سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

محدودیت تبلیغات و شیوه‌های جبران


محدودیت تبلیغات و شیوه‌های جبران
انتخابات خصوصا انتخابات مجلس شورای اسلا‌می یكی از گسترده‌ترین جلوه‌های مشاركت ملی در تعیین خط‌مشی‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی كشور است، به طوری كه جریان آن به كوچك‌ترین و دورافتاده‌ترین روستاها هم كشیده می‌شود. اكنون كه دولت تصمیم به محدودسازی تبلیغات، آن‌هم از نوع كاغذ و پارچه گرفته است، آیا این امر تصمیمی در جهت منافع ملی است؟ آیا جانشینی برای آن وجود دارد؟
از نظر نگارنده این سطور كه بارها شاهد برگزاری انتخابات بوده و سه دور هم مشاركت عملی داشته‌ام، به هنگام تبلیغات انتخاباتی كه به گونه‌ای معرفی و عرضه كاندیداها است راه‌های مختلفی وجود دارد كه گزیده‌ترین شكل آن در ایران چاپ انواع عكس و پوستر و نوشته‌های گوناگون است. اخیراً آنها كه قدرت مالی بیشتری دارند از شاخه درختان تا زیر دست و پای مردم را رنگین می‌كنند و با عكس‌های متنوع با ژست‌های ساختگی و دست‌كاری‌شده به كمك كامپیوتر و بهره‌گیری از هنرمندان عكاس به اغواگری چشم‌ها مشغول می‌سازند. این خاصه‌خرجی‌ها، كاندیداهای كم‌توان از نظر مالی را به این تقابل نابرابر فرا‌می‌خواند!
دیوارهای شهرها و روستاهای مملكت را زشت و كثیف می‌نمایند، علا‌ئم رانندگی و تابلوهای حساس عمومی را علی‌رغم منع قانونی می‌پوشانند. گاه دیده می‌شود كه در نقاط حساس شهر ۵ تا ۷ لا‌یه پوستر و عكس‌های تبلیغاتی روی هم می‌زنند و زمینه درگیری و شكایت از همدیگر را فراهم می‌سازند و سرانجام آن‌ كه قدرت مالی و زور بیشتری دارد چماق‌به‌دست آنجا می‌گمارد كه كسی پوسترهایش را پاره نكند و یا روی آن چیزی نچسباند.
نكته جالب‌تر آنكه رقبا، آدم‌های خود را به ستادهای انتخاباتی یكدیگر می‌فرستند تا به این عنوان كه قصد تبلیغ دارند مقدار زیادی پوستر و عكس و سایر كاغذهای تبلیغاتی بگیرند، ولی آنها را یكجا سوزانده و نابود می‌كنند و از همه بدتر، گاه پوسترهای رقیب را با چسب‌های بسیار قوی روی شیشه اتومبیل‌های پارك‌شده می‌چسبانند و بدین‌وسیله صاحب ماشین را علا‌وه بر عصبانی كردن، نسبت به انتخابات بدبین می‌سازند و روان جامعه را رنجور.
حال انصاف است میلیاردها تومان كاغذ و مركب و خدمات چاپ -كه می‌تواند در محو بیسوادی نقش مهمی داشته باشد و به كتاب و روزنامه تبدیل شود تا به افزایش آگاهی و فكر مردم كمك كند - ظرف ۱۰ روز به زباله‌دان‌ها ریخته شود یا میلیون‌ها متر پارچه كتانی از ازبكستان، تاجیكستان و حتی مصر وارد شود تا تنها صرف تبلیغات كاندیداها شود؟ كاندیداها به‌خوبی می‌دانند كه هزینه تبلیغات كاغذ و پارچه در تهران و چند كلا‌ن‌شهر و حتی شهرهای میانه به لحاظ جمعیتی چیزی بیشتر از همه حقوق و مزایای دوره نمایندگی می‌باشد، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. آیا حذف این‌گونه تبلیغات خیر عموم را در بر نمی‌گیرد؟ به جای این نوع تبلیغات می‌توان از روش جایگزین استفاده نمود. امروزه استفاده از اینترنت و فناوری اطلا‌عات ‌)IT( به معنی پذیرش انتخابات الكترونیكی و تكنولوژی جدید است كه دیر یا زود در همه جهان رایج خواهد شد. پس چه بهتر كه جوانان و مردمی كه با فناوری‌های اطلا‌عاتی و ارتباطاتی سر و كار دارند از این شیوه علمی تبلیغ كه در ضمن عاملی جهت گسترش و جا‌افتادن كار با دانش و تكنولوژی رسانه است استفاده كنند. به هر حال سنت‌شكنی دولت كه احتمال مزاحمت محتكران كاغذ و... را در پی خواهد داشت بایستی حداقل به دور از نگرش‌های حزبی و جناحی مورد تایید قرار گیرد.
برگزاری جلسات سخنرانی، استفاده از رسانه‌های محلی و ارائه جزوات و بروشورها از مزاحمت برای مردم و هزینه برای كاندیداها كاسته و جبران احتمالی عدم دسترسی همه مردم به تكنولوژی رسانه‌ای را خواهد نمود. نهایتا برخلا‌ف نظر آنان كه فكر می‌كنند حقوق بعضی از كاندیداها محدود یا شركت در انتخابات كم‌رنگ می‌گردد، می‌توان امیدوار بود به جای آنكه فشار تبلیغاتی بر تصمیم مردم اثر بگذارد به آنها فرصت می‌دهد تا در غیاب تبلیغات كاغذی با جست‌وجو و پرسشگری بهترین را انتخاب كنند و افراد جوان‌تر هم با تلا‌ش و به طریق عملی خود را در معرض انتخاب قرار دهند. كسی منكر نیست كه اولین تجربه انتخابات بدون تبلیغات پرهزینه و تا حدی كاذب، كاستی‌هایی وجود خواهد داشت، ولی مقدمه‌ای برای رها شدن از شیوه سنتی و به گونه‌ای سالم‌سازی رقابت انتخاباتی بوده و دست آخر ثبت اقدام مفیدی از طرف دولت.
این یادداشت معطوف به سرمقاله روز ۱۹ تیرماه ۸۶ شماره ۴۰۸ روزنامه اعتماد ملی و نقدگونه‌ای بر آن است.
آزادی‌ آزادمنش
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید