سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا
فانتزی رشد چین
![فانتزی رشد چین](/mag/i/2/l3wu3.jpg)
اما در حال حاضر بعید به نظر میرسد که آن تعدادی از اقتصاددانان والاستریت که هنوز شغلشان را از دست ندادهاند، از چنین عقیدهای حمایت کنند. شاخصهای اقتصادی جمهوری خلق چین طی چند ماه گذشته، دید جدیدی را ایجاد کردهاند. صادرات که اساس اقتصاد چین را تشکیل میدهد، به دلیل نزول تقاضا در کشورهای دیگر، برای اولینبار در هفت سال گذشته روبه کاهش گذاشته است. بدتر از آن اینکه واردات نیز به شدت کاهش یافته است. کاهش واردات چین نشانه کاهش تقاضای داخلی است. کاهش توامان صادرات و واردات کشور چالشهای پیشروی اقتصاد را به بهترین نحو نشان میدهند. شکی نیست که چین قادر نخواهد بود خلاف جهت روند جهانی اقتصاد حرکت کند.
سوالی که برای هر کسی ایجاد میشود این است که چه چیز باعث میشد تحلیلگران تئوری گسستگی را اینقدر جدی بگیرند؟
(طبق تئوری گسستگی Decouplin پیوند اقتصاد آمریکا با بقیه جهان در حال از بین رفتن است). تئوری گسستگی در واقع نتیجه تحلیلهای اقتصادی معیوبی است که دامنه آن از خود این تئوری فراتر میرود. افشاکردن این تحلیلها میتواند دلالتهای سیاستی مهمی را دربر داشته باشد.
مشکل ساختاری و اصلی این است که اقتصاددانان معیارهای سادهانگارانهای را در نظر میگیرند، آنها بیش از حد به شاخصهایی مثل تولید ناخالص داخلی اتکا میکنند. اگر از یکی از اقتصاددانان خبره بپرسید که جمهوری خلق چین چند استان دارد، او نگاه عاقل اندر سفیهی میاندازد اما اگر از او بپرسید که نرخ رشد چین طی سالهای اخیر چند درصد بوده است به سرعت پاسخ خواهید گرفت که نرخ رشد چین در ۳۰ سال گذشته دو برابر شده و با ادامه این روند، تا سال مثلا ۲۰۳۵ چین به ایالات متحده میرسد. معطوف بودن همه توجهها به رشد ناخالص داخلی به قیمت از دست رفتن قدرت تحلیلهای عمیق تمام شده است. به عنوان مثال به یاد بیاورید اقتصاددانان و تحلیلگران با چه اشتیاقی در مورد گزارش گلدمن ساکس از رونق اقتصادی در اقتصادهای نوظهور (برزیل، روسیه، هند و چین) حرف میزدند، گزارشی که از سطح ریاضیات کلاس پنجم فراتر نمیرفت.
شیفتگی نسبت به رشد اقتصادی چین باعث شد که پیچیدگیهای مربوط به عوامل ایجاد رشد و اینکه آیا رشد اقتصادی میتواند خودش را تقویت کند، به فراموشی سپرده شود. دقیقا همینجا بود که طرفداران گسستگی دچار لغزش و سیاستگذاران گمراه شدند. مثلا دادههای مربوط به رشد کند درآمد خانوارها در چین را در نظر بگیرید رشد درآمد در خانوارهای روستایی کندتر هم هست. طی ۲۰ سال اخیر نرخ رشد درآمد خانوارهای روستایی نصف نرخ رشد تولید ناخالص داخلی بوده است. رشد کند درآمد خانوارها و رشد سریع تولید ناخالص داخلی، بدین معنی است که خلق ظرفیت عظیم تولید در چین به قیمت پایین ماندن مصرف خانوارها تمام شده است. این حقیقت به تنهایی برای رد فرضیه گسستگی کافی بود. واضح است که در جریان رشد، تولید «اضافی» جدید باید به کشور دیگری، مثلا ایالات متحده، منتقل میشد. در حقیقت پایدار ماندن این شکاف بین درآمد خانوارها و تولید ناخالص داخلی به این معنی است که رشد چین روزبهروز به میزان مصرف در ایالات متحده وابستهتر میشود.اما چین چرا و چگونه پتانسیل مصرفی خود را نادیده گرفت و تحلیل برد؟ برای پاسخ دادن به این سوال باید روشن کرد که چه چیزی باعث شده نرخ رشد چین، اینقدر بالا باشد. رشد چین تا حدی نتیجه آزادسازی اقتصادی است. اما نکته شایان توجه این است که اثر آزادسازی اقتصادی بر نرخ رشد کوچک و در حال کاهش است. سرمایهگذاری در داراییهای ثابت، که به شدت تحت کنترل دولت است، از حدود ۳۰-۳۵درصد در دهه ۸۰، در حال حاضر به ۴۵درصد رسیده است. بخش عمده رشد تولید ناخالص داخلی از اواسط دهه ۹۰ در نتیجه سرمایهگذاری سازماندهی شده از طرف دولت – در زیرساختها، ساخت و ساز شهری و شهرسازی- ایجاده شده است.
این رشد سنگین و دولت محور بیشترین صدمه را به پتانسیل مصرفی چین وارد کرده و باعث وابستگی روزافزون بازارهای این کشور به ملل ثروتمند شده است.مثالی که در ادامه میآید به روشنتر شدن این نکته کمک میکند. به گواه سرمایهگذاران خارجی، مقامات محلی چینی به شدت مشتاق دستیابی به سرمایههای آنها هستند. جملاتی چون «مایل هستید ۱۰ هکتار زمین خالی از سکنه را به شما بدهیم تا کارخانه احداث کنید؟ روی چشم زمین را در سههفته برایتان آماده میکنیم.» به گوش سرمایهگذاران خارجی آشنا است برای بسیاری از سرمایهگذاران خارجی «رفتار دوستانه» مقامات محلی در مقایسه با سردمزاجی دولت هند عجیب مینماید.
اما این «رفتار دوستانه» دولت چین، مشکلساز شده است. این اختیار را دارد که محل اسکان خانوارها را در مقیاسی غیرقابل تصور تغییر دهد و به آنها رقمی به شدت پایینتر از ارزش بازاری زمین بپردازد. به همین دلیل است که راهاندازی یک کارخانه در چین نسبت به دیگر کشورها ارزانتر تمام میشود و برای همین است که هزاران هزار آسمان خراش در یک چشم برهم زدن، در جایجای شهرهای چین سبز میشوند.البته عجیب نیست که اصول اقتصادی شامل حال چین هم بشوند. هزینه برای یک نفر حکم درآمد برای دیگری را دارد. این حقیقت که صاحبان کارخانه در چین با هزینه پایینی کسب و کارشان را راه میاندازند، به این معنی است که درآمد برخی دیگر از فعالان اقتصادی پایین است. اکثریت مردم چین به خصوص روستاییها که قدرت سیاسی کمی برای حفاظت از خودشان دارند، اکثرا درآمد کمی کسب میکنند. با وجود اینکه رشد شهرسازی ظاهری در چین خیرهکننده است، مکانیسم خلق ثروت خصوصی در این کشور ایجاد نشده است.
دولت چین برای ایجاد توازن واقعی در اقتصاد باید به جای رشد تولید ناخالص داخلی بر رشد درآمد مردم چین تمرکز کند. بدین منظور باید از طریق ایجاد شرایط رقابت، قیمت زمین دهقانان در بازار تعیین شود. در دو سال گذشته، رهبری چین برای کاهش مخارج دهقانان (از جمله مالیاتها، هزینه آموزش و بهداشت) اقدامات مناسبی را صورت داده است. اکنون زمان آن است که درآمد این قشر نیز افزایش یابد.چین یکی از معدود کشورهایی است از زمین فراوان، جمعیت هستند و کارآفرینی برخوردار است و میتواند به یک قدرت اقتصادی در سطح جهان تبدیل شود. اما استراتژی نادرست که تولید را به قیمت کاهش مصرف افزایش داده و از طریق قدرت سیاسی و نه از طریق تکیه بر مکانیسم بازار که منجر به افزایش درآمد میشود، هزینهها را کاهش داده باعث شده که بسیاری از امکانات منحصر به فرد چین به هدر رود. در حال حاضر، در نتیجه بحران جهانی، چین با یکمیلیارد و سیصدمیلیون جمعیت تاوان اشتباهاتش را میدهد.
نویسنده: پروفسور یاشنگ هوانگ*
مترجم: پریسا آقاکثیری، شیوا کیوانپناه
*استاد دانشگاه MIT و نویسنده کتاب «کاپیتالیسم با مشخصات چینی» است.
مترجم: پریسا آقاکثیری، شیوا کیوانپناه
*استاد دانشگاه MIT و نویسنده کتاب «کاپیتالیسم با مشخصات چینی» است.
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست