چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
نقش زنان تحصیلکرده در تشکیل و تحکیمخانواده
مراد از «زنان تحصیلكرده» بانوان آموزشدیده در مراكز آموزشی جدید و یا سنّتی میباشند. در این نوشتار، تمركز عمده بر نقش زنان تحصیلكرده برای خودشان است و سپس نتیجه بحث به نقش آنان برای دیگران تعمیم داده میشود.
نقش زنان تحصیلكرده در رابطه با تأسیس و تحكیم خانواده، در فضاهای متفاوت، آثار گوناگونی را به دنبال دارد. در اینجا نقش زنان تحصیلكرده در چهار مرحله ذیل مورد بررسی قرار گرفته است:
۱) آغاز آشنایی
۲) عشقورزی
۳) خواستگاری
۴) گذار از خواستگاری تا ازدواج.
سپس نقش زنان تحصیلكرده برای دیگران در حیطههای پژوهشی، آموزشی، مدیریتی مورد تأمل قرار گرفته است.
در ادامه، نقش ایشان پس از تأسیس خانواده بررسی شده است. در این زمینه، ابتدا نقش فردی آنها در تدوین برنامه خانواده، شیوه مواجهه با مسائل جدید و سپس نقش آنها برای دیگران مورد بحث واقع شده است.
در نهایت، با جمعبندی از مباحث سابق، نظام خانواده و نقش زنان تحصیلكرده در قالب «تئوری سیستمی» ترسیم و معرفی گردیده است.
لازمه تحصیلات، نوعی ممارست ذهنی در فعالیتهای فكری و بسط اطلاعات و پویایی اندیشه است و معمولاً قوایی همچون تعمیم ذهنی و استنباط و تحلیل و تركیب و تفكر منطقی در اثر تحصیلات، بالنده و بارور میشوند. فایده دیگر تحصیلات این است كه در ساحت شناخت، راه روشنی فراراه اندیشه قرار میدهد و بر باورهای غلط، خط بطلان كشیده، باورهای صحیح را مصفّاتر و فزایندهتر مینماید و اعتقادات افراطی و تفریطی را تعدیل میكند. در هر حال، تحصیلات مثبت، صرفنظر از اینكه نوع معلومات چیست و یا مربوط به چه رستهای است، به ذهن و فعالیتهای ذهنی و حتی شخصیت، بسط و توسعه میبخشد. ولی با وجود این، رشد همهجانبه شخصیت و تعالی مثبت ادراك و انصاف نه تنها منوط به احراز تحصیلات عالی نیست، بلكه تحصیلات عالی نیز همیشه و همه جا تنها عامل رشد شخصیت و حقیقت و فضیلت نمیباشند، بلكه عامل تهذیب و تزكیه همیشه باید به عامل تعلیم و آموزش منضم شود تا نتیجههای مثبتی به بار آیند. آنچه از مفاهیم دینی مستفاد میگردد این است كه تحصیلات عالی بدون عامل تقوا و وجدان اخلاقی، حتی میتواند مخرّب و ویرانگر نیز باشد. در آموزهها و هنجارهای ارزشی دینی، علم بدون عمل و تعلیم بدون تزكیه مطرود است و از نظر نصوص قرآنی «... واتّقوااللّهَ ویَعلمكُم اللّه»(بقره: ۲۸۲) و روایی (قال الصادق علیهالسلام فی حدیث: «... لیسَ العلمُ التعلّم و انّما هُو نورٌ یقذفه اللّهُ فی قلبِ مَن یریداللّه ان یهدیه»)(۲) امكان وجود علمی كه نه از راه تحصیلات، بلكه از راه تقوا و عمل حاصل میشود، از مسلّمات است. ولی در هر حال، تحصیل و تأثیرات مثبت آن در زمینههای گوناگون شخصیتی و رفتاری قابل انكار نیست.
این مقاله با استدلالهای منطقی و عقلی سعی كرده است تا پیشانگاره نقش مثبت تحصیلات در امر تشكیل و تحكیم خانواده را به اثبات برساند و این مطلب را در قالب پیشطرحی برای طرحهای میدانی و نظری بعدی، به جامعه اسلامی ارائه دهد.
● اهمیت آگاهی
حسن مطلع نوشتار كلامی است از امام صادق علیهالسلام كه میفرماید: «العاملُ علی غیرِ بصیرهٍٔ كالسائِرِ علی غیرالطریقِ و لایزیدُهُ سرعهَٔ السیرِ مِن الطریقِ الاّ بعدا»؛(۳) عملكننده بدون بینش و بصیرت همچون روندهای است كه راه را نمیشناسد؛ هر چه سرعتش بیشتر باشد، از مقصد دورتر میشود.
اگر تأسیس و تحكیم خانواده را یك كنش و فعل تعبیر كنیم، پیماینده این راه باید بینش و دانش لازم برای طی طریق داشته باشد، وگرنه این كنش نه تنها به انجام نمیرسد، بلكه از مقصود و غایت تأسیس خانواده دور میافتد. در نظام خانواده، نقش زن كلیدی است و دستكم یكی از اركان دوگانه تأسیس این نظام است. تحصیلات زنان در مدیریت خانواده، دسترسی به دانش لازم برای زندگی درست را تسهیل میكند.
● مراد از «زنان تحصیلكرده»
مراد از «تحصیلات» برای زنان، اولاً داشتن آگاهی و دادههای جدید و عصری است.
ثانیا، با توجه به آنكه آگاهی و دانش نسبی است و مراتبی دارد، اطلاق «تحصیلكرده» اعم از این است كه زنان دارای مدرك دیپلم باشند و یا دارای مدرك در هر یك از مقاطع كارشناسی، كارشناسی ارشد و دكتری.
ثالثا، اگر جوهره تحصیلات را دریافت علم و آگاهی در حیطههای گوناگون بدانیم، در این صورت، محدوده زنان تحصیلكرده از حوزههای رسمی آموزش و پرورش و دانشگاهی فراتر رفته و خواهران مشغول تحصیل و تحقیق در حوزههای علمیه نیز ذیل پژوهش حاضر قرار میگیرند.
رابعا، مفروض این نوشتار آن است كه هر چه سطح تحصیلی افراد و در اینجا زنان بالاتر میرود به خاطر انس با محیط علمی و پژوهشی، روحیه علمی و فرهنگ علمی در آنها تقویت میگردد و از اینرو، این گفتمان علمی در تصمیمات فرد و از جمله در تشكیل خانواده مؤثر میافتد.
● حیطههای تحقیق
درباره نقش و مسئولیت زنان تحصیلكرده دست كم با دو مبنا میتوان به حیطهها و حدود متفاوتی رسید:
۱) بر اساس اینكه این نقش صبغه فردی داشته باشد و تنها برای یك زن تحصیلكرده مورد لحاظ قرار گیرد و یا اینكه صبغه جمعی داشته باشد ـ یعنی اینكه زن تحصیلكرده برای خانوادههای دیگر چه میتواند بكند ـ به دو حیطه میرسیم: نقش زنان تحصیلكرده برای خود و یا برای دیگران.
۲) اگر مبنای زمانی نیز جدّی گرفته شود، نقش زنان تحصیلكرده در دو مقطع كلی قابل بررسی است: اول. نقش زنان تحصیلكرده در خانواده تا هنگام ازدواج؛ دوم. نقش آنها در خانواده پس از تأسیس خانواده. در این نوشتار، مبنای دوم (مبنای زمانی) مورد توجه اساسی قرار گرفته و علاوه بر این، تمركز عمده نیز بر نقش زنان تحصیلكرده برای خود است و آنگاه نتیجه بحث به نقش آنان برای دیگران نیز تعمیم داده میشود.
● نقش زنان تحصیلكرده در خانواده تا هنگام ازدواج
▪ اول. برای خود
پرسش اساسی این قسمت از بحث آن است كه زنان تحصیلكرده در تأسیس و تحكیم خانواده خود چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
در یك پاسخ، میتوان گفت: نقش زنان تحصیلكرده میتواند منفی یا مثبت ارزیابی شود (و این نكته در سایر قسمتهای پژوهش نیز صادق است.) اگر نقش زنان تحصیلكرده در جوامعی با بافتهای قومی، قبیلگی، مردسالار محض و ضد زن مدّ نظر باشد، كه هیچ نقش و مسئولیتی برای جنس زنان نمیشناسند، زنان تحصیلكرده میتوانند در آنجا نقش منفی داشته باشند؛ بدینمعنا كه به چالش با نظام موجود و فرهنگ حاكم بر آن خانوادهها بپردازند. در این صورت، نخبگان و حاكمان آن فرهنگ نیز با آنها به چالش درمیآیند یا فرایند تأسیس خانواده دچار تأخیر میشود و یا با فرض تأسیس هم به خاطر زیربار نرفتن این زنان و معارضه مداوم، دوام خانواده دچار اشكال شده، تحكیم آن زیر سؤال میرود و احتمال شكست اینگونه خانوادهها بسیار است، گرچه این زنان حتی در چنین جوامعی نیز میتوانند تأثیرات تدریجی و جزئی در جهت اصلاح فرهنگ حاكم داشته باشند.
اما نقش زنان تحصیلكرده در تأسیس خانواده در صورتی میتواند مثبت باشد كه جامعه مورد بحث فرهنگ نقد و انتقاد و توسعه و پیشرفت را آرمان خود قرار دهد و از هر دیدگاه سازنده، بدیع و خلاّقی استقبال كند. در چنین جوامعی، زنان تحصیلكرده در مقایسه با زنان غیر تحصیلكرده، حرف بیشتری برای طرح دارند و نقش آنها هم مثبت ارزیابی میشود.
در این نوشتار، بر نقش سازنده و مثبت زنان تحصیلكرده در تشكیل و تحكیم خانواده تأكید میشود. نقش زنان تحصیلكرده قبل از ازدواج تا حین تأسیس خانواده، در مراحل ذیل قابل بررسی است:
الف) آغاز آشنایی: آشنایی به بهانه زندگی مشترك، از دو طریق ممكن است:
۱) مستقیم:
در این شیوه، دو فرد بر حسب تصادف، تجربه مشترك كاری، سابقه تحصیلی مشترك و مانند آن با هم آشنا شده، در مسیر ازدواج قرار میگیرند.
۲) غیرمستقیم:
در این شیوه، دیگران كه از دختر و یا پسر اطلاعاتی دارند، واسطه گردیده، دو جوان را به قصد زندگی مشترك با هم آشنا میكنند.
در هر دو شیوه، تحصیلات این امكان را به زنان میدهد كه در ظواهر مخاطب متوقف نشده و به الفاظ و كلمات مطرح شده بسنده نكنند و هر چه سطح تحصیلات بالاتر رود، یك دختر بیشتر این قابلیت را پیدا میكند كه از ظواهر عبور كرده، چهره واقعیتر مخاطبش را بشناسد و از روی گفتههای او به ناگفتههایش پی ببرد.
دختر تحصیلكرده چون برای علم ارزش قایل است و نیز تأثیرات تلاش سنجیده و متّكی به اطلاعات و داده را نسبت به اقدامات جاهلانه میداند، از منابع پژوهشی كه در روابط اجتماعی به او تواناییهای لازم را میدهد، بهره میبرد و بخصوص از دانش روانشناسی و علوم مربوط به آن (روانشناسی اجتماعی، روانشناسی ارتباطات و ...) حداكثر بهره را میبرد. اینجاست كه تحصیلات نقش سازندهای در معارفه و درك قرابتها و تمایزات دارد و ممكن است دختر در همان آشنایی اولیه، بلافاصله به نكاتی از مخاطب برسد كه او را برای تأسیس و تشكیل خانواده مناسب تشخیص ندهد. حال آنكه زن غیرتحصیلكرده چنین تواناییها و امكاناتی ندارد.
ب) عشقورزی:
معمولاً گفته میشود كه «عشق» با «علم» نمیسازد. عاشق چشمانش درست نمیبیند و آگاهیهای عاشقانه چندان قابل اعتماد نیستند. در این صورت، تحصیلكرده بودن یا نبودن در قبل از تأسیس زندگی، چندان نقش مثبتی نخواهد داشت.
اما اگر مسیر تأسیس خانواده از عشق بگذرد (كه مطلوب نیز همین هست) میتوان نقش تحصیل و دانش را در قبل از تأسیس خانواده توجیه نمود؛ با این مبنا كه جایگاه علم و دانش نسبت به عشق، در دو مقام قابل فرض است:
▪ اول: علم قبل از آن؛
▪ دوم: علم بعد از آن.
در علم قبل از عشق، چون دل آزاد است و احساسات غیرفعّال، و عقل فرصت تجزیه و تحلیل دارد، نظریهها و دادههای علمی در شناخت مخاطب مفید میافتند، و این نكته كه عاشق درست نمیبیند، مطلب حقی است، ولی مربوط به علم و شناخت پس از عشق است كه چون دل اسیر است و بر ابعاد وجودی فرد حكومت میكند، فرصت شناسایی، بازشناسی و تجزیه و تحلیل درست را نمیدهد و اینجاست كه نه تنها علم قابل اعتمادی حاصل نمیشود، بلكه به خاطر محبت مفرط، حتی ممكن است نواقص مخاطب را، كه برای زندگی برگزیده است، نبیند و بلكه آن ضعفها را نیز قوّت بپندارد.
حاصل آنكه تحصیلات زنان پیش از عشق، چراغی است كه در گزینش فرد و دیدن ویژگیها و خصوصیات و ادراك درستتر او نسبت به فرد غیرتحصیلكرده، نقش جدّی و سازندهای دارد.
ج) خواستگاری:
در فرهنگ ایرانی، تعامل رسمیتر دو فرد برای ازدواج، با مراسم خواستگاری و پاسخ مثبت بدان آغاز میگردد. اما فقدان علم و تحصیل برای دختر، ممكن است مستلزم پیامدهای ذیل باشد:
اول آنكه به خاطر جهل و فقر دادهها، اعتماد به نفس لازم برای اظهار نظر، بررسی و تحقیق و تصمیمگیری نهایی نداشته باشد و این نقش را به دیگران و از جمله اعضای خانواده واگذارد؛ چنانكه در بسیاری از خانوادههای سنّتی، این تمایل وجود دارد كه سهم جدّی و مركزی برای درخواست و انتخاب دختران قایل نباشند.
دوم آنكه فقدان تحصیلات، روحیه علمگرایی و تخصصمحوری را نفی میكند و از اینرو، یك دختر درك درستی از مشاوره و كارشناسی ندارد و تصمیم او كوركورانه و یا با دادههایی اندك و احیانا مخدوش است و گاهی این پیامدها موجبات آسیبها و آفتهایی برای بنیان ازدواج میشوند.
سوم آنكه بیسوادی قدرت استنباط و تجزیه و تحلیل دادهها را نیز از فرد میگیرد، و حال آنكه زن تحصیلكرده، هم از اعمال نظر بیجای دیگران در سرنوشتش جلوگیری میكند و هم این علاقه را دارد كه دادههای لازم را از مراجع معتبر بگیرد و هم آنها را در آموزش و پژوهش، تمرین و استنباط و تجزیه و تحلیل اعمال كند و از اینرو، میتواند دادههای دیگران را جمعبندی نموده، به تأسیسی مناسب اقدام كند.
دختر تحصیلكرده تا آنجا اطلاعات دارد كه یك پاسخ مثبت او افق و آینده او را رقم میزند و باید عمری پای یك اظهارنظر و یك انتخاب بماند. از اینرو، دقت لازم را در این گزینش به خرج میدهد و حتی ممكن است به خواستگاران جدّیاش هم «نه» بگوید.
د) گذار از خواستگاری تا ازدواج:
در سنّت متداول، دختران پس از مراسم خواستگاری، تا زمان ازدواج فرصت دارند كه برخی از آنان این ایّام را بدون عقد و برخی كه متشرّعند با عقد سپری میكنند. اینكه از این فرصت به دست آمده چه بهرهای میتوان برد و چه توشههایی میتوان ذخیره كرد، پرسشی است كه علیالقاعده، هر كس نور علمی بیشتر و تحصیلات عالیتری داشته باشد، میتواند دستاوردهای مناسبتری از آن برگیرد. دادههای به دست آمده نیز برای زندگی بسیار مغتنم هستند؛ زیرا دو فردی كه از دو خانواده و دو محیط فرهنگی و اجتماعی، قرار است به یك نهاد مشترك به نام «خانواده» تبدیل شوند، به خاطر وجود «تفاوت فردی »و اختلافات جسمی، عقلی و قلبی در این مظان قرار دارند كه همدیگر را درك نكنند و با در كنار هم قرار گرفتن رسمی، تفاوتها به تعارضها تبدیل شوند و این نهاد مقدّس را به جای محیط آرامش و محبت، به محیط پریشانی و دشمنی تبدیل كنند.▪ دوم. برای دیگران
در این قسمت، نكته مورد بحث آن است كه یك دختر یا زن تحصیلكرده برای تأسیس خانواده دیگران، چه خدمتی میتواند ارائه دهد و چه نقشی میتواند ایفا كند؟ نكات قابل ذكر در پاسخ، به صورت بسیار موجز، به سه سطح قابل تقلیل هستند: یكی نقشهای پژوهشی؛ دیگری نقشهای آموزشی و در نهایت، نقشهای مدیریتی و سیاستگذاری.
الف) نقشهای پژوهشی:
در قسمتهای قبلی دیدیم كه دختر تحصیلكرده پیش از تأسیس زندگی، در آغاز آشنایی، عشقورزی، خواستگاری و مرحله گذار از خواستگاری به زندگی مشترك، دقیقتر، مستندتر و بامطالعهتر عمل میكند. در این قسمت، میتوان به نقش زنان تحصیلكردهای اشاره كرد كه مسائل مزبور را مورد اهتمام جدّی پژوهشی قرار داده و در زمینه مسائل زنان، بخصوص در زمینه تشكیل خانواده، به مطالعه و تحقیق میپردازند و چون خود از جنس زنان هستند، مسائل زنان را ملموستر و دقیقتر میتوانند مورد بررسی قرار دهند و عمیقتر به دغدغههای روحی و فكری دختران و زنان بپردازند.
حاصل كار پژوهشی این پژوهشگران زن از راههای گوناگون مثل كتاب و مقاله در اختیار سایران قرار میگیرد و عصر حاضر، كه رسانههای ارتباطی و جمعی نیز به راحتی در اختیار دیگران قرار دارند، مجاری خوبی وجود دارند برای اینكه از طریق رادیو، تلویزیون، نوارهای ویدیویی، لوحهای فشرده كامپیوتری و بخصوص اینترنت، به پرسشهای دختران جوان و زنان پرسشگر در بحث تأسیس خانواده از سوی زنان تحصیلكرده پاسخ داده شود.
ب) نقشهای آموزشی:
در این زمینه، زنان تحصیلكرده با حضور در مراكز آموزشی و دانشگاهی و دبیرستانی و آموزشگاههای مشاوره خانواده، مسائل مربوط به ازدواج را به نسل جوانتر و بخصوص دختران آماده ازدواج منتقل مینمایند، از منابع مكتوب و پژوهشی بهره میبرند و با حضور چهره به چهره در جلسات خاص آموزش مسائل خانوادگی، به صورت عینی به مباحث ضروری و پرسشهای اساسی مخاطبان جواب میدهند و دختران را برای انتخاب آگاهانه و شریك زندگی و تأسیس درست نظام خانواده یاری مینمایند. در گذشته، این نقش بر عهده زنانی بود كه تنها متّكای آنها تجربیات بود، و حال آنكه با پیچیدهشدن شرایط عصر و مسائل دختران و پسران، هرگز نمیتوان به تجربیات مشخص اكتفا نمود و لازم است در كنار تجربهها، از زنان تحصیلكردهای بهره برد كه از حیث نظری، دادههای معتبر، علمی و استاندارد شدهای برای هدایت خانوادهها در اختیار دارند.
ج) نقشهای مدیریتی و سیاستگذاری:
تأثیرگذاری زنان تحصیلكرده بر نظام خانواده از تأسیس و پس از آن، به فعالیتهای علمی خلاصه نمیشود و شایسته است كه زنان تحصیلكرده و دارای تخصصهای لازم درصدد آن باشند كه در نهادهای غیررسمی (مدنی) و رسمی (دولتی به معنای عام)، به مدیریت مباحث و مسائل زنان بپردازند و به تأثیرگذاری در فرایند تقنین (با حضور در مجلس) و اجرا (با حضور در قوّه مجریه) و قضا (حضور در تشكیلات قوّه قضائیه)، مسائل زنان را اولاً طرح نمایند و زنده نگه دارند؛ زیرا هیچ كس بهتر از زنان نمیتواند از حقوق زنان دفاع كند و این دفاعیه نیز بخصوص بر عهده زنان تحصیلكرده است. ثانیا، تأسیس نهادهای مدنی و طرح سیاستها و برگزاری تجمّعات و صدور قطعنامهها و مطرح كردن آنها برای مسئولان ذیربط از تلاشهایی است كه نیاز به مدیریتهای جدّی و كارشناسی دارد و زنان تحصیلكرده در این میدان، ستون فقرات فعالیتها هستند. (البته دامنه این فعالیتها، هم شامل قبل از تأسیس خانواده و هم پس از آن میگردد.)
پس از طرح بحث «نقش زنان تحصیلكرده برای خود و دیگران در خانواده پیش از ازدواج تا حین تأسیس خانواده»، اكنون به تبیین نقش آنها در مرحله پس از تأسیس خانواده اشاره میگردد:
● نقش زنان تحصیلكرده پس از تأسیس خانواده
در این قسمت نیز ابتدا به نقش زنان تحصیلكرده در زندگی فردی و سپس به نقش آنان در زندگی دیگران اشاره میگردد:
▪ نقش فردی
زنان تحصیلكرده پس از اینكه وارد نظام خانواده شدند، در جهت تحكیم آن میتوانند نقشهای ذیل را داشته باشند:
الف) تدوین برنامه خانواده:
خانواده نیز مانند همه نهادها، بدون اهداف روشن و سیاستگذاریهای مناسب، استراتژی دقیق و راهكاری مطلوب، دچار سردرگمی میگردد و شایسته است طی یك برنامهریزی، اهداف كوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت را تدوین كند و استراتژی مناسب برای رسیدن به آن غایات را تعریف نماید، سیاستهای مناسب را پیشبینی كند و برای تحقق آن سیاستها نیز راهكارهای جزئی پیشبینی نماید. چنین كار دقیقی بدون پشتوانه نظری لازم و تحصیلات آكادمیك امكانپذیر نیست و از اینجاست كه زن تحصیلكرده به عنوان یكی از اركان خانواده، میتواند در پیشنهاد و تدوین برنامه زندگی نقش كلیدی و اساسی داشته باشد. ذهن علمی و محیط فرهنگی مناسب، هم اهمیت و ضرورت برنامهریزی به افراد تحصیلكرده را میآموزد و هم آنها را با راههای رسیدن به این مقصود آشنا میكند و از اینرو، زنان تحصیلكرده با دستانی پر میتوانند برای آینده زندگی و ابعاد و مسائل آن بیندیشند.
به عنوان شاهد، از جمله مسائلی كه زنان در برنامه زندگی باید نسبت به آن بیندیشند و زنان تحصیلكرده نقش جدّیتری نسبت به مرد خانواده دارند، مسئله «مادری» است. در اینجا، باید اركان خانواده به تأمّل بنشینند كه اگر قرار است دارای فرزند شوند، آیا این اتفاق خوب است در سالهای آغازین ازدواج باشد یا بعد؟ و تعداد بچهها تا چه حد تعیینكننده است؟ برای شیوه تربیت آنها، باید از قبل چه اطلاعاتی داشته باشند؟ شرایط روحی و فكری پرورش فرزند سالم، زیرك و زیبا چیست؟ و این پرسشها در ذهن هر كسی نمیجوشند و افراد تحصیلكرده نیز بدین پرسشها، پاسخهای مناسبتری میدهند.
در كنار اینها، مسائلی همچون اشتغال بانوان پس از تأسیس خانواده (آیا زنان شاغل باشند یا نباشند؟ آیا شغلهای اجرایی داشته باشند یا آموزشی و تربیتی؟ اشتغال كامل داشته باشند یا پارهوقت و نیمه وقت؟) و شیوه مدیریت خانواده (كه آیا مردسالارانه است یا زنسالارانه و یا بر الگوی دیگری متّكی است؟ میزان دخالتهای سایران و بستگان در خانواده تازه تأسیس شده و ...) نیز نیاز به برنامهریزی دارند و ورود بدون تأمّل و نسنجیده، چه بسا آسیبهای اساسی به نظام خانواده وارد سازد.
ب) شیوه مواجهه با مسائل جدید:
خانواده یا با یك برنامه زندگی آغاز میشود و یا بدون برنامهریزی جدّی شكل میگیرد و در هر دو شكل، قطعا در ادامه، با مسائلی مواجه میشود كه از سابق، آنها را پیشبینی نمیكرد. مشكلاتی سربرمیآورند كه اركان خانواده را در مقابل هم قرار میدهند؛ مثلاً، خانوادهای تأسیس میشود و در ادامه، متوجه میشوند كه زن و یا مرد خانواده در بچهدارشدن مشكل دارند؛ یا نظام خانوادهای شكل میگیرد و در ادامه، ممكن است اعتماد لازم بین زن و مرد شكل نگیرد و همدیگر را زیر ذرهبین بگذارند؛ خانوادهای تأسیس شود و مداخلات جدّی پدر و مادر دختر و یا پسر مسئلهساز میشوند؛ چرخ خانوادهای فعّال میشود و دختر و یا پسر برخی ابعاد پنهان طرف مقابل را كشف میكند و ... در این موارد، تدبیر یك خانواده اصلاً كار آسانی نیست. گرچه حتی اگر خانوادهای هیچ مشكل جدیدی هم نداشته باشد، به خاطر تكراری شدن فضا و برخوردها، نیاز به پویایی، خلاّقیت و نوآوری دارد و برای جلوتر رفتن، نیاز به طرح و برنامه جدید و تكانهای تازه دارد. اما در همه این موارد، فرد تحصیلكرده و زن متّكی به دانش، دستان پرتری نسبت به بیسواد و یا كمسواد دارد و البته هر قدر كمّ و كیف تحصیل بالاتر باشد، در تدبیر مشكلات توفیق بالاتری خواهد داشت و چون خود به راهكارها و با مجاری هدایتی و مشاورهای در این زمینه آشناست، از آنها بهره لازم را میگیرد.
حادترین مسئلهای كه متأسفانه برخی از خانوادههای تازه تأسیس در سالهای اخیر نیز با آن مواجهند آن است كه زن و یا مرد و یا هر دو به این نتیجه میرسند كه به درد زندگی مشترك نمیخورند و باید از یكدیگر جدا شوند و احتمالاً در این بین، فرزند و یا فرزندانی نیز از راه میرسند و تصمیم یكی از اركان خانواده میتواند بر سرنوشت و آینده این فرزندان تأثیرات جدّی داشته باشد. با توجه به اینكه محیط خانواده جای آسایش و امنیت و آرامش است و با عنایت به این نكته كه در نظام خانواده، اصل بر اتصال و محبت است، نه انفصال و دشمنی، اینجاست كه مدیریت جدّی بحران خانواده از سوی فردی كه دارای دادههای مناسب روانشناختی، روابط اجتماعی و اصول تربیتی است بسیار موفقتر از افرادی عمل میكند كه نه برای مواجهه با بحران آمادگی دارند و نه در صورت درگیرشدن با آن، راه حل مناسبی دارند. زنان تحصیلكرده نیز در حل اینگونه مشكلات آفتزا، میتوانند نقش مؤثر و به موقعی ایفا كنند و تا حد امكان، بدون وارد كردن اغیار در محیط خانواده، مشكلات را سامان دهند.
▪ برای دیگران
زنان تحصیلكرده برای دیگر اركان خانواده و بخصوص زنان، پس از تأسیس خانواده چه میتوانند بكنند؟ در این میدان نیز همانند قسمت پیش، همه مباحث و مسائل و اقدامات را در سه دسته پژوهشی، آموزشی و مدیریتی میتوان خلاصه نمود و تنها در ارائه راهكارهاست كه باید به نكات بدیعتری اندیشید؛ مثلاً، زنان تحصیلكرده میتوانند برای كمك به زنانی كه بیسرپناه و بیاطلاع از ضوابط و حقوق بانوان هستند، در بستر تشكّلهای مدنی و یا دولتی، شماره تلفنهای خاص پیشنهاد كنند كه دیگر زنان بتوانند از زنان استمداد بجویند و مسائل را به راحتی با آنها مطرح نمایند و راهكار بگیرند و یا پایگاههای اینترنتی خاصی تعریف كنند تا علاقهمندان به راحتی بتوانند اطلاعات لازم در زمینه نظام خانواده را به دست آورند و یا با پیشبینی پست الكترونیكی به صورت خصوصیتر، مسائل درونیتر و جدّیتر دیگران در سطح خانواده را پاسخگو باشند.
● جمعبندی و نتیجهگیری
در این نوشتار، نقش تحصیلات زنان در دو سطح برای خود و برای دیگران و در دو مقطع قبل تا حین تأسیس نظام خانواده و پس از تأسیس آن مورد بررسی قرار گرفت. مدعای اصلی این بود كه نقش تحصیلات زنان بر نظام خانواده، قبل و بعد از تأسیس آن میتواند تأثیرات مثبت داشته باشد. بر این مدعا، میتوان دلیل عقلی اقامه نمود.
اما اگر درصدد آن باشیم كه دادههای جزئیتری داشته و بخواهیم ببینیم نقش تحصیلات تا چه حد و در چه دامنهها و چه نوعی است، بررسی این مدعا با یك كار میدانی جدّی میسّر است. در طرح تحقیق این پژوهش، میتوان جامعه نمونهای وسیع با تعداد وسیعی از زنان تحصیلكرده و غیرتحصیلكرده پیشبینی و آنها را با هم مقایسه نمود و نقش زنان تحصیلكرده را در متغیّرهایی همچون اقتصاد خانواده، سطح فرهنگ خانواده، پختگی اجتماعی خانواده، امنیت، ارتباطات، تربیت فرزندان و مانند آن مورد بررسی دقیق قرار داد.
محدوده تأمّل حاضر عبارت است از:
۱) توجه و تأكید بر نقش مثبت زنان تحصیلكرده بر نظام خانواده؛ در این میدان، به نقش منفی پرداخته نشده است.
۲) با فرض واجد تحصیلات بودن، نقش زنان در نظام خانواده به صورت فردی مورد تأمّل قرار گرفته است، و حال آنكه میتوان در فضایی دیگر، این فرضیه را بررسی نمود كه اگر زنی بدون تحصیلات وارد نظام خانواده شود و سپس تحصیلات متوسطه و یا عالی (دانشگاه یا حوزوی) كسب كند، خانواده چه تحوّلاتی را تجربه خواهد كرد؟
۳) میزان تأثیرگذاری زنان تحصیلكرده فقط در سطح خانواده مورد عنایت قرار گرفت، و حال آنكه در پژوهش دیگری میتوان به خدمات زنان تحصیلكرده به فراتر از خانواده نیز پرداخت. به عبارت دیگر، پرداختن به همه ابعاد موضوع، نوشتاری حجیم میطلبد.
زنان تحصیلكرده اگر از ایثارگران باشند، علیالقاعده باید در كنار تخصص و تبعات یادشده آن، از سایر زنان تحصیلكرده در سطح خانواده و غیرخانواده موفقتر عمل كنند؛ زیرا در كنار كارآمدی و توان علمی، متّكی به ارزشهای دینی و انقلابی و متأثر از فضای حماسه و ایثار و شهادتاند كه دستكم روح این گفتمان، تولید و تقویت و گسترش تعهد و مسئولیتپذیری فردی، جمعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حقوقی است. چنین زنانی، هم در مقابل مشكلات پایدارترند؛ چون روحی قوی دارند و هم در خدمت به دیگران كوشاترند؛ زیرا افعال خود را با معنویت ارزیابی میكنند. آنان در تدریس و تحقیق و مدیریت نیز با انگیزهترند؛ چون به نظام سیاسی موجود و به تلاشهایشان ایمان دارند و افعالشان را در جهت تحقق آمال شهیدان و جانبازان و آزادگان میبینند.
نظام خانواده و نقش زنان تحصیلكرده در آن را در قالب الگو و «تئوری سیستمی» نیز میتوان دید كه ورودیهای این نظام به صورت مستقیم به زن و مرد، و غیرمستقیم به نزدیكان سببی و نسبی آنها بازمیگردد:
۱) از آنرو كه هر نظامی افراد خاص خود را دربرمیگیرد، در رابطه با خانواده، با نظامی واحد مواجه نیستیم و علیرغم وجود اشتراكات كلی، هر نظام خانوادگی منحصر به فرد میباشد.
۲) و از آنرو كه كنشهای ورودیها نیز تغییر و تحوّلپذیرند، نظام یك خانواده نیز ثابت نبوده و بلكه پویاست.
۳) و از آنرو كه میتوان بر اساس خروجیهای آن، بازخوردها را مورد توجه دقیق قرار داد و نواقص آن را در ورودیهای بعدی رفع نمود، با تدبیر درست، اگر این نظام با بحران نیز مواجه گردد، این بحران زدودنی است، مگر آنكه مدیریت مناسبی بر ورودیها و خروجیها صورت نگیرد، كه در آن صورت، حتی این نظام میتواند در معرض نابودی نیز قرار گیرد.
محمّد منصورنژاد(۱)
۱. دكترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران و مسئول گروه ادیان و مذاهب مؤسسه مطالعات ملی.
۲. شهید ثانی، منیهٔ المرید، ص ۱۶۵.
۳. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۰۶، روایت ۱، باب ۵.
۱. دكترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران و مسئول گروه ادیان و مذاهب مؤسسه مطالعات ملی.
۲. شهید ثانی، منیهٔ المرید، ص ۱۶۵.
۳. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۰۶، روایت ۱، باب ۵.
منبع : مجله بانوان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست