پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

یک یادآوری کارساز برای جبهه نهم: تأملی بر سخن نغز افلاطون


یک یادآوری کارساز برای جبهه نهم: تأملی بر سخن نغز افلاطون
دکتر احمدی نژاد حاصل انتخاب طیفی از مردم کشور است که به تحول در اداره کشور معتقد بودند. به نظر می آید وجه مشترک غالب انتخابهای مهم مردم در ریاست جمهوری، اعلام تمایل به بهبود وضع موجود و حرکت برای برون رفت از چالش های پیش رو بوده است. دقیقاً به همین جهت است که هر کاندیدایی در عرصه ریاست جمهوری با طرح مباحث نو تلاش می نماید با تمرکز نمودن بر این خواست مردم، خود را به خواسته های عمومی، نزدیک نشان دهد.
دقیقاً با توجه به همین مدل، انتخابهای مردم در دوره های اخیر ریاست جمهوری، تحول خواهانه بوده است. شاید بتوان این خوی انتخاب کنندگان را ناشی از نگرش تعالی مستمر جوامع آرمان خواه دانست.
"خاتمی" با طرح قانونگرایی، جامعه مدنی و توسعه سیاسی وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شد و توانست با نگرش نوی خود در تبلیغات ریاست جمهوری، بر "ناطق نوری" که به نوعی نمادی از ادامه وضع موجودتلقی می شد، فائق آید.
دکتر احمدی نژاد، با طرح مباحثی چون اصلاح ساختارهای اداری، تحولات اقتصادی، بهبود وضع معیشتی مردم، رجعت به آرمانهای انقلاب و تقدم عدالت بر توسعه اقتصادی وارد عرصه انتخابات شد و توانست بر بال آرای مردم، وارد پاستور شود.
اگر خاتمی با آرمان حقوق افراد، قانون، توسعه سیاسی و حقوق مدنی افراد را شیفته خود ساخت، احمدی نژاد با آرمان تغییر ساختار اداری و اجرایی کشور و عدالت بسیاری را مسحور خود ساخت. هر دو رئیس جمهور به درستی بر این آرمانها تمرکز کرده بودند.
رمز مهم اقبال عمومی به خاتمی و احمدی نژاد، اعلام عدم تمایل به گذشته و یادآوری خواست عمومی برای تحول و بهبود فرآیندها و نگرش ها بوده است و این موضوع هم در انتخاب خاتمی و هم در انتخاب احمدی نژاد خود را نشان داده است. در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نهم، احمدی نژاد، در مقابل هاشمی رفسنجانی مورد ترجیح عمومی بوده است.
احمدی نژاد محصول کاستی های جریان دوم خرداد بود، همچنان که خاتمی محصول کژیهای کارگزاران بود. خاتمی به عنوان رییس جمهوری مردمی، در ساماندهی ساختار اداری، دستاورد چشمگیری به همراه نداشت. ساختار اداری کشور را به همان سیاق گذشته اداره نمود و در سازوکارهای اداری و اجرایی کشور، منش کارگزارانی ادامه یافت. علی رغم اینکه بدرستی دریافته بود بیماری ها در همه عرصه ها تن رنجور کشور را احاطه کرده است.
در واقع رمز پیروزی احمدی نژاد تکیه بر همین بعد بود که او را در مقابل هاشمی که نماد اداره بسته کشور بود، موفق نمود.
از همان آغاز می شد حدس زد که منش احمدی نژاد چگونه است. بعنوان مثال در حالی که مرعشی نماینده طیف هاشمی در صحنه مناظره بود، احمدی نژاد را خوش چهره و کلهر می نمایاندند و این خود نشانه هایی از تغییرات مدیریتی را نوید می داد.
در چنین فضایی، احمدی نژاد در انتخاباتی پر شور و حرارت، بر قله قوه اجرایی کشور دست یافت. او با تکیه بر آرمانهایش توانست نظر بسیاری را جلب کند و لذا سرمایه اولیه بسیار مهمی برای خود آماده کرده بود: رهبر انقلاب، انقلابیون دور مانده از نظام اجرایی و نسل جدید آماده برای تحول. و بدین سان در کشور امید تازه و بارقه های نویی درخشیده بود.
در چنین اتمسفر امید بخشی، احمدی نژاد با پشتوانه ای سترگ و حمایت هایی مؤثر که با استقرارش در مجلس سابق، آغاز شده بود، به پاستور رفت و کارش را آغاز کرد.
کارکردهای پس از انتخاب احمدی نژاد، مورد نظر تحلیل حاضر نیست چراکه خود به سلسله نوشتارهای مستقلی نیاز دارد. تمایل این نوشتار، تأکید و یادآوری ضرورت همسانی مبانی اولیه گرایش به احمدی نژاد و نتایج فعلیت یافته نزد دوستداران او برای استمرار فضای حاکم است.
باید یادآوری نمود که پایداری استمرار دولت نهم در گرو توجه به این واقعیت است که چنانچه دوستداران احمدی نژاد نتایج فعلیت یافته را با مبانی اولیه در تناقض پندارند، امکان پایداری قلبی استمرار دولت نهم با چالش مواجه خواهد شد.از منظری دیگر باید پذیرفت که بقای هر طیف و جبهه نظری و یا هر اردوگاه فکری، عمیقاً به درک مشترک همراهان آن طیف بستگی دارد. به عبارت دیگر، برای استمرار و پایداری همراهی های ضروری دوستداران و آرمان خواهان دولت نهم، ایجاد تردید در باورمندی های مبنایی، سم مهلکی است که ماندگاری اندیشه های رئیس دولت را با صعوبت مواجه خواهد نمود.
با یادآوری ضرورت چنین درک مشترکی، لازم است دولت و نظریه پردازان، تأمل جدی را در دستور کار خود قرار دهند. اقدام عاجل، رصد و بازخوانی شرایط موجود برای این آسیب شناسی و تبیین مواضع مقتضی است. ارجاع به این گفتمان رئیس دولت قبلی، جالب است که تلاش برای تبدیل معاندین به دوستان، می تواند با فراهم سازی چتر حداکثری، ظرفیتهای جدیدی را فراهم نماید. با ارجاع به چنین برداشتی (صرفنظر از مصادیق و کارکردهای مترتب بر آن)، خدشه در باورهای دوستان و ایجاد شرایط برای تغییر گرایشات و دوری احتمالی از مواضع، بسیار نگران کننده خواهد بود.
برخی شواهد در شرایط جاری، موجب می شود باورها مورد خدشه قرار گیرد. به علاوه در طول زمان و در حرکت همواره پر فراز و نشیب دولت نهم، تحولات بسیاری شکل گرفته است که موجب چند پارگی در اردوگاه اصول گرایان شده است. اشاره به مصداق ها می تواند موجب اطاله کلام باشد که البته می تواند محل بحث و جدل نیز باشد اما به عنوان یک امر مهم لازم است، تأکید شود که خدشه در مبانی و عدم درک رفتارهای متفاوت در نگاه اول، چندان خوشایند معتقدین نیست. به ویژه آنکه هر اندازه که فراز و فرود تحولات تشدید شده است، تبیین رفتارها و چرایی تفاوتها در مصادیق، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
با توجه به آنچه که گفته شد، بسیار مهم است که حلقه های اندیشه و رسانه های دولت نهم تلاش نمایند تا با انذارها و تبشیرها، از ایجاد خدشه و تردید در اعتماد عمومی و بالاخص اعتماد میلیونی جبهه نهم جلوگیری نمایند. عمیقاً باید اذعان داشت که برای تحقق توسعه اقتصادی و عدالت مورد انتظار جامعه ایرانی و به طریق اولی آرمانهای انقلاب اسلامی، هر حرکت و امری که شائبه خدشه بر آن آرمان ها را پدید آورد، به بررسی عمیق نیاز دارد.
از منظر اصول گرایی و نگرش انقلابی، ذکر این نکته و توجه به این نکته حیاتی است که در انتخاب های متعدد، آنچه که می تواند و باید از نظر دور نشود، میزان انطباق انتخابها (اعم از نگرش ها، تاکتیک ها و انتصابها)، با آرمان های اولیه است. هر انتخابی که در مسیر راه، از آزمون انطباق با آرمانهای اولیه سربلند بیرون نیاید، باید در ترازوی حساس دیگری مورد نقد قرار گیرد و در صورت انتخاب، تنها و تنها با تکیه بر عوامل و اندیشه تببین گرایانه ثانوی مستحدثه پذیرفته شود. روشن است که این انتخابها نیز محدود بوده و جنبه استراتژیک خواهند داشت.
این اصل، از آن جهت حیاتی و مورد تاکید تلقی می شود که راز ماندگاری آرمان انقلاب و نگرشهای معمار انقلاب خواهد بود و نیز موجب شکل گیری ثبات در اندیشه و پایداری دلبستگی به دولتها و خادمان کشور خواهد بود.
به علاوه نباید از نظر دور داشت که درست یا نادرست، دولتها و بویژه رؤسای آن در نظام نسبتاً دولتی جامعه ایرانی، همواره نقش بسیار غیر قابل انتظاری در شکل گیری و پایداری اندیشه های متعدد و نگرشهای خاص مردم دارند. دانشجویان، جوانان، کارمندان، کارشناسان و نهادهای متکثر آموزشی و پژوهشی دولتی از عام ترین حلقه هایی هستند که بطور خاص تحت تأثیر این نگرش ها قرار می گیرند.
حسن ختام، جمله نغز منقول از افلاطون است که: "پادشاه (حکمران) به منزله رود بزرگ است که از او نهرها منشعب می شود. شور و شیرینی آب نهرها، تابع تلخی یا گوارایی آب رودخانه می باشد".
دکتر فتح اله آقاسی زاده
منبع : رجا نیوز