دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
گول رنگش را خورده است
هر وقتی كسی سرسری و با عجله ، كاری را انجام بدهد و فریب بخورد . یا فقط با توجه به ظاهر امر ، معامله ای بكند ، این مثل را می آورند .
سه تا گاو چاق و چله در جنگل پر از علف بودند درندگان جنگل هر چه می خواستند آنها را بخورند نمی توانستند .
چون آنها پشت هم داشتند و زورشان زیاد بود یكروز روباه را فرستادند تا آن سه گاو را گول بزند و آنها را از یكدیگر جدا كند . روباه رفت پیش گاو سفید و گفت : جناب گاو رنگ شما سفید است و رنگ پوست رفیق شما زرد ، این دو رنگ بهم می آید ولی آن گاو سیاه شب مهتاب از دور پیداست و رنگ آن ، باعث جان شما دو تا می شود . گاوهای سفید و زرد گفتند : چه كنم ؟ روباه گفت : بهتر است شما دو تا از او جدا شده به جنگل بروید كه هم علف و هم آب خوبی دارد . گذشته از این ، شبهای مهتابی هم كسی متوجه شما نیست . گاوهای سفید و زرد كه این را شنیدند گاو سیاه را رها كردند و پنهانی به جنگل دیگری رفتند ، شب رسید ، روباه و شیر به سراغ گاو سیاه رفته و او را خوردند . دو سه روزی گذشت ، روباه دوباره آمد سروقت گاو سفید و به او گفت : رنگ تو خوب است ولی رنگ رفیق تو بد است و شبهای تار خطر دارد ، تو او را رها كن و تنها به جنگل دیگری برو كه راحت باشی .
گاو سفید باز هم گول خورد و رفیقش را تنها گذاشت ، تا اینكه نوبت به خودش رسید . زمانی كه روباه و شیر او را به زمین زدند كه پاره پاره كرده و بخورند ، روباه گفت : ما آنروز تو را خوردیم كه گول رنگ رفیقت را خوردی نه حالا !
سه تا گاو چاق و چله در جنگل پر از علف بودند درندگان جنگل هر چه می خواستند آنها را بخورند نمی توانستند .
چون آنها پشت هم داشتند و زورشان زیاد بود یكروز روباه را فرستادند تا آن سه گاو را گول بزند و آنها را از یكدیگر جدا كند . روباه رفت پیش گاو سفید و گفت : جناب گاو رنگ شما سفید است و رنگ پوست رفیق شما زرد ، این دو رنگ بهم می آید ولی آن گاو سیاه شب مهتاب از دور پیداست و رنگ آن ، باعث جان شما دو تا می شود . گاوهای سفید و زرد گفتند : چه كنم ؟ روباه گفت : بهتر است شما دو تا از او جدا شده به جنگل بروید كه هم علف و هم آب خوبی دارد . گذشته از این ، شبهای مهتابی هم كسی متوجه شما نیست . گاوهای سفید و زرد كه این را شنیدند گاو سیاه را رها كردند و پنهانی به جنگل دیگری رفتند ، شب رسید ، روباه و شیر به سراغ گاو سیاه رفته و او را خوردند . دو سه روزی گذشت ، روباه دوباره آمد سروقت گاو سفید و به او گفت : رنگ تو خوب است ولی رنگ رفیق تو بد است و شبهای تار خطر دارد ، تو او را رها كن و تنها به جنگل دیگری برو كه راحت باشی .
گاو سفید باز هم گول خورد و رفیقش را تنها گذاشت ، تا اینكه نوبت به خودش رسید . زمانی كه روباه و شیر او را به زمین زدند كه پاره پاره كرده و بخورند ، روباه گفت : ما آنروز تو را خوردیم كه گول رنگ رفیقت را خوردی نه حالا !
منبع : شمیم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست