پنجشنبه, ۱۰ خرداد, ۱۴۰۳ / 30 May, 2024
مجله ویستا


حلقه‌های مفقوده بازار


حلقه‌های مفقوده بازار
بازارهای مدرن، سازمان‌های پیچیده‌ای هستند. در بازار تولیداتی که دارای اجزای متنوع هستند مانند اتومبیل و کامپیوتر و همچنین بازار کار و خدمات مالی، باید طیفی از مسائل حل شود که ممکن است در اقلام ساده‌تری همچون غذا و لباس پیش نیاید.
یکی از این مسائل این است که یک بازار تنها در صورتی خوب کار می‌کند که اطلاعات به آسانی در آن جریان داشته باشد. توزیع نابرابر اطلاعات، مذاکرات را با مشکل مواجه می‌سازد و قراردادها را محدود می‌کند. انتقال اطلاعات محتاج ابزارهایی است که تضمین کند که ارتباطات قابل اعتماد هستند. مساله دیگر این است که یک بازار تنها زمانی خوب کار می‌کند که مردم بتوانند به یکدیگر اعتماد کنند. اعتماد نیازمند مکانیسم‌هایی است که آن را تقویت کند، زیرا متاسفانه هر کسی ذاتا قابل اعتماد نیست. بسیاری کالاها دارای ویژگی‌های مخفی هستند. بنابراین باید راه‌هایی وجود داشته باشد که خریدار را از کیفیت کالا مطمئن سازد. اعتماد همچنین در معاملاتی که زمان می‌برند تا تکمیل شوند نیز موردنیاز است. مردم تمایلی ندارند در مواردی سرمایه‌گذاری کنند که تضمینی برای ایفای تعهدات دیگران وجود ندارد. به این دلیل و دلایل دیگر، یک اقتصاد بازار مدرن نیازمند پایه‌ای قوی است که بتواند از معاملات بسیار پیچیده پشتیبانی کند.
هنگامی‌‌‌‌که کارها خوب پیش می‌رود، ما قدر طراحی بازار را نمی‌دانیم. وقتی که هزینه‌های معامله پایین هستند، ابزارهایی که کمک می‌کنند تا آنها مهار شوند اغلب به چشم نمی‌آیند. برعکس یک طراحی نامناسب به سادگی قابل مشاهده است.
من در مورد بازارهایی در سراسر جهان تحقیق کرده‌ام. با نگاه به کشورهای فقیر، که به دلیل یا دلایلی هزینه‌های معامله در آنها اغلب بالا هستند، می‌توانیم ببینیم که چه چیزی مفقود است. با نگاه به کشورهای غنی، می‌توانیم راه‌های جدیدی در کسب و کار را ببینیم که در واکنش به تکنولوژی‌های جدید پدیده آمده‌اند.
بعضی قسمت‌های طراحی بازار توسط خود فعالان بازار طراحی می‌شود و سایر بخش‌ها توسط دولت ساخته می‌شود. برای بسیاری از بخش‌ها، توسعه قوانین بازی بازار به صورت خودجوش و توسط فعالان بازار که در جست‌و‌جوی راه‌های بهتری برای انجام معاملات هستند، صورت می‌گیرد. (من این جنبه از طراحی بازار را جنبه غیررسمی‌‌‌‌یا پایین به بالا می‌نامم.)
با این حال پایین آوردن هزینه‌های معامله تنها به عهده کارآفرین‌ها نیست و سیاست‌های دولت نیز نقش دارد. دولت مسوولیت ایجاد و نگهداری و حفظ محیطی را دارد که در آن بازار بتواند به صورت کارآ عمل کند. (من این جنبه از بازار را جنبه رسمی‌‌‌‌یا بالا به پایین می‌نامم.)
یک بخش اساسی نقش دولت در طراحی بازار، تعریف حقوق مالکیت است. مطمئن‌ترین راه برای نابودی یک بازار این است که اعتقاد مردم نسبت به امنیت دارایی‌شان را سست کنید. اما نقش دولت بسیار فراتر از تنها تعریف حقوق مالکیت است.
● تکامل تدریجی بازار
فعالیت‌های دولت برای قوام بخشیدن به بازارها از زمان باستان آغاز شد. در قرن پنجم قبل از میلاد، قارون پادشاه لیدیا، ترکیه امروزی، (که عبارت گنج قارون مربوط به وی است) با سکه‌های نقره و طلا که درجه خلوص آنها تعیین شده بود را منتشر کرد. اطمینان از صحت پول، کمک کرد تا تجارت در دنیای باستان گسترش پیدا کند. امروزه برای سرعت بخشیدن به رشد اقتصادی کشورها در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، علاوه بر مسائل دیگر لازم است که دستی به سر و روی نهادهای پشتیبان بازار کشیده شود. نهادهایی چون قوانین قرارداد که باعث پایین آمدن هزینه‌های معامله شود. توسعه‌نیافتگی نتیجه بازارهایی است که کار خود را به درستی انجام نمی‌دهند. حتی در کشورهای غنی، دولت باید آماده‌ باشد که قوانین بازار را با تکنولوژی‌های جدید تطابق دهد. به طور مثال شکل‌‌های جدید ارتباطات در اینترنت، توجه دوباره به قوانین کپی‌رایت را ضروری ساخته است: آیا قانون باید به مردم اجازه دهد که از اینترنت برای ارسال رایگان موسیقی‌های ضبط شده به یکدیگر استفاده کنند؟ آیا تکثیر نامحدود به بازار ضبط آسیب نمی‌رساند؟ در اقتصادهای با کارکرد صحیح مانند کشورهای آمریکای شمالی و اروپای غربی، دولت به صورت فعال قوانین را تامین می‌کند.
بنا به نظر ریچارد داوکینز، تکامل زیستی مانند یک ساعت‌ساز کور کار می‌کند. از گانیسم‌هایی مانند چشم انسان که به طرز شگفت‌آوری پیچیده هستند؛ ممکن است چنین به نظر بیایند که توسط یک ساعت‌ساز ماهر طراحی شده‌اند اما واقعیت این است که توسط یک انتخاب طبیعی برنامه‌ریزی نشده، بی‌هدف و تدریجی طراحی شده‌اند. (توضیح مترجم: این مطلب هرچند در ظاهر ممکن است با تعالیم دینی متناقض باشد، اما در واقع منافاتی با اعتقادات مذهبی ندارد. بنا به تعالیم دینی، اراده خداوند از طریق قوانین طبیعت محقق می‌شود. تکامل زیستی نیز مجرای تحقق اراده الهی است. یعنی هرچند از دید مادی، قوانین و پدیده‌های عالم وجود بی‌هدف و برنامه‌ریزی شده نیستند، اما هیچ پدیده‌ای خارج از اراده و حکمت الهی وجود ندارد.)
سیستم‌های اقتصادی نیز به طرز مشابهی شکل می‌گیرند. یک بازار از طریق سعی و خطا و به وسیله فعالیت‌های روزمره شرکت‌کنندگان بازار صورت می‌گیرد. اگرچه دو تفاوت وجود دارد. عناصر شکل‌گیری سیستم بازار، بازیگران هوشیار هستند نه مولکول‌های زبان‌بسته، جهت تغییرات به صورت آگاهانه متاثر از مشارکت‌کنندگان آینده‌نگر بازار است که به طراحی سیستم کمک می‌کند.علاوه بر این، بخش‌هایی از هر سیستم اقتصادی مانند قوانین توسط دولت یا سازمان‌های دیگر وضع می‌شوند. در واقع، توسط یک ساعت‌ساز بینا اگرچه نه همیشه ماهر. حتی غیرمتمرکزترین اقتصادها هم، دارای برخی مدیریت‌های مرکزی هستند: از قبیل قانون‌گذار، دادگا‌ه‌ها و سازما‌ن‌های نظارتی. هیچ کس مسوول کلی نیست، اما برخی هدایت را به عهده دارند.
جان مک‌میلان
ترجمه و تنظیم: مهدی نصرتی
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد