پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا
نفی اختیاری و جنگ احتمالی

جنگ بد است اما بسیاری تعاریف جدید که به آزادی، استقلال و عزت نفس ملتها انجامیده، در سایه جنگهایی خونین به كف آمده است. جنگ بد است اما گاه ویرانی، سبعیت یا شرم بازمانده از یک جنگ ملتی را بیدار كرده، به خود آورده و به قدرتی تبدیل كرده است.
جنگ بد است اما جنگ بارها به تغییر قانون منتهی شده و قانون سرنوشت ملتی را رقم زده است. جنگ بد است اما مضمونی است كه به خلق بزرگترین شاهکارهای بشری، از شاهنامه و ایلیاد تا بینوایان و گرنیکا منتهی شده است.
جنگ بد است و جنگ برای ما بسیاری از این تجارت را نداشته است.
● یکی از حكایتهای عجیب هنر معاصر ما این است كه «تاریخ» در آن مضمون مفقودهای است. جداً حیرتانگیز است كه این قدر كم پیش آمده كه هنرمندان ما تاریخ را مضمون خلق اثر قرار دهند؛ خواه بخشها و پارههایی از تاریخ كه رخدادهای خاصی در آن به وقوع پیوسته و خواه خود «تاریخ» و تعمق در معنای آن.
البته این تاریخ گریزی خاص هنر نیست و دامنه وسیعتری دارد. ما ملتی نبودهایم که به گذشته برگردیم و در آنچه روی داده تعمق کنیم و عبرت بگیریم. آزموده را تکرار كردهایم؛ انگار حافظه نداریم. یک نمونه ساده تجربه مشروطه است در یکی از اولین کشورهای آسیایی که صاحب مجلس شد، و با این وجود تجربه دموکراسی برایش تا این حد دشوار و پر بها از آب درآمد.
این گریز از تاریخ یا میل به محو آن در هنر ما پدیدهای خاص و تا حدودی منحصر به ایران است. گریزی كه نه تنها به انکار و نادیده گرفتن حوادث بنیادین معاصر منجر شده، بلکه در مقیاسی وسیعتر به رویگردانی از فرهنگ و ادب گذشته هم انجامیده است. نسل جدید معترض است، بیاعتماد است، نو جو است، و در این نوطلبی به جای استفاده از تجربه گذشته به كلی منکر آن شده است.
انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و جنگ هشت ساله ایران و عراق مهمترین رویدادهای معاصر كشور ما بود كه چیستی و جهت ما را رقم زد. کمتر کشوری در مدتی چنین کوتاه دچار این همه دگرگونی و تنش شده. با این همه، انعکاس این دو رویداد سترگ در هنر ما بسیار ناچیز بوده. تصویر انقلاب شاید در اثر رویداد جنگ و مسائل ناشی از آن مجال بروز نیافت، اما جنگ نیز، که میتوانست دستمایه خلق آثار هنری ماندگاری شود، به طوركلی با گونهای سکوت و غفلت روبهرو شد. آثار متعددی در حوزه ادبیات و سینما و نیز هنر تجسمی با حمایت بنیادها و ارگانهای مربوطه دولتی خلق شدند، اما بیشتر كمیت را برآورده كردند تا كیفیت.
هنرمندان مستقل كمتر به این مضامین پرداختند. شاید در آفرینش روایتی شخصی و هنرمندانه از جنگ آزاد نبودند یا از آن میترسیدند كه كارشان از جانب جامعه حرکتی خودجوش و داوطلبانه تلقی نشود. با این همه، اگر باز هم شماری آثار ماندنی و ارزشمند در عرصه ادبیات و سینما خلق شد، در حوزه هنر بصری چنین نبود.
● «نمایشگاه عکسهای جنگ احتمالی» چیدمانی از از همایون عسگری سیریزی است که در آن به موضوع جنگ پرداخته؛ و با آن که جنگ خلیجفارس و تهدیدهای کنونی را مد نظر دارد، در چرخشی پرمعنا به تاریخ برگشته و از عکس های جنگ تحمیلی استفاده کرده است. چیدمان در گالری آو اجرا شده برش (۱۴ تا ۲۷ مهرماه)
و فضای کلی آن شامل بازسازی یک تاریکخانه عکاسی است با تشتهایی پر از آب كه عکسهای جنگ در آن در انتظار ظهورند.
در درجه اول، انتخاب مضمون كاری انسانی و حتی شجاعانه است. مضمونی كه در هنر چندان مکرر نیست، اما همه با آن زیستهایم و با تمام وجود میشناسیمش و سریعاً به یادش میآوریم. جنگ هشتساله كه در هنرمندان همنسل رزمندگان (به غیر از آثار شعارگونهٔ«هنرمندان انقلاب اسلامی») بازتاب چندانی نداشت، در نسل جوانتر كه در جنگ متولد شده و كودکی یا نوجوانیاش را در آن گذرانده كیفیتی دیگر پیدا میكند، دورتر، اما محتومتر.
انتخاب رسانه هم با معنا است. چیدمان میتواند بیننده را به درون ببرد و در كار مستغرق كند، و بهترین راه است برای برانگیختن احساسات و خاطرهها، ضمن آن كه یکی از نقاط روشن این اثر تنها در این قالب محقق میشود، و آن ارائهٔ تاریکخانهٔ عکاسیح محلی برای آفرینش هنریح به عنوان مجازی برای صحنهٔ نبرد استغ جایی كه در آن جنگ در حال روی دادن است. تلفیقی هوشمندانه و اشارهای پرمعنا به آفرینش هنری؛ گرچه به نظر میرسد كه مقصود نهایی هنرمند این نبوده است.
فضای گالری با پردهای به دو بخش تقسیم شده.
با ورود به بخش داخلیح فضای تاریکخانه که با نور قرمز ضعیفی روشن است، چهار تشت پر از آب (مایع ظهور) دیده می شود که سه تای اول حاویعکسهایی محو و نامشخص از جنگاند، عکسها مرحله به مرحله وضوح بیشتری پیدا میكنند تا به تشت یکی مانده به آخر میرسند كه در آن كم كم میتوان اجساد افتاده بر زمین را تشخیص داد.
خاطره جنگ آرام و محو در ذهن بیننده جان میگیرد، و یادش میآید كه از بازماندگان این واقعه است،و با دیدن تصویر آخر، حسی از (كاتارسیس) ناشی از فاجعه را تجربه میكند و میخواهد نفسی به راحتی بکشد كه به جای آن اجساد نیست كه به تشت آخر میرسد و با انتظار دیدن تصاویر دردناک دیگری- با همین حس- در تشت خم میشود كه تصویر خود را در تشت پر از جیوه، به وضوح و غیر منتظره در آن میبیند، و نوشتهٔ شهید گمنام را در بالای آن میخواند، و اینجا است كه آرامشش به هم میریزد، تصورش برعکس میشود وچرخشی که مد نظر هنرمند بوده به وقوع میپیوندد.
بیننده كه تاكنون خود را جدا از جنگ میدید- و بسیار محتمل است كه او از آن زمره افرادی باشد كه از جنگ آسیب خاصی ندیده، و كسی از عزیزانش هم به آن اجساد تبدیل نشده- اکنون این پیام را دریافت میكند: «جنگ هر لحظه در پیش است و تو میتوانی قربانی بعدی باشی، و نه تنها میمیری كه اسمت هم شهید گمنام است، هم جانت را از دست میدهی و هم هویتت را و هم شاید چیزهایی دیگر را.»
اما فروکاستن اثر به این پیام منصفانه نیست. دیدن ناگهانی چهرهٔ خود-همچون بیگانهای- در این متن، معانی دیگری را هم برمیانگیزد. من میتواند از دست برود، من مردنی است، من میتواند دیگر نباشد، و آدم میتواند گمنام شود، دیگر خودش نباشد، و این پیامی است كه وقتی چهرهٔ خود را به ناگهان در جایی نامنتظر میبینیم، و درمی یابیم چقدر با آن غریبهایم و آن را به جا نمیآوریم، دریافت میكنیم.
از سوی دیگر تشتهای پر آب، زیر آن نور سرخ، تداعیهایی بیش از محل چاپ عکسها دارند، تشتهایی پر آب، آبدان، زهدان. نمایشگاهی در كار نیست، تنها عکسهایی هستند در حال چاپ شدن، جنگی در حال نضج گرفتن، نطفهای در حال بستن، جنینی در حال رشد كردن.
تولد عین مرگ است، و تشتها و آدمهای درون آن مرا به یاد غسالخانه هم میاندازد و بعد تراژیک كار را بیشتر می كند.
● از این كه بگذریم اشکالاتی در كار وجود دارد. میتوانم بگویم «اثر در كلیت خود مجابكننده نیست»، و برای این دلایلی وجود دارد. یک دلیل می تواند این باشد که «اجرا قانع کننده نیست»؛ اما چیزی هم در ایده هست که مزاحم این نتیجهگیری نجات بخش میشود. اتفاق خیلی صریح و پیام بیش از حد سهلالوصول است، و بیننده را در راه بازگشت به خانه، و شاید فردای آن روز، با چیزی درگیر نمیكند، حادثهای در زندگی او روی نمیدهد، و عموماً برداشتی بیش از آنچه دقیقاً مدنظر هنرمند بوده هم نمی تواند بکند.
برمیگردیم به صحنهٔ تاریکخانه كه محل آفرینش هنری عکاس- یا هنرمند است و در آن هم مستند نگاری جنگ دارد رخ میدهد (هر چه باشد این جنگ بیش از همه در عکسها ثبت و روایت شد، از جمله خود عکسهای درون تشتها)، هم استعارهای از آفرینش هنری، و هم آفرینش خود این هنرمند، و ضربه و بیان اصلی كارش. اما آنچه عسگری بر آن پافشاری نکرده و میتوانست لایهای به معنای كار اضافه كند، همین خاصیت خود تاریکخانه است.
او میتوانست از عکسهای در حال چاپ واقعی و مایع چاپ واقعی استفاده کند، و با این کار فرصتهای زیادی برای خلق مفاهیم پیچیدهتر و شاید پیشبینی نشدهتر، و امکان برداشتهای بیشتر فراهم آورد. حتی شاید با این کار تشت محتوی جیوه هم کارکردی متفاوت مییافت یا اهمیت و سلطهٔ محوری خود را از دست میداد و راه را بر خوانشهای متنوع فراهم میكرد.
● ضعف اجرا آخرین چیزی است که به آن میپردازم اما بیاهمیت ترین نیست؛ هر قدمی كه هنرمند در راه اجرا برمیدارد بخشی از ذهنیت و ایده او را بر ملا میكند. همایون عسگری كه در نوشتارهایش گاه قدرتمندانه، ایدهها و دیدگاههای موجه و با ارزشی را در ترکیبی منسجم و دلنشین میگنجاند، یعنی تصور خوب و سالمی از «كمال» دارد، اینجا كه به جای واژگان، سروکارش با پدیدارهای بصری است، اصلاً با چنین دقتی عمل نمیكند.
البته شاید تجارب اجرایی عسگری متعدد نباشند، اما برخی از آنها مثل نمایشگاه بزرگ او با مضمون زلزله بم در فرهنگسرای نیاوران ابعاد بزرگی داشتهاند (گرچه كم و بیش با همین ضعفهای اجرایی) و نیز این سومین تجربه نمایشگاهی او در این گالری است. ناتوانی در باورپذیر كردن فضای تاریکخانه، تفاوت اندازه تشت چهارم، و انتخاب عجولانه عکسها نمونه این ضعف اجرایی است، ضمن این كه شاید عدد چهار انتخاب شده برای تشتها اگر بیشتر می بود، تاثیرگذارتر بود.
● «نمایشگاه عکسهای جنگ احتمالی» كه در آن از عکسهای جنگ احتمالی اثری نیست، در مجموع حرکتی با ارزش است كه در آن اشارات زیادی به تاریخ و گذشته نزدیک ما میتوان دید، و عسکری با انتخاب عکسهای واقعی بهمن جلالی از صحنههای جنگ، و با دست گذاشتن بر عکاسی كه از مهمترین عکاسان تاریخ عکاسی جنگ ایران به شمار میرود، بر نیت خود پافشاری می كند. ضمن این كه این عکاس هم خود آثاری متکی بر بازتاب تصویر بیننده در اثر دارد (عکسهای قاجار.)
نویسنده : هلیا دارابی
یادداشتی بر چیدمان همایون عسگری در گالری آو
یادداشتی بر چیدمان همایون عسگری در گالری آو
منبع : دوهفتهنامه هنرهای تجسمی تندیس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست