چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
پلیس دیوانه - Maniac Cop
سال تولید : ۱۹۸۸
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : لاری کوئن
کارگردان : ویلیام لوستیگ
فیلمنامهنویس : کوئن
فیلمبردار : وینسنت ریب
آهنگساز(موسیقی متن) : جی چاتاوی
هنرپیشگان : تام اتکینز، بروس کامبل، لارن لندن، ریچارد راوندتری، ویلیام اسمیت، رابرت زدار، شری نورث، ویکتوریا کتلین، جیم دیکسن و اریک هالند.
نوع فیلم : رنگی، ۸۵ دقیقه.
نیویورک. پس از آنکه پلیسی یونیفورم پوش عامل یکسری جنایتهای هولناک شناخته میشود، «کارآگاه فرانک مکری» (اتکینز)، با وجود دستور مافوقش، «کمیسر پایک» (راوندتری)، مبنی بر سکوت دراینباره، به افشای اطلاعات میپردازد. بهزودی موجی از وحشت جامعه را فرا میگیرد؛ از نظر مردم هر یک از پلیسهای گشت ممکن است قاتل باشند. «الن» (کتلین)، همسر «جک فارست» (کامبل)، افسر جوان پلیس، که فکر میکند شوهرش قاتل است، شبی او را تا یک هتل تعقیب میکند و در مییابد که آنجا میعادگاه او و دوست همکارش، «ترزا مالوری» (لندن) است. همان شب «الن» به قتل میرسد و «جک» عامل جنایت شناخته میشود. «مکری» که میاندیشد قاتل از آنچه در اداره مرکزی پلیس میگذرد، مطلع است، «جک» را از این اتهام برّی میداند و هنگامی که «ترزا» را از چنگ قاتل میرهاند، شکش به یقین بدل میشود. «مکری» با تعقیب «سالینولان» (نورث)، یکی از کارمندان اداره پلیس، شاهد ملاقات او و قاتل، که «سالی نولان» (نورث)، یکی از کارمندان اداره پلیس، شاهد ملاقات او و قاتل، که «سالی»، «مت» خطابش میکند، میشود. «مکری» سراغ پرونده «متکوردل» (زدار)، افسر پلیس سابق، میرود که به خاطر شمار فراوان بازداشتهایش شهرت داشته است. اما بنا بر شواهد، «مت» در دورهای که به جرم قانونشکنی در زندان «سینگ سینگ» بوده، به دست همبندهایش به قتل رسیده است. «مکری» با پزشک زندان، «دکتر گروبر» (هالند) قرار ملاقات میگذارد، اما در جریان کشتاری که «مت» در سلول «جک»، به راه میاندازد، به قتل میرسد. «جک» و «ترزا» از مهلکه میگریزند، در حالی که هر دو خود را بابت ادامه این جنایتها مسئول میدانند. سپس با دنبال کردن سرنخی که «مکری» به آنان داده، از «گروبر» میشنوند که «مت» در زندان کشته نشده، بلکه دچار آسیب مغزی شده؛ و تنها بر اثر مراقبتهای شبانهروزی «سالی» از مرگ نجات یافته است. تلاش «ترزا» برای هشدار دادن به «پایک» مبنی بر اینکه ممکن است او قربانی بعدی «مت» باشد، به جائی نمیرسد. «جک» بازداشت میشود، اما «مت» سواری حامل او را میرباید. «ترزا» و یکی از کارآگاهان پلیس، مخفیانه «مت» را در اسکلهای متروک مییابند. در آنجا به نظر میرسد که «مت» همراه یک سواری که ربوده به رودخانه افتاده است. اما وقتی سواری را از آب بیرون میکشند، جسدی درون آن نیست...
* پلیس دیوانه را میتوان جزو آثار ترسناک مهجور و دست کم گرفته شده دهه 1980 ارزیابی کرد. تلفیقی از دو ژانر پلیسی و ترسناک که طرح داستانی ساده و هالووین (جان کارپنتر، 1978) گونهاش به مدد طنز تلخ نهفته در فیلمنامه، فضاسازی غریب فیلم (دنیائی که تمام آدمهایش پلیساند) و پرداخت بصری لوستیک که فیلم را به آثار «نئونوآر» هم دورهاش میپیوندد، غنا مییابد. اگرچه لوستیک قبلاً در هر دو عرصه فیلم پلیسی (نگهبان خودگمارده قانون، 1982) و ترسناک (دیوانهها، 1980) طبع آزمائی کرده، ولی مؤلف واقعی پلیس دیوانه را باید تهیه کننده / فیلمنامهنویس آن، کوئن دانست. در واقع اینجا نیز مثل کتاب پُرفروش (جان فلین، 1987) و توهم مرگبار (ویلیام تانن، 1987)، حضور پُررنگ رنگ کوئن فیلمنامهنویس، حاصل کار کارگردان فاقد سبک شخصی را تحت الشعاع قرار داده است. تلفیق دو ژانر پلیسی و ترسناک عرصه ناآشنائی برای کوئن نیست؛ او بیش از این نیز در آثاری مثل خدا به من گفت / ابلیس (1976) و مار بالدار (1982) و مار بالدار (1982) به بهترین نحو این مهم را به انجام رسانده است. او در پلیس دیوانه نیز مثل فیلمهای ذکر شده، از قالبهای از پیش تعیین شده ژانر بهعنوان محملی برای طرح دیدگاههای رادیکال سیاسی / اجتماعی (در اینجا، بهطور مشخص نقد جایگاه و موقعیت پلیس در جامعه پدرسالار) سود میجوید. فیلم را میتوان تصویری کابوس گونه از هاری کثیف (دان سیگل، 1971) دانست، که در آن پلیس بیاعتنا به قانون، عملاً تبدیل به یک «هیولا» میشود. در همین راستا میتوان فیلم را اصلاً پاسخ کوئن به روبات پلیس (پل ورهوون، 1987) تلقی کرد. او در قالب پلیس / هیولای نامیرای فیلمش، آن روی سکه قهرمان روئینتن فیلم ورهوون را به نمایش میگذارد. از دیگر عوامل پیوند فیلم با دیگر ساختههای کوئن باید به تصویر ارائه شده از نیویورک بهعنوان محیطی ظلمانی و خفقانآور اشاره کرد؛ تصویری که او آن را در آمبولانس (1990) پی میگیرد. نورث ستاره قدیمی هالیوود، در نقش زن پلیس معلول و تلخکام، سایر بازیگران را تحتالشعاع قرار میدهد. حضور نورث را در فیلم باید در راستای علاقه کوئن به استفاده از کهنه کاران هالیوود در آثارش: سیلویا سیدنی در خدا به من گفت / ابلیس، اغلب بازیگران پروندههای خصوصی ج. ادگار هوور (1978، برودریک کرافورد، دان دیلی، خوزه فرر، سلست هولم، و جون هاوک)، بتی دیویس و لایونل استندر در نامادری شریر (1989) و.. ارزیابی کرد. در حاشیه، حضور (لوستیگ، 1990)، پلیس دیوانه 3: نشان سکوت (لوستیگ و جوئل سویسن، 1992).
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست