سه شنبه, ۲۰ آذر, ۱۴۰۳ / 10 December, 2024
مجله ویستا


شناگری در ژانرهای سینما


شناگری در ژانرهای سینما
برخی از فیلمسازان در دو مدیوم سینما و تلویزیون در رفت و آمدند و از رهگذر این سیر و سفر، کار در هر دو رسانه را می‌آزمایند. بعضی از کارگردان‌ها نیز ژانرهای گوناگون را تجربه می‌کنند و خود را به یک‌گونه هنری محدود نمی‌کنند. محمدحسین لطیفی جزو این هردو گروه است که هم در سینما فیلم می‌سازد و هم برای تلویزیون، سریال تولید می‌کند. به لحاظ مضمونی نیز، ژانرهای متفاوتی را تجربه کرده و در کارنامه وی از آثار طنز و کمدی تا فیلم‌های دفاع مقدسی و وحشت را می‌توان جستجو کرد. وی اینک در حال ساخت سریالی تاریخی برای تلویزیون است تا این ژانر را هم تجربه کرده و بر آثار قبلی‌اش بیفزاید. این مجموعه درباره زندگی منجم شهیر ایرانی «غیاث‌الدین جمشید کاشانی» است.
این کارگردان چهل و پنج ساله که به گفته خودش فقط ۱۹ سال در سینما نبوده است تاکنون ۶ فیلم سینمایی «سرعت»، «عینک دودی»، «دختر ایرونی»، «خوابگاه دختران»، «روز سوم» و «توفیق اجباری» را در کارنامه خود دارد و با سریال جدید «نردبام آسمان» مجموعه سریال‌هایی که برای تلویزیون ساخته است به ۵ سریال می‌رسد که شامل «همسایه‌ها»، «سفر سبز»، «وفا» و «صاحبدلان» می‌شود. اگرچه آثار سینمایی لطیفی در گیشه موفق بوده و آخرین فیلم او «توفیق اجباری» به فروش میلیاردی هم رسیده اما اکثر مخاطبان وی را با سریال‌های تلویزیونی می‌شناسند و در واقع لطیفی شهرت و معروفیت خود را در هنر هفتم بیش از آنکه از سینما بگیرد مدیون تلویزیون است.
به ویژه دو مجموعه مناسبتی وفا و صاحبدلان که اولی در ماه محرم و دومی ‌در ماه رمضان پخش شد مخاطبان زیادی داشت و پوریا پورسرخ به واسطه همین مجموعه وفا بود که به شهرت رسید. وی به همراه باران کوثری و برزو ارجمند از بازیگرانی هستند که در اکثر آثار لطیفی با وی همکاری داشته‌اند. اگرچه بسیاری آثار لطیفی را عامه‌پسند می‌دانند ولی نباید از نظر دور داشت که تولیدات وی چه در عرصه تلویزیون و چه در پرده سینما دارای دو ویژگی و مولفه اساسی است، یکی قصه‌گو بودن و دیگری هم سرگرم کننده بودن آنها که البته امتیازهای کمی هم به حساب نمی‌آید. اتفاقا یکی از مشکلات سینمای ایران و فیلمنامه‌هایی که به ویژه در سال‌های اخیر تهیه و تولید شده است این بوده که دارای عناصر جذاب قصه‌پردازانه نیست و اتفاقا یکی از عوامل مهم مخاطب گریزی در سینمای ایران ریشه در همین مسئله دارد. لطیفی در ژانرهای گوناگونی که کار کرده است نشان داد که شناخت خوبی از مخاطب دارد و می‌داند که چگونه آنان را به سالن‌های سینما بکشاند.
این موفقیت در جذب مخاطب و توانایی وی در داستان پردازی هم در سینما و هم در تلویزیون محک خورده است و تقریبا وی توامان در هر دو مدیوم موفق عمل کرده است. چه بسیار کارگردان‌های خوب و بزرگی که وقتی پای در رسانه تلویزیون گذاشتند و برای آن سریال‌سازی کردند نتوانستند موفقیت خود را در سیما تکرار کنند و این نشان می‌دهد سریال‌سازی شرایط خاص خود را دارد و هنر خود را می‌طلبد. هرچند هنوز «نردبام آسمان» را ندیده‌ایم اما مجموعه‌های «همسایه‌ها»، «وفا» و «صاحبدلان» نشان داد که لطیفی سریال‌ساز موفقی است که چه در طرح مسائل خانوادگی و اجتماعی و چه در به تصویر کشیدن مفاهیم دینی، از توانایی بالایی برخوردار است.
در مجموعه «صاحبدلان» وی به زیبایی توانست بسیاری از قصص قرآن را در بستر یک داستان امروزی بازخوانی کند که علاوه بر جذابیت‌های دراماتیکی چندان گل درشت و شعاری نشود. یکی از چالش‌های اساسی در ساخت آثار مذهبی غلبه یافتن بار ایدئولوژیکی مفاهیم و انگاره‌های دینی بر ساختار سینمایی آن است که در نهایت برای مخاطب، دافعه ایجاد می‌کند اما لطیفی در صاحبدلان با روایت منطقی و معتدلی که از مفاهیم دینی ارائه می‌دهد سریال را از فرو غلطیدن در این وادیه نجات می‌دهد. او در تصویری که در «روز سوم» از جنگ و آدم‌های آن ارائه می‌کند نیز مخاطب را با یک فیلم دفاع مقدسی متفاوتی روبه‌رو می‌کند که روابط آدم‌ها در آن بر زمینه جنگی داستان غلبه دارد و مخاطب با یک فیلم جنگی- شهری آشنا می‌شود. لطیفی به خاطر «روز سوم» سیمرغ بهترین کارگردانی را از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر دریافت می‌کند.
سینمای ایران اگرچه در ژانر وحشت کم بضاعت است و سابقه طولانی در آن ندارد اما «خوابگاه دختران» لطیفی در حد و اندازه‌های سینمای ایران توانست موفق عمل کند و تا حدودی خلاء این ژانر را پر کند. او با «عینک دودی»، «دختر ایرونی» و «توفیق اجباری» نیز نشان داد با ساخت آثار کمدی و طنز هم غریبه نیست و رگ خواب مخاطب را در این‌گونه پر طرفدار به خوبی می‌شناسد. اگرچه محمدحسین لطیفی در سینما از این شاخه به آن شاخه پریده اما نشان داده است که در هر یک از آنها در حد متوسط و گاهی بیشتر توانسته است که موفق باشد و به اصطلاح از پس ژانر بر آمده است. با این حال رگه‌هایی از احساسی‌گری و لایه کمرنگی از سانتی مانتالیسم را می‌توان در اکثر آثار لطیفی پیداکرد.
محمدحسین لطیفی اگرچه در سینما کارگردان ناکامی نبوده است اما نگارنده معتقد است حضور وی در تلویزیون بیش از سینما احساس می‌شود نه اینکه وی سینماگر قابلی نباشد اما تلویزیون و سریال‌سازی در کشور ما امثال لطیفی و فتحی را کم دارد. موفقیت محمدحسین لطیفی در سریال‌سازی اینک انگیزه تماشای اولین تجربه وی در یک مجموعه تاریخی را بیشتر می‌کند تنها باید منتظر ماند و دید که کارگردان ژانرهای مختلف در این تجربه تازه چند مرده حلاج است.
سیدرضا صائمی
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی