چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
نابرابریهای شمال و جنوب: نیمنگاهی به محیط اطلاعاتی عرب
همه ما در یك «محیط اطلاعاتی» زندگی میكنیم. از بُعد جغرافیایی این محیط شامل محیط اطلاعاتی جامعه عرب میباشد. مطالعه نشان میدهد كه هیچ نظام مشخص و مدون اطلاعاتی در این محیط دیده نمیشود؛ از اطلاعات تولید شده، میزان آن، كیفیت و شكل آن ، اطلاعات كامل و صحیحی در دست نیست؛ پژوهشگران حوزههای مختلف شناسائی نشدهاند؛ موضوعات اساسی كه باید برروی آنها پژوهش صورت پذیرد اولویتبندی نشده و زیرساختهای لازم برای تبادل اطلاعات فراهم نشدهاند. سیاستهای كلان ملی، منطقهای و بینالمللی در ارتباط با نظامهای اطلاعرسانی طراحی و طرحریزی نشدهاند و شبكهٔ مناسبی برای ثبت و ضبط و تبادل اطلاعات به وجود نیامده است. در این مطالعه سعی شده است شمای كلی این محیط تحت مقولات فناوری، نیرویانسانی آموزشدیده و متخصص، زیرساختهای ارتباطی، مسایل مربوط به فرهنگ و توسعهٔ فرهنگی، عوامل درون محیطی و برون محیطی، مسایل مربوط به بومیكردن و درونیكردن شبكهها، ارتباط دانشگاه با جامعه، آموزش و نظامهای اطلاعرسانی ترسیم شود.همه ما در یك "محیط اطلاعاتی" (۱) زندگی میكنیم. از بُعد جغرافیایی این محیط شامل محیط اطلاعاتی جامعه عرب میباشد. از نظرگاه زبانی نیز این محیط به كلیهٔ كشورهایی كه از زبان عربی برای ثبت و ضبط و اشاعه افكار خود میپردازند محدود میشود. این محیطها محدود نیستند و همیشه در حال گسترش و یافتن شكلهای نوین هستند. محیطهایی كه درونكنش (۲) مناسبی نداشته باشند دچار دگردیسی غیرتكاملی میشوند و محیطهای جدید با كنشها و عملیات جدید شكل میگیرند. سوال مهمی كه در این جا قابل طرح است، میزان عینیت محیط اطلاعاتی جامعهٔ عرب و بارزترین مشخصههای آن است.مشخص است كه ما هیچ نظام مشخص و مدون اطلاعاتی در این جامعه نمیبینیم؛ از اطلاعات تولید شده، میزان آن، كیفیت و شكل آن مطلع نیستیم؛ پژوهشگران حوزههای مختلف شناسایی نشدهاند؛ موضوعات اساسی كه باید برروی آنها پژوهش صورت پذیرد اولویتبندی نشدهاند و زیرساختهای لازم برای تبادل اطلاعات فراهم نشدهاند؛ سیاستهای كلان ملی، منطقهای و بینالمللی در ارتباط با نظامهای اطلاعرسانی طراحی نشدهاند و شبكهٔ مناسبی برای ثبت و ضبط و تبادل اطلاعات به وجود نیامده است. این مسایل و بسیاری مسایل دیگر ریشه در ساخت فرهنگی و برنامههای توسعهای این كشورها دارند. با نگاه سیستمی به محیط اطلاعاتی جامعهٔ عرب، آن را بهعنوان یك زیر سیستم در سیستم بزرگتر كشورهای اسلامی و كشورهای درحالتوسعه خواهیم یافت كه ارتباط عمیق و ناگسستنی با این جوامع و مسایل آنها دارد. با ریشهیابی مسایل و مشكلات این جامعه میتوان شمای كلی جوامع بزرگتر را ترسیم كرد. از طرف دیگر، حل ریشهای مسایل اطلاعاتی و برنامههای توسعهای در این محیط، بستگی تام و تمام به شناخت مسایل و مشكلات، استعدادها و درونداشتها، اهداف و برنامهها و مسایل جمعیتی محیطهای اطلاعاتی بزرگتر، یعنی محیط اطلاعاتی جوامع اسلامی و محیط اطلاعاتی كشورهای در حال توسعه دارد.
قبل از هر مطالعهای نگاه به برنامههای توسعهٔ فرهنگی این جامعهها در اولویت قرار دارد. باید دید كه آیا برنامهریزان توسعهٔ عمومی این جوامع، مسایل فرهنگی را به عنوان شاخصهای مهم توسعه مدنظر قرار دادهاند یا خیر؟ نگاه برنامهریزان توسع هٔ فرهنگی به مقولهٔ فرهنگ چگونه بوده است: نگاه سنتی یا نگاه نو و پویا؟
در قدم اول برای شناخت این جامعه، بهتر است ببینیم در كجا ایستادهاند. در ادامه، مهمترین مسایل و مشكلات محیط اطلاعاتی جامعهٔ عرب را در چند شاخص مهم بررسی میكنیم تا بتوانیم وضعیت موجود را به نحو مطلوبتری به نمایش بگذاریم.
۱. مسایل مربوط به فناوری
فناوری اطلاعاتی و شبكهها در این محیط اطلاعاتی یك فناوری وارداتی است. به عبارت سادهتر این فناوری یك فناوری غیر بومی است كه با توجه به شرایط اجتماعی، فرهنگی، انسانی، علمی و... محیط اطلاعاتی جامعهٔ عرب طراحی و پیادهسازی نشده است. اكثر كشورها واردكنندهٔ این فناوری بوده و هستند. با توجه به غیر بومی بودن این فناوری، میزان دسترسپذیری و كاربرد این فناوریها بستگی تام به میزان سرمایهگذاریهای این كشورها برای خرید و وارد كردن این فناوریها دارد و این بدان معنا است كه كشورهای دارای توان خرید بالا، به صورت بالقوه توان وارد كردن فناوریهای نوین و پیشرفته را در مقیاس وسیع و گسترده دارا هستند و كشورهایی كه دارای توان پایین اقتصادی میباشند از چنین سرمایهگذاریهایی با مقیاس گسترده محروم خواهند بود. از سویی دیگر مسایل زبانی نیز تأثیرات بسزایی بر روند استفاده از فنآورها خواهند داشت. متون حاكی از كاربرد فناوریهای اطلاعاتی در دههٔ اخیر، بویژه در كشورهایی با توان خرید بالا ـ از جمله عربستان ـ است، اما مشكلات زبانی از عمدهترین مسایل موجود بر سر راه این كشور از جمله در شبك هٔ "گلف نت" (۳) (۱) است.
رئوس مهمترین مسایل مربوط به فنآوری شامل موارد زیر است:
فناوریهای وارداتی با هزینههای بسیار گزافی وارد این جوامع میشوند؛اكثر این فناوریها از فناوری روز جهان عقبتر هستند و فناوریهای از رده خارج شدهٔ كشورهای صاحب فناوری میباشند؛
همراه با ورود فناوریهای اطلاعاتی، فرهنگ آن فناوریها نیز وارد میشوند؛ورود فناوریهای نوین تاثیر نامطلوبی برساخت واژگان و زبان كشور میزبان دارد؛فناوریهای وارداتی نیازمند نیروی انسانی ماهر بهمنظور بهرهبرداری از این فناوریها هستند و بهطور معمول این نیرویانسانی ماهر و آموزش دیده بسیار كم است؛هیچكدام از این كشورها توان علمی و آموزشی لازم برای آموزش نیروی انسانی را ندارند؛روند شتابناك استعمار اطلاعاتی، به واسطهٔ نیاز به نیرویانسانی و گسیل آنها برای فراگیری علوم و فنون جدید به كشورهای صاحب فناوری تشدید میشود؛به علت بومی نبودن، فناوریها تاثیر مناسبی بر زیرساختهای اطلاعاتی گذشته ندارند؛میزان بهرهمندی از این فناوریها منوط به توان اقتصادی است؛ هرگاه بنابه دلایل متعدد، وضعیت اقتصادی این كشورها دستخوش ركود و تغییرات منفی شود، تأثیر مستقیمی برروی میزان بهرهگیری از این فناوریها خواهد گذاشت. ضمن آن كه باید توجه داشته باشیم كه اكثر این كشورها در زمرهٔ كشورهای تك محصولی ــ و اكثراً وابسته به اقتصاد نفتی ــ میباشند . تغییرات بازارهای تك محصولی همیشه تاثیرات منفی زیادی بر برنامههای توسعهای این كشورها گذاشته است.تعمیر، نگهداری و راهاندازی سیستمهای اطلاعاتی پیشرفته نیز از جمله مسایلی است كه دور باطل استعمار اطلاعاتی را تشدید میكنند.این روند ـ یعنی فناوری در مقابل منابع طبیعی ـ تا زمانی ادامه خواهد یافت كه ذخایر منابع طبیعی قابل اطمینان باشند.
تغییرات مداوم در حوزهٔ سختافزار معمولاً به حدی زیاد است كه گاه حتی كشورهای با توان اقتصادی بالا از گردونهٔ رقابت در واردات فناوریهای اطلاعاتی عقب میمانند. این تغییرات هزینههای زیادی را برای این كشورها میتراشد.این جوامع در مقابل مخاطرات احتمالی فناوریهای وارداتی ایمن (واكسینه) نمیشوند.
۲. مسایل مربوط به نیرویانسانی متخصص و آموزشدیده
دومین عامل مهم، نیرویانسانی متخصص و آموزش دیده است. این معضل از دوسو بر جریان توسعه و اطلاعات تأثیر میگذارد. از یك سو این جوامع نیازمند كسانی هستند كه این فناوریها را راهاندازی كنند و بهكار گیرند و از سوی دیگر، برای آموزش آنها نظامهای آموزشی این كشورها آمادگی كافی ندارند و مجبور به اعزام نیرویانسانی برای كسب مهارتهای لازم به همان كشورهای صاحب فناوری هستند. ضمن این كه انتقال فناوریهای اطلاعاتی، معمولاً بدون توجه به زیرساختهای اساسیِ نیرویانسانی متخصص و كارآمد، نظام آموزشی متناسب، ارتباط دانشگاه و صنعت، فاجعهای دو سویه است. از یك سو با ورود هر فناوری نیازمند وارد كردن فرهنگ و نیرویانسانی متخصص از كشور میهمان به كشور میزبان هستند و از سوی دیگر با ورود فناوریهای این چنینی، به مهارتزدایی از نیرویانسانی بومی پرداخته میشود و نیرویانسانی متخصص بومی، استحاله میگردد. در مادهٔ ۴۷ «راهبرد بینالمللی توسع هٔ سازمان ملل برای دههٔ سوم» آمده است كه «نبود نیرویانسانی ماهر، در بیشتر موارد استفاده از امكانات موثر و بالقوه در كشورهای درحال توسعه را ناممكن میسازد. در این زمینه، تربیت نیرویانسانی ماهر مورد نیاز، به تامین استقلال ملّی و تحقق اهداف توسعهای كشورهای درحالتوسعه كمك خواهد كرد»(۲). در مورد نیرویانسانی مسایل زیر قابل توجه است:
با ورود هر فناوری نیازمند نیرویانسانی متخصص و ماهر هستیم؛
برای تربیت نیرویانسانی متخصص مجبور بهاعزام نیروی جوان برای كسب مهارتها و فنون لازم به كشورهای صاحب فناوری هستیم؛
نیروی انسانی جوان و مستعد كه برای كسب مهارتها و فنون به كشورهای صاحب فناوری اعزام میشود معمولا جذب بازارِ كار در همان كشورها میشود؛جریان ورود فناوریهای جدید منجر به تخصصزدایی از متخصصان بومی میشود؛نیروهای آموزشدیده در كشورهای صاحب فناوری، حاملان فرهنگ جامعهٔ میهمان میشوند؛نظامهای آموزشی این كشورها ظرفیت و توان پذیرش فناوریهای نوین را ندارند؛نظامهای آموزشی این كشورها توان طرحریزی برنامههای درسی مناسب برای فناوریهای وارداتی را ندارند؛نظام آموزشی در اغلب این كشورها نمیتواند خود را با صنعت و فناوری به نحو مطلوب و صحیحی پیوند بزند. به عبارت دیگر تلفیق عمل و نظر در این نظامها كم است و تأكید بیشتر بربهرهمندی از دانش روز در سطح نظری است.
۳. زیرساختهای ارتباطی
باتوجه به این نكتهٔ مهم كه اكثر فناوریهای مهم در كشور صاحب فناوری ساخته و طراحی شدهاند، به این نتیجهٔ ساده خواهیم رسید كه بهكارگیری زیرساختهای ارتباطی مناسب نیز مستلزم بهرهگیری از فناوری كشورهای پیشرفته است. اكثر سیستمهای ارتباطی، براساس نیازها و زیرساختهای خاص آن كشورها تولید و طراحی شده است. بدین جهت كاربرد آنها معمولاً با پیچیدگیها و مسایل خاص خود همراه است.كشورهای جنوب اكثراً، دارای زیرساختهای مناسب ارتباطی نیستند و از این بابت دچار مسایل و مشكلات زیادی میباشند. بهطور معمول فناوری ارتباطی بهكار گرفته شده در این كشورها دیگر كاربردی در كشورهای مبدأ ندارد و از فناوریهای "تاریخ مصرف گذشته" (۴) میباشند. این سیستمهای ارتباطی كارآیی پایینی دارند و به نیازهای جدید بهخوبی پاسخ نمیدهند. معمولاً وجود اختلال (پارازیت) در این سیستمها امری عادی است. از طرفی دیگر، گستردگی این سیستمهای نیم بند در سطح كشورها نیز آنچنان نیست كه این جوامع بتوانند به تمام نقاط موردنیاز ، خدمات مناسب ارائهٔ نمایند.
نكات زیر در ارتباط با زیرساختهای ارتباطی قابل توجه میباشند.
كشورهای جنوب واردكنندگان سیستمهای ارتباطی هستند و زیرساختهای ارتباطی آنها از فناوریهای وارداتی بهره میجویند.؛
زیرساختهای ارتباطی این كشورها وابسته به فناوری كشورهای شمال هستند؛معمولاً سیستمهای ارتباطی موجود از نظر تاریخ مصرف روزآمد نیستند؛بهرهبرداری از این سیستمها، استعمار اطلاعاتی را تشدید میكند؛نگهداری، تعمیر و تجهیز این سیستمها زیر نظر متخصصان كشورهای صاحب فناوری انجام میشود؛
این سیستمها هزینهبری بالایی دارند؛
كیفیت خدمات سیستمهای ارتباطی در كشورهای جنوب قابل مقایسه با كیفیت خدمات سیستمهای ارتباطی كشورهای صاحب فناوری نیست؛بهطور معمول بعداز زمان مشخصی كشورهای صاحب فناوری از ارائهٔ خدمات پشتیبانی به سیستمهای قدیمی خوداری میكنند.بهطور كلی میتوان گفت كه ما دو نوع فرهنگ داریم: یكی فرهنگ سنتگرا و دیگری فرهنگ نوگرا و خلاق. فرهنگ سنتگرا دائماً همان ارزشهای گذشته را پیش میكشد، با هرنوع تحولی مخالفت میورزد، از بروز هر نوع خلاقیتی جلوگیری میكند، و اصولاً برای تخیلات خلاق هیچ ارزشی قایل نیست. در رابطه با ارتباطات، فرهنگ نوگرا رسانههای همگانی را بهترین وسیله میداند كه كمك میكند تا توانایی انسان را برای آفرینشهای تازه و جستجوی راههای نو گسترش دهد.(۳) امروزه این یك واقعیت پذیرفته شده است كه در هنگام سخن گفتن از توسعهٔ فرهنگی، دست از سر دیدگاههای سنتی كه صرفاً بر آموزش و پرورش وادبیات و هنر تاكید دارند برداریم و مسایل نوینی چون ارتباطات، اطلاعات، محیط زیست و ... را مدنظر قرار بدهیم.
البته این نكته نیز قابل ذكر است كه فرهنگ حتی در پیشرفتهترین كشورها نیز در دام ضرورتهای بودجهای گرفتار است (۴). این یك مسئلهٔ عمومی و حاد است، اما باید این نكته را مدنظر داشت كه توجه به مشكلات ناشی از توسع هٔ اقتصادی و اجتماعی از دیدگاه فرهنگی ضمن تضمین دستاوردهای انسانی، امكان موفقیتهای فنی را افزایش میدهد(۵).مسایل زیر مهمترین موضوعاتی هستند كه از بعُد فرهنگی باید مورد توجه قرار گیرند.در كشورهای جنوب اولویتهای بودجه میزان نیاز به توسعه را تعیین میكنند؛دربرنامههای عمومی توسعه، تقدم توسعهٔ فرهنگی بر توسع هٔ اقتصادی به چشم نمیخورد؛باید توجه كرد كه هیچ الگوی توسعهٔ فرهنگی را نمیتوان واردكرد، اما توجه به فرایند توسعهٔ فرهنگی و روند آن در سایر كشورها شاید راهگشا باشد؛
توسعهٔ فرهنگی توسعهای زمانبر است و معمولاً اینگونه كشورها توان، عزم و حوصلهٔ ملی برای رسیدن به زیرساختهای توسعهٔ فرهنگی را ندارند؛هیچگونه تلاش و پیگیری در زمینهٔ مستندكردن اولویتهای توسعهٔ فرهنگی در این كشورها بهعمل نیامده است؛بهعلت عدم برنامهریزی طولانی مدت برروی مسئلهٔ توسعه فرهنگی، حوزهٔ فرهنگ در این كشورها در مقابل فرهنگهای میهمان درجهٔ آسیبپذیری بالایی دارد؛
اكثر این كشورها به علت تنوع اقوام و ملیتها دچار مسئلهٔ تنوع فرهنگها میباشند. با توجه به وجود اقوام و قومیتهای گوناگون در این كشورها، تنوع فرهنگی بسیار زیاد میباشد و مستلزم برنامهریزی دقیق و آگاهانه است .
۵. عوامل درونمحیطی
یكی از مهمترین عوامل در نابرابری های شمال ــ جنوب ، عوامل درونمحیطی است. عوامل درونمحیطی كلیهٔ عواملی هستند كه بهنحوی متاثر از شرایط و تصمیمگیریهای خاص درون یك محیط اطلاعاتی هستند.
۱-۵.دولت
یكی از مهمترین عوامل درونمحیطی، دولت است. این كه دولتمردان برای برنامهریزیهای اطلاعاتی، نظام اطلاعاتی، و شبكهها برنامهریزی نمایند منوط به توجیه دائمی آنها است. اینگونه كشورها ثبات خطمشی در سیستم دولتی خود ندارند و با جابهجایی مهرهها، اصول كلی و سیاستهای كلان آن كشورها نیز دستخوش تغییرات اساسی و بنیادی میشوند. هر نظام اطلاعاتی و برنامهٔ زیرساختهای شبكهای برای اجرای وظایف خود، سازماندهی و مدیریت نظام خود و برنامهریزیهای راهبردی میباید از حمایتها و پشتیبانیهای قانونی و حقوقی دولت برخوردار باشد. در هر نظامی مسئولیت كنترل، هدایت، تخصیص بودجه، ارتباط سازمانی با سایر مراكز از جنبههای اداری، حقوقی، علمی، برنامهریزی، بودجه و سایر موارد بای د توسط دولت مشخص گردد و اداره شود، زیرا تنها دولت است كه میتواند زیربنای اطلاعاتی جامعه را سامان بخشد و نظام شبكهای فراگیر را طراحی و عملیاتی نماید.
۲ـ۵. برنامههای عمومی توسعهیكی از معضلات كشورهای جنوب، نداشتن الگوهای توسع هٔ مناسب است. به همین علت اكثر برنامههای توسعهای در این كشورها الگوبرداری شده از برنامههای سایر كشورها، بخصوص كشورهای شمال است. بدیهی است هیچ الگوی توسعهای وارداتی را نمیتوان به كاربرد مگر آنكه با ویژگیهای محلی، منطقهای و ملی هماهنگی داشته باشد(۶). یكی دیگر از معضلات برنامههای توسعهای در این كشورها عدم اولویتبندی شاخصهای توسعه است. بهبیان دیگر، تقدم توسعهٔ اقتصادی بر توسعهٔ فرهنگی در تمام این برنامهها مشاهده میشود و این تقدم به معنای عدم پیریزی زیرساخت اساسی برای هر شاخص توسعهای است.
۳ـ۵. بودجه
برنامهریزان بودجهٔ كشورها، اولویتبندیهای برنامهٔ توسعه را ملاك بودجهبندی قرار میدهند و به علت عدم تقدم شاخص فرهنگی، حجم عظیمی از بودجهها به سمت برنامههای اقتصادی سرازیر میگردد و شاخص فرهنگی گرفتار مضایق بودجهای میشود. ضمنآن كه در بودجهبندیها آخرین اولویت را به شاخصهای زیربنایی و بنیادی از جمله اطلاعرسانی و شبكهسازی میدهند. اولویتهای اساسی بودجهبر واردات كالاهای مصرفی و اشباع نیازهای مصرفی شهروندان تأكید دارد. به همین علت از نظر بودجه كه شرط شروع برنامههای توسعهای در هر مقوله ازجمله شبكهها است، نظامهای اطلاعاتی این كشورها دچار بحران هستند.
۶. عوامل برونمحیطی
این دسته عوامل نیز به سهم خود نقش عمدهای در هرچه دورتر شدن كشورهای جنوب و محیط اطلاعاتی عرب از دسترسی به فناوریها و استقرار سیستمهای اطلاعاتی مناسب در كشورهای خودشان دارند. عوامل متعدد خارجی در این حوزه اثرگذار میباشند كه از جملهٔ آنها میتوان به موارد زیر اشاره كرد:
۱ـ۶. عدم استعمال فناوری كشورهای شمال فناوریهای مدرن را به این كشورها انتقال نمیدهند؛ بخصوص دانشِفنی و پیچیدهٔ این فناوریها هیچگاه به كشورهای جنوب انتقال داده نمیشود. در نتیجه، كشورهای جنوب و جامعه اطلاعاتی عرب همیشه نیازمند این دانش فنی یا حلقهٔ گمشده خواهند ماند. عدم انتقال دانش فنی به معنای استمرار استعمار اطلاعاتی و تكمیل چرخهٔ وابستگی است.
۲ـ۶. تحریمهای اطلاعاتی و فنآوری هرازگاهی بنابه دلایل متفاوت، كشورهای شمال كشورهای درحال توسعه را محكوم به پذیرش شرایط خاص سیاسی، اجتماعی و... میكنند و هرگاه در این فرایند به هر علتی خللی وارد شود كشورهای در حال توسعه دچار تحریمهای گوناگون از جمله تحریم اطلاعاتی و فناوری خواهند شد. نتیجهٔ نهایی این تحریمها پذیرش شرایط تحمیل است و در نهایت نیز چرخ هٔ وابستگی و استعمار اطلاعاتی تكمیل و تكمیلتر میشود.
۳ـ۶. هزینهها با توجه به این كه اكثر كشورهای درحال توسعه (جنوب) دچار مشكلات و مسایل اقتصادی میباشند، پرداخت هزینههای بالای اطلاعات و فناوریهای مربوط، برای آنها معضل بسیار بزرگی است. بههمینعلت بسیاری از این كشورها توان پرداخت چنین هزینههایی را ندارند. بعضی ازاین كشورها نیز با ركود و شكوفایی درآمدهایشان، نوسان شدیدی در هزینههای تخصیصی درارتباطبا اطلاعات و فناوریهای آن دارند.
۷. مسایل مربوط به بومی كردن شبكهها و فنآوریهای اطلاعاتی
بومی كردن به یك معنا گسستن حلقههای وابستگی است. در همین معنا، بومی كردن گامی در راه كسب دانشِ فناوریهای نوین از طریق انطباق فناوریها با دانش، تجربه، پیشینه و مهارتهای بومی موجود در آن كشورها است. بومی كردن طریقی است كه كشورهای جنوب و جامعهٔ اطلاعاتی عرب بتوانند باتوجه به نیازها، داشتهها و كم داشتها و شرایط اقتصادی، علمی، اجتماعی، فرهنگی، صنعتی و... كشورهای خود، فناوریهای نوین را اخذ و ضمن حركت متعادل و مستمر در راه كسب دانش موجود، از فناوریهای خریداری شده حداكثر استفاده و بهرهبرداری بهینه را بنمایند و بتوانند در صورت تغییر جهت نیازها و یا تعریف راهبردهای بنیادی جدید، از آنها در راه اهداف جدید بهرهببرند. به بیان دیگر، بتوانند فناوریهای تهیه شده با هزینهٔ بالا را بهصورت چندمنظوره بهكار گیرند. معنای دیگر بومی كردن آن است كه بتوان براساس دانش بومی موجود به سمت فناوریهای نوین حركت كرد و زیرساخت صنعتی كشور را متكی بردانش بومی بهوجود آورد. بسیاری از فناوریهای بومی ساده ، دانش پیچیدهای دارند كه در طی هزاران سال، كاركرد مناسبی را از خود به نمایش گذاشتهاند.
بومی كردن:
باعث گسست در جریان وابستگی میشود؛
از خروج بیدلیل ارز از این كشورها جلوگیری میكند؛
زیرساختهای مناسبی را برای بهرهبرداری از فناوریهای نوین فراهم میكند؛
فناوریهای سادهٔ بومی با دانش پیچیده خود راه حركت به سمت پیشرفت صنعتی و فناوری را هموار میكنند؛
بومی كردن منجر به بهرهوری مناسب نیرویانسانی میشود؛
بومی كردن منجر به تخصصی شدن جریان كارِ نیرویانسانی میشود؛
بومی كردن شبكهها و فناوریها، باعث جلوگیری از فراز مغزها میشود؛
بومیكردن شبكهها امكان مانور و عملیات مناسب میدهد را به كشورهای جنوب میدهد و باعث میشود بتوانند با اتكا به دانش خود و اعتمادبهنفس، ضریب كارایی خود را بالا ببرند و ضریب خطا را پایین بیاورند؛
بومی كردن فناوری باعث بالا رفتن بنیهٔ پژوهشی محققان میشود؛
بومی كردن باعث میشود روابط متقابل به جای روابط یك طرفه در بین كشورهای شمال و جنوب حاكم شود؛
بومی كردن یك فرایند توسعهای است .
۸. مسایل مربوط به درونی كردن شبكهها
یكی از نكات بسیار مهم در موضوع انتقال فناوریها و علوم ، درونی كردن این مقولهها در كشورهای جنوب است. عوامل بسیار زیادی در این امر دخالت دارند. عامل دولت، مسایل فرهنگی و اجتماعی، سنتهای اجتماعی، عدم توجه برنامهریزان توسعه، و... ممكن است در این امر دخیل باشند. این یك مسئله حیاتی برای اینگونه كشورها است كه چرایی وجود و برپایی شبكهها و بهرهمندی از مزایای فناوریهای نوین را درونی نمایند. درست به همین علت است كه با تغییر دولتمردان، برنامههای توسع هٔ عمومی این كشورها دچار تغییر و دگرگونی میشود و این دگرگونی تأثیر مستقیم و زیادی بر میزان و چگونگی بهرهمندی از شبكهها و فناوریهای نوین اطلاعاتی دارد. درحالی كه اگر این توجیه، درونی شده باشد كه چرا و تا چه میزان و از چه نوع فناوریهای اطلاعاتی و شبكهای در كشور در طی برنامههای توسعه، با توجه به چه دلایل و مستنداتی استفاده شود، دیگر این مقوله دستخوش تغییرات نخواهد شد، یا لااقل تغییرات آن تا این حد زیاد نخواهد شد و ارتباط آن مستقیم و خطی نخواهد بود. توجیه جامعه و دولتمردان بر عهدهٔ برنامهریزان متخصص توسعه است. لازم به ذكر است كه برنامهریزان توسعهٔ عمومی كشور باید با مشورت كافی و بهرهمندی از نظرات متخصصان متفاوت در حوزههای گوناگون از جمله متخصصان اطلاعرسانی، برنامههای توسعهای خویش را طراحی نمایند.در غیر این صورت با كوچكترین تغییرات در یكی از شاخصها بنا بر مقتضیات دفعی و آنی، سیاستها و برنامهها دچار تغییرات زیادی خواهند شد و این البته به مفهوم مدیریت اقتضایی نیست كه در آن با كنترل شاخصها، برنامهریزی عملیاتی مناسب صورت میپذیرد.
درونی كردن فناوریهای اطلاعاتی و شبكهها:
- منجر به ثبات در برنامهریزی كشور میشود؛
- توجیه كافی را برای استفاده از فناوریهای اطلاعاتی خاص و شبكهها دارد؛
- تغییرات شدید را در شاخصهای مختلف تا حدود زیادی كنترل مینماید؛
- روایی و پایایی فناوریهای اطلاعاتی را تضمین مینماید؛
- باعث انطباق شبكهها و فناوریها با مسایل خاص كشورهای جنوب میشود؛
- امكان بررسی نیازها و انطباق با فناوریهای نوین اطلاعاتی را فراهم میآورد؛
- زیرساختهای توسعهای كشور را گسترش میدهد و بنیان آنها را تقویت میكند؛
- برنامهریزیهای پژوهشی را امكانپذیر میسازد و نظام پژوهشی كشور را شكل میده د.
۹. عدم ارتباط دانشگاه با صنعت و فنآوری در جامعه
نظامهای آموزشی در كشورهای جنوب ارتباط مناسب و تعریف شدهای با جامعه و نیازهای آن ندارند و نمیتوانند پشتیبانی مناسبی از صنعت و فناوری بنمایند. این نظامها به ارائهٔ آموزشهای نظری در حوزههای مختلف به دانشجویان میپردازند و فارغالتحصیلان این مراكز پساز فراگیری آموزشهای نظری بدون كسب تجربه و آموختن این كه چگونه از این آموزشها در محیط جامعه بهره ببرند، از این مراكز بیرون میآیند. این دانشآموختگان كسانی هستند كه از دانش موجود در جهان مطلعاند و میدانند كه چه چیزهایی هست، اما نمیدانند كه چه میخواهند و از این دانش در بستر بومی چگونه بهرهبرداری نمایند. از سوی دیگر، فارغالتحصیلان این نظامهای آموزشی همیشه خود را محتاج اطلاعات تازه میبینند و در جستوجوی آن در تكاپو هستند، اما بستر شبكهای مناسب در سطح جامعه وجود ندارد و جوابگوی نیازهای اطلاعاتی آنها نیست و در صورتی كه چنین شبكههایی بهصورت ناقص وجود داشته باشند، به علت بومی نشدن و درونی نشدن (مسایل بندهای ۷ و ۸) نمیتوانند پاسخگوی نیازهای دانشآموختگان این نظام باشند. مسئله عمده، انطباق شرایط عینی پژوهش، صنعت و فناوری، نظامهای اطلاعرسانی ملی با شرایط عمومی توسعه است (۷) .
۱۰. آموزش
از سوی دیگر، نظامهای آموزشی نه تنها در برنامههای قدیم خود بلكه در برنامههای جدید و امروزی خود، شیوههای بهرهگیری از منابع اطلاعاتی و استفاده از فناوریهای اطلاعاتی را برای جامعهٔ خود نگنجانده اند. این افراد از نظر سواد اطلاعاتی در سطح پایینی هستند و از مفهوم سواد فقط در حد خواندن و نوشتن و حساب كردن بهرهمیبرند، یا حداكثر از اطلاعات نظری و كلی درباره موضوع تحصیل خود آگاه میباشند. مواد اطلاعاتی یا میزان توانمندی جامعه برای بهرهگیری از منابع اطلاعاتی بهمنظور پاسخگویی به نیازها در این جوامع در سطح بسیار پایینی قرار دارد.
۱۱. مسایل مربوط به نظامهای اطلاعرسانی
اكثر این كشورها برنامهریزی خاصی برای طراحی و بسترسازی مناسب برای نظامهای اطلاعرسانی خود نكردهاند. در اكثر كشورهای جنوب، نظام ملی اطلاعرسانی طراحی و تعریف نشده است. حتی در كشورهایی كه توانستهاند در این مسیر گامهایی بردارند، به علت تازه بودن مفهوم، در حد كلیات باقی مانده و زیرساختهای لازم را هنوز به وجود نیاوردهاند، نبود نظامهای ملی اطلاعرسانی مهمترین مانع در برنامهریزیهای اطلاعاتی و ایجاد امكان شبكهسازی در اینگونه كشورها است.
نتیجهگیری
مطالعهٔ شاخصهای موجود در یك جامعهٔ اطلاعاتی و مقایسهٔ آن با سایر جوامع یا مراحل پیشین توسعهای تا رسیدن به مرحلهٔ جامعهٔ اطلاعاتی، نشانگر بسیاری از مسایل و مشكلات موجود در جوامع كمتر توسعهیافته یا محیط اطلاعاتی عرب میباشد. این شاخصها نمایانگر بخشی از گرهها و مسایل این كشورها هستند. معمولاً این كشورها از نظر تولید در سطح پایینی قرار دارند و تكیه بر تولید محصولات كشاورزی برای امرار معاش دارند. وضعیت نامناسبی از نظر بهداشت و توزیع نیروی انسانی در بخشهای مختلف دیده میشود. از نظر خدمات، این جوامع بسیار ضعیفاند و به جای برنامهریزی، توصیههای ریش سفیدان و متنفذان كاربرد دارد .
بحث دربارهٔ زیرساختهای اطلاعاتی و تفكر برنامهریزی برای سیستمهای اطلاعات علوم و فناوری در محیط اطلاعاتی عرب تقریباً از سال ۱۹۷۶ (۸) آغاز شده، اما مشهود است كه هنوز پیشرفت آنچنانی در این حوزهها در محیط اطلاعاتی عرب به چشم نمیخورد. این كشورها از نظر آموزش نیرویانسانی و نیرویانسانی آموزشدیده در تنگناها و مضایق بیشماری قرار دارند (۹). در ارتباط با خودكارسازی فهرستهای كتابخانهای نیز در ابتدای راه قرار دارند (۱۰). از نظر فرهنگی، بحث در ارتباط با برقراری نظام دموكراتیك اطلاعاتی یا گردش آزاد اطلاعات در جهان عرب هنوز وجود دارد و بحثی كاملا نوپا است و به طور كامل حل نشده (۱۱). به نظر میرسد شرایط موجود جهانی از نظرگاههای اقتصادی یا جهانی شدن اقتصاد، سیاسی و فرهنگی،... اندك اندك در حال شناخته شدن باشد؛ اما مشكلات زیادی هنوز در راه انطباق سیاستهای كلان اطلاعرسانی با شرایط موجود جهانی وجود دارد (۱۲). از نظر ایجاد ساختار مناسب سیاستهای اطلاعرسانی در سطح ملی، جز مالزی كه توانسته نسبتا موفقیتآمیز عمل نماید، سایر كشورها هنوز در ابتدای راه قرار دارند (۱۳). از نظر قانونگذاری اكثر این كشورها و سایر كشورهای در حال توسعه دچار تشتت در تقنین هستند (۱۴) و استفادهٔ مناسبی از تخصص متخصصان در حوزههای مختلف به عمل نمیآید (۱۵). بعضی از كشورها از جمله بحرین(۱۶)، سوریه، تونس (۱۷)، كویت (۱۸) و بعضی از كشورهای خاورمیانه(۱۹) و عربی (۲۰)تعاریف مناسبی برای سیستمهای اطلاعاتی خود نمودهاند. روند حركت به سمت رایانه شتاب نسبتا خوبی به خود گرفته است(۲۱)، اما هنوز موانع بسیار زیادی در جریان انتقال فناوری به كشورهای جنوب وجود دارد(۲۲)، پردازش دادهها(۲۳) و طراحی سیستمهای اطلاعلاتی(۲۴) نیز در این كشورها دچار مسایل و مشكلات بسیاری است. از نظرگاه توسعهای نیز مدیریت مناسبی بر روی برنامههای توسعه، چه از لحاظ برنامهریزی و چه از نظر اجرا صورت نمیپذیرد(۲۵). اما گفتنی است كه با همهٔ این احوال قدمهایی برای اشتراك منابع در كشورهای عربی بخصوص در حوزهٔ خلیج فارس و عربستان برداشته شده است(۲۶). تفكر اشتراك منابع و امانت بین كتابخانهای كه بنیانگذار تفكر شبكهای است نیز در عربستان (۲۷) و كشورهای حوزهٔ خلیج فارس در حال شكلگیری است(۲۸). اما نكتهٔ قابل ذكر، فقدان استانداردهای كتابشناختی در این كشورها است(۲۹)، امری كه میتواند كل مقولهٔ شبكه را زیر سوال ببرد و كارآیی آن را به حداقل برساند.نكتهٔ مهم دیگر این است كه برای شاخصهای اساسیاطلاعاتی در این جوامع، برنامهریزی درستی نشده و این جوامع از الگوهای بسیار ضعیف و ناكارآمد بهره میبرند. (جدول۲). همین امر باعث شده كه در جریان حركت به سمت توسعه این
جوامع دچار مشكلات بسیاری و با مخاطرات بیشماری روبه رو باشند. با نگاه به این شاخصها میتوان در جریان برنامهریزی تجدید نظر كرد.
منابع
۱. Hamade, S. N.(۱۹۹۵) "Computer services in libraries and information centers of Saudi Arabia". Libri .
Vol. ۴۵, Issue ۱, pp. ۳۱-۳۵.
۲.پچی، آئورلیو (و دیگران)؛ "گزارش تازه باشگاه رم: جهان در آستانه قرن بیست و یكم" . ترجمهٔ علی اسدی ـ تهران: انتشارات و
آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۰، ص. ۲۹.
۳. همان ... ص. ۱۵۴.
۴. دوپویی، گزاویه؛ "فرهنگ و توسعه" ترجمهٔ فاطمه فراهانی، عبدالحمید زرینقلمـ. تهران: مركز انتشارات كمیسیون ملی یونسكو در ایران
۱۳۷۴، ص. ۱۲.
۵. همان... ص. ۵.
۶. همان... ص. ۲۲.
۷. Namlah, A.; Ibn, I.(۱۹۸۴) "Infrastructure of information needs and resource in the country of Saudi
Arabia: an assessment" Challenges to an information society. proceedings of the ۴۷th ASIS Annual
Meeting, ISBN: ۰-۸۶۷۲۹-۱۱۵-X.
۸."Planning for scientific and technological informtion systems in the Arab countries" UNESCO BULETIN
FOR LIBRARIES. ۱۹۷۶, ۳۰(۶), PP. ۳۵۹-۳۶۰.
۹. Vuorinen, Seppo.(۱۹۷۷) "Arab Republic of Eygept. introduction of machine-readable cataloging".
FMR/BEP/PGI/۷۷/۱۴۴, UNESCO, Paris, ۷P.
۱۰. Ditto... .
۱۱. Buchanan, E. A.(۱۹۹۷) "culural hertage, social values, and information in the Arab world". Journal of
education for library and information science. Vol. ۳۸, Issue ۳, PP. ۲۱۵-۲۲۰.
۱۲. Abdul-Gader, A. H.(۱۹۹۷) "information systems strategies for multinational companies in (Arab)
[Persian] Golf countries". Internation journal of information management. Vol. ۱۷, Issue ۱, PP. ۳-۱۲.
۱۳.Chaudhry, A. S. (۱۹۹۳) " Information policies in Saudi Arabia and Malaysia". Information development.
Vol. ۹, Issue ۴, PP. ۲۲۸-۲۳۴.
۱۴. Ditto ... .
۱۵. Ditto ... .
۱۶. Young, H. C. & Ali, S. N. (۱۹۹۲). " The [Persian] Gulf War and effect on information and library
services in the (Arabian) [Persian] Gulf with particular refrence to the State of bahrain". Journal of
information science . Vol. ۱۸, Issue ۶, PP. ۴۳۵-۴۶۲.
۱۷. Abadilla, M. T. P. (۱۹۸۶). "Integrated information system for the Arab center for the studies of arid
zones and dry lands". (Monograph). ۱۲۸ P.
۱۸. Noor, A. E. (۱۹۸۴). "Towards a model curriculum in computer-based information systems for
developing countries. the case of Arab environments". Computers and education. Vol. ۸, Issue ۲, PP. ۲۳۹-۲۶۲.
۱۹. See ۱۶.
۲۰. Rehman, S. (۱۹۸۹). "National infrastracture of library and information services in Arab countries".
International library review. Vol. ۲۱, Issue ۴, PP. ۴۴۵-۴۶۲.
۲۱. Bakry S. H. (۱۹۸۹). " A porposed computer-based methodology for planning an Arab information
network". Telematics. Vol. ۶, Issue ۲, PP. ۸۷-۹۸.
۲۲. Salem, S. (۱۹۸۰). "The role of information in Science and technology transfer in Arab countries".
Journal of information Science. Vol. ۲, Issue ۵, PP. ۲۵۵-۲۶۱.
۲۳. Namlah, A.; Ibn, I.(۱۹۸۵) "Infrastructure of information needs and resource in the country of Saudi Arabia:
an assessment" Disserta?
۲۴. Kasem, Hishmat M. A.(۱۹۷۶). "Administrative information services in the Arab Republic of
Eygept". UNESCO Bulletain for libraries. ۳۰(۴), ۲۱۰-۲۱۷.
۲۵. Ditto .
۲۶. Khurshid, Z. (۱۹۹۴). "DOBIS/LIBIS network of university libraries in Saudi Arbia". Resourse sharing
and information network . Vol. ۹, Issue ۲, PP. ۱۰۱-۱۰.
۲۷. Siddiqui, M. A. (۱۹۹۶). "An interlibrary loan network among academic libraries of Saudi Arabia".
Journal of interlibrary loan , Document delivery, ... . Vol. ۷, Issue ۱, PP. ۱۵-۳۰.
۲۸. Siddiqui, M. A. (۱۹۹۶). "Regional interlibrary loan network of (Arabian)[Persian] Gulf academic
libraries". Resource sharing and information network. Vol. ۱۱, Issue ۱/۲, PP. ۱۴۳-۱۵۸.
۲۹. Ashoor, M. S. (۱۹۸۹). "Bibliographic network in the (Arabian)[Persian] Gulf region --prospects and
problems". Resource sharing and information network. Vol. ۱۴ Issue ۲, PP. ۱۳-۲۶.۰.
موسی جعفربیگلو
عضو هیئت علمی مركز اطلاعرسانی و خدمات علمی جهاد كشاورزی
قبل از هر مطالعهای نگاه به برنامههای توسعهٔ فرهنگی این جامعهها در اولویت قرار دارد. باید دید كه آیا برنامهریزان توسعهٔ عمومی این جوامع، مسایل فرهنگی را به عنوان شاخصهای مهم توسعه مدنظر قرار دادهاند یا خیر؟ نگاه برنامهریزان توسع هٔ فرهنگی به مقولهٔ فرهنگ چگونه بوده است: نگاه سنتی یا نگاه نو و پویا؟
در قدم اول برای شناخت این جامعه، بهتر است ببینیم در كجا ایستادهاند. در ادامه، مهمترین مسایل و مشكلات محیط اطلاعاتی جامعهٔ عرب را در چند شاخص مهم بررسی میكنیم تا بتوانیم وضعیت موجود را به نحو مطلوبتری به نمایش بگذاریم.
۱. مسایل مربوط به فناوری
فناوری اطلاعاتی و شبكهها در این محیط اطلاعاتی یك فناوری وارداتی است. به عبارت سادهتر این فناوری یك فناوری غیر بومی است كه با توجه به شرایط اجتماعی، فرهنگی، انسانی، علمی و... محیط اطلاعاتی جامعهٔ عرب طراحی و پیادهسازی نشده است. اكثر كشورها واردكنندهٔ این فناوری بوده و هستند. با توجه به غیر بومی بودن این فناوری، میزان دسترسپذیری و كاربرد این فناوریها بستگی تام به میزان سرمایهگذاریهای این كشورها برای خرید و وارد كردن این فناوریها دارد و این بدان معنا است كه كشورهای دارای توان خرید بالا، به صورت بالقوه توان وارد كردن فناوریهای نوین و پیشرفته را در مقیاس وسیع و گسترده دارا هستند و كشورهایی كه دارای توان پایین اقتصادی میباشند از چنین سرمایهگذاریهایی با مقیاس گسترده محروم خواهند بود. از سویی دیگر مسایل زبانی نیز تأثیرات بسزایی بر روند استفاده از فنآورها خواهند داشت. متون حاكی از كاربرد فناوریهای اطلاعاتی در دههٔ اخیر، بویژه در كشورهایی با توان خرید بالا ـ از جمله عربستان ـ است، اما مشكلات زبانی از عمدهترین مسایل موجود بر سر راه این كشور از جمله در شبك هٔ "گلف نت" (۳) (۱) است.
رئوس مهمترین مسایل مربوط به فنآوری شامل موارد زیر است:
فناوریهای وارداتی با هزینههای بسیار گزافی وارد این جوامع میشوند؛اكثر این فناوریها از فناوری روز جهان عقبتر هستند و فناوریهای از رده خارج شدهٔ كشورهای صاحب فناوری میباشند؛
همراه با ورود فناوریهای اطلاعاتی، فرهنگ آن فناوریها نیز وارد میشوند؛ورود فناوریهای نوین تاثیر نامطلوبی برساخت واژگان و زبان كشور میزبان دارد؛فناوریهای وارداتی نیازمند نیروی انسانی ماهر بهمنظور بهرهبرداری از این فناوریها هستند و بهطور معمول این نیرویانسانی ماهر و آموزش دیده بسیار كم است؛هیچكدام از این كشورها توان علمی و آموزشی لازم برای آموزش نیروی انسانی را ندارند؛روند شتابناك استعمار اطلاعاتی، به واسطهٔ نیاز به نیرویانسانی و گسیل آنها برای فراگیری علوم و فنون جدید به كشورهای صاحب فناوری تشدید میشود؛به علت بومی نبودن، فناوریها تاثیر مناسبی بر زیرساختهای اطلاعاتی گذشته ندارند؛میزان بهرهمندی از این فناوریها منوط به توان اقتصادی است؛ هرگاه بنابه دلایل متعدد، وضعیت اقتصادی این كشورها دستخوش ركود و تغییرات منفی شود، تأثیر مستقیمی برروی میزان بهرهگیری از این فناوریها خواهد گذاشت. ضمن آن كه باید توجه داشته باشیم كه اكثر این كشورها در زمرهٔ كشورهای تك محصولی ــ و اكثراً وابسته به اقتصاد نفتی ــ میباشند . تغییرات بازارهای تك محصولی همیشه تاثیرات منفی زیادی بر برنامههای توسعهای این كشورها گذاشته است.تعمیر، نگهداری و راهاندازی سیستمهای اطلاعاتی پیشرفته نیز از جمله مسایلی است كه دور باطل استعمار اطلاعاتی را تشدید میكنند.این روند ـ یعنی فناوری در مقابل منابع طبیعی ـ تا زمانی ادامه خواهد یافت كه ذخایر منابع طبیعی قابل اطمینان باشند.
تغییرات مداوم در حوزهٔ سختافزار معمولاً به حدی زیاد است كه گاه حتی كشورهای با توان اقتصادی بالا از گردونهٔ رقابت در واردات فناوریهای اطلاعاتی عقب میمانند. این تغییرات هزینههای زیادی را برای این كشورها میتراشد.این جوامع در مقابل مخاطرات احتمالی فناوریهای وارداتی ایمن (واكسینه) نمیشوند.
۲. مسایل مربوط به نیرویانسانی متخصص و آموزشدیده
دومین عامل مهم، نیرویانسانی متخصص و آموزش دیده است. این معضل از دوسو بر جریان توسعه و اطلاعات تأثیر میگذارد. از یك سو این جوامع نیازمند كسانی هستند كه این فناوریها را راهاندازی كنند و بهكار گیرند و از سوی دیگر، برای آموزش آنها نظامهای آموزشی این كشورها آمادگی كافی ندارند و مجبور به اعزام نیرویانسانی برای كسب مهارتهای لازم به همان كشورهای صاحب فناوری هستند. ضمن این كه انتقال فناوریهای اطلاعاتی، معمولاً بدون توجه به زیرساختهای اساسیِ نیرویانسانی متخصص و كارآمد، نظام آموزشی متناسب، ارتباط دانشگاه و صنعت، فاجعهای دو سویه است. از یك سو با ورود هر فناوری نیازمند وارد كردن فرهنگ و نیرویانسانی متخصص از كشور میهمان به كشور میزبان هستند و از سوی دیگر با ورود فناوریهای این چنینی، به مهارتزدایی از نیرویانسانی بومی پرداخته میشود و نیرویانسانی متخصص بومی، استحاله میگردد. در مادهٔ ۴۷ «راهبرد بینالمللی توسع هٔ سازمان ملل برای دههٔ سوم» آمده است كه «نبود نیرویانسانی ماهر، در بیشتر موارد استفاده از امكانات موثر و بالقوه در كشورهای درحال توسعه را ناممكن میسازد. در این زمینه، تربیت نیرویانسانی ماهر مورد نیاز، به تامین استقلال ملّی و تحقق اهداف توسعهای كشورهای درحالتوسعه كمك خواهد كرد»(۲). در مورد نیرویانسانی مسایل زیر قابل توجه است:
با ورود هر فناوری نیازمند نیرویانسانی متخصص و ماهر هستیم؛
برای تربیت نیرویانسانی متخصص مجبور بهاعزام نیروی جوان برای كسب مهارتها و فنون لازم به كشورهای صاحب فناوری هستیم؛
نیروی انسانی جوان و مستعد كه برای كسب مهارتها و فنون به كشورهای صاحب فناوری اعزام میشود معمولا جذب بازارِ كار در همان كشورها میشود؛جریان ورود فناوریهای جدید منجر به تخصصزدایی از متخصصان بومی میشود؛نیروهای آموزشدیده در كشورهای صاحب فناوری، حاملان فرهنگ جامعهٔ میهمان میشوند؛نظامهای آموزشی این كشورها ظرفیت و توان پذیرش فناوریهای نوین را ندارند؛نظامهای آموزشی این كشورها توان طرحریزی برنامههای درسی مناسب برای فناوریهای وارداتی را ندارند؛نظام آموزشی در اغلب این كشورها نمیتواند خود را با صنعت و فناوری به نحو مطلوب و صحیحی پیوند بزند. به عبارت دیگر تلفیق عمل و نظر در این نظامها كم است و تأكید بیشتر بربهرهمندی از دانش روز در سطح نظری است.
۳. زیرساختهای ارتباطی
باتوجه به این نكتهٔ مهم كه اكثر فناوریهای مهم در كشور صاحب فناوری ساخته و طراحی شدهاند، به این نتیجهٔ ساده خواهیم رسید كه بهكارگیری زیرساختهای ارتباطی مناسب نیز مستلزم بهرهگیری از فناوری كشورهای پیشرفته است. اكثر سیستمهای ارتباطی، براساس نیازها و زیرساختهای خاص آن كشورها تولید و طراحی شده است. بدین جهت كاربرد آنها معمولاً با پیچیدگیها و مسایل خاص خود همراه است.كشورهای جنوب اكثراً، دارای زیرساختهای مناسب ارتباطی نیستند و از این بابت دچار مسایل و مشكلات زیادی میباشند. بهطور معمول فناوری ارتباطی بهكار گرفته شده در این كشورها دیگر كاربردی در كشورهای مبدأ ندارد و از فناوریهای "تاریخ مصرف گذشته" (۴) میباشند. این سیستمهای ارتباطی كارآیی پایینی دارند و به نیازهای جدید بهخوبی پاسخ نمیدهند. معمولاً وجود اختلال (پارازیت) در این سیستمها امری عادی است. از طرفی دیگر، گستردگی این سیستمهای نیم بند در سطح كشورها نیز آنچنان نیست كه این جوامع بتوانند به تمام نقاط موردنیاز ، خدمات مناسب ارائهٔ نمایند.
نكات زیر در ارتباط با زیرساختهای ارتباطی قابل توجه میباشند.
كشورهای جنوب واردكنندگان سیستمهای ارتباطی هستند و زیرساختهای ارتباطی آنها از فناوریهای وارداتی بهره میجویند.؛
زیرساختهای ارتباطی این كشورها وابسته به فناوری كشورهای شمال هستند؛معمولاً سیستمهای ارتباطی موجود از نظر تاریخ مصرف روزآمد نیستند؛بهرهبرداری از این سیستمها، استعمار اطلاعاتی را تشدید میكند؛نگهداری، تعمیر و تجهیز این سیستمها زیر نظر متخصصان كشورهای صاحب فناوری انجام میشود؛
این سیستمها هزینهبری بالایی دارند؛
كیفیت خدمات سیستمهای ارتباطی در كشورهای جنوب قابل مقایسه با كیفیت خدمات سیستمهای ارتباطی كشورهای صاحب فناوری نیست؛بهطور معمول بعداز زمان مشخصی كشورهای صاحب فناوری از ارائهٔ خدمات پشتیبانی به سیستمهای قدیمی خوداری میكنند.بهطور كلی میتوان گفت كه ما دو نوع فرهنگ داریم: یكی فرهنگ سنتگرا و دیگری فرهنگ نوگرا و خلاق. فرهنگ سنتگرا دائماً همان ارزشهای گذشته را پیش میكشد، با هرنوع تحولی مخالفت میورزد، از بروز هر نوع خلاقیتی جلوگیری میكند، و اصولاً برای تخیلات خلاق هیچ ارزشی قایل نیست. در رابطه با ارتباطات، فرهنگ نوگرا رسانههای همگانی را بهترین وسیله میداند كه كمك میكند تا توانایی انسان را برای آفرینشهای تازه و جستجوی راههای نو گسترش دهد.(۳) امروزه این یك واقعیت پذیرفته شده است كه در هنگام سخن گفتن از توسعهٔ فرهنگی، دست از سر دیدگاههای سنتی كه صرفاً بر آموزش و پرورش وادبیات و هنر تاكید دارند برداریم و مسایل نوینی چون ارتباطات، اطلاعات، محیط زیست و ... را مدنظر قرار بدهیم.
البته این نكته نیز قابل ذكر است كه فرهنگ حتی در پیشرفتهترین كشورها نیز در دام ضرورتهای بودجهای گرفتار است (۴). این یك مسئلهٔ عمومی و حاد است، اما باید این نكته را مدنظر داشت كه توجه به مشكلات ناشی از توسع هٔ اقتصادی و اجتماعی از دیدگاه فرهنگی ضمن تضمین دستاوردهای انسانی، امكان موفقیتهای فنی را افزایش میدهد(۵).مسایل زیر مهمترین موضوعاتی هستند كه از بعُد فرهنگی باید مورد توجه قرار گیرند.در كشورهای جنوب اولویتهای بودجه میزان نیاز به توسعه را تعیین میكنند؛دربرنامههای عمومی توسعه، تقدم توسعهٔ فرهنگی بر توسع هٔ اقتصادی به چشم نمیخورد؛باید توجه كرد كه هیچ الگوی توسعهٔ فرهنگی را نمیتوان واردكرد، اما توجه به فرایند توسعهٔ فرهنگی و روند آن در سایر كشورها شاید راهگشا باشد؛
توسعهٔ فرهنگی توسعهای زمانبر است و معمولاً اینگونه كشورها توان، عزم و حوصلهٔ ملی برای رسیدن به زیرساختهای توسعهٔ فرهنگی را ندارند؛هیچگونه تلاش و پیگیری در زمینهٔ مستندكردن اولویتهای توسعهٔ فرهنگی در این كشورها بهعمل نیامده است؛بهعلت عدم برنامهریزی طولانی مدت برروی مسئلهٔ توسعه فرهنگی، حوزهٔ فرهنگ در این كشورها در مقابل فرهنگهای میهمان درجهٔ آسیبپذیری بالایی دارد؛
اكثر این كشورها به علت تنوع اقوام و ملیتها دچار مسئلهٔ تنوع فرهنگها میباشند. با توجه به وجود اقوام و قومیتهای گوناگون در این كشورها، تنوع فرهنگی بسیار زیاد میباشد و مستلزم برنامهریزی دقیق و آگاهانه است .
۵. عوامل درونمحیطی
یكی از مهمترین عوامل در نابرابری های شمال ــ جنوب ، عوامل درونمحیطی است. عوامل درونمحیطی كلیهٔ عواملی هستند كه بهنحوی متاثر از شرایط و تصمیمگیریهای خاص درون یك محیط اطلاعاتی هستند.
۱-۵.دولت
یكی از مهمترین عوامل درونمحیطی، دولت است. این كه دولتمردان برای برنامهریزیهای اطلاعاتی، نظام اطلاعاتی، و شبكهها برنامهریزی نمایند منوط به توجیه دائمی آنها است. اینگونه كشورها ثبات خطمشی در سیستم دولتی خود ندارند و با جابهجایی مهرهها، اصول كلی و سیاستهای كلان آن كشورها نیز دستخوش تغییرات اساسی و بنیادی میشوند. هر نظام اطلاعاتی و برنامهٔ زیرساختهای شبكهای برای اجرای وظایف خود، سازماندهی و مدیریت نظام خود و برنامهریزیهای راهبردی میباید از حمایتها و پشتیبانیهای قانونی و حقوقی دولت برخوردار باشد. در هر نظامی مسئولیت كنترل، هدایت، تخصیص بودجه، ارتباط سازمانی با سایر مراكز از جنبههای اداری، حقوقی، علمی، برنامهریزی، بودجه و سایر موارد بای د توسط دولت مشخص گردد و اداره شود، زیرا تنها دولت است كه میتواند زیربنای اطلاعاتی جامعه را سامان بخشد و نظام شبكهای فراگیر را طراحی و عملیاتی نماید.
۲ـ۵. برنامههای عمومی توسعهیكی از معضلات كشورهای جنوب، نداشتن الگوهای توسع هٔ مناسب است. به همین علت اكثر برنامههای توسعهای در این كشورها الگوبرداری شده از برنامههای سایر كشورها، بخصوص كشورهای شمال است. بدیهی است هیچ الگوی توسعهای وارداتی را نمیتوان به كاربرد مگر آنكه با ویژگیهای محلی، منطقهای و ملی هماهنگی داشته باشد(۶). یكی دیگر از معضلات برنامههای توسعهای در این كشورها عدم اولویتبندی شاخصهای توسعه است. بهبیان دیگر، تقدم توسعهٔ اقتصادی بر توسعهٔ فرهنگی در تمام این برنامهها مشاهده میشود و این تقدم به معنای عدم پیریزی زیرساخت اساسی برای هر شاخص توسعهای است.
۳ـ۵. بودجه
برنامهریزان بودجهٔ كشورها، اولویتبندیهای برنامهٔ توسعه را ملاك بودجهبندی قرار میدهند و به علت عدم تقدم شاخص فرهنگی، حجم عظیمی از بودجهها به سمت برنامههای اقتصادی سرازیر میگردد و شاخص فرهنگی گرفتار مضایق بودجهای میشود. ضمنآن كه در بودجهبندیها آخرین اولویت را به شاخصهای زیربنایی و بنیادی از جمله اطلاعرسانی و شبكهسازی میدهند. اولویتهای اساسی بودجهبر واردات كالاهای مصرفی و اشباع نیازهای مصرفی شهروندان تأكید دارد. به همین علت از نظر بودجه كه شرط شروع برنامههای توسعهای در هر مقوله ازجمله شبكهها است، نظامهای اطلاعاتی این كشورها دچار بحران هستند.
۶. عوامل برونمحیطی
این دسته عوامل نیز به سهم خود نقش عمدهای در هرچه دورتر شدن كشورهای جنوب و محیط اطلاعاتی عرب از دسترسی به فناوریها و استقرار سیستمهای اطلاعاتی مناسب در كشورهای خودشان دارند. عوامل متعدد خارجی در این حوزه اثرگذار میباشند كه از جملهٔ آنها میتوان به موارد زیر اشاره كرد:
۱ـ۶. عدم استعمال فناوری كشورهای شمال فناوریهای مدرن را به این كشورها انتقال نمیدهند؛ بخصوص دانشِفنی و پیچیدهٔ این فناوریها هیچگاه به كشورهای جنوب انتقال داده نمیشود. در نتیجه، كشورهای جنوب و جامعه اطلاعاتی عرب همیشه نیازمند این دانش فنی یا حلقهٔ گمشده خواهند ماند. عدم انتقال دانش فنی به معنای استمرار استعمار اطلاعاتی و تكمیل چرخهٔ وابستگی است.
۲ـ۶. تحریمهای اطلاعاتی و فنآوری هرازگاهی بنابه دلایل متفاوت، كشورهای شمال كشورهای درحال توسعه را محكوم به پذیرش شرایط خاص سیاسی، اجتماعی و... میكنند و هرگاه در این فرایند به هر علتی خللی وارد شود كشورهای در حال توسعه دچار تحریمهای گوناگون از جمله تحریم اطلاعاتی و فناوری خواهند شد. نتیجهٔ نهایی این تحریمها پذیرش شرایط تحمیل است و در نهایت نیز چرخ هٔ وابستگی و استعمار اطلاعاتی تكمیل و تكمیلتر میشود.
۳ـ۶. هزینهها با توجه به این كه اكثر كشورهای درحال توسعه (جنوب) دچار مشكلات و مسایل اقتصادی میباشند، پرداخت هزینههای بالای اطلاعات و فناوریهای مربوط، برای آنها معضل بسیار بزرگی است. بههمینعلت بسیاری از این كشورها توان پرداخت چنین هزینههایی را ندارند. بعضی ازاین كشورها نیز با ركود و شكوفایی درآمدهایشان، نوسان شدیدی در هزینههای تخصیصی درارتباطبا اطلاعات و فناوریهای آن دارند.
۷. مسایل مربوط به بومی كردن شبكهها و فنآوریهای اطلاعاتی
بومی كردن به یك معنا گسستن حلقههای وابستگی است. در همین معنا، بومی كردن گامی در راه كسب دانشِ فناوریهای نوین از طریق انطباق فناوریها با دانش، تجربه، پیشینه و مهارتهای بومی موجود در آن كشورها است. بومی كردن طریقی است كه كشورهای جنوب و جامعهٔ اطلاعاتی عرب بتوانند باتوجه به نیازها، داشتهها و كم داشتها و شرایط اقتصادی، علمی، اجتماعی، فرهنگی، صنعتی و... كشورهای خود، فناوریهای نوین را اخذ و ضمن حركت متعادل و مستمر در راه كسب دانش موجود، از فناوریهای خریداری شده حداكثر استفاده و بهرهبرداری بهینه را بنمایند و بتوانند در صورت تغییر جهت نیازها و یا تعریف راهبردهای بنیادی جدید، از آنها در راه اهداف جدید بهرهببرند. به بیان دیگر، بتوانند فناوریهای تهیه شده با هزینهٔ بالا را بهصورت چندمنظوره بهكار گیرند. معنای دیگر بومی كردن آن است كه بتوان براساس دانش بومی موجود به سمت فناوریهای نوین حركت كرد و زیرساخت صنعتی كشور را متكی بردانش بومی بهوجود آورد. بسیاری از فناوریهای بومی ساده ، دانش پیچیدهای دارند كه در طی هزاران سال، كاركرد مناسبی را از خود به نمایش گذاشتهاند.
بومی كردن:
باعث گسست در جریان وابستگی میشود؛
از خروج بیدلیل ارز از این كشورها جلوگیری میكند؛
زیرساختهای مناسبی را برای بهرهبرداری از فناوریهای نوین فراهم میكند؛
فناوریهای سادهٔ بومی با دانش پیچیده خود راه حركت به سمت پیشرفت صنعتی و فناوری را هموار میكنند؛
بومی كردن منجر به بهرهوری مناسب نیرویانسانی میشود؛
بومی كردن منجر به تخصصی شدن جریان كارِ نیرویانسانی میشود؛
بومی كردن شبكهها و فناوریها، باعث جلوگیری از فراز مغزها میشود؛
بومیكردن شبكهها امكان مانور و عملیات مناسب میدهد را به كشورهای جنوب میدهد و باعث میشود بتوانند با اتكا به دانش خود و اعتمادبهنفس، ضریب كارایی خود را بالا ببرند و ضریب خطا را پایین بیاورند؛
بومی كردن فناوری باعث بالا رفتن بنیهٔ پژوهشی محققان میشود؛
بومی كردن باعث میشود روابط متقابل به جای روابط یك طرفه در بین كشورهای شمال و جنوب حاكم شود؛
بومی كردن یك فرایند توسعهای است .
۸. مسایل مربوط به درونی كردن شبكهها
یكی از نكات بسیار مهم در موضوع انتقال فناوریها و علوم ، درونی كردن این مقولهها در كشورهای جنوب است. عوامل بسیار زیادی در این امر دخالت دارند. عامل دولت، مسایل فرهنگی و اجتماعی، سنتهای اجتماعی، عدم توجه برنامهریزان توسعه، و... ممكن است در این امر دخیل باشند. این یك مسئله حیاتی برای اینگونه كشورها است كه چرایی وجود و برپایی شبكهها و بهرهمندی از مزایای فناوریهای نوین را درونی نمایند. درست به همین علت است كه با تغییر دولتمردان، برنامههای توسع هٔ عمومی این كشورها دچار تغییر و دگرگونی میشود و این دگرگونی تأثیر مستقیم و زیادی بر میزان و چگونگی بهرهمندی از شبكهها و فناوریهای نوین اطلاعاتی دارد. درحالی كه اگر این توجیه، درونی شده باشد كه چرا و تا چه میزان و از چه نوع فناوریهای اطلاعاتی و شبكهای در كشور در طی برنامههای توسعه، با توجه به چه دلایل و مستنداتی استفاده شود، دیگر این مقوله دستخوش تغییرات نخواهد شد، یا لااقل تغییرات آن تا این حد زیاد نخواهد شد و ارتباط آن مستقیم و خطی نخواهد بود. توجیه جامعه و دولتمردان بر عهدهٔ برنامهریزان متخصص توسعه است. لازم به ذكر است كه برنامهریزان توسعهٔ عمومی كشور باید با مشورت كافی و بهرهمندی از نظرات متخصصان متفاوت در حوزههای گوناگون از جمله متخصصان اطلاعرسانی، برنامههای توسعهای خویش را طراحی نمایند.در غیر این صورت با كوچكترین تغییرات در یكی از شاخصها بنا بر مقتضیات دفعی و آنی، سیاستها و برنامهها دچار تغییرات زیادی خواهند شد و این البته به مفهوم مدیریت اقتضایی نیست كه در آن با كنترل شاخصها، برنامهریزی عملیاتی مناسب صورت میپذیرد.
درونی كردن فناوریهای اطلاعاتی و شبكهها:
- منجر به ثبات در برنامهریزی كشور میشود؛
- توجیه كافی را برای استفاده از فناوریهای اطلاعاتی خاص و شبكهها دارد؛
- تغییرات شدید را در شاخصهای مختلف تا حدود زیادی كنترل مینماید؛
- روایی و پایایی فناوریهای اطلاعاتی را تضمین مینماید؛
- باعث انطباق شبكهها و فناوریها با مسایل خاص كشورهای جنوب میشود؛
- امكان بررسی نیازها و انطباق با فناوریهای نوین اطلاعاتی را فراهم میآورد؛
- زیرساختهای توسعهای كشور را گسترش میدهد و بنیان آنها را تقویت میكند؛
- برنامهریزیهای پژوهشی را امكانپذیر میسازد و نظام پژوهشی كشور را شكل میده د.
۹. عدم ارتباط دانشگاه با صنعت و فنآوری در جامعه
نظامهای آموزشی در كشورهای جنوب ارتباط مناسب و تعریف شدهای با جامعه و نیازهای آن ندارند و نمیتوانند پشتیبانی مناسبی از صنعت و فناوری بنمایند. این نظامها به ارائهٔ آموزشهای نظری در حوزههای مختلف به دانشجویان میپردازند و فارغالتحصیلان این مراكز پساز فراگیری آموزشهای نظری بدون كسب تجربه و آموختن این كه چگونه از این آموزشها در محیط جامعه بهره ببرند، از این مراكز بیرون میآیند. این دانشآموختگان كسانی هستند كه از دانش موجود در جهان مطلعاند و میدانند كه چه چیزهایی هست، اما نمیدانند كه چه میخواهند و از این دانش در بستر بومی چگونه بهرهبرداری نمایند. از سوی دیگر، فارغالتحصیلان این نظامهای آموزشی همیشه خود را محتاج اطلاعات تازه میبینند و در جستوجوی آن در تكاپو هستند، اما بستر شبكهای مناسب در سطح جامعه وجود ندارد و جوابگوی نیازهای اطلاعاتی آنها نیست و در صورتی كه چنین شبكههایی بهصورت ناقص وجود داشته باشند، به علت بومی نشدن و درونی نشدن (مسایل بندهای ۷ و ۸) نمیتوانند پاسخگوی نیازهای دانشآموختگان این نظام باشند. مسئله عمده، انطباق شرایط عینی پژوهش، صنعت و فناوری، نظامهای اطلاعرسانی ملی با شرایط عمومی توسعه است (۷) .
۱۰. آموزش
از سوی دیگر، نظامهای آموزشی نه تنها در برنامههای قدیم خود بلكه در برنامههای جدید و امروزی خود، شیوههای بهرهگیری از منابع اطلاعاتی و استفاده از فناوریهای اطلاعاتی را برای جامعهٔ خود نگنجانده اند. این افراد از نظر سواد اطلاعاتی در سطح پایینی هستند و از مفهوم سواد فقط در حد خواندن و نوشتن و حساب كردن بهرهمیبرند، یا حداكثر از اطلاعات نظری و كلی درباره موضوع تحصیل خود آگاه میباشند. مواد اطلاعاتی یا میزان توانمندی جامعه برای بهرهگیری از منابع اطلاعاتی بهمنظور پاسخگویی به نیازها در این جوامع در سطح بسیار پایینی قرار دارد.
۱۱. مسایل مربوط به نظامهای اطلاعرسانی
اكثر این كشورها برنامهریزی خاصی برای طراحی و بسترسازی مناسب برای نظامهای اطلاعرسانی خود نكردهاند. در اكثر كشورهای جنوب، نظام ملی اطلاعرسانی طراحی و تعریف نشده است. حتی در كشورهایی كه توانستهاند در این مسیر گامهایی بردارند، به علت تازه بودن مفهوم، در حد كلیات باقی مانده و زیرساختهای لازم را هنوز به وجود نیاوردهاند، نبود نظامهای ملی اطلاعرسانی مهمترین مانع در برنامهریزیهای اطلاعاتی و ایجاد امكان شبكهسازی در اینگونه كشورها است.
نتیجهگیری
مطالعهٔ شاخصهای موجود در یك جامعهٔ اطلاعاتی و مقایسهٔ آن با سایر جوامع یا مراحل پیشین توسعهای تا رسیدن به مرحلهٔ جامعهٔ اطلاعاتی، نشانگر بسیاری از مسایل و مشكلات موجود در جوامع كمتر توسعهیافته یا محیط اطلاعاتی عرب میباشد. این شاخصها نمایانگر بخشی از گرهها و مسایل این كشورها هستند. معمولاً این كشورها از نظر تولید در سطح پایینی قرار دارند و تكیه بر تولید محصولات كشاورزی برای امرار معاش دارند. وضعیت نامناسبی از نظر بهداشت و توزیع نیروی انسانی در بخشهای مختلف دیده میشود. از نظر خدمات، این جوامع بسیار ضعیفاند و به جای برنامهریزی، توصیههای ریش سفیدان و متنفذان كاربرد دارد .
بحث دربارهٔ زیرساختهای اطلاعاتی و تفكر برنامهریزی برای سیستمهای اطلاعات علوم و فناوری در محیط اطلاعاتی عرب تقریباً از سال ۱۹۷۶ (۸) آغاز شده، اما مشهود است كه هنوز پیشرفت آنچنانی در این حوزهها در محیط اطلاعاتی عرب به چشم نمیخورد. این كشورها از نظر آموزش نیرویانسانی و نیرویانسانی آموزشدیده در تنگناها و مضایق بیشماری قرار دارند (۹). در ارتباط با خودكارسازی فهرستهای كتابخانهای نیز در ابتدای راه قرار دارند (۱۰). از نظر فرهنگی، بحث در ارتباط با برقراری نظام دموكراتیك اطلاعاتی یا گردش آزاد اطلاعات در جهان عرب هنوز وجود دارد و بحثی كاملا نوپا است و به طور كامل حل نشده (۱۱). به نظر میرسد شرایط موجود جهانی از نظرگاههای اقتصادی یا جهانی شدن اقتصاد، سیاسی و فرهنگی،... اندك اندك در حال شناخته شدن باشد؛ اما مشكلات زیادی هنوز در راه انطباق سیاستهای كلان اطلاعرسانی با شرایط موجود جهانی وجود دارد (۱۲). از نظر ایجاد ساختار مناسب سیاستهای اطلاعرسانی در سطح ملی، جز مالزی كه توانسته نسبتا موفقیتآمیز عمل نماید، سایر كشورها هنوز در ابتدای راه قرار دارند (۱۳). از نظر قانونگذاری اكثر این كشورها و سایر كشورهای در حال توسعه دچار تشتت در تقنین هستند (۱۴) و استفادهٔ مناسبی از تخصص متخصصان در حوزههای مختلف به عمل نمیآید (۱۵). بعضی از كشورها از جمله بحرین(۱۶)، سوریه، تونس (۱۷)، كویت (۱۸) و بعضی از كشورهای خاورمیانه(۱۹) و عربی (۲۰)تعاریف مناسبی برای سیستمهای اطلاعاتی خود نمودهاند. روند حركت به سمت رایانه شتاب نسبتا خوبی به خود گرفته است(۲۱)، اما هنوز موانع بسیار زیادی در جریان انتقال فناوری به كشورهای جنوب وجود دارد(۲۲)، پردازش دادهها(۲۳) و طراحی سیستمهای اطلاعلاتی(۲۴) نیز در این كشورها دچار مسایل و مشكلات بسیاری است. از نظرگاه توسعهای نیز مدیریت مناسبی بر روی برنامههای توسعه، چه از لحاظ برنامهریزی و چه از نظر اجرا صورت نمیپذیرد(۲۵). اما گفتنی است كه با همهٔ این احوال قدمهایی برای اشتراك منابع در كشورهای عربی بخصوص در حوزهٔ خلیج فارس و عربستان برداشته شده است(۲۶). تفكر اشتراك منابع و امانت بین كتابخانهای كه بنیانگذار تفكر شبكهای است نیز در عربستان (۲۷) و كشورهای حوزهٔ خلیج فارس در حال شكلگیری است(۲۸). اما نكتهٔ قابل ذكر، فقدان استانداردهای كتابشناختی در این كشورها است(۲۹)، امری كه میتواند كل مقولهٔ شبكه را زیر سوال ببرد و كارآیی آن را به حداقل برساند.نكتهٔ مهم دیگر این است كه برای شاخصهای اساسیاطلاعاتی در این جوامع، برنامهریزی درستی نشده و این جوامع از الگوهای بسیار ضعیف و ناكارآمد بهره میبرند. (جدول۲). همین امر باعث شده كه در جریان حركت به سمت توسعه این
جوامع دچار مشكلات بسیاری و با مخاطرات بیشماری روبه رو باشند. با نگاه به این شاخصها میتوان در جریان برنامهریزی تجدید نظر كرد.
منابع
۱. Hamade, S. N.(۱۹۹۵) "Computer services in libraries and information centers of Saudi Arabia". Libri .
Vol. ۴۵, Issue ۱, pp. ۳۱-۳۵.
۲.پچی، آئورلیو (و دیگران)؛ "گزارش تازه باشگاه رم: جهان در آستانه قرن بیست و یكم" . ترجمهٔ علی اسدی ـ تهران: انتشارات و
آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۷۰، ص. ۲۹.
۳. همان ... ص. ۱۵۴.
۴. دوپویی، گزاویه؛ "فرهنگ و توسعه" ترجمهٔ فاطمه فراهانی، عبدالحمید زرینقلمـ. تهران: مركز انتشارات كمیسیون ملی یونسكو در ایران
۱۳۷۴، ص. ۱۲.
۵. همان... ص. ۵.
۶. همان... ص. ۲۲.
۷. Namlah, A.; Ibn, I.(۱۹۸۴) "Infrastructure of information needs and resource in the country of Saudi
Arabia: an assessment" Challenges to an information society. proceedings of the ۴۷th ASIS Annual
Meeting, ISBN: ۰-۸۶۷۲۹-۱۱۵-X.
۸."Planning for scientific and technological informtion systems in the Arab countries" UNESCO BULETIN
FOR LIBRARIES. ۱۹۷۶, ۳۰(۶), PP. ۳۵۹-۳۶۰.
۹. Vuorinen, Seppo.(۱۹۷۷) "Arab Republic of Eygept. introduction of machine-readable cataloging".
FMR/BEP/PGI/۷۷/۱۴۴, UNESCO, Paris, ۷P.
۱۰. Ditto... .
۱۱. Buchanan, E. A.(۱۹۹۷) "culural hertage, social values, and information in the Arab world". Journal of
education for library and information science. Vol. ۳۸, Issue ۳, PP. ۲۱۵-۲۲۰.
۱۲. Abdul-Gader, A. H.(۱۹۹۷) "information systems strategies for multinational companies in (Arab)
[Persian] Golf countries". Internation journal of information management. Vol. ۱۷, Issue ۱, PP. ۳-۱۲.
۱۳.Chaudhry, A. S. (۱۹۹۳) " Information policies in Saudi Arabia and Malaysia". Information development.
Vol. ۹, Issue ۴, PP. ۲۲۸-۲۳۴.
۱۴. Ditto ... .
۱۵. Ditto ... .
۱۶. Young, H. C. & Ali, S. N. (۱۹۹۲). " The [Persian] Gulf War and effect on information and library
services in the (Arabian) [Persian] Gulf with particular refrence to the State of bahrain". Journal of
information science . Vol. ۱۸, Issue ۶, PP. ۴۳۵-۴۶۲.
۱۷. Abadilla, M. T. P. (۱۹۸۶). "Integrated information system for the Arab center for the studies of arid
zones and dry lands". (Monograph). ۱۲۸ P.
۱۸. Noor, A. E. (۱۹۸۴). "Towards a model curriculum in computer-based information systems for
developing countries. the case of Arab environments". Computers and education. Vol. ۸, Issue ۲, PP. ۲۳۹-۲۶۲.
۱۹. See ۱۶.
۲۰. Rehman, S. (۱۹۸۹). "National infrastracture of library and information services in Arab countries".
International library review. Vol. ۲۱, Issue ۴, PP. ۴۴۵-۴۶۲.
۲۱. Bakry S. H. (۱۹۸۹). " A porposed computer-based methodology for planning an Arab information
network". Telematics. Vol. ۶, Issue ۲, PP. ۸۷-۹۸.
۲۲. Salem, S. (۱۹۸۰). "The role of information in Science and technology transfer in Arab countries".
Journal of information Science. Vol. ۲, Issue ۵, PP. ۲۵۵-۲۶۱.
۲۳. Namlah, A.; Ibn, I.(۱۹۸۵) "Infrastructure of information needs and resource in the country of Saudi Arabia:
an assessment" Disserta?
۲۴. Kasem, Hishmat M. A.(۱۹۷۶). "Administrative information services in the Arab Republic of
Eygept". UNESCO Bulletain for libraries. ۳۰(۴), ۲۱۰-۲۱۷.
۲۵. Ditto .
۲۶. Khurshid, Z. (۱۹۹۴). "DOBIS/LIBIS network of university libraries in Saudi Arbia". Resourse sharing
and information network . Vol. ۹, Issue ۲, PP. ۱۰۱-۱۰.
۲۷. Siddiqui, M. A. (۱۹۹۶). "An interlibrary loan network among academic libraries of Saudi Arabia".
Journal of interlibrary loan , Document delivery, ... . Vol. ۷, Issue ۱, PP. ۱۵-۳۰.
۲۸. Siddiqui, M. A. (۱۹۹۶). "Regional interlibrary loan network of (Arabian)[Persian] Gulf academic
libraries". Resource sharing and information network. Vol. ۱۱, Issue ۱/۲, PP. ۱۴۳-۱۵۸.
۲۹. Ashoor, M. S. (۱۹۸۹). "Bibliographic network in the (Arabian)[Persian] Gulf region --prospects and
problems". Resource sharing and information network. Vol. ۱۴ Issue ۲, PP. ۱۳-۲۶.۰.
موسی جعفربیگلو
عضو هیئت علمی مركز اطلاعرسانی و خدمات علمی جهاد كشاورزی
منبع : مركز اطلاعات و مدارك علمی ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست