جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
پوپولیسم آمریکایی
پوپولیسم همه جا پوپولیسم است و در تاریخ و جغرافیاهای گوناگون فقط كاركردهای گوناگونی از خود نشان می دهد؛ چرا كه قدر مشترك آن همیشه یك چیز است: اعتماد به توده در مقام عمل.این اعتماد البته گاه «برنامه» است و گاه «ترفند». اما پوپولیسم آمریكایی از «حزب مردم» آغاز می شود و به مانفیست هفده گانه آن می رسد. این نوشته تاریخ پوپولیسم آمریكایی را به اختصار بررسی می كند.
اواخر سالهای ۱۸۰۰، زمانی بود كه پوپولیسم آمریكایی در اوج قدرت بود. ریشه پوپولیسم آمریكایی به زمان جنگهای داخلی آن كشور باز میگشت و و جنوبیها بیشترین تأثیر شعارها و سیاستهای پوپولیستی را در آن زمان شاهد بودند.
بهتدریج حزبی در سالهای ۱۸۰۰ تأسیس شد كه نام خود را «حزب مردم» گذاشت و مانیفست خود را نیز بر اساس اصول پوپولیستی صادر كرد. رشد پوپولیسم آمریكایی در آن زمان سریع بود ولی یك مانع اساسی در برابر خود داشت و علت اینكه هنوز پوپولیسم آمریكایی نتوانسته قدرت بگیرد، همین مانع است.
بهرغم اینكه قویترین ابزار پوپولیسم- یعنی رسانههای زرد- را در اختیار دارد و رسانههای اینچنینی در ایالات متحده بسیار با نفوذ و تأثیرگذارند، قانون اساسی آمریكا مانع بزرگ بر سر راه این جنبش است.
مكانیسم قانون اساسی آمریكا بهویژه در امور انتخاباتی اجازه نمیدهد پوپولیستها قدرت را در دست بگیرند. ظاهراً روح اصلی قانون اساسی آمریكا تصمیمگیری نخبگان بر عوام را ارجح داشته و حتی شكلگیری آرای الكترال نیز به همین دلیل است. مصداق بارز آن این است كه نمایندگان هیأت الكترال كه در پایان انتخابات ریاستجمهوری آرا را نهایی میكنند، این اختیار را دارند كه حتی اگر یك نامزد آرای بیشتر آورده باشد، او را كنار گذاشته و نامزد دیگر را به عنوان رئیسجمهور برگزینند. این امر تا بهحال در تاریخ آمریكا بیسابقه بوده و هیچگاه اتفاق نیفتاده اما این اختیار هنوز محفوظ است.
بر این اساس پوپولیستهای آمریكا چند بار و طی چند تلاش سعی كردند اصلاحیههایی را به قانون اساسی بنویسند كه البته موفق هم نبودند. حزب مردم، شاخصترین حزب پوپولیستی آمریكا در سال ۱۸۹۲ مانیفست خود را صادر كرد.
نگاهی به این مانیفست نشان میدهد كه مكانیسمهای پوپولیستی هنوز در آمریكا قدرتمند است و هرچند در اوضاع فعلی در حوزه اخبار رسمی آمریكایی پوشش گستردهای ندارد، اما با نگاه به منابع دور از دسترس رسانهها – underground Press – میتوان دریافت كه هم دموكراتهای فعلی و هم جمهوریخواهان فعلی در خیلی مواقع دست به دامان چنین سیاستهایی شدهاند.
بر اساس بررسی New life work كه یك جنبش تحقیقی و غیررسمی است، ابزار پوپولیسم در شكل مبارزه با ترور در حزب جمهوریخواه و بحث بالانس خرج دفاعی و ساختاری در حزب دموكرات توانسته از ابزار پوپولیسم بهره گیرد؛ به این معنا كه جمهوریخواهان زوایای پنهان جنگ با ترور را مخفی كرده و با سادهسازی این مسئله، شعارهایی عوامگرایانه سر میدهند و در بروز هرگونه مانعی آن را كاری تخصصی و ویژه بیان میكنند كه فقط از عهده جمهوریخواهان برمیآید.
این مسئله باعث میشود شخصی به نام سایمور هرش، گزارشگر و تحلیلگر نیویوركر، قهرمان دموكراتها شود و هربار با تحقیقی ویژه و خاص نقشههای جمهوریخواهان بهویژه طیف نومحافظهكار پنتاگون را برملا كند. جنگ با ترور و یا جنگ علیه تروریسم، امری بسیار پیچیده و دارای ابعاد ویژه و گوناگون و بسیار قائل به نگرش نسبی است كه نمیتواند منشور جهانی پیدا كنند مگر اینكه از یك اقبال بینالمللی برخوردار باشد.
برای مثال نمونهای از اعمال تروریستی تدوین شود و مانند منشور جهانی سازمان ملل متحد، همه كشورها از آن حمایت كنند. این در حالی است كه بسیاری از بندها و اصول منشور سازمان ملل نیز در بسیاری از كشورهای دنیا اجرا نمیشود، چه رسد به اینكه بتوان چنین منشوری را به امضاء رساند.
سایمور هرش و كار او در چنین فضایی است كه معنا پیدا میكند. هستند افرادی كه ارزش كار او را نفهمیدهاند و او را عامل پنتاگون معرفی میكنند اما او تنها كسی است كه به نقشههای مخفی دولت جمهوریخواه، نئوكان فعلی، نقب میزند و گوشههایی از آن را برملا میكند و در مصاحبهای كه با شبكه CNN كرد، هدف خود را توضیح میدهد: «میخواهم مردم آمریكا بدانند برپایی و ادامه جنگ كار بسیار وحشتناكی است ولی این روزها برای مردم ما، حمله به كشورهای دیگر و پرداخت هزینه نظامی، كاری عادی شده است. وحشت جنگ برای مردم آمریكا فروریخته و ما سیاستمدارانی داریم كه مانند برنامهریزی برای بازیهای المپیك، به فكر برپایی جنگ هستند».
تفكر سادهسازی پوپولیستی كه از اصول اصلی این جنبش و تفكر به حساب میآید، سعی در پنهانسازی دشواریها دارد چون عوام را هدف گرفته و به همه آنها این حق را میدهد كه در امور بسیار حساس و سخت، نظر دهند و تصمیم بگیرند. نظرسنجیهای انجام شده در آمریكا در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ نیز نشان میدهد كه شعلههای پوپولیستی جنگ با ترور در آمریكا بسیار موفق بوده و هر كس این اجازه را به خود داده كه در چنین موضوع مهمی تصمیمگیری كند. قدرت كابینه بوش نیز از همینجا نشأت میگیرد.
در واقع دموكراتها این را میدانستند كه حتی اگر بوش برپایی جنگ را به رفراندوم بگذارد، رأی بالا میآورد و از این رو هیچ مانعی در راه او ندیدند. در عوض در سال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ دموكراتها نیز رو به ابزار پوپولیسم آوردند و مشكلات داخلی از جمله بهداشت عمومی و مالیات را هدف قرار دادند و برای آن اهداف پوپولیستی طراحی كردند تا دولت را زیر سؤال ببرند.
در برنامه دموكراتها یك حوزه مجزا شد و دستنخورده باقی ماند آن هم حوزه آموزش عمومی و برنامههای آموزشی، پرورشی و تحصیلات عالی بود كه بوش در آن بسیار قدرتمند عمل كرده و مورد علاقه اوست؛ اما در حوزه مالیات از صنایع كوچك و متوسط و حمله به كمپانیهای بزرگ و بالانس مالی برای دخل و خرج سیاستهای جنگطلبانه، دموكراتها ابزار پوپولیسم را مورد استفاده قرار دادند. تمامی شعارهای انتخاباتی دموكراتها در انتخابات ۲۰۰۴ و در ستادانتخاباتی كری – ادواردز، بر همین اساس طراحی شد كه البته ناكام ماند.
اصل جنبش پوپولیسم آمریكایی به سالهای ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰ بازمیگردد و بزرگانی در تاریخ سیاسی این كشور نیز به آن پیوستهاند و در مقاطعی شعارهای پوپولیستی دادهاند. نخستین شكلگیری آن با عنوان «جنبش دهقانان همپیمان» بود و در ۱۸۹۰ حزب پوپولیست مستقل از حزب دموكرات و جمهوریخواه اعلام موجودیت كرد. در پاسخ به روند صنعتیشدن و تخریب صنایع كوچك و محلی، پوپولیستها قدرت گرفتند و مانیفست خود را صادر كردند. نگاهی به این مانیفست نشان میدهد كه نگرش آنها به مسائل چگونه است.
●مانیفست پوپولیستها
شرایط فعلی نشان میدهد كه چهقدر همكاری مورد نظر ما نیاز فعلی جامعه است. ما در میانه شرایطی هستیم كه تخریب ارزش و سیاست فرا رسیده است. فساد بر صندقهای رأی حاكم شده و ارزشهای اخلاقی مردم زایل شده، جامعه سیاسی سكوت اختیار كرده و خانهها هم در دست صاحبان شركتهاست تا خون طبقه مردم عادی را بمكند و زمین و سرمایه در دست سرمایهداران بیاخلاق است.
حق دفاع از خود برای طبقه عوام از بین رفته و ما به سمت شرایط ضعیف اروپاییمسلكها میرویم. این صاحبان صنایع در پی ساخت كلونی و مستعمره، حق اساسی انسان را زیر پا گذاشتهاند و از رحم جامعه بزرگ ما فقط دو نوع از مردم متولد میشوند؟ میلیونرها و خردهپاها.
قدرت خرید طلا و نقره ابزاری است در دست خونخوارها كه توسط آن حقوق اساسی انسانها را زیر پا بگذارند. افكار عمومی را افرادی در اختیار گرفتهاند كه اصول اساسی حق بشر را از یاد بردهاند. به ما پیشنهاد میكنند جان و خانه و سرمایه خود را برای آنها قربانی كنیم ولی هیچ اصلاحی در امور كشور انجام ندادهاند و با این كار فقط فساد را گسترش میدهند.
ما قصد داریم قدرت جمهوری را به دست مردم عادی برگردانیم.
درصد تولید محصولات كشاورزی و رشد آن بسیار پایین است و ظرف چند ماه باید چند برابر شود.
ما معتقدیم قدرت حكومت باید به قدرت واقعی تبدیل شود و مردم قدرت داشته باشند درباره همه چیز تصمیمگیری كنند و این شیاطین خونخوار را كنترل كنند.
ما هیچ قدمی رو به جلو نمیگذاریم مگر آن روزی كه شرایط و مساوات و عدالت برای همه فراهم شود.
در این راستا این اهداف را در نظر داریم:
۱ـ سندیكای كارگران آمریكا باید قدرتمند و دائمی شود.
۲ـ بهداشت متعلق به كسی است كه آن را میآفریند، هیچ صنعت بزرگی نمیتواند یك دلار به دست آورد مگر این كه برای آن بهایی پرداخت كرده باشد.
۳ـ باید شركت خط آهن سهامی عام شود و یا به شركتهای مردمی واگذار شود.
۴ـ ما خواهان افزایش نقدینگی هستیم و در برابر هر سكه ضرب شده توسط خزانهداری، باید ۱۶ سكه دیگر نیز ضرب شود تا پول به دست مردم برسد.
۵ـ درصد پول در گردش در جامعه باید به سرعت افزایش یابد.
۶ـ ما معتقدیم پول جامعه باید در دست مردم باشد.
۷ ـ تمامی شركتهای حملونقل، پست، تلگراف و تلفن باید سهامی عام شده و در خدمت مردم باشد.
۸ـ تمامی منابع طبیعی، مراتع، زمینها و جنگلها ثروت ملی است. هرگونه حق تملك خارجیها باید حذف شود و زمینهایی كه در دست دارند باید از آنها گرفته شود.
۹ـ انتخابات باید آزاد و منصفانه باشد بدون دخالت دولت فدرال.
۱۰ـ سرانه مالیاتی باید در سقف ایالتها و برای كمك به صنایع محلی باشد.
۱۱ـ حمایت از پرداخت بازنشستگی به سربازان و دریانوردان ضروری است.
۱۲ـ حمایت از قوانین فعلی كار و قوانین كار به مهاجران محكوم است و قانون كار باید در دست آمریكاییها باشد.
۱۳ـ ساعات كار باید كاهش یابد.
۱۴ـ تعداد بالای خادمان كلیسا و آزادیهای آنها به سرعت باید محدود شود.
۱۵ـ ما به دنبال اصل اساسی انتخاب مردم یعنی رفراندوم هستیم.
۱۶ـ باید تمامی انتخابات در سطح محلی و كنگره و سنا مانند انتخاب رئیسجمهور و معاون او مستقیم و با رأی مستقیم مردم باشد.
۱۷ـ در پایان هرگونه پرداخت سوبسید و یا كمك ملی به شركتهای خصوصی ممنوع است.
نویسنده:كامبیز توانا
منبع : روزنامه همشهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست