پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
دنیای بعد ازجنگ سرد
اگر بخواهیم تعریف سادهای ازجنگ سرد داشته باشیم باید گفت: جنگ بین دو بلوک سرمایهداری و کمونیسم در خارج از جبهههای جنگ، بدین توضیح که هم شوروی و هم آمریکا نه اینکه کارخانههای اسلحهسازی خود را تعطیل نکردند بلکه مسابقه تسلیحاتی گستردهتری را به راه انداختند. شوروی بعد ازجنگ دوم نخستین آزمایش بمب اتمی را در شرایط جنگ سرد در کارنامه خود دارد، عمده تسلیحات جنگی در فاصله جنگ سرد تا فروپاشی امتحان و تکمیل شدند، حتی عدهای براین باورند که جنگهای منطقهای خصوصا جنگ ویتنام یا جنگ کره، تنها به خاطر منافع یکی از دو ابرقدرت شروع و گسترش نیافت بلکه میدانی بود برای آزمایش سلاحهای جدید که فقط در رزمایشها یا پادگانهای دورافتاده به میزان کمی مورد استفاده قرار میگرفت.
اما به کارگیری این سلاحها و تاثیر آن بر جغرافیای طبیعی با حضور انسانها فقط در جنگهای منطقهای امکانپذیر بود و یکی از اهداف این جنگها امتحان عملی سلاحهای تازه ساخت بود. عرصه مسابقه تسلیحاتی سرانجام به فضا هم کشیده شد و طرح جنگ ستارگان ریگان هرچند طرحی بلندپروازانه بود اما اثرخود را گذاشت و نقطه عطفی در مسابقه تسلیحاتی بین دو قدرت فزونطلب آن روز بود.
نکتهای که مغفول و پوشیده مانده، جنگ اقتصادی بین شرق و غرب با اردوگاه کمونیسم و دنیای سرمایهداری میباشد. به باور من آنچه امروز به عنوان سونامی اقتصادی دنیای غرب را به لرزه واداشته تا جایی که میزان پول تزریقی دولتهای غربی به اقتصاد رکودزده خود تا امروز از مرز دو تریلیون دلارگذشته است و امیدی به رونق یا حتی توقف این رکود نمیرود.
دنیای سرمایهداری به موازات جنگ تسلیحاتی خود، جنگ اقتصادی را هم در عرصههای مختلف علیه دنیای کمونیسم به راه انداخته بود. بانکها، کارتلها و تراستهای دنیای سرمایهداری به موازات مبارزه تسلیحاتی با دنیای کمونیسم تعبیه و راهاندازی شده بودند.
از زمان فروپاشی تا امروز این بنای متزلزل اقتصادی توانست خود را با ترفندهای اقتصاددانان از مرگ یا افتادنی که باید با فروپاشی شوروی درهم میریخت سرپا نگه دارد. اما چرخهای نظامی آن از حرکت بازماند، طبیعی است که باید به بدنه دیگر آن یعنی شیوه مبارزه اقتصادی هم نگاهی تازه میانداختند که چنین طرحی از ناحیه دنیای غرب به مرحله آزمایش گذاشته نشد. شوروی با فروپاشی خود به ۱۵ کشور تبدیل شد و روسیه بسیاری از کشورها را دوست داشت از دست بدهد. کشورهایی مانند تاجیکستان تا قزاقستان و ترکمنستان و حتی سه جمهوری لیتونی و لتونی و استونی حیاط خلوت روسیه بودند که به همراه آذربایجان و ارمنستان و یکی دو جمهوری از پستان مادر اصلی شیر میخوردند بدون اینکه بازتولیدی به اندازه هزینه خود داشته باشند. دیدیم که روسیه هیچگاه نسبت به این جمهوریها ادعایی نداشت و به سرعت مسائل خود را با آنان حل کرد. اما نسبت به جمهوریهایی مانند گرجستان و اوکراین و حتی روسیه سفید نقش پدرخواندگی خود را کماکان در مقاطع مختلف ایفا میکند. روسیه به بازسازی خود مشغول شد.
چین اما از دنیای روسیه و سرنوشت کمونیسم روسی درس گرفت و با اقتصاد آزاد کنار آمد تا امروز خود را بهعنوان یکی از اقتصادهای قوی دنیا معرفی کند. طرفه اینکه هرچه روسیه خاک خود را طوعا یا به اجبار ازدست داد، اما این چین بود که سرزمینهای مورد ادعای خود را به خاک اصلی ضمیمه کرد.
ماکائو هنگکنگ و چنگ و دندان نشان دادنها برای تایوان، چین عرصه اقتصادی را به میدان جنگ از زمین و هوا ترجیح داد و امروزه میرود تا چند صباحی دیگر قدرتمندترین اقتصاد دنیا را رقم بزند. چین بازار مصرف جدیدی را هم پیش روی دنیا گذاشت. نگارنده که دستی در تولید پسته دارم آگاهم که چین از روزی که بهعنوان مصرفکننده پسته خود را به تولیدکنندگان نشان داد توانسته سهم عمدهای از بازار مصرف پسته را به خود اختصاص دهد.
امروزه چین با خرید ۶۰ هزار تن پسته مقام نخست مصرف این محصول را در اختیار دارد و این نشان از رفاه نسبی مردم چین است که به محصولی مانند پسته که جزء سبد غذایی مردم نیست عنایتی درخوردارند.
حال باید دید چرا دنیای غرب با آن اقتصاد آزاد و به ظاهر شکوفای خود بعد از فروپاشی شوروی و خروج دشمن اصلی خود از صحنه مبارزه دچار رکود بیسابقهای شده است. علت آن را باید در شیوه تولید اقتصادی در زمانه جنگ سرد دانست. دیگر این اقتصاد و بازار پاسخگوی روند فعلی بازار جهانی نیست. دنیا نیاز به تعریف جدیدی از بازار با توجه به خروج دنیای کمونیسم از عرصه رقابت دارد. دنیای سرمایهداری دارد به طرف نوعی سوسیالیسم دولتی چرخش پیدا میکند. وقتی دولت آمریکا ۷۰۰ میلیارد دلار به شرکتهای درحال ورشکستگی کمک میکند این کمک بلاعوض نیست، شرکت دولت در سرمایه این بنگاههای اقتصادی است. وقتی دولت بوش طرحی به مجلس ارائه میکند که ۲۵ میلیارد دلار به صنعت خودروسازی خود کمک کند طبیعی است که مالیات، مالیاتدهندگان به راحتی تحویل شرکت عظیم جنرالموتورز یا فورد نمیشود بلکه وارد بازار ماشین میشود و این یعنی نوعی اقتصاد دولتی یا بهتر بگویم سوسیالیسم دولتی، دنیای خسته از جنگ سرد و ترسیده از کمونیسم سرانجام خود را به اردوگاه جدیدی به نام سوسیالیسم دولتی خواهد رساند. تجربه موفق کشورهای اسکاندیناوی در شیوه سرمایهداری دولتی، به ناچار دنیای غرب را به طرف این الگو راهنمایی میکند. اوباما در نخستین اظهارنظر خود در خصوص طرح اقتصادی مورد نظرش، میگوید میلیاردها دلار برای نوسازی و بهینهسازی جادهها، اتوبانها و پلها هزینه خواهم کرد و دو میلیون و ۵۰۰ هزار شغل ایجاد خواهم کرد.
این طرح نمیتواند رونق اقتصادی را به بازار سرمایهای آمریکا برگرداند، داروی موقتی است تا اقتصاددانان بتوانند بستر سرمایهگذاری بعد از جنگ سرد را مهیا سازند. دنیای غرب از کمونیسم و مبارزه با آن رهایی یافت اما اقتصاد جدید چین، خیزش قطبهای جدید سرمایه مانند هند و برزیل و اندونزی سرپلهایی است که غرب را به واکاوی برنامههای خود مشغول کرده است. جنگی که بوش در خاورمیانه راه انداخت تا قدرت آمریکا را بر بازار تولید نفت برای مدتها ضمن حضور در منطقه تثبیت کند، آخرین راهحلی بود که جنگطلبان آمریکایی که پرورش یافته عصر جنگ سرد بودند دل به آن خوش کرده بودند تا شاید بتوانند ضمن تسلط بر بازار نفت، دنیا را کنترل کنند.
اما حضور چین و هند و برزیل و اندونزی و چند کشور دیگر در بازار مصرف نفت و اقتصاد رو به رشد چند نقطه از جهان برنامه نئومحافظهکاران آمریکایی را به بنبست کشاند.
چهره آمریکا با این برنامه به شدت مخدوش شد. شعار مرگ بر آمریکا دیگر فقط در منطقه خاورمیانه به گوش نمیرسد بلکه مرزهای مختلفی را در نوردید و با اندک تغییری حتی در داخل آمریکا و پشت سیمهای خاردار مزرعه بوش در ایالت تگزاس هم طنینانداز شد. آمریکاییان با انتخاب اوباما- چهرهای که به ظاهر مظلوم است- میخواهند از ظلم آمریکا بکاهند و در زمین مظلوم به بازی ادامه دهند.
اما این چرخهای اقتصادی تعبیه شده برای ماشین جنگ سرد است که باید عوض شود. باید طرحی نو با تکیه بر دنیای نو طراحی شود. باید حقوق ملتها به رسمیت شناخته شود آخرین لشکرکشی آمریکا به خاورمیانه را باید پایان جنگ سرد در بخش نظامی دانست. اما سونامی اقتصادی را نمیتوان پایان جنگ سرد نامید بلکه آغازی است بر فروپاشی اقتصاد دنیای آزاد که بدون دنیای کمونیسم با همان مدار سابق میخواهد به حیات خود ادامه دهد که امکانپذیر نیست.
نعمت احمدی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست