یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ستارگان کاغذی


ستارگان کاغذی
جام جهانی میدان بزرگی است برای ایفاء نقش واقعی ستارگان بزرگ دنیای فوتبال. ستارگانی که ۴ سال تلاش می‌کنند تا داشته‌های خود را در میدانی به‌نام جام جهانی عرضه کنند.
پیش از آغاز رقابت‌های جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، یعنی همان روزهائی که به اشتباه روی عرش سیر کرده و رقیبی را برای خود متصور نبودیم و به اشتباه سطح توقع مردم را با حرف‌های خود بالا می‌بردیم گویا نمی‌دانستیم که به چه میدان بزرگی می‌خواهیم گام بگذاریم.
آن روزها مربیان و مسئولان فوتبال ما به فکر این بودند که کدام تیم در گروه ۳ اول می‌شود و کدام تیم دوم، تا حریف خیالی مرحله ما مشخص شود. آن روزها احساسی فکر می‌کردیم و صعود خود را از گروه ۴ بسیار آسان می‌دانستیم. ادعا می‌کردیم با ۴ امتیاز از گروه ۴ به مرحله دوم صعود می‌کنیم. در این گروه فقط پرتغال را حریف صعب‌العبور خود می‌دانستیم. آنگولا را بسیار کوچک کرده بودیم و مکزیک را نیز حریفی قابل شکستن می‌دانستیم.
آن روزها تیم ما در خلوت خود تمرین می‌کرد. برانکو در آن روزها حریفانی را برای رویاروئی با تیم ملی کشورمان انتخاب کرده بود، که روی انتخاب آنها جای سؤال بسیار وجود داشت. بوسنی در تهران، تیم ملی ما را در همان ۲۰ دقیقه اول با ۲ گل شکست داده بود، اما از این لحظه به بعد ناگهان تحلیل رفت و با ۵ گل شکست را از ما پذیرا شد.
با کرواسی تا دقیقه ۹۰ با حساب ۲ بر یک پیروز بودیم، اما ناگهان در دقیقه ۳+۹۰ گل مساوی را روی اشتباه مسلم میرزاپور پذیرفتیم تا بازی مساوی شود و برانکو چنین بیندیشد که می‌تواند در جام جهانی کارهای خارق‌العاده‌ای را انجام دهد.
پیش از اینها هم با کاستاریکا به نتیجه مساوی رسیده بودیم، همان حریفی که در گروه یک جام جهانی یک حریف دست و پا بسته بود. درست مثل کرواسی که در گروه ۶ چنین وضعیتی را داشت.
در روزهائی که ۳۲ تیم راه یافته به جام جهانی خود را به بالاترین سطح آمادگی می‌رساندند ما روزهای بدون دغدغه‌ای را پشت سر می‌گذاشتیم. چنان آرامشی داشتیم که انگار می‌خواهیم به دیدار تیم‌‌های درجه دوم آسیا برویم. همواره از وجود جادوگر، موشک، هلیکوپتر، شهریار و ... در تیم خود حرف می‌زدیم و با همان حرف‌ها از قدرت واقعی حریفان خود غافل شده بودیم.
می‌گفتیم با علی کریمی جادوگر فوتبال در مقابله با تیم‌های مکزیک، پرتغال، آنگولا چنین و چنان خواهیم کرد.
می‌گفتیم با علی کریمی جادوگر فوتبال هر دفاعی را ویران خواهیم کرد، غافل از اینکه کریمی در آلمان به دلیل عملکرد ضعیفش در ۲ بازی به‌عنوان بازیکن تعویضی از زمین بیرون رفت و در سومین بازی هم که اصلاً برای تیم ملی کشورمان بازی نکرد! کریمی در جام جهانی و در تیم ملی ایران هرگز نیمی از بازی‌های خود در بایرن‌مونیخ را برای تیم ملی کشورمان انجام نداد تا خیلی‌ها بدانند لقبی که برای او در نظر گرفته‌اند، شایسته او نیست. کریمی در پایان بازی‌ها و در راه بازگشت به ایران که اوضاع را چندان بر وفق مراد خود نمی‌دید، از مردم ایران عذرخواهی کرد و چنان وانمود کرد که انگار نه انگار در بازی با پرتغال و آنگولا اتفاقی برای او افتاده است.
خیلی‌ها می‌گفتند اگر کریمی جادوگر است، پس رونالدینیو، کریستیانو رونالدو، براوو، لوییز فیگو، مسی و ... چه هستند.
آنهائی که به دور از منت‌ها تا سر حد جان برای تیم ملی کشورشان بازی کردند و از هیچ تلاشی برای سربلندی نام کشورشان دریغ ننمودند. هلیکوپتر نیز وضعیتی شبیه کریمی داشت. وحید هاشمیان که از او انتظارات بسیاری می‌رفت، در بازی‌های جام جهانی آنقدر تنها بود که نتوانست خودش باشد و هیچ‌گاه نتوانست کمک حال تیم ملی کشورمان باشد و نتیجه‌ای را برای ما عوض کند.
موشک تیم ملی کشورمان نیز به لحاظ روحی و روانی مثل همیشه‌اش نبود. او یا تحت‌تأثیر حریفان مقابل خود بود و یا اینکه دستور تاکتیکی از برانکو گرفته بود که کمتر نفوذ کند و با همیشه‌اش فاصله بسیار داشته باشد. گویا موشک در جام جهانی به لحاظ سوخت دچار مشکل شده بود.
شهریار فوتبال هم که دیگر وضعیتش مشخص بود. شهریار که گفته بود در جام جهانی برای تیم ملی کشورمان گل خواهد زد، نه تنها موفق به چنین کاری نشد، بلکه عملاً با حضور خود در زمین قدرت نفوذی تیم ملی کشورمان را به نصف تقلیل داد.
شهریار که گفته می‌شود، بهترین گلزن جهان است، هنوز در حسرت گلزنی در جام جهانی می‌سوزد و می‌خواهد در جام جهانی ۲۰۱۰ این مشکل را حل کند.
دیگر بازیکنان فوتبال ما هم وضعیتی بهتر از ۴ بازیکن قبلی نداشتند. آنها هرگز در حد و اندازه‌های خود ظاهر نشدند و عملاً کاری کردند که در همان ۳ بازی اول غزل خداحافظی سر داده و راهی ایران شوند، تا مشخص شود، فاصله بسیار است بین ستارگان واقعی با ستارگان کاغذی دنیای فوتبال!
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید