سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
دموکراتها و عراق
بررسی وضعیت امریكاییها در شرایط اشغال نظامی عراق، نكات قابل توجه زیادی را برمیانگیزد؛ بهویژه اگر این بررسیها از سوی یك فرد سابقا نظامی و فعلا ضدجنگ مانند استن گاف صورت گرفته باشد. اما نكته مهمی كه او توجه ما را به آن معطوف میكند، مخدوش و مغشوشبودن مواضع رهبران دموكرات در قبال مساله عراق است. آیا دموكراتها برای عراق ایدهای تازه، منصفانه و قابل اجرا در سر میپرورانند یااینكه تنها با مشاجره بر سر افتخارات نظامی، در پی چالش انتخاباتی با جمهوریخواهان هستند؟ در این مورد باید دموكراتهای امریكا را بیشتر از این شناخت.
«شكست در بینالمللیكردن جنگ عراق، امنیت امریكا را كمتر و اعتبار بینالمللی ما را در جهان خدشهدار كرده است.»
من شخصا فكر میكنم اظهارنظر فوق كموبیش حقیقت دارد. این یك تفسیر از موضع رسمی حزب دموكرات در مورد جنگ است، همان جنگی كه آنها مطابق معمول از روی ترس، فرصتطلبی اختیار كردند و با فرارشان در قالب دادن اختیارات نامحدود به دیك چنی و دستیارانش برای حمله به عراق، درواقع بر آن مهر تایید زدند. اینك هركدام از دو حزب خودشان را در بنبست خاصی گرفتار میبینند: جمهوریخواهان در دام یك اشغال نظامی بیاساس و دموكراتها در دام انتقادهای ابلهانهشان گرفتار شدهاند. جمهوریخواهان نمیتوانند از نفت سخن بگویند و دموكراتها از صهیونیسم. ازاینرو هركدام از آنها به یكی از دو سر طلایی این چوب گرفتار شدهاند و كار آنها به جایی كشیده است كه میخواهند با زبانبازی و هرطور شده، اشغال خونین عراق را با ربطدادن آن به سیاست بیش از حد شكگرای امریكایی توجیه كنند.
حتی تسكیندهندهترین گزارشاتی كه مطبوعات ارائه میدهند نیز دیگر نمیتوانند این حقیقت را پنهان سازند كه جنگ عراق حتی شبیه به جنگ ویتنام هم نیست. وضعیت عراق بهلحاظآنكه از جهت سیاسی غیرقابل برونرفت و از لحاظ نظامی پیروزی در آن ناممكن است، با جنگ ویتنام همخوانی دارد اما از بسیاری جهات دیگر حتی از جنگ ویتنام نیز بسیار فجیعتر است.
درگیری میان مسلمانان و پلیس امریكا در كوزوو، به مقدمهای برای شكلگیری یك بیثباتی فراگیر تبدیل شد كه به دنبال حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، خطر آن میرود كه تمامی حصارها را بشكند.
همین الان داشتم تلفنی با فردی صحبت میكردم كه با زنی گفتوگو كرده بود كه شوهر سربازش قصد داشت از طریق گمرك كویت، پس از پانزدهماه دوری از خانواده و فرستادهشدن به عراق، به خانه بازگردد اما در همان لحظه فرمانده او وارد شده و گفته بود حق خروج از عراق را ندارد. دونالد رامسفلد اذعان میكند خود وی از وحشیگری موجود در شورشهای اخیر شگفتزده شده است. هماكنون دیك چنی و كالین پاول درصدد انتقامجویی هستند و نارضایتی ژنرالهای نظامی از رامسفلد بهگونهایمحتاطانه به مطبوعات كشیده میشود. بوش بهتازگی در یك كنفرانس خبری، یكی از عجیبترین و بیمعنیترین اظهارات خود را بر زبان آورد و گفت: برخلاف آنچه در زمان جنگ ویتنام رخ داد، ما نمیتوانیم اجازه دهیم افرادی كه زندگی خود را فدا كردهاند (البته منظور او بیتردید فقط زندگی امریكاییان بود) تلاشهایشان با بدی پاسخ داده شود.
لارنس گروسبرگ میگوید: «افراد در زندگی عاطفی خود همواره به برخی چیزها توجه بیشتری دارند. آنها تلاش میكنند برای بقای خود به توانایی بیشتری دست یابند و هیجان لازم را برای قوتبخشیدن به تصوراتشان در خود ایجاد كنند و برنامهها و استعدادهای شخصیشان را عملی سازند. فرهنگ عمومی كه از نوعی حساسیت عاطفی بهره میگیرد، بستر مهمی است كه در آن مردم به دیگران اجازه میدهند هویتشان را شكل داده و خود را در حوزههای متفاوت قدرت جای دهند.» راز بخش عمدهای از تبلیغات و تمامی سیاستهای شعارگونه در همین مساله نهفته است؛ یعنی توانایی تحریك و هدایت حساسیت مذكور در افراد آنهم نه برایآنكه آنها به فهم خاصی برسند بلكه برای تقویت خود، و برای «دستیابی به شور و هیجان» در جامعهای كه خودبیگانگی در فضای آن موج میزند. اما این دستاورد احساسی، صرفا یك بنای عاطفی است كه در مسیر یك سیل ویرانگر و ناگهانی ساخته شده است و هرگاه حوادث آن را ویران كردند، جز خشمی وحشتناك، هیچچیز برجای نخواهد گذاشت.
اكنون آوار عراق بر سر ما فرو میریزد و دموكراتها به این بسنده كردهاند كه در خصوص بینالمللیكردن و اعتبارنداشتن جنگ عراق سروصدا به راه بیندازند. اما دموكراتها هم خانههایشان را در كنار جمهوریخواهان بنا میكنند و سخنرانیهای كلیشهای آنها در مخالفت با جنگ، سروصدایی بیخود بیش نیست.
زمانی نهچندان دور ــ كه الان گویی به تاریخ باستان پیوسته است ــ نظامیان امریكایی پسازآنكه امامان محلی، نظم و امنیت را برقرار نموده بودند، به فلوجه اعزام شدند. روحانیون محلی به چپاولگریها و حملات انتقامجویانه در عراق خاتمه داده، خدمات عمومی را دوباره به جریان انداخته و یك نیروی شهربانی موقت را در فلوجه تاسیس نموده بودند. وضعیت كمكم تثبیت مییافت كه ماشینهای جنگی برادلی امریكا وارد فلوجه شدند. نظامیان امریكا یكی از مدارس این شهر را كه تازه بازگشایی شده بود، بهعنوان مقر فرماندهی انتخاب كردند، امامان محلی را بازداشت نمودند، شهردار حامی خودشان را در فلوجه منصوب كردند و تمام جادههای شهر را مسدود نمودند.
نظامیان امریكایی تمام این اقدامات را بنا به دستور، آن هم از سوی كسانی انجام دادند كه هیچچیز درباره جامعه عراق نمیدانند و همین بیاطلاعی آنان به هدیهای ارزشمند برای گروههای مقاومت عراقی تبدیل شد. این اقدامات، خشم عمومی مردم فلوجه را برانگیخت. امریكاییها كه هنوز بهشدت درگیر نبرد ناتمام قبلی بودند، ناگهان خودشان را در محاصره تظاهركنندگان خشمگین یافتند و سپس به سمت آنها تیراندازی كردند. در فاصله زمانی اندكی، بیست عراقی كشته و شمار زیادی مجروح شدند. امریكاییها برای توجیه این كشتار، به دروغ، مسلحبودن برخی تظاهركنندگان را بهانه قرار دادند و شاهدان عینی را شدیدا از دسترس رسانهها دور نگه داشتند. سنتكام (Centcom: فرماندهی مركزی امریكا) هیچ توضیحی نتوانست ارائه دهد. برای آنها شمار شاهدان عینی مهم نبود و برعكس سعی میكردند برای تمامی ادعاهایی كه علیه آنها مطرح میشد، پاسخی معادل آن بیابند.
اما دروغها صرفا تحریف واقعیت هستند و نمیتوانند واقعیتی را كه اكنون به مشكلی برای جمهوریخواهان و دموكراتها بدل شده است، محو نمایند. هماكنون مقاومت در فلوجه با خون آبیاری میشود و سلاحهای امریكایی زمینهای سرسبز مقاومت را بارور میكنند. زمینههای مردمی یك جنگ چریكی درواقع از پیش به واسطه طرف نظامی امریكا [خریداران اسلحه] ایجاد شده بود و از پیش معلوم بود كه اقدام به اشغال فلوجه چندان طول نخواهد كشید.
درحالحاضر تمام مردم عراق آمادگی دارند از مقاومت مسلحانه علیه اشغالگران حمایت نمایند. این یك نشانه و علامت راهنما است اما برای امریكاییها به یك زبان خارجی نوشته شده است (امریكاییها قادر به خواندن این علامت نیستند).
هیچچیز درباره واقعیت این زمینه، از طریق رسانهها منعكس نمیشود لذا پسازآنكه چهار نظامی امریكایی مورد حمله واقع شده و به شیوهای وحشتناك كشته شدند، این عمل فلوجه وحشیانه و ددمنشانه جلوه كرد.
یكی از افراد متشخص عضو بنسمان (Bonesman) كه آرزوی منصب جرج بوش را در سر میپروراند ــ یعنی همان كسی كه در سال ۱۹۷۱ كیفرخواستی علیه جنایات جنگی امریكا در ویتنام تنظیم كرده بود ــ اینك در فضایی كه همهچیز علیه سوداگرایان امریكایی است، مهر سكوت بر لب نهاده است. درواقع عشق به حرفه، باعث شده است گوشهای او فریادها را نشنوند.
ترور شیخاحمد یاسین، رهبر ویلچرنشین حماس، توسط اسرائیل، خشم اعراب متعصب را به جوش آورد، اما ایالاتمتحده [بیتوجه به این مساله] با همفكری(!) سنتكام و سیپیای (CPA)، حملات انتقامجویانهای را به سبك اسرائیل علیه گروههای مقاومت عراق آغاز كرد و البته این حملات توسط گروههای مقاومت در نطفه خفه شد. پس از آن، جبهه فوق با جبههای كه شیعیان جنوب عراق از چند ناحیه علیه اشغالگران گشودند، مورد یاری قرار گرفت.
اعراب در خیابانی مشهور به خیابان عرب، هنگامیكه افسانه شكستناپذیری نظامی امریكا در عراق درهم شكسته میشد، بهگونهایاتفاقی به «شور و هیجان لازم برای انگارهسازی و اجرای برنامهها و تواناییهایشان دست یافتند.» فلوجه و یاران آن، ثابت كردند كه وقتی انسان ددمنش و وحشی، خون میریزد، یكمیلیارد انسان صرفا نظاره میكنند و [حتی] فریاد شادی سرمیدهند. همچنین آنها ثابت كردند كه عراق دیگر یك لقمه راحت و بیسروصدا نیست و سناتور كری میتواند خوشحال باشد كه این درگیری، بینالمللی(!) شده است.
علت اصلی اختلاف میان ایالاتمتحده و شیعیان ــ تمامی شیعیان ــ «میانهرو بودن» یكی و «رادیكال» بودن دیگری نبود، بلكه خواسته عمومی شیعیان دستیابی به حاكمیت مستقل بود، چیزی كه امریكا نمیتواند آن را تحقق بخشد؛ چون مستلزم آن است كه نظامیان امریكایی از عراق خارج شوند؛ حالآنكه علت اصلی اشغال عراق استقرار پایگاههای نظامی دائمی در قلب اصلیترین بخش انرژی جهان بوده و علت اصلی تداوم آن نیز همین خواهد بود.شورای رهبری حزب دموكرات، بنا به مواضع خاص خودشان، به این موضع جمهوریخواهان درخصوص عدم واگذاری حاكمیت به عراقیها، انتقاد نخواهند كرد. دموكراتها هیچ تمایلی به واگذاری عراق ندارند. انتخابات یك دعوای خانوادگی است؛ اما هیچكدام از دو طرف منازعه حاضر نیستند موضع خانواده را نقض كنند؛ موضعی كه دقیقا از سیزدهسال پیش با راهاندازی جنگ انرژی در عراق تاكنون، «ایالاتمتحده را ناامنتر و اعتبار بینالمللیمان را خدشهدار نموده است.»
[یك سوال:] سناتور كری، آیا مایلید نظرتان را راجع به ترور عبدالعزیز الرنتیسی توسط صهیونیستهای امریكایی اعلام فرمایید؟ مطمئنا كری از ترس این سوال خیلی زود بر خود خواهد لرزید [چون انتقاد از صهیونیسم خط قرمز برای دموكراتها است.]
دوازدهم آوریل من سی. اسپن (C. Span) را ملاقات نمودم. وی هماینك رئیس گروه مطالعات خاورمیانه دانشگاه براندیس (Brandeis University) است كه در میزگردی به میزبانی مركز مطالعات بینالمللی وودرو ویلسون (Wooderow Wilson International Studies Center) برای ایراد سخنرانی دعوت شده بود. وی در این میزگرد به مدت یكساعت موضع رسمی حزب دموكرات را در مورد عراق تشریح كرد. اسحاق ناكاش (Yitznak Nakash) هم گزارش شفاف و روشن از وضعیت عراق ارائه كرد. وی قاطعانه اظهار داشت روند كنونی خطمشی نظامی و سیاسی ایالاتمتحده، این كشور را به جایی خواهد رساند كه اشغال عراق غیرقابل توجیه خواهد شد.
«غیرقابل توجیه»! این مساله برای رهبری حزب دموكرات [مطمئنا] ناخوشایند است.
ناكاش توصیه میكرد صدر و پیروانش به عرصه سیاست بازگردانده شوند و جایگاهی در ساختار سیاسی عراق به این گروه اختصاص داده شود. ارزیابی وی كاملا واقعبینانه بود. وی مستندات ارزشمندی برای توجیه پیشبینیهای ناامیدكننده خود ارائه كرد. استدلال وی این بود كه ایالاتمتحده دیگر توانایی شكست در جنگی دیگر را ندارد. البته ناكاش دلیل خود را ذكر نكرد، ولی ما میتوانیم آن را حدس بزنیم. او معتقد بود برای موفقشدن در عراق، ایالاتمتحده باید یك سیستم سیاسی در این كشور وضع نماید كه خود امریكا آن را مستقیما هدایت نكند اما تكثر در هدایتكنندگان نیز به فقدان كنترل و موازنه میانجامد. به اعتقاد ناكاش، ازاینطریق نفوذ مقتدا صدر و دیگران در عراق به شیوهای مشابه حزبالله لبنان از طریق اعطای كرسیهای پارلمانی و دخیلشدن در ساختار سیاسی لبنان مهار خواهد شد. این زیركانهترین روش از آن چیزی است كه به آن «دموكراسی فنی» گفته میشود. این روش بسیار موثرتر از اشغال مستقیم میتواند گروههای مردمی را كنترل كند. در این شیوه باید سیاست تشویق و تنبیه (هویج و چماق) توامان بهكار گرفته شود تا اطمینان حاصل گردد كه همه افراد و گروهها توانستهاند در یك فرایند سیاسی مشروع به قدرت سیاسی كافی دست یابند و بدینطریق از تمایلشان به خارجشدن از این فرایند كاسته شود؛ این درواقع یعنی همان استراتژی تفرقه بینداز و حكومتكن. این پیشنهاد ممكن است در نظر نئوكانها (نومحافظهكاران) كه از طرفداران دوآتشه و پروپاقرص امپراتوری هستند، بسیار زیركانه جلوه كند [و توجه آنها را بیشتر به خود جلب نماید].
جالبترین قسمت گزارش شفاف و صریح ناكاش در مورد بینظمیهای فراروی اشغال عراق توسط امریكا، آنجا بود كه وی از پیششرط بیچونوچرای این مانور سیاسی نام برد: «امنیت»؛ و منظور او از آن، افزایش قابلتوجه شمار سربازان در عراق و دادن تعهد به ماندن در آنجا به مدت یك دهه یا بیشتر بود. جان كری میگوید ایده درست افزایش تعداد نظامیان امریكایی در عراق باید از همین الان به اجرا درآید. او میكوشد خودش را مانند جان اف كندی تاحدودی متعهد نشان دهد اما بهنظر میرسد او مانند لیندون جانسون بیشتر سروصدا به راه میاندازد.
هاینز (Heinzes)، سوروس (Soros) و دیگر رهبران حزب دموكرات، تلاش میكنند وضعیت عراق را كه تاكنون از برخی جهات كنترل آن از دست رفته است، برای تثبیت یك نظام سیاسی آماده كنند.
نه در مورد اهمیت سیاسی مذهب در عراق، آسیای جنوب غربی و ایالاتمتحده كه صهیونیستهای مسیحی بخش مهمی از پایگاه حزب حاكم آن را تشكیل میدهند، میتوان مبالغه نمود و نه در مورد سیاستهای مبتنی بر نوعی خودشیفتگی مردانه دكترین بوش. دموكراتها حتی نمیتوانند چنین دكترینی در پیش بگیرند. مبارزه دموكراتها تاحدودی به یك رقابت نظامیگونه با جرج بوش بر سر افتخارات نظامی تبدیل شده است؛ گویی تنها اگر فرمانده كل قوا یك سرباز قدیمی باشد كه پارچهای از روبان سالاد میوه بر یونیفورم كپكزده خود زده است، جنگ عراق سراسر خوبی و خوشی خواهد بود.
دیوید پرایس، نماینده حزب دموكرات در كنگره، آدمی چند چهره است و جریانهای سیاسی (جهت باد) را به خوبی میشناسد. او بهموقع تغییر جهت میدهد و لذا نمیتوان هویت او را بهخوبی تشخیص داد. او مانند یك ستاره دریایی انعطافپذیر است؛ البته اگر نگاهی به ستون فقراتش بیندازید واقعا هم بیشباهت به ستاره دریایی نیست. او امیدوار است در انتخابات كنگره باز هم رای بیاورد؛ چون مخالفان او همیشه یك عده تئوكراتهای ضد زن هستند كه در كنار بلك بلت (Black Belt) صرفا تعداد محدودی را تشكیل میدهند. دیوید پرایس علیرغم چندچهرهبودنش، بعضا مجبور میشود تحت فشار رایدهندگان، لحن صادقانه به خود بگیرد. خود او یكبار به من گفت نمیتواند دولت بوش را بهخاطر نقض منشور ملل متحد در حمله به عراق مورد سرزنش قرار دهد، چون در زمان دولت بیل كلینتون به اقدام نظامی امریكا علیه یوگسلاوی، در كنگره رای موافق داده است. من تاكنون سه فیلم ویدئویی جداگانه در مورد جنایات نظامیان امریكا برای وی ارسال كردهام كه در اینترنت قابل دسترسی هستند. اما او حتی یكبار هم به ایمیلهای من جواب نداد. فكر میكنم دیوید پرایس با نظراتم موافق نبود. بههرحال تنها خبر خوب از او، همان بود كه در بالا به آن اشاره كردم.
مردم امریكا دیگر از جنگ عراق خسته شدهاند. نتایج یك نظرسنجی در ماه دسامبر ۲۰۰۴ نشان داد شصتوسهدرصد مردم امریكا با ماندن امریكا در عراق موافق بودند و سیودودرصد از خروج این كشور از عراق حمایت میكردند. در نظرسنجیهای اخیر میزان موافقان ماندن نیروهای امریكایی در عراق به كمتر از پنجاهدرصد كاهش یافت و شمار موافقان خروج از عراق افزایش قابل ملاحظهای پیدا كرد. اگر این روند ادامه پیدا كند ــ با توجه به خبرهای ناخوشایندی كه از عراق میآیند ــ بهنظر میرسد بهزودی نسبت مخالفان خروج از عراق به بیستوشش درصد در مقابل شصتوهشتدرصد تعداد موافقان خروج از آن كشور خواهد رسید.
اوضاع در عراق برای سربازان امریكایی مرگبار است. كارگران شركتهای خارجی حاضر در عراق مانند موشهایی از یك كشتی در حال غرقشدن، در حال فرار بودند. شماری از سربازان و شهروندان ایالاتمتحده، دانمارك، ایتالیا، اسرائیل، فرانسه، جمهوری چك و ژاپن توسط گروههای مقاومت به گروگان گرفته شدهاند. سنیها و شیعیان بهدنبال ایجاد یك اتحاد تاكتیكی هستند. این بدینمعنی است كه جرج بوش به اهداف خود در حمله به عراق و ایجاد اتحاد میان گروههای سهگانه این كشور (شیعیان، كردها، سنیها) نایل آمده است! وی ناسیونالیسم پانعرب در عراق و همینطور پیشمرگان كرد در شمال عراق و شرق تركیه را دوباره احیا كرد.
دموكراتهای عزیز، آیا این میزان بینالمللیكردن جنگ عراق برای شما كافی است؟!
من قبلا گفتهام و حتی با قبول این خطر كه به چپگرا بودن متهم شوم، باز هم میگویم: ما نمیتوانیم خودمان را از سیاستهای انتخاباتی در ایالاتمتحده كنار بكشیم. هرجاكه كاندیداهای حزب دموكرات در انظار عمومی ظاهر میشوند، همه ما باید یاد بگیریم كه به فراتر از بنیانهای انتخابات حزب دموكرات قدم بگذاریم، ردپای آنها را دنبال كنیم، آنها را در محاصره دوربینهای تلویزیونی قرار دهیم و سوالاتی از آنان بپرسیم تا آنها لااقل این سوالات را بشنوند: سوالاتی راجع به فلسطین، راجع به شمار كشتهشدگان عراقی، راجع به ارتكاب جنایات جنگی امریكا، راجع به استقرار پایگاههای نظامی دائمی در عراق، راجع به اینكه دقیقا چه كشور یا كشورهایی نیروهای حافظ صلح سازمان ملل را در آینده تشكیل خواهند داد، راجع به اینكه آیا آنها (دموكراتهای كنگره) اصلا اختیار آن را دارند كه بودجه اضطراری بیشتری برای ادامه جنگ در عراق اختصاص دهند، حتی شاید سوالاتی راجع به اینكه آیا مردم عراق حق دارند در صورت لزوم با توسل به نیروهای نظامی مهاجمان را از عراق اخراج كنند.
این اصلا به معنای داشتن یك نیت شیطانی نیست؛ به معنای استفاده از تریبون آزاد آنها برای شكست یك كاندیدا هم نیست، بلكه میخواهیم از این طریق با آنها در كمك به اضمحلال یك امپراتوری همراه شویم!
نظامیان امریكایی وقتش رسیده كه به خانه برگردید. امریكا از عراق و اسرائیل از فلسطین بیرون رانده میشوند!
استن گاف
ترجمه: فاطمه قلاوند
پینوشت
[i]ــ این مقاله ترجمهای از متن زیر میباشد:
Stan Goff, The Democrates and Iraq, in: www. Thinking peace. Com.
استن گاف به مدت سیسال بهعنوان سرگروهبان در ارتش امریكا خدمت كرد. وی پس از پایان خدمت نظامی، به یكی از فعالان ضدجنگ در ایالاتمتحده تبدیل شد. او هماكنون در گروه Bring Them Home Now (سربازان امریكایی را همین الان به خانه برگردانید) عضویت دارد و تاكنون دو كتاب منتشر كرده است:
۱ – Hideous dream: A Solidier’s Memory of Us Invasion of Haiti (Seff Skull, ۲۰۰۰)
۲ – full – Spectium Disorder (Soff Skull Press, ۲۰۰۳)
ترجمه: فاطمه قلاوند
پینوشت
[i]ــ این مقاله ترجمهای از متن زیر میباشد:
Stan Goff, The Democrates and Iraq, in: www. Thinking peace. Com.
استن گاف به مدت سیسال بهعنوان سرگروهبان در ارتش امریكا خدمت كرد. وی پس از پایان خدمت نظامی، به یكی از فعالان ضدجنگ در ایالاتمتحده تبدیل شد. او هماكنون در گروه Bring Them Home Now (سربازان امریكایی را همین الان به خانه برگردانید) عضویت دارد و تاكنون دو كتاب منتشر كرده است:
۱ – Hideous dream: A Solidier’s Memory of Us Invasion of Haiti (Seff Skull, ۲۰۰۰)
۲ – full – Spectium Disorder (Soff Skull Press, ۲۰۰۳)
منبع : ماهنامه زمانه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست