دوشنبه, ۲۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 17 June, 2024
مجله ویستا


گستره امواج


گستره امواج
این ماه ها زیاد می شنوم که آدم ها به هم می گویند؛ «شنیدی فلانی در رادیو گفت و گو بود؟» بعد هم دو نفری با هم تعجب می کنند که «ااااا چه جالب، مگر این آدم ها هم به رادیو می روند.» راستش همان اوایل که این رادیو راه افتاده بود، ما هم چنین حسی داشتیم. برای ما هم مهم بود که در سازمان صدا و سیما، یک ایستگاه رادیویی راه اندازی شده که سراغ آدم های همیشگی نمی رود و کارشناسانش را از میان آدم های متنوع تری انتخاب می کند.
همچنین برای ما (شنونده های پروپا قرص رادیو) جالب بود که برنامه هایی در صدا و سیما تولید می شود که شبیه به برنامه های همیشگی نیست. از فرم گرفته تا محتوا. اینکه اول فرم را می نویسم برای اینکه بسیاری از تغییرات محتوایی برنامه های رادیو از همین تغییر فرم در برنامه سازی آغاز شده است.
مثلاً زمانی که این رادیو تصمیم گرفت به جای گویندگان خوش صدا از کارشناسانی استفاده کند که الزاماً صدای مخملی ندارند، خودش یک قدم در راه رسیدن به محتوایی متفاوت بود. برای اینکه کارشناسان، با هر تعلق خاطری به نحله های فکری، بلد هستند سوال بپرسند و بلد هستند که این سوال ها را به مقصودی که در سر دارند، برسانند. بگذریم.
هنوز هم برای ما مهمانان و موضوع هایی که رادیو گفت وگو به آن می پردازد عجیب هستند و هنوز هم تعجب می کنیم که کسانی از جماعت دوم خردادی هم پا به درون سازمان صداوسیما می گذارند و در برنامه های زنده به بیان افکارشان می پردازند. اما این تعجب دیگر کهنه شده و حالا سوال های جدیدی در ذهن ما نقش بسته است.
مثلاً اینکه چرا رادیو گفت وگو را نمی توان در شهرهای دیگر ایران شنید؟ آیا تنها تهرانی ها باید از برنامه های این رسانه بهره مند شوند؟ و این سوال که چرا برنامه های این رادیو تنها شش ساعت در روز پخش می شود؟ و چرا پیش از آغاز برنامه های رادیو گفت وگو، برنامه های رادیو سلامت پخش می شود که دایره مخاطبانش به مراتب با دایره مخاطبان رادیو گفت وگو متفاوت است؟ همین دایره متفاوت مخاطبان خیلی راحت از میزان شنوندگان رادیو کم می کند.
متاسفانه نکته ای که از دایره انتشار محدود امواج رادیو گفت وگو به چشم می آید. این است که دست اندرکاران خیلی قصد ندارند این رادیو صدایش به گوش مردم برسد و همان بهتر که دایره کوچکی از مردم این شیوه از کار رسانه ملی را تجربه کنند.
گاهی آدم های دلسوزی پیدا می شوند و از ما می پرسند که چرا فلان موضوع را به همان وضوح در روزنامه ننوشتید.
جواب ما که می گوییم «خط قرمز» داریم آنها را قانع نمی کند و در جواب می گویند «پس چطور آن روزنامه یا این سایت و آن هفته نامه این موضوع را نوشته است؟» جواب به این دوستان خیلی ساده است؛ «تیراژ». ما در روزنامه ها یاد گرفته ایم که هر حرف و سخنی را در هر تیراژی نمی شود گفت. مثلاً امکان دارد شما چیزی را در کتب پزشکی بخوانید که نوشتن آن در صفحه علمی روزنامه، جرم باشد. گاهی تیراژ و دایره مخاطبان (متخصصان و مردم عادی) است که تعیین می کند، ما چه چیزی را می توانیم چطور بگوییم.
احتمالاً مشکلی که رادیو سراسری در بیان مطالب خود دارد هم به همین شکل است. این رادیو نمی تواند دایره مخاطبان و بردش به اندازه رادیو سراسری (ایران) باشد و در بیان نقطه نظرات کارشناسان هم دستش باز باشد. برای همین است که می گویم نباید زیاد هم از شنیدن صدای منتقدان دولت در رادیو گفت وگو ذوق زده بشویم و آن را گشایشی در برنامه سازی رادیویی بنامیم.
این روزها شنیدن صداهای بیگانه آسان تر از قبل شده و اگر ما نتوانیم به همان گستردگی آنها، آرا و نظرات سیاسی و اجتماعی را به گوش مردم برسانیم، این بازی را در مقابل رقیبان واگذار کرده ایم.
آنچه مسلم است این است که رادیو گفت وگو برگ برنده ای در دست دارد که رادیوهای بیگانه ندارند و آن هم امکان مصاحبه با دولتمردان ایرانی است؛ با نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و با کسانی که در احزاب ایران هستند و نمی خواهند با رسانه های خارجی گفت وگو کنند.
این برگ برنده می تواند با گسترده شدن گستره پخش این شبکه رادیویی هر ایرانی را از گوش سپردن به صدای بیگانه بی نیاز کند. از یاد نبریم که رسانه درون ایران می تواند در این بین دیدگاه های درون مرزی را با این روش اشاعه دهد و در مقابل دیدگاه های وزارت امور خارجه کشورهایی که برنامه به زبان فارسی دارند، بایستد.اگر رادیوی ایران به این جمع بندی برسد، قطعاً مشتریان صداهای خارجی کمتر می شود.
سام فرزانه
منبع : روزنامه شرق