای مکتوب از اوضاع آن مناطق‌و حمایت مردمی و نصرت در قیام را جویا می‌شدند و حتی این آگاهیها را درمواقع لزوم،به سربازان دشمن که راه را بر او می‌گرفتند یا با او به نبردبرمی‌خاستند،اعلام می‌فرمود.
۵) «مصادره‌»:
در مسیر راه عراق،کاروانی تجارتی از یمن به سوی شام می‌رفت وبرای یزید، اجناس قیمتی می‌برد.وقتی امام حسین‌«ع‌»در منزلگاه تنعیم به آن کاروان‌برخورد،کالاهای آن را مصادره کرد تا راه برای وابستگان به یزید،ناامن شود.به افرادکاروان هم فرمود:هر کس بخواهد با ما به عراق بیاید،کرایه کاملش را خواهیم داد و با اورفتار خوب خواهیم داشت و هر کس هم بخواهد جدا شود،کرایه‌اش را تا اینجامی‌پردازیم.برخی جدا شدند،بعضی هم همراه امام آمدند. به این شیوه،هم ضربه‌اقتصادی به حکومت‌یزید زد و هم از افراد دشمن،جذب نیرو کرد.
۶) «جذب نیرو»:
سید الشهدا«ع‌»از هر فرصتی برای جذب نیرو به جبهه حق بهره‌می‌گرفت. یکی از آن موارد متعدد،ملاقاتی بود که با«زهیر بن قین‌»در منزلگاه زرودداشت.زهیر که ابتدا از رو به رو شدن با امام،گریزان بود،پس از این دیدار به امام پیوست‌و در عاشورا هم حماسه آفرید و شهید شد.
۷) «تصفیه نیرو»:
امام حسین‌«ع‌»چندین بار در طول راه کربلا با پیشگویی از وضع‌آینده و شهادت خود و همراهان،افراد بی‌انگیزه و غیر مطیع و دنیاپرست را که به امیدغنیمت همراه شده بودند تصفیه کرد،تا گروه زبده و عاشق شهادت و خالص و برخورداراز انضباط و اطاعت محض از فرماندهی و رهبری برای حضور در میدان نبرد بمانند.درمنزلگاه زباله و شب عاشورا،نمونه‌هایی از این تصفیه‌ها بود.در منزل زباله برخی‌برگشتند، اما شب عاشورا کسی نرفت.
۸) «آرایش اردوگاه‌»:
وقتی در سرزمین کربلا فرود آمد،دستور داد چادرها را نزدیک‌به هم بزنند،طنابهای خیمه‌ها را از لابه‌لای هم بگذرانند،در مقابل خیمه‌ها حضور داشته‌باشند و با دشمن از یک طرف مواجه شوند،در حالی که خیمه‌ها سمت راست و چپ وپشت‌سرشان باشد: «امر باطناب البیوت فقربت‌حتی دخل بعضها فی بعض و جعلوها وراء ظهورهم لیکون الحرب من وجه واحد و امر بحطب و قصب کانوا اجمعوه وراء البیوت‌فطرح ذلک فی خندق جعلوه و القوا فیه النار و قال:لا نوتی من وراءنا
۹) سازماندهی‌:
امام حسین‌«ع‌»صبح روز عاشورا اصحاب را سازماندهی کرد،نمازصبح خوانده شد.زهیر بن قین را،فرمانده جناح راست و حبیب بن مظاهر را فرمانده جناح‌چپ قرار داد،پرچم را به دست عباس سپرد،چادرها را پشت‌سر خویش قرار دادند،درگودالی که پشت چادرها به صورت خندق حفر کرده بودند، هیزم و نی ریختند.گودال،مثل نهر آبی بود که شب عاشورا برای پیشگیری از حمله دشمن از پشت‌سر کنده بودند ودر آن آتش افروختند.
۱۰) «ایجاد مانع‌»:
در روز عاشورا،نیروهایی از دشمن می‌خواستند از پشت‌خط دفاعی،از لا به لای خیمه‌ها حمله کنند(طناب خیمه‌ها یکی از موانع بود)و سه،چهار نفراز یاران امام در آن منطقه به دفاع پرداخته بودند.عمر سعد دستور داد خیمه‌ها را آتش‌بزنند.امام حسین‌«ع‌»فرمود:بگذارید آتش بزنند(البته خیمه‌ها خالی اصحاب و...بود.)
در این صورت دیگر نخواهند توانست از لا به لای خیمه‌ها بر شما شبیخون بزنند و چنان‌شد. این تاکتیک،حتی در مورد انتخاب جای مناسب برای خیمه‌زدن نیز جلوه‌گر بود.درقسمتی فرود آمد که تپه‌هایی داشت و آنها به عنوان موانع طبیعی برای جلوگیری یا کنترل‌حمله دشمن از سمت چپ قرارگاه امام بود.حفر خندق در پشت‌خیمه‌ها و آتش‌افروختن در آنها نیز به عنوان ایجاد مانع به کار گرفته شد.
۱۱) مهلت‌خواهی شب عاشورا برای نماز و دعا و تلاوت قرآن
گر چه این را می‌توان‌بعنوان امری عبادی و معنوی به حساب آورد،لیکن با توجه به نقش روحیه معنوی‌رزمندگان،این مهلت‌خواهی برای شعله‌ور ساختن بعد معنوی و تقویت روحیه رزمی و شهادت‌طلبانه در نیروهای تحت امر،تاثیر بسزایی داشت و یک تاکتیک نظامی محسوب‌می‌شد،بویژه نشان دادن جایگاه یاران در بهشت،آنان را بی‌تاب شهادت ساخت و برخی‌مانند بریر،شوخی می‌کردند.۱۲) آخرین لحظات :
در آخرین لحظات بی‌یاوری و غربت‌سید الشهدا«ع‌»که پیاده می‌جنگید،بازمواظب بود تا تیر دشمن به او اصابت نکند و در پی لحظات غفلت دشمن بود تا حمله کندو بر جمع سپاه دشمن حمله می‌برد.
۱۳) «پوشش برای پیوستن به امام‌»:تعدادی از شهدای کربلا که از یاران امام بودند،ازکسانی بودند که همراه سپاه کوفه و عمر سعد،به کربلا آمدند و آنجا به حسین بن علی‌«ع‌»
پیوستند و با کوفیان جنگیدند.این تاکتیک نشان‌دهنده کنترل شدید اطراف کوفه و ممانعت‌از پیوستن هواداران به سید الشهدا«ع‌»است،به گونه‌ای که برای برخی از شیعیان انقلابی،هیچ راهی نمانده بود،جز آنکه در پوشش سپاه کوفه،خود را به خط درگیری رسانده، به‌امام ملحق شوند.
۱۴) آرایش جبهه :طرز آرایش جبهه و استقرار نیروها و نصب چادرها در کربلا به صورت نعلی‌شکل بود،تا هم تسلط بر مجموعه مواضع خودی باشد و هم خود در وسط این شکل‌قرار گیرد و هم امکان محاصره شدن توسط سپاه کوفه را سلب کند.خصوصیات منطقه عملیات در کربلا به صورت زیر بوده است:
▪ نزدیک رودخانه دجله و فرات
▪ دجله در سمت چپ و فرات در سمت راست کربلا
▪ از نظر آب و هوایی در منطقه خشک و گرم عراق قرار گرفته و در ضلع شمال‌شرقی،ایران قرار دارد و در جنوب غربی،حجاز واقع شده است.
▪ منطقه،رملی و نیمه جنگلی است.
▪ در حاشیه نهر علقمه،نخلستانی قرار دارد.
▪ دارای تپه ماهور و پستی و بلندیهای بسیار-نهر علقمه از فرات منشعب شده است و در نزدیکی اردوگاه حسینی قرار دارد.
▪ موسم تابستان با گرمای مخصوص منطقه.
▪ کربلا در حاشیه فرات و قبرستان یهود قرار گرفته است.
▪ از نظر اهمیت جغرافیایی،نقطه کور،منزوی و فراموش شده،فاقد هر گونه امتیاز واهمیت ویژه سیاسی،فرهنگی،نظامی و اقتصادی است. خصوصیات حرکت زمینی سید الشهداء«ع»:‌ (عقب‌نشینی تاکتیکی-در زمان غیر قابل پیش‌بینی)
▪ بهره‌گیری از زمین جهت ایجاد جنگ روانی
▪ انتخاب کمیت زمین برای به دست‌گیری ابتکار عمل در جنگ
▪ در اختیار گرفتن زمان و سلب آن از دشمن
▪ ایجاد توازن دفاعی
▪ تجزیه نیرو و تغییر جهت دشمن به سمت ضعف
▪ به هم زدن نظم تشکیلاتی و ایجاد تغییر در قرارگاه جنگی دشمن
▪ سلب اختیار از دشمن و به دست گرفتن ابتکار حرکت
▪ اخلال در سیستم تصمیم‌گیری فرماندهان نظامی
▪ عقب‌نشینی تاکتیکی
▪ به دست گرفتن ابتکار عمل در زمین
▪ به موضع انفعالی کشیدن دشمن
▪ استفاده از پوشش طبیعی و تصنعی زمین و بهره‌گیری از آن جهت استتار و اختفاء
▪ جلوگیری از تمرکز قوا هنگام حمله دشمن و ایجاد فاصله جغرافیایی بین‌فرماندهی،تدارکات و ارتباطات
▪ ایجاد شتابزدگی در تصمیم‌گیری نظامی و کندی در عمل دشمن
▪ سلب هر گونه بهره‌گیری استراتژیک از زمین(از دشمن)
▪ افزایش محدودیت در میدان عمل و کاهش شدید میزان کارآیی دشمن
▪ تعیین جهت‌حمله و نوع آرایش جنگی دشمن به وسیله زمین
▪ به دست گرفتن ابتکار عمل در سازماندهی و تجدید سازمان از لحاظ کمی و کیفی
▪ تعیین نوع بهره‌وری از زمین برای دشمن(به صورت مطلوب)
▪ موضعگیری و آرایش مطلوب در دفع حمله
▪ احراز آمادگی در هر شرایطی تا هر زمان و سلب آمادگی از دشمن به وسیله زمین
▪ بدون حرکت و صرف انرژی،آرایش دشمن را برای چند ساعت به صورت‌جنگ روانی بر هم زد. مختصات جبهه جنگی حضرت ابا عبد الله الحسین‌«ع»:
▪ نام عملیات:هیهات منا الذله
▪ سال عملیات:۶۱ هجری قمری
▪ ماه عملیات:محرم الحرام
▪ روز عملیات:جمعه دهم محرم
▪ نوع عملیات(جنگ:)جهاد ابتدایی
▪ استراتژی حرکت و حمله:افشای چهره نفاق-تشکیل حکومت
▪ موضع جنگی:دفاعی
▪ طول جبهه دفاعی(قطر نعل:)۱۸۰ متر
▪ طول محور عملیات:۳۶۰ متر
‌▪ فاصله خیمه‌ها:۲ متر
▪ تعداد خیمه‌ها:۶۰ عدد
▪ ترکیب کیفیت نیرو:بنی هاشم،یاران،زنان،کودکان
▪ وضعیت روحی و روانی: عاشقانی حفاظت‌پیشه
▪ تعداد سواره نظام:۳۲ نفر
▪ تعداد پیاده نظام:۴۰ نفر
▪ تعداد کل نیروهای رزمی:۷۲ نفر
▪ فرمانده کل قوا:سید الشهدا حسین بن علی‌«ع‌»
▪ پرچمدار لشکر:ابو الفضل العباس‌«ع‌»
▪ فرمانده سمت راست:زهیر بن قین
▪ فرمانده سمت چپ:حبیب بن مظاهر
▪ وضعیت تدارکات:محاصره کامل
▪ وضعیت تجهیزات:کمبود شدید
▪ وضعیت آب و آذوقه: محاصره(تشنگی-گرسنگی)
▪ موقعیت جغرافیایی:قتلگاه
▪ زمان و ساعت‌شروع حمله:دو ساعت گذشته از روز(۸ صبح)
▪ رمز عملیات:لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
▪ نوع آرایش جنگی: ساعتی-مثلثی-نعلی
▪ تعداد بر هم زدن آرایش دشمن:در سه مرحله که مرحله چهارم به جنگ تن به تن انجامید
▪ طول مدت عملیات:۸ ساعت
▪ پایان عملیات: غروب آفتاب همان روز مختصات جبهه جنگی یزید بن معاویه :
▪ نام جنگ و عملیات:بیعت ظالمانه
▪ استراتژی عملیات:محو کامل اسلام ناب محمدی‌«ص»‌
▪ ترکیب کیفیت نیرو:مردان مجهز و آماده
▪ موقعیت جغرافیایی: استراتژیک‌ترین منطقه
▪ وضعیت روحی و روانی:در خواب کامل سیاسی
▪ تعداد سواره نظام:به علت کثرت آنان،نامعلوم
▪ تعداد پیاده نظام:به علت کثرت آنان،نامعلوم
▪ کل نیروی رزمی:۰۰۰/۳۰ نفر
▪ فرمانده کل لشکر:عمر سعد
▪ پرچمدار لشکر:درید،غلام عمر سعد
▪ فرمانده سواره نظام:عروه بن قیس احمصی
▪ فرمانده پیاده نظام:شبث بن ربعی
▪ فرمانده ستون سمت راست:عمرو بن حجاج
▪ فرمانده ستون سمت چپ:شمر بن ذی الجوشن
▪ وضعیت تدارکات:سریع،بموقع،فوق العاده
▪ وضعیت تجهیزات:به میزان چند ماه
▪ وضعیت آب:مسلط بر رود فرات
▪ وضعیت آذوقه:به میزان چند ماه
▪ نوع جنگ:تهاجمی
▪ موازنه قوا:برتری کمی(۴۰۰ نفر مقابل ۱ نفر)
▪ خط مشی سیاسی فرهنگی:نفاق
▪ رمز اول عملیات:لشکر خدا بپا خیزید
▪ رمز دوم عملیات:پرتاب تیر توسط عمر سعد
▪ تعداد آرایش:سه عدد
▪ آرایش اول:مدور،پله چپ و راست(پیاده سنگین)
▪ آرایش دوم:ستون سمت چپ،سواره سنگین
▪ آرایش سوم:ستون سمت راست،سواره سنگین
▪ تن به تن:خطی،بسیجی،عمومی،سواره
▪ رعایت قوانین جنگی:نقض کامل روشهای روانی،تبلیغی روشهایی که از سوی سید الشهدا«ع‌»در طول نهضت و در روز عاشورا،و نیز توسطخانواده او به کار گرفته شد،هم مایه ماندگاری نهضت و مصونیت چهره آن است، هم‌عامل روحیه‌بخشی به یاران شرکت کننده در آن حماسه،که امام را با همه هستی یاری‌کردند،و هم مایه تزلزل در انگیزه سپاه کوفه و موجب ضعف یا رسوایی یا خنثی شدن‌تبلیغات دشمن گشته است،که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
▪ «نامشروع دانستن خلافت‌یزید»:
امام حسین‌«ع‌»با این موضع،در افکارهواداران یزید،ایجاد تزلزل کرد و با امتناع آشکار از بیعت و اعلان آن،جو سکوت‌را شکست.
▪ «شهود صحنه‌»:
با همراه بردن زنان و کودکان در سفر کربلا،به عنوان عاملان ثبت‌وقایع و شاهدان زنده که همه صحنه‌ها را دیده‌اند،از تحریف و مسخ چهره واقعه‌جلوگیری کرد.به علاوه حضور زنان و کودکان در قافله حسینی،تاثیر عاطفی و برانگیزنده‌افکار بر ضد امویان در طول سفر داشت،حتی پس از شهادت و در دوران اسارت.
▪ مکاتبات :
نامه‌نگاری و پیام‌رسانی به بزرگان کوفه و بصره و سران قبایل و اعزام نماینده به‌کوفه و تماس با پایگاه هواداران به عنوان یک کار تشکیلاتی.
▪ «سنجش افکار»:
محاسبه زمینه اقدام در کوفه،از راه اعزام مسلم بن عقیل به آنجا وارزیابی وضعیت هواداران و نویسندگان دعوتنامه‌ها و درخواست از مسلم برای گزارش‌دقیق از اوضاع کوفه و میزان تعهد و وفای مردم.
▪ «مشروعیت نهضت‌»:
آن حضرت،حرکت‌سیاسی خود بر ضد حکومت را به‌تکلیف شرعی و امر به معروف و نهی از منکر و احیای سنت پیامبر«ص‌»پیوند داد،تاضمن مشروعیت بخشیدن به قیام خود،تعریضی به نامشروع بودن خلافت و تعارض آن‌با سنت نبوی داشته باشد.
▪ «بهره‌گیری عاطفی‌»:
از آنجا که حسین بن علی‌«ع‌»را مردم به عنوان فرزند پیامبر وفاطمه‌«ع‌»می‌شناختند،وی از این موقعیت و زمینه عاطفی خود در دلها،چه برای جذب‌نیروی یاری دهنده،چه برای سلب انگیزه جنگ از دشمن و چه برای افشاگری نسبت به‌ماهیت‌سلطه حاکم استفاده کرد.این شیوه،هم توسط خود امام،هم از طریق حضرت‌زینب، امام سجاد و سایر اهل بیت انجام می‌گرفت.حتی پوشیدن برد،زره و عمامه‌پیامبر«ص‌»و برگرفتن ذو الفقار و یادآوری خویشاوندی خود با پیامبر خدا نیز،در تحریک‌عواطف دینی نیروهای دشمن موثر بوده و به عنوان یک شیوه تبلیغاتی و روانی قابل توجه‌است.
▪ «اتمام حجت‌»:
برای بستن راه هر گونه عذر و بهانه و توجیه و تاویل،آن حضرت‌مکرر اقدام به‌«اتمام حجت‌»کرد،هم برای بازداشتن دشمن از کشتن او،هم برای پیوستن‌افراد به جبهه حق.در این اتمام حجت،گاهی هم تکیه روی حسب و نسب خویش‌می‌کرد.مثلا در خطبه صبح عاشورا،برای متزلزل ساختن انگیزه دشمن،بر این نسب تاکیدمی‌شد که:«فانسبونی فانظروا من انا؟...الست...الست...» بنگرید که من کیستم؟آیامن آن نیستم که...اینها هر شبهه‌ای را رفع و دفع می‌کرد و دشمن را خلع سلاح می‌نمود.
▪ «آماده سازی‌»:
یاران و اهل بیت‌خود را از نظر روانی آماده می‌ساخت که با حادثه‌عاشورا شجاعانه رو به رو شوند و با سخنان و خطابه‌ها،روحیه شهادت‌طلبی در یاران،وصبر و تحمل در بستگان ایجاد می‌کرد و هر گونه‌«ابهام‌»در مسیر و هدف و سرانجام رامی‌زدود.
▪ «جذب عاطفی‌»:
برخوردی که در گرمای نیمروز،با سپاه تشنه حر داشت و همه راسیراب کرد،سپس برگزاری نماز جماعت به امامت‌سید الشهدا«ع‌»و اقتدای آنان به‌حضرت،آنگاه سخنرانی توجیهی و تبیینی برای سپاه دشمن،در واقع نوعی آمیختن لطف‌و نوازش با روشنگری و تبیین،نقش مهمی در جذب عاطفی آنان داشت.سرانجام هم‌حر،به امام پیوست.
▪ «جبران کمیت با کیفیت‌»:
گر چه یاران آن حضرت در کربلا اندک بودند،اما این‌کمیت اندک را،با کیفیت بالا و روحیه والا در یاران خویش جبران کرد،چه در سخنان‌طول راه،چه میثاق شب عاشورا و اعلام ایستادگی یاران تا پای جان و نیز نشان دادن‌جایگاه اصحاب خود در بهشت،به آن جمع حاضر.
▪ «تقویت بعد معنوی‌»:
مهلت‌خواهی شب عاشورا و سپری کردن آن شب با انس‌با خدا و تلاوت و عبادت و زمزمه‌هایی که از خیمه‌ها برمی‌خاست،همه به عنوان عامل‌معنوی و تقویت روحی در شب قبل از عملیات موثر بود و یاران در صبح عاشورا بی‌تاب‌شهادت بودند و شوخی می‌کردند و میان خود و بهشت،فاصله‌ای جز تحمل ضربت‌شمشیرها نمی‌دیدند.
▪ «خطابه با دشمن‌»:
در عاشورا،استفاده از صدای بلند و رسا و القای خطابه‌های‌مهم خطاب به نیروهای دشمن،آن هم در میدان کربلا و توسط خود امام و یاران‌برگزیده‌اش،نوعی اتمام حجت و سخن آخر بود،برای ایجاد تزلزل در دشمن و بستن راه‌توجیه در آینده و تلاش جهت بیدار ساختن وجدانهای خفته.
▪ «رجز»:
استفاده از رجزهای حماسی توسط امام و یارانش در درگیریهای تن به‌تن یا عمومی.خواندن رجز،هم رزمنده را تقویت روحی می‌کرد،هم دشمن را تحقیرمی‌نمود و هم مبین انگیزه و اندیشه و ایمان جنگجوی حسینی بود.
▪ «افشاگریهای اسرا»:
پس از عاشورا،اسیران اهل بیت‌«ع‌»،از تجمع‌های مردمی درکوفه، مجلس ابن زیاد،شام،دمشق،حتی مجلس یزید،استفاده کرده،پیام خون شهدا رامی‌رساندند، ضمن معرفی خود و امام حسین‌«ع‌»،بر ضد حکام افشاگری می‌کردند.این‌شیوه را،چه در خطبه‌ها و چه در سخنانی که در برخوردهای متفرقه ابراز می‌شد،به کارمی‌گرفتند.
▪ «مجالس یاد»:
اهل بیت،پس از بازگشت از سفر کربلا به مدینه،مجالس عزا وسوگواری برپاداشتند و پیوسته از حادثه عاشورا و فجایع سپاه کوفه یاد می‌کردند.
بارزترین آنها یاد کردن امام سجاد«ع‌»از حسین و شهادت او با لب تشنه بود،هنگام‌نوشیدن آب،یا دیدن صحنه ذبح گوسفند.
▪ «فرهنگ گریه و نوحه‌»:
امامان شیعه تاکید فراوان کردند که مظلومیت اهل بیت وحادثه عاشورا همواره یاد شود و زنده بماند.این فرهنگ یاد و یادآوری در قالب مفاهیمی‌همچون: گریه،نوحه‌خوانی،مرثیه سرودن،زیارت،تربت‌سید الشهدا«ع‌»،کام‌گیری با آب‌فرات و تربت،یاد کردن از عطش حسین هنگام آب نوشیدن،برگزاری مجالس عزاداری‌برای اهل بیت و...شکل گرفت.این فرهنگ،تاکنون هم سبب زنده ماندن و جاودانه شدن‌آن حماسه گشته است. در مجموع حرکت عاشورا،چه از بعد نظری و چه عملی،روشها و محورهایی موردتوجه قرار گرفته است تا:
▪ پیام نهضت به همه رسانده شود
▪ در دراز مدت،منافقان نفوذی در تشکیلات حکومتی و پستهای کلیدی معرفی وافشا گردند
▪ امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح فساد اجتماعی، زنده شود
▪ راه مبارزه سیاسی فرهنگی برای نسلهای آینده ترسیم گردد«سنت احیاگری‌»نسبت به حادثه کربلا نیز از سوی امامان شیعه و پیروان عاشورا،درطول تاریخ شیعه،آن پیامها را مطرح ساخته و آن حماسه را زنده نگهداشته و عظیمترین‌عامل برانگیزنده،وحدت‌بخش،راهنما و جهت‌ده را پدید آورده است.اوجگیری روحیه‌شهادت‌طلبی و افزایش شناخت و آگاهی سیاسی و به وحدت رسیدن نیروهای معتقد به‌ولایت و رهبری ائمه،از آثار این تحول است.
حمید محمدی
منبع : روزنامه رسالت