یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


اینترنت، عامل افراط گرایی


اینترنت، عامل افراط گرایی
پدیده اینترنت بیش ازافراط گرایی سیاسی، به ترویج افراط گرایی اخلاقی كه ذاتاً ویرانگر است، می پردازد. پیامد منطقی چنین وضعیتی فروپاشی اخلاقیات و نه یگانگی اخلاقی است.این فروپاشی به معنای بدكلمه افراط گرایی است،چرا كه وسیله ای برای انتشار و ادغام ترجیحات خودساخته ای از هر نوع است.
كلمهٔ ی افراط گرایی در قالب معنای مثبت و منفی آن تعریف می شود.افراط گرایی در معنای مثبت فقدان دولت و رهایی از قدرت قهری دولت می باشد كه آنارشیست هایی نظیر پرودون و كروپتكین برآن باور داشتند.معنای منفی و رایج تر افراط گرایی نیز بیانگر فقدان دولت است،اما در قالب شرایطی از بی قانونی و آشوب تعریف می شود.بطور خلاصه معنای افراط گرایی در قالب مفهوم- جامعه بدون دولت- را می توان به صورت یك آرمان یا یك خطر تلقی كرد.در واقع استدلال های افراط گرایانه در قالب یك آرمان هرگز جدی گرفته نشده اند،چرا كه تصور میشود این آرمان غیر واقع گرایانه است.دراین حالت میتوان این گفته را درجانبداری از آن اظهار داشت كه قدرتمندترین عامل مصیبت انسانی،در گذشته و حال،دولت ها بوده اند.هیچ گروه تبهكاری تاكنون به ایجاد آن درجه از وحشت و رنج كه به میانجیگری دولتهای تحت تسلط استالین، هیتلر، مائو یا پل پوت محقق گردید،نایل نیامده اند.آیا این موضوع حقیقت دارد كه جوامع بدون دولت به مراتب از این جوامع بدتر هستند؟
پاسخ آن دسته از مخالفان افراط گرایی،كه این كلمه را در قالب معنای منفی آن تعریف می كنند این است كه ما نباید به قضاوت درخصوص موهبتهای دولت برمبنای بدترین نمونه های آن بنشینیم.آنها همچنین بر این باورند كه دولت در عیت نامطلوب بودن،شری ضروری است،همانگونه كه یك عمل جراحی با تمامی عواقب و ناراحتی های آن شری ضروری است.
اینچنین دیدگاهی را به وضوح می توان در افكار«تامس هابز» یافت.عقیده وی بر این است كه دولت،كه قدرت انحصاریِ اجبار مشروع می باشد،موظف است تا از جنگ افراد با یكدیگر جلوگیری به عمل آورد، عدالت را به اجرا درآورده و از بی گناهان و آسیب پذیران محافظت نماید.افراط گرایان طرفدار معنای مثبت آن ممكن است اظهار نمایند كه دستگاه دولت،با هر مقصود نظری برای دست یازیدن به ظلم و بهره كشی از بی گناهان و آسیب پذیران و انحصار كارآمد دولت بر قوه ی قهریه شرایط را وخیم تر می كند.حال پرسش افراط گرایان این است كه آیا به وجود آوردن و حفظ كردن بنیادی اجتماعی با امكان انحرافاتی ویرانگر عاقلانه است.
مقصود من حل و فصل كردن منازعات موجود میان افراط گرایان و مدافعان دولت نیست بلكه می خواهم نشان دهم كه تصور افراط گرایی را می توان به دو طریق متفاوت مورد ملاحظه قرار داده و اینكه طرفداران برداشت مثبت از آن از بنیادهایی فكری برای دیدگاه خود برخوردارند.در این جا با سؤالی متفاوت مواجه شویم و آن اینكه آیا ظهور اینترنت گامی درجهت افراط گرایی نیست؟اگرچنین باشد،ما پیش از این كه ازاین نوع افراط گرایی استقبال كنیم یا از آن بهراسیم،باید جویای آن باشیم كه در این مورد بخصوص كدام معنای افراط گرایی مدنظر است.اینترنت از دوخصلت بارزعامل بین الملل گرایی(انترناسیونالیسم)و عوام گرایی (پوپولیسم) برخوردار است.خصلت بین الملل گرایی اینترنت صرفاً عامل ارتباط میان افراد ملل مختلف نیست،چراكه بسیاری از ابزارها و فعالیتهای انسانی نیز مجری همین كار می باشند.نكته اصلی در اینجاست كه جستجو در اینترنت كاملاً نسبت به مرزهای ملی بی اعتنا بوده و تا قبل از ورود به اینترنت بایكدیگر غربیه اند،اما به واسطه علائق مشترك خود كه هیچگونه ارتباطی به ملیت آنان ندارد،بایكدیگرپیوند مییابند.
درچنین حالتی فرد درتضادی شدید با اظهارات فیلسوفان«جامعهٔ مدنی»مبنی برجامعه ای با خصوصیتِ پیوند دادن افراد غریبه یا وحدت بخشیدن به آنان در قالب یك حكم یا حوزهٔ سیاسی قرار می گیرد.ازاینرو اینترنت جدا از سایر دلایل از این پتانسیل نیز برخوردار است كه از لحاظ سیاسی ضدحكومت و برانداز آن باشد اما شكل این براندازی بسیارعمیق است و این وضعیت صرفاً به علت غیرقابل شناسایی بودن ارتباط جاسوسان با رهبران سیاسی آنان نیست بلكه بدان علت است كه تروریستها می توانند در سایه ی امنیتی نسبی به مبادله اطلاعات و انجام تمامی تعاملات بر روی شبكه اینترنت بدون توجه برمرزهای ملی مبادرت نمایند.
باوجودی كه روابط بین الملل در جهان تاكنون به صورت برقراری روابط میان دولتها بوده است،اكنون فضایی درحال رشد از تماس و همكاری به وجود آمده كه دولتها،حتی در هماهنگی با یكدیگر،كنترل ناچیزی برآن دارند.گرچه سلطه ی(Authority)دولت ها،با قدرت(power)آنها یكسان نیست،به طور غیرمستقیم برآن قدرت تكیه دارند، پتانسیلِ اینترنت در كاهش قدرت دولتها همزمان پتانسیلی برای كاهش سلطه ی آن ها می باشد.از این رو یك افراط گرا به احتمال زیاد با توسعه پدیده اینترنت استقبال خواهد كرد.دومین خصلت اینترنت،عوام گرایی یا پوپولیسم آن است.باردیگر باید اذعان داشت كه عوام گرایی اینترنت نه در مرتبه ای سطحی بلكه در مرتبه ای عمقی قراردارد.
در شرایط حاضر صلاحیتهای خاصی جهت جستجوی اطلاعات برروی شبكه ومشاركت درآن لازم نیست وهیچ سیستم واقعی سانسوری كه مانع مشاركتها در غیاب چنین صلاحیت هایی شود وجود ندارد.
با افزایش تعداد كامپیوترها در مدارس و كالجها و تأسیس كافه های اینترنتی،هزینه استفاده و ورود به اینترنت، آن قدر ناچیز شده است كه ازآنها هم كارچندانی برای مقابله كردن باعوامگرایی سیستم بصورت یك كل برنمی آید.این خصلت عوام گرایانه ی اینترنت موجبات بیشترین شادی افراط گرایان را فراهم آورده است،چرا كه به نظر می رسد این پدیده امكان اجتماعی بین المللی نوینی را عرضه می دارد كه درآن عامه ترین افراد نیز ازامكان دسترسی نامحدود به جهان اطلاعات برخوردار شده ومستقیماً در شكل دهی به نظام جهان مشاركت می كنند.كاربران اینترنت برمبنای علائق و گزینشهای فردی خود عمل كرده و بایكدیگر هم پیمان میشوند.اقدام به چنین كارهایی توسط مرزهای ملی یا قدرتهای مسلط بارزسی نمی گردد.
تحقق افراط گرایی مثبت زمانی به منصه ظهور می رسد كه دولتهای ناكام علی رغم برخورداری از قدرتهای قهار،عاجزانه به این وضعیت می نگرند.گرچه این تحلیل كاملاً تخیلی و بی اساس نیست،اما هنگامی به حقیقت مبدل می گردد كه دسترسی نامحدود به این دانش مصادف با قدرت یافتن عامه مردم و ناتوانی در محدود كردن آن به عنوان تقلیل یافتن قدرت دولت باشد.دومین فرض این است كه توانایی در مشاركت افراد در دنیای اینترنت نیز،عامل به وجود آورندهٔ ی قدرت یا به عبارتی عاملی تاثیر گذار بر پیامدهای جهان واقعی باشد.نتیجه گیری مقدماتی كه می توان كرد این باور است كه اینترنت ویژگی های مثبتی برای افراط گرایان آرمان خواه دارد،اما تنها هنگامی قابل اثبات است كه بررسی برخی از مفروضات تعیین كننده را تأیید كند.برای ذهنی كه افراط گرایی را به عنوان شرایطی كه باید از آن ترسید تلقی می كند،همان ویژگیهای اینترنت كه افراط گرایان تحسین می كنند ممكن است نقضهای آن دانسته شود.فرضیه دیگر آن است كه اینترنت زمینهٔ كاملاً اغواكننده ایی برای توطئه های جنایتكارانهٔ در اختیار پستترین انگیزشهای انسانی قرار می دهد كه در یك كانون متمركز می گردند.
تنها چیزی كه در مورد این فرضیه می توان گفت این است كه موضع بدبینانه نه ضعیف تر و نه قوی تر از موضع خوش بینانه است.این نظریه بر این ایده استوار است كه اینترنت بیش از افراط گرایی سیاسی،افراط گرایی اخلاقی را ترویج می كند و اینكه افراط گرایی اخلاقی ذاتاً ویرانگر است.برای بررسی این موضوع لازم است تا نگاهی دقیق تر به ایده تربیت اخلاقی بیندازیم.در اینجا من تنها طرح مختصری از مسیری فكری را ارائه میدهم كه برخی ازتأكیدات نسبتاً جزیی آن برروان شناسی اخلاقی تكیه دارد.
من ازكلمه «ترجیحات» (Preferences)بعنوان اصطلاحی عام برای انگیزشهای انسانی استفاده خواهم كرد كه ازنوعی عنصرسنجشی مثبت نظیر اشتیاق،علاقه،كنجكاوی و غیره در مقابل عنصر سنجش منفی نظیر ترس،خشم،آشفتگی و غیره برخوردار است.«ترجیحات»به این معنا تاحدودی طبیعی می باشد؛بدین معنی كه پیش از آغاز اجتماعی شدن برخی از چنین ترجیحاتی در انسان ها وجود داشته و به توضیح رفتار آنان كمك می كند.فرایند اجتماعی شدن به مثابه تزكیه این ترجیهات از طریق فرآیند پذیرش تأثیرات خارجی بوجود می آید.
از این رو به یك معنا،ترجیح دادن،بیان نمودن خود طبیعی می باشد؛بدون چنین ترجیحی انسان ها زبان نمی آموزند اما این ترجیح،فی نفسه،به معنای واقعی كلمه متنافر (Incoherent)است؛تنها با بدست آوردن زبانی توارثی و ابداع نشده است كه این ترجیح را می توان به درستی درك كرد.از سوی دیگر كسب چنین زبانی پذیرفته شدن این ترجیح طبیعی توسط قواعد جامعه سخنگویان زبان است.
به نظر من مشابه مثال بالا را باید در خصوص اخلاقیات نیز بازگو نمود.تكانه های طبیعی كه در كانون اخلاقیات قرار دارند و به عبارتی پایه فعال و اصلی خودآگاهی اخلاقی را تشكیل می دهند،تعریف خود را هنگامی بدست می آورند كه در معرض پالایش مجموعه ای موروثی و غیرابداعی شده از ارزش ها و آداب قرار گیرند.به نظر من این تفكر اشتباه است كه امور به علت وجود تمایل به آنها دارای ارزش می شوند؛ برعكس امیال ما هنگامی شكل میگیرند كه آنها را با آنچه می آموزیم ازطریق تجربه جمعیِ موروثی باآنچه ارزش تمایل داشتن دارد،یابعبارتی ارزشمند(Valuable) است،متناسب كنیم.
بعنوان مثال، به اعتقاد من علاقه به موسیقی،یك ترجیح طبیعی است،اما درعین حال علاقه كه تكامل خود را به واسطه تناسب با یادگیری اشكال و تركیب بندی های موسیقیایی بدست می آورد كه تجربهٔ جمعی نشان می دهد كه اهدافی كافی برای تحقق یافتن آن ترجیح هستند.بر این سؤال تربیت اخلاقی درسال های اول زندگی آشكارتر است،اما به طوری بی پایان ادامه می یابد و درهمه مرحله شكل آن مشابه است در معرض قرار داده و تعویل كردن ترجیحات طبیعی با تأثیرات اجتماعی كردن این روند پیامد بجای هماهنگ شدن ترجیحات انسان های در غیر این صورت جدا از هم را به وجود می آورد، و بنابراین به وجود آوردن جامعهٔ متمدن را ممكن می كند.
به طور خلاصه تربیت اخلاقی روندی اجتماعی شدن است.
از این رو به اعتقاد من معمولاً افراد منحرف اجتماع،نظیر قاتلان زنجیره ای،به واسطه سابقه روان شناختی خود از خود بیگانه شده اند.امر بارز درخصوص اینترنت شكل گیری آن چیزی است كه من ازآن با عنوان «هم آمیزی مطلق علائق»یاد می كنم.منظور من از این اصطلاح این است كه توانایی پرسه زدن صرف در شبكه ی ساختار نیافته ای ازترجیحات است كه به فرصت همسانی (Congruence) صرف و نه هماهنگی (Coordination)را فراهم می آورد.كاربران اینترنت این فرصت را می یابند كه در جست وجوی روحیه های مشابه خود باشند و تأثیرات اصلاح و تزكیه كننده فرایندهای طبیعی را نادیده بگیرند.
این وضعیت در مسائلی نظیر شبكه های هرزه نگاری كودكان بیشتر مشهود است چرا كه در آن ترجیحات شریرانه گرفته منع نشده و عواملی كه مانع این نوع ترجیحات می شوند،توسط جستجو كنندگان اینترنت نادیده انگاشته شده و تمایل آنان با دریافت پاسخ های تأیید كننده ازجانب دیگر كاربران،تقویت می گردد.پیامد منطقی چنین وضعیتی فروپاشی اخلاقی و نه یگانگی اخلاقی است.این فروپاشی به معنای بد كلمه افراط گرایی است،چرا كه ابزاری جهت انتشار و پیوند ترجیحات خودساخته ای از هرنوع است.یقیناً چنین وضعیتی هرگز نمی تواند كامل شود،چرا كه میزان پایه ای از ارتباط مورد نیاز است و برقراری ارتباط نیز به كاربرد نوعی زبان نیاز دارد و این نیز به نوبه خود نیازمند تسلیم ترجیحات شخصی به تأثیرات اجتماعی است.
علاوه بر این پیوند ترجیحات خودساخته با فعالیتی همگام نیازمند میزانی از نظم و انضباط اجتماعی است اما آنچه كه این چنین روش نوین برقرار تماس میان انسانها را امكان پذیر می سازد،انتشار گسترده تر تمایلات آزاد شده،بدون تأثیرات فرهیخته كننده ای است كه به طورطبیعی برآنها لگام زده و آنها را محدود می سازد.مقصود از این شیوهٔ اندیشیدن نه راه انداختن جاروجنجال كه یادآوری این موضوع است كه اینترنت ابزاری با امكانات جدید است كه باید به درك عمیقی از آن رسید.
نویسنده: گوردون گراهام
مترجم : كامبیز پارتازیان
منبع: باشگاه اندیشه
منبع : شبکه فن‌آوری اطلاعات ایران


همچنین مشاهده کنید