شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
گول رنگش را خورده است
هر وقتی كسی سرسری و با عجله ، كاری را انجام بدهد و فریب بخورد . یا فقط با توجه به ظاهر امر ، معامله ای بكند ، این مثل را می آورند .
سه تا گاو چاق و چله در جنگل پر از علف بودند درندگان جنگل هر چه می خواستند آنها را بخورند نمی توانستند .
چون آنها پشت هم داشتند و زورشان زیاد بود یكروز روباه را فرستادند تا آن سه گاو را گول بزند و آنها را از یكدیگر جدا كند . روباه رفت پیش گاو سفید و گفت : جناب گاو رنگ شما سفید است و رنگ پوست رفیق شما زرد ، این دو رنگ بهم می آید ولی آن گاو سیاه شب مهتاب از دور پیداست و رنگ آن ، باعث جان شما دو تا می شود . گاوهای سفید و زرد گفتند : چه كنم ؟ روباه گفت : بهتر است شما دو تا از او جدا شده به جنگل بروید كه هم علف و هم آب خوبی دارد . گذشته از این ، شبهای مهتابی هم كسی متوجه شما نیست . گاوهای سفید و زرد كه این را شنیدند گاو سیاه را رها كردند و پنهانی به جنگل دیگری رفتند ، شب رسید ، روباه و شیر به سراغ گاو سیاه رفته و او را خوردند . دو سه روزی گذشت ، روباه دوباره آمد سروقت گاو سفید و به او گفت : رنگ تو خوب است ولی رنگ رفیق تو بد است و شبهای تار خطر دارد ، تو او را رها كن و تنها به جنگل دیگری برو كه راحت باشی .
گاو سفید باز هم گول خورد و رفیقش را تنها گذاشت ، تا اینكه نوبت به خودش رسید . زمانی كه روباه و شیر او را به زمین زدند كه پاره پاره كرده و بخورند ، روباه گفت : ما آنروز تو را خوردیم كه گول رنگ رفیقت را خوردی نه حالا !
سه تا گاو چاق و چله در جنگل پر از علف بودند درندگان جنگل هر چه می خواستند آنها را بخورند نمی توانستند .
چون آنها پشت هم داشتند و زورشان زیاد بود یكروز روباه را فرستادند تا آن سه گاو را گول بزند و آنها را از یكدیگر جدا كند . روباه رفت پیش گاو سفید و گفت : جناب گاو رنگ شما سفید است و رنگ پوست رفیق شما زرد ، این دو رنگ بهم می آید ولی آن گاو سیاه شب مهتاب از دور پیداست و رنگ آن ، باعث جان شما دو تا می شود . گاوهای سفید و زرد گفتند : چه كنم ؟ روباه گفت : بهتر است شما دو تا از او جدا شده به جنگل بروید كه هم علف و هم آب خوبی دارد . گذشته از این ، شبهای مهتابی هم كسی متوجه شما نیست . گاوهای سفید و زرد كه این را شنیدند گاو سیاه را رها كردند و پنهانی به جنگل دیگری رفتند ، شب رسید ، روباه و شیر به سراغ گاو سیاه رفته و او را خوردند . دو سه روزی گذشت ، روباه دوباره آمد سروقت گاو سفید و به او گفت : رنگ تو خوب است ولی رنگ رفیق تو بد است و شبهای تار خطر دارد ، تو او را رها كن و تنها به جنگل دیگری برو كه راحت باشی .
گاو سفید باز هم گول خورد و رفیقش را تنها گذاشت ، تا اینكه نوبت به خودش رسید . زمانی كه روباه و شیر او را به زمین زدند كه پاره پاره كرده و بخورند ، روباه گفت : ما آنروز تو را خوردیم كه گول رنگ رفیقت را خوردی نه حالا !
منبع : شمیم
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران دولت مجلس حجاب گشت ارشاد رئیس جمهور رئیسی دولت سیزدهم پاکستان کارگران رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی
سیل هواشناسی قتل کنکور تهران قم سازمان سنجش شهرداری تهران آتش سوزی پلیس زنان اصفهان
قیمت دلار خودرو مسکن قیمت خودرو دلار سایپا بازار خودرو قیمت طلا ارز ایران خودرو بانک مرکزی تورم
کیومرث پوراحمد پایتخت کتاب تلویزیون سینمای ایران سعید آقاخانی سریال ترانه علیدوستی فیلم موسیقی مهران مدیری سینما
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی تراکتور بارسلونا باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران باشگاه استقلال
هوش مصنوعی گوگل سامسونگ همراه اول فناوری ربات ناسا فیلترینگ ماه
سازمان غذا و دارو مالاریا کاهش وزن آلزایمر زوال عقل