پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا
ایرانیها سقراطند، آمریکاییها ادیسون!
شاید شما هم واژههای درونگرا و برونگرا را زیاد شنیده باشید و حتی درباره آن چیزهایی بدانید و به راحتی تشخیص دهید که برونگرایید یا درونگرا اما احتمالا کمتر به این مطلب اندیشیدهاید که جوامع مختلف نیزمیتوانند درونگرا یا برونگرا باشند. با دکتر فربد فدایی، روانپزشک و مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در این خصوص به گفتگو نشستهایم...
▪ جناب دکتر! ما چه طور موقعیت خود را در جهان بیرون و جهان درون تعیین میکنیم؟
ـ مابه وسیله چهار کنش موقعیت خود را در جهان بیرون و درون تعیین میکنیم. این چهار کنش عبارتند از: حس، یعنی فهم به وسیله حواس پنجگانه؛ دوم اندیشه که موجد معنی و ادراک است. سوم عاطفه و هیجان که معیار سنجی و ارزیابی میکند و در نهایت درون بینی، شهود یا اشراق که برای ما از امکانات آینده میگوید و از محیطی که همه تجارب و استنباطها را در برمیگیرد، آگاهمان میسازد.
▪ برای روشن شدن مطالبی که فرمودید میتوانید مثالی بزنید؟
ـ فردی را در نظر بگیرید که کنار رودخانهای ایستاده است. اگر در آن شخص کنش عاطفه و هیجان مسلط باشد محو زیبایی رودخانه میشود اما اگر تحت تسلط حواس خود باشد رودخانه را همانطور که هست میبیند بیآنکه احساسی نسبت به آن داشته باشد مانند آنکه عکس رودخانه را مینگرد. اگر کنش اندیشه به او مسلط باشد، میکوشد رودخانه را از نظر علمی، برای نمونه زمین شناسی بررسی کند و بالاخره اگر کنش درون بینی و شهود بر این شخص مسلط باشد، رودخانه را رازی از طبیعت تلقی میکند که معنای عاطفی عمیقی در آن پنهان است(بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین).
▪ نحوه اثر این چهار کنش روی یکدیگر چگونه است؟
ـ این چهار کنش پیوسته در یکدیگر تداخل میکنند ودرحال رویارویی هستند. هر گاه یکی از کنشها درخودآگاهی شخص تسلط داشته باشد آن راکنش برتر مینامند. کنشی که نافعالتر از همه و در ناخودآگاه، شخص واپس زده شده است، کنش کهتر نامیده میشود.
از این گذشته افراد به طور کلی به دو نوع درونگرا و برونگرا تقسیم میشوند. دو نوع گرایش و دو نوع واکنش در برابر شرایط محیط که به قدری شخصی هستند که میتوان آنها را به عنوان نوع معرفی کرد.
▪ تفاوت درونگرایی با برونگرایی را چه طور میفهمیم؟
ـ در نوع برونگرا نیروی حیاتی به بیرون معطوف است و شخص به رویدادها، اشخاص و اشیاء و روابط و وابستگی با آنها علاقهمنداست. این اشخاص به وسیله عوامل خارجی بر انگیخته میشوند و تحت تاثیر محیط قرار میگیرند. آنان اجتماعی هستند و با جهان بیرون مناسبات خوبی دارند اما درونگرایی عبارت از کنارهجویی است، به طوری که جهت نیروی زندگی در این افراد متوجه درون است و بر عوامل ذهنی تمرکز مییابد. در ارتباط با اشخاص و اشیاء بیاعتمادند و غیراجتماعی به شمار میروند و تامل و اندیشه را بر فعالیت ترجیح میدهند. نوع شخصیتشناسی یونگ (روانپزشک برجسته معاصر) با روانشناسی خودآگاه سروکار دارد.
در شخص برونگرا گرایش عادی خودآگاهی متوجه بیرون است. گرایش متعادل هم درونگرا و هم برونگرا است لیکن معمولا در یک فرد گرایشی خودآگاهانه رشد یافته و گرایش دیگر از ناخودآگاه باقی مانده است وگاهی گرایش ناخودآگاه به طور خفیف نشان داده میشود.
بین افرادی هم که به یک نوع متعلق هستند اختلافاتی دیده میشود، چه یک درونگرا به روش ویژهای از دنیای بیرون کناره میگیرد که لزوما همانند هر درونگرای دیگری نیست.
▪ با اوصافی که اشاره کردید، انواع شخصیت چه طور شکل میگیرد؟
ـ از آنجا که چهار شکل کنش برتر به درون یا بیرون توجه دارند، هشت نوع شخصیتی را میتوان مشخص کرد که عبارتند از برونگرای حواسی، برونگرایی عاطفی، برونگرای اندیشمند، برونگرای شهودی و همچنین درونگرای حواسی، درونگرای عاطفی، درونگرایی اندیشمند و درونگرایی شهودی.
شاید برایتان جالب باشد بدانید با آنکه تعداد ملل کره زمین (برحسب عضویت در سازمان ملل متحد) نزدیک به ۲۰۰ است اما برحسب پژوهشهایی که طبق دیدگاه نوعشناسی شخصیتی یونگ انجام گرفته است تنها ۴۰ ملت یا قومیت عمده در جهان وجود دارد که میتوان نوع شخصیتی مسلط را در آنان بررسی کرد.
▪ اصولا تقسیمبندی افراد به دو نوع درونگرا و برونگرا چه نکات دیگری را به ما یادآوری میکند؟
ـ تقسیمبندی افراد به دو تیپ برونگرا و درونگرا ما را با بسیاری از مسایل دنیای امروز آشنا میکند.
نوع برونگرا تمایل به جهان مادی بیرون، بخشپذیری، قابلیت تلاشی به اجزایی که یکدیگر را محدود میکنند، تمایز، وضوح، مجزا بودن، استقلال، چندگانگی و تکثر دارد. او به تفاوت و تمایز در هر چیز عشق میورزد.
او خود را از دیگران متمایز میکند که به صورت ابراز وجود یا دیدگاه انفرادگرا تظاهر مییابد. وی به استقلال و رقابت تمایل دارد و پرخاشگر است. سیستم اقتصادی متناسب با این نوع عبارت است از رقابت آزاد.
برونگرا مایل است در هرچه ادراک میکند تمایز قطعی به عمل بیاورد. از این رو سوگیری او بیشتر به تجزیه و تحلیل است تا به ترکیب، در حالی که نوع درونگرا متمایل به ترکیب است.
فرد برونگرا تمایل درونگرا را برای متحد کردن هر چیز در یکی نمیپسندد (چیزی که تمایز بین اشیای متفاوت را محو میکند). او اعتقاد دارد گشادگی و شفافیت فضیلتی است که هر انسان باید در جهت آن بکوشد و بسته بودن فرد درونگرا از نظر او عیب است. او خواندن واقعیت درونی مردمان دیگر را مشکل مییابد.
برای او حقیقت در جهان بیرون قرار دارد. عینیگرایی همان حقیقت است، در حالی که ذهنیگرایی فرد درونگرا از نظر او تنها نوعی پندار است. از نظر او، فرد درونگرا رویایی و خیالباف و بیمار است.
پس ممیزات اصلی فرهنگ برونگرا که عنصر مسلط فرهنگ غرب است، عبارت است از: مادیگرایی، واقعگرایی، تحلیلی بودن یا جزءگرا بودن، انفراد، رقابت و تکثرگرایی.
▪ و درونگراها چهطور؟
ـ ملایم، محتاط، ساکت، در خود فرو رفته، بیشتر کنشپذیر تا کنشگر، درونگرا، گذشتهگرا، اندیشهورز، احساساتی، ذهنیگرا، آرمانگرا، روحانی و متمایل به اقتدار.
در حالی که کار مایه خودآگاه و توجه فرد درونگرا به طور عمده معطوف به جهان درونی معنوی است وی بیشتر توسط واقعیت درونی تحت تاثیر قرار میگیرد تا به وسیله واقعیت بیرونی جهان مادی عینی.
برای او جهان مادی اهمیت ثانویه دارد اما جهان روحانی درونی در ضمن جهان زندگی است. در واقع ممیزه بنیادی زندگی عبارت است یگانگی (برای نمونه، عشق) در هم آمیختن، ترکیب جاندار با چیزی دیگر.
▪ درونگرای شهودی : مردم روسیه درونگرای شهودی
▪ برونگرای اندیشهورز : مردم فرانسه و انگلستان برونگرای اندیشهورز با نمونه فردی ژنرال دوگل هستند.- ژنرال دوگل
▪ برونگرای حواسی : مردم اسپانیا و ایتالیا برونگرای حواسی با نمونه فردی دون ژوان هستند. - دون ژوان
▪ درونگرای عاطفی : اعراب درونگرای عاطفی هستند. نوع مسلط شخصیتی برونگرای عاطفی در مردم مالزی، فیلیپین و ترکیه ملاحظه میشود.
▪ درونگرای حواسی : مردم ژاپن و اتریش درونگرای حواسی هستند که نمونه فردی آن موتزارت است. - موتزارت
▪ درونگرای اندیشهورز : ایرانیان مانند مردم آلمان، هند، فنلاند و دانمارک جزو نوع شخصیتی درونگرای اندیشهورز هستند که در آنان عنصر حواسی هم وجود دارد. مردم سوئد، نروژ، سوئیس هم درونگرای اندیشهورز با عنصر شهودی هستند. شاخصترین نمونههای فردی نوع شخصیتی درونگرای اندیشهورز کانت و سقراط هستند. - کانت و سقراط
▪ برونگرای حواسی : مردم آمریکا در تضاد کامل با ایرانیان به نوع شخصیتی برونگرای شهودی تعلق دارند که نمونه فردی آن توماس ادیسون است. - ادیسون
منبع : روزنامه سلامت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست