چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا
شهید مطهری و حوزه علمیه قم، از ابتدا تا خرداد۴۲

مرتضی مطهری در دوازدهم جمادی الاولی ۱۳۳۸ قمری (دوازدهم بهمن سال ۱۲۹۸(۱) شمسی) در قریه «فریمان» ـ که بعدها به شهرستان تبدیل شد ـ چشم به جهان گشود. پدر او شیخ محمدحسین مطهری که تحصیلات خود را در نجف اشرف گذرانده بود، یکی از روحانیون برجسته و معظم فریمان بود. مرتضی، دروس مقدماتی را که غالبا آشنایی با قرآن مجید و دیگر تعلیمات ابتدایی بود، با شور و شوق زیادی پشت سر نهاد. درباره علاقه وافر ایشان به تحصیل در دوران کودکی، خاطرهای از پدرشان نقل میشود که در خور توجه است.
او میگوید: یک روز صبح بسیار زود، دیدم مرتضی در بستر خود نیست، همه جا را جستجو کردیم و بعد، ذهنم به طرف مکتب خانه رفت. وقتی به آنجا رفتم، دیدم مرتضی پشت در بسته مکتب خانه خوابش برده است. او به شوق درس، صبح بسیار زود از خانه بیرون آمده بود و وقتی متوجه میشود که خیلی زود به مکتب خانه آمده، همان پشت در دراز میکشد و به خواب میرود. [پس او را برداشتم و به خانه آوردم].در دوازده سالگی راهی شهر مقدس مشهد شد. این سالهای سیاه با اختناق و فشار حکومت رضا خان ـ خصوصا تحقیر و اهانت شدید به دین و مظاهر آن، همچون علما و حوزههای دینی ـ همراه بود. گروهی از روحانیون لباس را کنار نهادند و برای رهایی از این فشار تن به سازش با محیط دادند. در چنین شرایطی، نوجوانی چون مرتضی مطهری با خود پیمان بست که به دنبال فراگیری علوم و معارف دینی باشد و تسلیم فشار موجود نشود.
او پنج سال از حساسترین لحظات زندگی خود را در مشهد گذراند و در سال ۱۳۱۶ هـ.ش برای ادامه فراگیری بیشتر مسائل دینی عازم قم شد زیرا حوزه علمیه مشهد با وجود برخورداری از اساتید ممتاز، دچار رکود و سستی گشته و زیر فشار اسلامزدایی رضاخانی ناتوان شده بود.
● سالهای زندگی در قم
هنگامی که او روانه قم شد، این شهر نیز وضعیت مطلوبی نداشت اما مقاومت و تدبیر مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، حوزه علمیه را در برابر ضربات رژیم حفظ کرده بود. یک سال پس از مرگ آیتالله حائری ، ریاست حوزه را آیتالله سید محمد خوانساری، آیتالله سید صدرالدین صدر و آیتالله سید محمد حجت بر عهده گرفتند که هر کدام با داشتن ویژگیها و امتیازات برجستهای مورد توجه شدید دانشجویان علوم دینی و روحانیون بودند.
آیتالله صدر، اهل مدارا و دوراندیشی بود و در عین حال از حرکتهای سیاسی، دفاع و پشتیبانی میکرد. آیتالله حجت کوهکمرهای ، مرد درس و نظم و انضباط تحصیل بود و آیتالله خوانساری، مرد قیام و مبارزه بود. اجتماع این ویژگیها تعادل و توانمندی حوزه قم را افزایش میداد. مرتضی مطهری که ذاتا فرد آزاد و آزادیخواهی بود ، روش آیتالله خوانساری را ترجیح میداد.
«آقای مطهری ماندد هر مرد آزادهای، شیفته این دلاوری توأم با پارسایی و تقوا بود» (۲) اما شخصیت ویژه استاد مطهری نشان داد که او برای تکامل روحی و شخصیتی خود، از ویژگیهای هر سه مرجع و دیگر مراجع و اساتید بزرگ کمال بهرهبرداری را کرد. مرتضی مطهری به مدت ۱۵ سال در قم اقامت کرد. وی در این مدت با تکیه بر تلاش خستگیناپذیر علمی و همچنین آشنایی با اساتید برجسته حوزه، خیلی زود مشهور شد و به عنوان یکی از فضلای حوزه علمیه قم مطرح شد. مطهری تا سال ۱۳۲۲ دروس ادبیات، منطق، سطوح متوسط و عالی فقه و اصول را آموخت و در سال ۱۳۲۳ به طور جدی به آموختن فلسفه پرداخت. به طور کلی، او در سالهای زندگی در قم به آموختن، بیش از هر چیزی دیگر اهمتی داد: «تلاش او در قم این بود که چگونه باید آموخت و خود را ساخت». (۳)
مهمترین اساتیدی که در جهت تکوین و شکلدهی شخصیت او تلاش کردند، عبارتند از: امام خمینی (ره) ، آیت الله بروجردی ، حاج میرزا علی آقا شیرازی، مرحوم میرزا مهدی آشتیانی، علامه محمدحسین طباطبایی ، آیتالله سید محمد محقق داماد و آیتالله سید احمد خوانساری. در این میان استاد مطهری به چهار تن از اساتید، بیش از اندازه توجه داشته و واقعا مفتون شخصیت و مقام علمی و معنوی آنها شده بود. حضرت امام خمینی (ره) که طلبههای جوان را جذب میکرد و با دغدغه اصلاح حوزه، (۴) با بینش عمیق ، ضعفها و کاستیهای حوزه را تجزیه و تحلیل میکرد، بیش از هر فرد دیگری بر مرتضی تأثیر نهاد. امام خمینی (ره) که عضو شورای مصلحتی ، مرکب از حاج سید احمد زنجانی، شیخ ابوالقاسم اصفهانی، مرتضی حائری ( فرزند شیخ عبدالکریم) حاج آقا باقر سلطانی، حاج سید محمود روحانی ، سید زینالعابدین کاشانی و آقا ریحانالله گلپایگانی بود، از مرتضی مطهری ـ شاگرد فاضل خود ـ دعوت به همکاری کرد و ایشان نیز با شورا بسیار همکاری کردند. استاد مطهری به مدت دوازده سال از محضر امام خمینی (ره) کسب فیض کرد و به غیر از درس اخلاق، عرفان و فلسفه ملاصدرا را نیز نزد ایشان آموخت. البته اسفار ملاصدرا را به طور خصوصی و با حضور حاج شیخ مهدی حائری یزدی، حاج آقا رضا صدر و آقای منتظری و چند تن دیگر، از محضر امام کسب کردند. استاد مطهری در مورد درس اخلاق امام میگوید:
«اما درس اخلاقی که بوسیله شخصیت محبوبم در ظهر پنجشنبه و جمعه گفته میشد و در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود نه اخلاق به مفهوم خشک علمی، مرا سرمست میکرد .... بخش مهمی از شخصیت من در آن درس و سپس در درسهای دیگری که در طی دوازده سال از استاد الهی فرا گرفتم ، انعقاد یافت». (۵)
استاد بزرگوار علامه طباطبایی ، فرد دیگری است که روح و جان مطهری را جلا میبخشید. استاد مطهری، فلسفه بوعلی و نیز بررسی فلسفه مادی را نزد ایشان آموخت. استاد مطهری که همواره نزد علامه طباطبایی با فروتنی و ادب رفتار میکرد، در کلام و گفتار نیز حق او را چنین ادا مینماید:
«این مرد واقعا یکی از خدمتگزاران بسیار بسیار بزرگ اسلام است، او براستی مجسمه تقوا و معنویت است. در تهذیب نفس و تقوا مقامات بسیار عالی طی کرده. من سالیان دراز از فیض محضر پر برکت این مرد بزرگ بهرهمند بوده و الان هم هستم ... او مرد بسیار عظیم و جلیلالقدری است ... مردی است که صد سال دیگر تازه باید بنشینند و افکار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند». (۶)
این نکته قابل توجه است که چنین روحیاتی در حوزههای دینی و بین علمای ربانی جلوه بیشتری دارد. این گونه تجلیل نمودن از استاد، شاگرد را تا رسیدن به مرز کمالات علمی و معنوی استاد به تلاش برمیانگیزد و امیدوار میکند.
یکی دیگر از علمایی که بر استاد مطهری تأثیر عمیق گذاشته بود، میرزا علی شیرازی بود. استاد مطهری که حقیقتا از طریق این استاد بزرگ با نهجالبلاغه آشنا شده بود، درباره وی میگوید: «یادی از استاد خودم ـ عالم جلیلالقدرـ مرحوم آقای حاج میرزا علی آقا شیرازی ـ اعلی الله مقامه ـ که از بزرگترین مردانی بودکه من در عمرخود دیدهام و به راستی نمونهای از زهاد و عباد و اهل یقین و یادگاری از سلف صالح بود که در تاریخ خواندهایم ... در تابستان سال ۲۱ من از قم به اصفهان رفتم و برای اولین بار در اصفهان با آن مرد بزرگوار آشنا شدم و از محضرش استفاده کردم. البته این آشنایی بعد تبدیل به ارادت شدید از طرف من و محبت و لطف استادانه و پدرانه از طرف آن مرد بزرگ شد... از خود و خودی رسته و به حق پیوسته بود». (۷)و(۸)
استاد مطهری همچنین فقه و اصول را نزد آیتالله العظمی بروجردی آموخت ، حتی برای درک فیض محضر او به بروجرد میرفت و از شاگردان ممتاز آیتالله بروجردی بود . استاد مطهری درباره ایشان میگوید :
« این مرد به راستی یک فقیه ممتاز و مبرز بود . بر همه این رشتهها از تفسیر و حدیث و رجال و درایه و فقه " شیعه " و سایر فرق اسلامی احاطه و تسلط داشت ...
مردی بود در حقیقت با تقوا و به راستی موحد... او کسی بود که اساسا توحید را در زندگی خودش لمس میکرد . یک اتکا و اعتماد عجیبی به دستگیری خدا داشت » (۹)
استاد مطهری علاوه بر کسب بهره علمی و معنوی از این اساتید بزرگ و برجسته ، از مسائل سیاسی روز آگاه بود و سعی میکرد با حضور فعال و زنده در بطن امور سیاسی ، از آنها فاصله نگیرد . در اولین سند از مجموعه اسناد ساواک درباره استاد مطهری – که گزارش مختصری از زندگینامه اوست و حتی به خط و مشی سیاسی استاد اشاره میکند – ساواک او را فردی میداند که " مشرب مصدقی " دارد و به زعم آن ، مصدق یک " وطنپرست " بوده است .
استاد مطهری چندین بار با آیتالله کاشانی دیدار کرد . همچنین در آن سالها که جوانان پر شور و انقلابی فدائیان اسلام به رهبری سید مجتبی میرلوحی ( معروف به نواب صفوی ) اجازه ندادند که آزادیخواهی و مبارزه تنها به نام مارکسیستها و ناسیونالیستها ( ملیگرایان ) رقم بخورد و حماسههای اسلامی و شهادتطلبیهای بی شمار بزرگان اسلام را که در خلال مبارزات آشکار و پنهان حاصل شده بود ، به یاد مردم میآوردند ، استاد مطهری با آنان همدل و همنوا بود :
« شهید مطهری با فدائیان و افکارشان هماهنگ بود . بارها از شهید نواب میشنیدم که با احترام از آقای مطهری یاد میکرد و از احوال او جویا میشد » . (۱۰)
حتی در مشکلاتی که فدائیان اسلام با آیتالله بروجردی داشتند و عمدتا به اختلاف در شیوه مبارزه برمیگشت نه در هدف مبارزه ، استاد مطهری دلسوزانه نواب و دوستانش را راهنمایی میکرد و از آنها میخواست به موقعیت و جایگاه آیتالله بروجردی توجه داشته باشند و آنها که به استاد مطهری بسیار علاقهمند بودند و به او احترام میگذاشتند ، به خواستههای او عمل میکردند : « فدائیان و مخصوصا نواب و واحدیها خیلی برای مرحوم مطهری که از فضلای نامی حوزه و مرد بسیار نرم و گرم و در کار آنها هم هماهنگی داشت ، احترام قائل بودند » . (۱۱)
سعی و تلاش در روی آوردن به مسائل سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ، توجه وافر به احکام ، قوانین و مقتضیات اسلامی از ویژگیهای استاد مطهری بود . او که مطالعات عمیق و اصیل اسلامی داشت ، به وضوح دریافت که اسلام پاسخگوی نیازهای هر عصر و نسلی است . استاد میگفت : « برخی دیگر که به مسائل روز توجه دارند و درباره حال و آینده میاندیشند ، متأسفانه سخاوتمندانه از اسلام مایه میگذارند ؛ سلیقه روز را معیار قرار میدهند و به نام اجتهاد آزاد ، به جای آنکه اسلام را معیار حق و باطل قرار دهند ، سلیقه و روح حاکم بر زمان را معیار اسلام قرار میدهند » (۱۲)
در عین حال ، از آنجا که استاد مطهری با رژیم استبدادی حاکم بر جامعه شدیدا مخالف بود ، از هر گونه فعالیت آزادیخواهانه حمایت میکرد و اگر گزارشگر ساواک او را هوادار مصدق معرفی میکند ، ناشی از اعتقاد استاد به مبارزه بود . او میدانست که برای تحقق بخشیدن به آرمانهای اسلامی ، زمان زیادی لازم است زیرا حرکت اسلامی لازمهاش آگاهیهای فرهنگی و علمی در میان مردم است که جامعه آن روز فاقد آن بود و آنچه که استاد مطهری را به یک مبارزه اصولی و منطقی سوق میداد و از آن دفاع میکرد ، رعایت همین جنبههای فکری و فرهنگی مبارزه بود .
یک قیام منطقی و مبتنی بر بینش و آگاهی تودهای ، آرمان مطهری بود ولی تا رسیدن به چنین آرزویی ، دلیلی وجود نداشت تا با قیامهای کوچک و زمینهساز مخالفتی بکند هر چند رنگ و بوی ملی داشته باشند : « با اینکه با کنار رفتن این گروه [ آیتالله کاشانی و فدائیان اسلام ] حکومت دکتر مصدق رنگ ملی صرف به خود گرفت اما چون مقداری از آرمانهای اسلامی ، مانند مبارزه و استقلال را تأمین میکرد ، باز هم هواخواه آن بود ولی کتمان نمیکرد که آنچه میگذرد تمام آرزوی او نیست » (۱۳) بنابراین او – به عنوان یک فعال سیاسی – تحولات را دنبال میکرد و به سرمقالات " باختر امروز " به قلم دکتر فاطمی ، علاقهمند بود ؛ با دقت آنها را مطالعه میکرد و گاهی با دوستانش درباره آنها بحث و گفتگو میکرد .
سال ۱۳۳۱ فرا رسید . استاد مطهری در حوزه علمیه به عنوان یک چهره کاملا شناخته شده به شمار میآمد . او که همچون استاد خود امام خمینی (ره) معتقد بود تشکیلات روحانیت باید متناسب با نیاز زمان و جامعه دست به تحول و اصلاحات در خود بزند ، به دنبال شکست طرح اصلاح حوزه و منزوی شدن امام خمینی (ره) ، راهی تهران شد .
● هجرت به تهران
استاد مرتضی مطهری در سال ۱۳۳۱ پس از ۱۵ سال تعلیم و تعلم در شهر مقدس قم ، به تهران آمد . آقای هاشمی رفسنجانی از آن سالها – یعنی هجرت مطهری به تهران – به تلخی یاد میکند :
« چه روزهای تلخی بود وقتی که با خبر شدیم استاد فلسفه و فقه و اخلاق از حوزه قم رفته است و تلختر وقتی شد که شنیدیم ایشان تحت فشار فقر و نیاز مادی مجبور شدهاند حوزه را – که محیطی سخت مورد علاقهشان بود و تا آن اواخر عمر هم آرزوی برگشت به محیط حوزه قم را داشتند – ترک کند ». (۱۴)
آیتالله شهید محمد صدوقی علت مهاجرت استاد مطهری را چنین بیان میکند : « از آنجا که اوضاع زندگی در قم برایشان سخت و ناگوار شد ، ناچار به تهران حرکت کرد». (۱۵)
هر چند که فقر و ناتوانی مالی یکی از عوامل هجرت استاد مطهری از قم به تهران بود اما باید به این نکته نیز اشاره نماییم که سوء تفاهم آیتالله بروجردی در مورد ایشان نیز از عوامل مهم هجرت بود . آیتالله بروجردی مرجع بلامنازع جهان تشیع بود و افتادن از چشم او مسلما تاوان بزرگی داشت و اطرافیان و منحرفین دقیقا کاری کرده بودند که نه تنها مطهری را به حضور نمیپذیرفت بلکه نامهای را که آقای مطهری نوشته بود و امیدوار بود بتواند آن را از طریق آقای منتظری – دوست و همفکر خود که به بیت آیتالله بروجردی رفت و آمد داشت – به دست آقای بروجردی برساند ، موفق نشد و آقای بروجردی نامه را نپذیرفتند لذا فقر و بینوایی و خمود و بی اعتمادی دست به دست هم دادند و مرتضی مطهری که تا آن زمان نشان داده بود یکی از امیدهای بزرگ حوزههای علمیه و اسلام است ، کانون علم و معارف اسلامی را ترک کرد . اما از آنجا که عنایت خداوندی مشمول بندگان خاص و برگزیده است ، نتیجه این هجرت بسیار مبارک و پسندیده شد .
هم اکنون این پرسش وجود دارد که اگر او به تهران مهاجرت نمیکرد ، میتوانست منشأ تحولات علمی برای اسلام و انقلاب اسلامی باشد ؟ یقینا در این هجرت دست هدایت خداوند ، مطهری را به سمتی کشانید تا با استفاده از زمان و مکان جدید و حوزه کاربردی بیشتر و وسیعتر ، بتواند دانش اندوخته خود را در اثر نزدیکی به افراد و محافل مختلف ، به شکل عینیتر به جامعه عرضه نماید . با توجه به علاقه زیاد استاد مطهری به دانشاندوزی ، او همواره از خود پرسش میکرد و نیز به دنبال پرسشهای دیگران درباره اسلام بود . علمجویی او مرز نداشت و واقعا در کسب دانش زیادهطلب بود زیرا روح او روح قرآنی بود .(۱۶)
استاد مطهری به تهران آمد و در جلسات هفتگی مرحوم کوشانپور – که در منزل ایشان برگزار میشد – نماز جماعت میگزارد و تفسیر قرآن میگفت . آن گاه استاد مطهری ، به مدرسه " مروی " رفت و تدریس را در این مدرسه علمیه آغاز کرد . سپس با کمک مرحوم کوشانپور ، خانواده را از قم به تهران انتقال داد . زندگی مطهری در تهران به سه مرحله عمده تقسیم میشود . در هر کدام از این مراحل – با توجه به اینکه مردان بزرگ محصول و میوه زمانه خویشند – مطهری به تأثیر از شرایط فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی عصر خویش ، جامعترین و مفیدترین اقدامات را انجام داد .
● آغاز شکوفایی
از سال ۱۳۳۱ تا ۱۳۴۱ ، استاد مطهری با تلاش خستگی ناپذیر ، فعالیت علمی خود را دنبال کرد . در این دوران او به دنبال پیریزی یک بنای فکری و اجتماعی از اسلام بود . مطهری در جلسات هفتگی و ماهانه مربوط به گروههای مختلف فکری حضور مییافت زیرا میدانست که راه توسعه اندیشه همانا تماس و نزدیکی و تبادل نظر با اندیشمندان و صاحبان تفکر است .
استاد از این رهگذر بسیار بهرهمند شد و بدون آنکه دچار انحراف و یا تزلزل شود ، به دلیل برخورداری از آگاهی و آشنایی بسیار زیاد با معارف اسلامی و تکیه بر معنویات به شناساندن چهره اصیل اسلام همت گماشت .
سخنرانیهای ماهانه استاد و دیگر دوستان وی ، بعد به صورت کتاب ( ۳ جلد ) تحت عنوان
" گفتار ماه " چاپ و منتشر شد . در همین سالها اصول فلسفه و روش رئالیسم را به پایان رسانید و در سال ۱۳۳۴ فعالیت علمی خود را در دانشکده الهیات و معارف (۱۷) آغاز کرد .
استاد مطهری ، روز بیستم آبان را شروع تدریس در دانشکده الهیات ( معقول و منقول ) ذکر میکند که به دنبال درج یک آگهی در سال ۱۳۳۳ مبنی بر استخدام دانشیار در رشته معقول ، کار تدریس را آغاز کرد . (۱۸)
آیتالله جوادی آملی از قول هیأت ممتحنه نقل میکنند : در امتحان مدرسی از استاد مطهری ، هیأت ممتحنه باتفاق گفتند چه کنیم که نمره ای بالاتر از ۲۰ نیست که به ایشان بدهیم . در تاریخ ۱۲/۱۱/۱۳۴۴ حکم ایشان ابلاغ شد و با حقوق ماهیانه ۳۰۰ تومان به طور رسمی به فعالیت پرداخت.
در همین سال ، کتاب " داستان راستان " مورد تقدیر یونسکو قرار گرفت و مبلغ ۴۰۰ دلار
( معادل سی هزار ریال ) از سوی دبیر کل یونسکو برای استاد مطهری به ایران ارسال
شد . (۱۹)
مهمترین مباحث فکری این دوران که ناشی از ورود بحث تجدد و روشنفکری به جامعه بود ، اصلاح طلبی ، غربگرایی ، ناسیونالیسم و مارکسیسم بود . این جریانات ایدولوژیکی به دلیل نامتجانس بودنشان با مبانی فرهنگی و تاریخی و مذهبی ما ، پایگاه مردمی و مقبولی نداشتند . جریان ملی شدن نفت و نهضت دکتر مصدق با کودتای ۲۸ مرداد شکست خورد و آن قشر از مردم هم که با این نهضت پیوند خورده بودند ، نه به انگیزههای ایدئولوژیک بلکه به خاطر تنفری که از رژیم شاه داشتند ، نومیدانه صحنه را خالی کردند . جریان ضعیف مذهبی در گذشته به تدریج خود را به صحنه وارد کرد و رادیکالتر از جبهه ملی ، در بعد سیاسی ، تلفیقی از اسلام و جریانات موجود جامعه را عرضه کرد . شاخصترین ویژگی این جریان که رسما با نام " نهضت آزادی ایران " ظهور کرده بود ، ارائه طرحی از نظریه دموکراسی اسلامی بود . جریان فوق که سلطنت را نفی نمیکرد ، به نمادهای غیرانسانی آن ، چون استبداد ، اختناق و دیکتاتوری معترض بود . به خاطر آشنایی با تمدن غرب و مظاهر آن ، به عنوان یک وظیفه دینی تلاش میکرد به هر قیمتی تعالیم اسلام را همرنگ زمانه جلوه دهد و آن را باب طبع زمانه کند ؛ اگرچه در این آراستن ، به مسائل غیراسلامی نیز استناد میشد . به هر حال این تجددگرایی افراطی ، از اسلام سخاوتمندانه خرج میکرد . استاد مطهری محتاطانه نگاهی به این جریانات داشت و نگاهی به معارف اسلامی ؛ که درصدد مدلسازی آن بود .
مطهری به هر کس که در تجدید حیات اسلامی فعالیت میکرد ، علاقهمند بود . یا از نزدیک با آنان در تماس و رابطه بود و یا آثار آنان را به دقت مطالعه میکرد .(۲۰) در عین حال وظیفه خود میدانست که در مقابل مسائل انحرافی حساس باشد و واکنش نشان بدهد و از تصحیح مطالب آنها غفلت نورزد ولی این واکنش در آن مقطع ، به خاطر شرایط خاص سیاسی ، تند نبود بلکه در سطح یک برخورد علمی باقی میماند . استاد ، بیشتر مبانی و اساس عقاید و آرمانهای آنها را به نقد میکشید و با تألیف و سخنرانی و حضور در محافل آنان ، در جهتدهی درست و اصولی به آنها کوشش میکرد .
این دهه غالبا عرضه تفکرات و اندیشههای غربی و راستگرایانه و نیز تفکرات التقاطی غربی بود . این اندیشهها بیشتر رنگ فلسفی و اجتماعی داشت و در نتیجه ، اندیشمندان حوزه و روحانیون روشنفکر سعی میکردند در همین قلمرو قلم بزنند و در ارائه اندیشههای ناب اسلامی با تکیه بر متون اصیل اسلامی منفعل نباشند . استاد مطهری به همراه مراد و محبوبش – علامه طباطبایی – از پیشتازان این عرصه بودند . از سوی دیگر با انتشار مجله " مکتب اسلام " – که آقای مطهری همکاری تنگاتنگ با آنها داشت و اکثر مقالات آنها را قبل از چاپ میدید و اظهارنظر میکرد ، چهرههای جدیدی از حوزه به صحنه آمدند که مسلما استاد مطهری در جهتدهی به آنها نقش عمدهای ایفا میکرد .
با نزدیک شدن به دهه چهل و قیام پانزدهم خرداد ، بحثها رنگ سیاسی گرفت و انتقاد از دولت و حکومت وارد حوزه کارهای استاد مطهری شد . در این ایام ، حوزه علمیه قم به خاطر وجود آیتالله بروجردی که عمدتا به کارهای فرهنگی و استحکام حوزه تمایل داشت ، قدرت خود را بازیافته بود و خطری از سوی رژیم آن را تهدید نمیکرد . حوزههای دینی آن قدر توانمند شده بودند که به راحتی در مقابل هر گونه تعرضی از سوی رژیم ، توان مقابله را داشتند . بر اساس اسناد موجود ، استاد مطهری در منزل شخصی به نام علی بابایی ، انتقادهای تندی از دولت و وضعیت کشور میکرد . (۲۱)
وی وضعیت نامطلوب کشور – خصوصا نفوذ بیگانگان – را از ناحیه وزرایی میدید که در رأس کار بودند و اظهار میداشت : « طبق دستور پیامبر اسلام (ص) ما نباید تحت سلطه بیگانگان باشیم » .
به طور کلی ، چنین ارزیابی میشود که مقطع فوق به دلیل برخورد افکار و اندیشهها موجب پویایی و تحرک اندیشه شد و استاد مطهری نیز از این قضایا تأثیر گرفت و یقینا اگر این نوع اندیشهها در جامعه وجود نداشت ، افق بینش و دانش شخصیتهایی همچون مطهری نیز محدود و ناقص میماند.
● دوران مبارزه
پس از درگذشت آیتالله العظمی بروجردی ( فروردین ۱۳۴۰ ) و مطرح شدن مرجعیت امام خمینی (ره) ، قدرت نمایش عمل و تصمیمگیری امام (ره) افزایش یافت .
اگر تا آن روز امام (ره) به دنبال اصلاح حوزه بود ، اینک محکم و استوار ایستاده بود و خواستار اصلاحات و تغییرات در قلمرو دولت ، حکومت و رابطه آنها با مردم بود ، زیرا امریکاییها در حکومت ایران نفوذ کرده بودند و به شکل فزایندهای آن را تقویت و توسعه میدادند و سعی داشتند بر همه امور کشور حکومت کنند .
امام پس از یک دوره اعتراضهای ملایم و سپس انتقادهای شدید نسبت به روش حکومتی شاه ، رویارویی مستقیم روحانیت و شاه را موجب شد و حکومت که تصور میکرد بعد از فوت مرجع بزرگ شیعه – آیتالله العظمی بروجردی – ضعف و ناتوانی بر حوزههای دینی مستولی خواهد شد ، خود را در تنگنای بزرگی دید .
در آستانه قیام ۱۵ خرداد ، قاطعیت امام در برخورد با رژیم پهلوی ، علاوه بر این که مبارزات را از ویژگی دینی برخوردار کرد ، یاران و شاگردان او را نیز به موضعی انقلابی کشانید . روحانیون روشنفکر که با نوعی تبلیغ اندیشههای دینی در سبکی جدید و برای نسلی جدید فعالیت میکردند ، نخست به شکل نظری و سپس به صورت عملی به مسائل سیاسی روی آوردند .
شاه برای رهایی از تنگنای موجود ، چارهای جز سرکوب قیام ۱۵ خرداد ، دستگیری و مراقبت شدید از امام و به زندان انداختن روحانیون خط اول مبارزه نداشت . قریب ۷۰ نفر از روحانیون دستگیر شدند که آیتالله مطهری نیز جزء آنان بود . در اولین سند مربوط به این دستگیری میخوانیم: « نامبرده بالا در تاریخ ۱۵/۳/۴۲ به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت دستگیر و در حال حاضر در زندان شهربانی کل کشور بازداشت میباشد . علیهذا خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به صدور قرار بازداشت مشارالیه اقدام مقتضی معمول و نتیجه را به این سازمان اعلام نمایند » . (۲۲)
آقای هاشمی رفسنجانی در مورد نقش شهید مطهری در قیام ۱۵ خرداد میگوید :
« من و بعضی دوستان دیگر میدانیم که شهید مطهری چه نقش عظیمی در حوادث محرم ۴۲ که منجر به انقلاب ۱۵ خرداد یا ۱۲ محرم شد ، داشتند که بخش ناچیزی از آن را رژیم فهمیده بود »(۲۳)
مجاهد شهید ، فضلالله محلاتی نیز از دستگیری خود و استاد مطهری در شب دوازدهم محرم یادآوری میکند که به همراه استاد مطهری در خیابان پیروزی تهران یک مجلس سخنرانی داشتهاند . (۲۴)
استاد مطهری و اکثر روحانیون پس از ۴۰ روز زندان ، به خاطر فشار علما بر رژیم ، آزاد شدند . استاد بعدها در مورد روز آزادی ( ۲۶ تیر ماه ۴۲ ) چنین نوشته است :
« در این روز در حدود ساعت ۶ بعد از ظهر از زندان موقت شهربانی آزاد شدیم و در روز سهشنبه ۱۵ مرداد – که مصادف بود با شب ولادت حضرت رسول (ص) – به خانه کوچه روبه روی باغچه امیرالامراء منتقل شدیم . اللهم اختم لنا بالخیر والسعادة و السلامة و البرکة.»(۲۵)
این مبارزه و رویارویی مستقیم شاه و روحانیت نشان داد که زحمات آیتالله بروجردی که توان خود را صرف استحکام حوزه و کارهای زیربنایی و فرهنگی گذاشته بودند ، به ثمر رسیده است . حوزه علمیه قم و سایر شهرها نه تنها تضعیف نشدند بلکه در ذهن و دل جوانان آن روز جایگاه و منزلتی خاص یافتند ومردم به روحانیون به چشم پیشتازان مبارزه سیاسی نگاه میکردند در حالیکه اگر چنین مبارزه وسیعی قبل از انسجام حوزه انجام میگرفت ، یقینا حوزههای دینی کاملا فرو میریخت .
منبع:
شهید مطهری به روایت اسناد، انتشارات مرکزاسناد انقلاب اسلامی،۱۳۷۸
ارجاعات:
۱- سال تولد، گاهی ۱۲۹۹ هم ذکر شده است.
۲- سرگذشتهای ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، واعظزاده خراسانی، محمد، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، تهران، ج ۳، ص ۳۹
۳- واعظزاده خراسانی، محمد، سه گفتار پیرامون استاد شهید مرتضی مطهری، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۷۴ ، ص ۵۱
۴- برای آشنایی بیشتر مراجعه شود به: دوانی ، علی ، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیتالله بروجردی ، نشر مطهر، تهران ، چاپ سوم زمستان ۱۳۷۲، ص ۳۲۰ به بعد
۵- لمعاتی از شیخ شهید، انتشارات صدرا، تهران ، چاپ اول ۱۳۷۰ ، ص ۱۲، به نقل از کتاب «علل گرایش به مادیگری».
۶- همان ، ص ۱۴ . همچنین مراجعه شود به کتب: عدل الهی و حق و باطل از استاد شهید مرتضی مطهری.
۷- همان ، ص ۱۵ . همچنین مراجعه شود به کتب : عدل الهی و سیری در نهجالبلاغه از آثار استاد شهید مرتضی مطهری
۸- آقا میرزا علی شیرازی در بین الطلوعین ۱۷ دی ۱۳۳۴ چشم از دنیا فرو بست و چشم دل به جهان باقی گشود.
۹- همان ، ص ۱۳ ، همچنین مراجعه شود به کتاب گفتارهای معنوی از استاد مطهری ، ضمنا استاد مطهری تا قبل از رسیدن به درجه اجتهاد ، از آیتالله بروجردی تقلید میکردند
۱۰-دوانی ، علی ، خاطرات من از استاد شهید مطهری ، انتشارات صدرا ، تهران ، چاپ اول آبان ۱۳۷۲ ، ص ۲۰
۱۱- همان ، ص ۲۱ .
۱۲- از کتاب به یاد استاد ، انتشارات سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، ۱۳۶۲ ، ص ۷۹ .
۱۳-واعظ زاده خراسانی ، محمد ، سه گفتار پیرامون استاد شهید مرتضی مطهری ، ص ۷۱
۱۴- سرگذشتهای ویژه از زندگی استاد شهید مطهری ، ج ۲ ، ص ۳۰-۲۹.
۱۵-همان ، ص ۱۵ .
۱۶- از سخنان آیتالله جوادی آملی درباره استاد مطهری . ر . ک . به : جلوههای معلمی استاد ، انتشارات مدرسه ، تهران ، چاپ پنجم ، ۱۳۷۲ ، ص ۹۰ . آیه مبارکه " رب زدنی علما " .
۱۷-محل این دانشکده در سرچشمه بود که بعد از پیروزی انقلاب به محل " حزب جمهوری اسلامی " تبدیل شد .
۱۸- ر. ک . به : مطهری ، مطهر اندیشهها ، جلد ۱ ، ص ۲۹۸ و ۵۵۱ .
۱۹- لمعاتی از شیخ شهید ، ص ۲۳ .
۲۰- ر. ک : سرگذشتهای ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری ، ج ۲ ، ص ۲۱ .
۲۱- رجوع شود به اسناد شماره ۲ ، ۱/۲ و ۲/۲ از همین مجموعه .
۲۲- تاریخ دقیق دستگیری ساعت یک نیمه شب روز چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود .
۲۳- واعظ زاده خراسانی ، محمد ، سرگذشتهای ویژه ، ج ۲ ، ص ۴۳ .
۲۴- خاطرات و مبارزات شهید محلاتی ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، تهران ، ۱۳۷۶ ، ص۵۰
۲۵- لمعاتی از شیخ شهید ، ص ۱۹ .
شهید مطهری به روایت اسناد، انتشارات مرکزاسناد انقلاب اسلامی،۱۳۷۸
ارجاعات:
۱- سال تولد، گاهی ۱۲۹۹ هم ذکر شده است.
۲- سرگذشتهای ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری، واعظزاده خراسانی، محمد، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، تهران، ج ۳، ص ۳۹
۳- واعظزاده خراسانی، محمد، سه گفتار پیرامون استاد شهید مرتضی مطهری، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۷۴ ، ص ۵۱
۴- برای آشنایی بیشتر مراجعه شود به: دوانی ، علی ، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیتالله بروجردی ، نشر مطهر، تهران ، چاپ سوم زمستان ۱۳۷۲، ص ۳۲۰ به بعد
۵- لمعاتی از شیخ شهید، انتشارات صدرا، تهران ، چاپ اول ۱۳۷۰ ، ص ۱۲، به نقل از کتاب «علل گرایش به مادیگری».
۶- همان ، ص ۱۴ . همچنین مراجعه شود به کتب: عدل الهی و حق و باطل از استاد شهید مرتضی مطهری.
۷- همان ، ص ۱۵ . همچنین مراجعه شود به کتب : عدل الهی و سیری در نهجالبلاغه از آثار استاد شهید مرتضی مطهری
۸- آقا میرزا علی شیرازی در بین الطلوعین ۱۷ دی ۱۳۳۴ چشم از دنیا فرو بست و چشم دل به جهان باقی گشود.
۹- همان ، ص ۱۳ ، همچنین مراجعه شود به کتاب گفتارهای معنوی از استاد مطهری ، ضمنا استاد مطهری تا قبل از رسیدن به درجه اجتهاد ، از آیتالله بروجردی تقلید میکردند
۱۰-دوانی ، علی ، خاطرات من از استاد شهید مطهری ، انتشارات صدرا ، تهران ، چاپ اول آبان ۱۳۷۲ ، ص ۲۰
۱۱- همان ، ص ۲۱ .
۱۲- از کتاب به یاد استاد ، انتشارات سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، ۱۳۶۲ ، ص ۷۹ .
۱۳-واعظ زاده خراسانی ، محمد ، سه گفتار پیرامون استاد شهید مرتضی مطهری ، ص ۷۱
۱۴- سرگذشتهای ویژه از زندگی استاد شهید مطهری ، ج ۲ ، ص ۳۰-۲۹.
۱۵-همان ، ص ۱۵ .
۱۶- از سخنان آیتالله جوادی آملی درباره استاد مطهری . ر . ک . به : جلوههای معلمی استاد ، انتشارات مدرسه ، تهران ، چاپ پنجم ، ۱۳۷۲ ، ص ۹۰ . آیه مبارکه " رب زدنی علما " .
۱۷-محل این دانشکده در سرچشمه بود که بعد از پیروزی انقلاب به محل " حزب جمهوری اسلامی " تبدیل شد .
۱۸- ر. ک . به : مطهری ، مطهر اندیشهها ، جلد ۱ ، ص ۲۹۸ و ۵۵۱ .
۱۹- لمعاتی از شیخ شهید ، ص ۲۳ .
۲۰- ر. ک : سرگذشتهای ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری ، ج ۲ ، ص ۲۱ .
۲۱- رجوع شود به اسناد شماره ۲ ، ۱/۲ و ۲/۲ از همین مجموعه .
۲۲- تاریخ دقیق دستگیری ساعت یک نیمه شب روز چهارشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود .
۲۳- واعظ زاده خراسانی ، محمد ، سرگذشتهای ویژه ، ج ۲ ، ص ۴۳ .
۲۴- خاطرات و مبارزات شهید محلاتی ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، تهران ، ۱۳۷۶ ، ص۵۰
۲۵- لمعاتی از شیخ شهید ، ص ۱۹ .
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی

ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست