معرفی کتاب یادگیری عملی Action Learning

● چرا باید آن را بخوانیم؟
چه تفاوتی میان یك معما و مشكل وجود دارد؟ به گفته روانز، برای هر معمایی یك راه حل وجود دارد كه باید آن را پیدا كرد، اما چنین راه حلی برای یك مسئله وجود ندارد. زمانی باید بر روی یك راه حل كار کرد كه افراد نمی‌دانند باید چه كار كنند و تخصصشان هیچ كمكی به آنها نمی‌كند. كتاب یادگیری عملی این فرآیند را توضیح داده و روشی جدید را برای یادگیری ارایه می‌كند كه به جای ترغیب دانشجویان به پرسیدن و تمركز گسترده بر روی یك موضوع، بر دانش و اطلاعات برنامه‌ریزی‌شده متکی است.
● نحوه شروع
رگ روانز، به عنوان یك مرد جوان در مسابقات المپیك سال ۱۹۲۸ شركت كرد. او در عین حال همراه با پدران فیزیك هسته‌ای مانند ارنست رادرفورد و جیم تامسون در كتابخانه دانشگاه كمبریج كار می‌كرد. كتاب یادگیری عملی، گردآوری روش‌های تیم كمبریج برای حل مسائل است. پس از جنگ جهانی دوم هنگامی که روانز در اداره ملی زغال‌سنگ كار می‌كرد این روشها را توسعه داد، و به نخستین استاد مدیریت صنعتی در دانشگاه منچستر تبدیل شد.
یادگیری عملی درباره جایگزین‌های نوین سیستم‌های قدیمی آموزشی و تحصیلات است. این روش، به تعبیری «یادگیری مبتنی بر انجام دادن» است اما حامیان آن، این روش را از «یادگیری در حین كار» یا «یادگیری بر اساس تجربه» جدا می‌كنند. این امر دربرگیرنده یك تلاش جامع است و مؤید تجربیات دیگران درباره ماهیت یك مسئله است. نتیجه آن رشد فردی در قبال یك مشكل است.
● مفاهیم
۱. یادگیری عملی
مفهوم یادگیری عملی، مبتنی بر یك معادله ساده است: L=P+Q. كه در آن یادگیری (L) از طریق جمع دانش برنامه‌ریزی شده (P) و توانایی پرسیدن سؤالات مناسب (Q) اتفاق می‌افتد.
این معادله، مفید بودن اطلاعات موجود را رد نمی‌كند اما تمركز آن بر سؤال پرسیدن است. یادگیری باید به شكلی آزاد باشد. دانش برنامه‌ریزی، خشك و تك‌بعدی است اما توانایی سؤال پرسیدن جریانی آزاد دارد و دارای ابعاد مختلفی است.
اولین گام به سمت پرسیدن سؤال‌های سازنده، توجه به این موضوع است كه فرد مسئله‌ای را نمی‌داند. بسیاری از مردم این ندانستن را پنهان می‌كنند اما به گفته روانز آنها به جای پنهان‌كاری، باید این ندانستن را آشكار كنند. امروزه با مشاهده آن‌چه كه دیگران تلاش می‌كنند تا انجام دهند و نیز تلاش برای یافتن علت اقدامات آنها و پیگیری نتایج به دست آمده، لزوم «یادگیری عملی» بهتر از قبل درک شده است.
۲. اهمیت یادگیری در تیم‌های كوچك
آنچه كه دو عنصر موجود در معادله ما را به یكدیگر مرتبط می‌سازد، وجود یك تیم كوچك است. دیدگاه اصلی این رویكرد، همكاری در بین اعضای این مجموعه و تلاش برای یادگیری از یكدیگر، به‌ویژه در موقعی است كه آنها به شكست‌های خود اعتراف می‌كنند و قصد دارند نقاط قوتشان را توسعه دهند.
۳. روشی بهتر برای تربیت مدیران
«بادگیری عملی» در روند تربیت مدیران، جایگزینی برای رویكردهای قدیمی است. ما به تلاش برای حل مسائل مشابه ادامه می‌دهیم زیرا از آنها درس نگرفته‌ایم. ما به سراغ مشاوران می‌رویم تا راه‌حل ارائه دهند یا مدیران را برای یادگیری به دوره‌های آموزشی می‌فرستیم. یادگیری عملی یعنی تدریس كم و فراگیری زیاد.
۴. محتوای همكاری
در صنعت، مدیران و كارگران باید مسائلی را كه با آنها دست به گریبان هستند، بشناسند و تلاش كنند تا راه‌حلی برای آنها بیابند. وقتی پزشكان به حرف‌های پرستاران گوش می‌كنند، بیماران سریع‌تر بهبود می‌یابند. اگر مهندسان معدن، به جای دستگاهها توجه بیشتری به كارگرانشان داشته باشند، كارشان اثربخش‌تر خواهد بود. مدیران از طریق كتاب یا سمینار چیزی نمی‌آموزند، بلكه از طریق تجربه عملی یاد می گیرند.

منبع : نشریه میثاق مدیران