قطبش الکترولیتی Electrolytic polarisation

افزایش مقاومت الکتریکی یک الکترولیت به علل گوناگون؛ عمدتاً به سبب جمع شدن مولکول‌های گاز روی الکترودهائی که از آن‌ها گاز متصاعد می‌شوند.
● قطبش الکتریکی electric polarization
هرگاه یک میدان الکتریکی بر اتمی که از لحاظ بار الکتریکی خنثی است اثر کند. در الکترون‌های آن یک‌ جابه‌جائی نسبت به هستهٔ مثبت صورت می‌گیرد. (ساختاراتم) این کیفیت سبب پیدایش یک دو قطبی الکتریکی کوچک می‌شود که دارای گشتاور الکتریکی در راستای میدان است. این اثر وقتی پدید می‌آید که یک دی‌الکتریک در میدان الکتریکی قرار گیرد. میدان الکتریکی روی هر اتم دی الکتریک منفرداً اثر می‌کند. قطبش الکتریکی از رابطه.
P = D = E E۰
به دست می‌آید، که در آن D جابه‌جائی الکتریکی، E شدت میدان الکتریکی و E۰ ثابت الکتریکی است. [پلایزاسیون الکتریکی هم می‌گویند].
● به دستمی‌آید، که در آن D جابه‌جائی الکتریکی، E شدت میدان الکتریکی و E۰ ثابت الکتریکی است. [پلایزاسیون الکتریکی هم می‌گویند].
● قطبش‌زدائی / واقطبش depolarization جلوگیری از قطبش الکتریکی در یک پیل. در پیل لکانشه با پوشاندن اطراف میله کربن قطب مثبت از دی‌اکسید منگز (IV) MNO^۲ قطبش کاهش می‌پذیرد. این ماده هیدروژن آزاد شده در قطب [مثبت] را که عامل اصلی قطبش است اکسید می‌کند.
● قطبش‌سنج / پلاریمتر Polarimeter
پلاریسکوپ. دسگاهی برای اندازه‌گیری چرخش صفحه ارتعاش نور قطبیده به وسیلهٔ مواردی که از لحاظ نوری فعال هستند.
● قطبش نور Polarisation of light
نور معمولی متشکل است از ارتعاشات الکتریکی (E) و مغناطیس (H) که این ارتعاشات در تمام صفحاتممکن، که در برگیرنده پرتو باشند صورت می‌گیرد، ارتعاشات خودشان عمود بر مسیر نورند؛ یعنی نور یک حرکت موجی عرضی است. برای هر ارتعاش E ارتعاش وابسته H در راستای عمود بر آن در یک صفحه اجرا می‌شود. در نور قطبیدهٔ تخت ارتعاشات E دریک صفحه، به‌نام صفحهٔ ارتعاش، محصور هستند، و بنابراین ارتعاشات H مربوط به آن نیز در یک صفحه محصورند، که صفحهٔ عمود بر آن صفحهٔ قطبش نامیده می‌شود. نیز نور قطبیدهٔ دایره‌ای و بیضوی. پلاریزاسیون نور هم می‌گویند.
● قطب مثبت آهنربا Positive magnetic
● قطب مغناطیسی magnetic pole
به‌نظر می‌رسد که خاصیت مغناطیسی هر مغناطیس در هر دو نقطه آن، به نام قطبین، متمرکز است. اگر میلهٔ مغناطیسی چنان آویخته شود که آزادانه حرکت کند، یکی از دو قطب آن، که شمال را می‌جوید،قطب شمال یا قطب مثبت، به سوی شمال می‌ایستد، و قطب دیگر به سوی جنوب. قطب‌های ناهمنام یکدیگر را می‌ربایند، و قطب‌های همنان یکدیگر را می‌رانند. نیروی رانش یا ربایش بین دو قطب، به نسبت عکس مربع فاصلهٔ یا ربایش بین آن‌ها تغییر می‌کند (قانون عکس مربع) قدرت قطب مغناطیسی سابقا بر حسب یک یکای مغناطیسی تعیین می‌شد. و قانو عکس مربع در مورد آن اعمال می‌شد، بدین ترتیب نیروی میان دو قطب M۱ , M۲ که در خلاء به فاصلهٔ d از یکدیگر قرار داشته باشند با دستور M۱ , M۲ به دست می‌آید. در کاربردهای جدید قطب منفی
گشتاور دو قطبی مغناطیسی به کار می‌رود (نیز گشتاور مغناطیسی؛ دو قطبی).
● قطب منفی negative pole قطبی از هر آهنربا که به سوی جنوب مایل است.

منبع : مطالب ارسال شده