سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


گندم برکتی دیرینه


گندم برکتی دیرینه
تردیدی وجود ندارد كه شیوه معیشت تأثیری شگرف بر شیوه زندگی، ایدئولوژی و اعتقادات افراد نسبت به جهان پیرامون خود دارد.غذاهای گوناگون مصرفی ما به عنوان عناصری فرهنگی نقش مهمی در زندگی زیستی و اجتماعی داشته و تعیین كننده شیوه زندگی، طبقه اجتماعی و نوع هویت ما و جامعه ای است كه در آن زندگی می كنیم.نگاهی به تعریف آداب غذایی- اعتقادات و باورهایی كه حول محور تولید، توزیع و مصرف غذا ایجاد می گردد (كونیهان۱۹۹۹،)- به خوبی ارتباط تنگاتنگ غذا، باورها و ایدئولوژی ها را نشان می دهد.باورهای گوناگون سبب می شود تا افراد برخی از مواد غذایی را مقدس، حلال، قابل استفاده و هدیه ای خدایی دانسته و برخی دیگر را نامقدس، حرام، مكروه، ناپاك به شمار آورند.همچنین باورها و ایدئولوژی ها به نوبه خود بخشی از هویت افراد را تشكیل می دهد.به همین دلیل مطالعه شیوه معیشت و نوع تغذیه جوامع و اعتقادات افراد پیرامون مواد غذایی، شاخصی مهم در پی بردن به فرهنگ هر جامعه و تنوع فرهنگی میان اقوام مختلف است.شیوه های گوناگون معیشت و نوع محصولات كشاورزی سبب می گردد تا برخی همچون ایرانیان برای گندم و نان ارزش فراوانی قائل شده و آن را نماد بركت به شمار آورند و برخی دیگر همچون بومیان آمریكا ذرت را هدیه ای از جانب روح بزرگ بدانند.
«در میان گیاهان كشت شده در سراسر دنیا از گذشته تا به امروز گندم مهمترین غذا برای مردم و شاه غلات نامیده می شود.كلمه گندم برای مردم مختلف، معانی متفاوتی دارد: برای گیاه شناس، صرفاً گیاهی از خانواده گندمیان است.برای متخصصین ژنتیك، ارگانیسمی كه بیانگر برخی قوانین وراثت است.برای كشاورز، محصولی فروشی است و برای بازرگان وسیله ای برای توسعه تجارت.برای آسیابان، به معنای بلغور، سبوس و برخی دیگر از محصولات خردشده از گندم است.برای نانوا، به معنای آرد و پختن نان.برای كارگر، به معنای كار است.برای عكاس و هنرمند، موضوعی بی نظیر برای نقاشی و عكاسی از اشیای بی جان است، برای سیاستمدار و استراتژیست (متخصص امور جنگی) سلاح جنگی قدرتمند. برای زیست شناس، انرژی خورشیدی است كه از طریق فتوسنتز تبدیل به غلات می شود و برای میلیون ها نفر از مردم سراسر دنیا به معنای غذا و زندگی است» (رِزتو. اَگری. كالیفرنیا. ۱۹۹۹)
مفهوم غذا و زندگی كه مهمترین معنای گندم و نان برای بشر در تمامی دوره ها بوده است سبب گردیده تا بشر همواره نسبت به نان ادای احترام كند و اعتقادات بسیاری حول محور گندم و نان ایجاد شود.«برخی فرهنگ های ابتدایی بر این باور بودند كه ریشه گندم فراطبیعی است.چینی ها معتقد بودند گندم و برنج هدایایی مستقیم از بهشت است.در انگلستان، هر كشاورز انگلوساكسونی قرص هایی از نان را با گندم نخستین درو می پخت و آنها را به خداوند پیشكش می كرد و نروژی ها در جشن دروی غلات نان زنجبیلی درست می كردند.در فرانسه سربازان نورمن برای به دست آوردن شجاعت به نان سفید نیاز داشتند.در جاهای دیگر كشاورزان معتقد بودند گندم نباید در زیر نور ماه بریده شود زیرا موجب سیاهی نان می شود.در بیشتر نقاط دنیا نان مترادفی برای زندگی بوده است.از زمانی كه حضرت مسیح(ع) به حواریون خود فرمود من نان زندگی هستم در مسیحیت نیز نان دارای معنایی نمادین شد.كلودیا رودِن نیز نوشته است مردم بسیاری از كشورهای شرقی، نان را هدیه ای از جانب خداوند به شمار می آورند، به همین دلیل آن را منشأ بركت دانسته و هرگاه تكه ای از نان بر روی زمین بیفتد آن را بوسیده و با احترام در مكانی دیگر قرار می دهند» (فالگاتر۱۹۹۸،).
از سوی دیگر «از نظر اقتصادی نان كمترین و نازل ترین قیمت را داراست و برای برخی حیاتی ترین و ضروری ترین نوع غذا.به معنای واقعی نان در بیشتر مواقع عاملی بنیادی و اساسی در حفظ و بقای بشر است.برای برخی وعده غذایی بدون نان كامل نیست و برای برخی دیگر نان نوعی وعده غذایی به شمار می آید» (روث، ۱۹۹۹).همین قیمت نازل سبب می شود تا مصرف نان بدون خورش (نانِ خالی) در بسیاری از فرهنگ ها ، نماد فقر باشد و غذای ویژه فقیران محسوب شود.
همه عوامل مذكور گندم را به مهمترین غله در سراسر دنیا تبدیل كرده و از آنجا كه زندگی مردم وابسته به آن است برای آن احترام و ارزش خاصی قائل شده و اعتقادات، اسطوره ها، افسانه ها، اشعار و داستان های بسیاری نیز پیرامون آن به وجود آمده است.در متون دینی نیز اشاره فراوانی به غلاتی همچون گندم و نان شده و در بسیاری از ادیان همچون اسلام آن را بركت و هدیه ای از جانب خداوند می دانند.
«در فرهنگ های مختلف نان با خمیر مایه یا بدون آن معانی نمادین متفاوتی دارد.در اروپا از قرن ۱۷ و حتی قبل از آن لغت نان نماد پول بوده و بیش از یك قرن از كسانی كه تأمین كننده هزینه خانواده بودند به عنوان نان آور یاد می شد» (فالگاتر۱۹۹۸،).در انگلیسی كلمه «dough» هم به معنای خمیر و هم مایه و پول و پله است.در فارسی نیز مایه هم به معنای پول به كار می رود و هم نان.«در زبان فارسی و بسیاری زبان های دیگر، نان به معنای خوردنی و حتی زندگی به طور كلی است».(دریابندری، ۱۳۷۹) «در زندگی ایرانی نیز نان جا و حرمت خاصی دارد و اصولاً ما كلمه نان را به معنای مطلق غذا به كار می بریم.علت این امر چیزی جز این نیست كه ایران زادگاه گندم است و بخش های بزرگی از سرزمین ما همیشه گندم خیز بوده است و مردم ما نان گندم را به صورتی درآورده اند كه یك پاره آن با ساده ترین نان خورش می تواند غذای مأكول و مطبوعی باشد.» (همان منبع)
نگاهی به معانی مختلف نان در فرهنگ های لغت زبان فارسی معنای آن را به خوبی نمایان ساخته و نقش آن را به عنوان عنصر اصلی معیشت نشان می دهد.برای مثال در فرهنگ معین در توصیف كلمه نان چنین آمده است:
«نان (پهلوی): قطعه ای از آرد خمیر كرده و برآتش پخته كه آن را خورند‎/ غذا (اعم از شام یا ناهار)، طعام، خوراك‎/ روزی، رزق‎/ مرسوم، اجرا‎/ ثروت، مال؛ نام و نان: شهرت و مال‎/ درختی است از تیره نارون ها‎/ یكی از گونه های درخت خرما، ساجو، ساگو، نخل ساگو، درخت نان (معین۱۳۷۵،)».
و در همین فرهنگ از میان تركیبات مختلف نان كه در آنها معانی «پول، رزق و روزی، ثروت و مال» به خوبی آشكار است می توان به موارد زیر اشاره كرد:
به نان نرسیدن: بسیار فقیر و تهیدست بودن‎/ نانی برای كسی پختن: كنایه از روزی او را تأمین كردن‎/ نان كسی توی روغن بودن: رونق داشتن كار و بار شخصی‎/ نان خود (كسی) را آجركردن: باعث قطع روزی خود (دیگری) شدن‎/ نان و آب: طعام و شراب، درآمد، منفعت‎/ نان و آب دار: پرمنفعت، پردرآمد‎/ نان و نمك: طعام، نعمت‎/ نان و نمك كسی را خوردن: از سفره او خوردن، از نعمت او برخوردار شدن‎/ دوست نانی: آن كه به قصد تأمین معاش اظهار دوستی كند‎/ نان گرم كردن: گرم كردن و پختن نان، كنایه از كاری پیدا كردن، وسیله روزی فراهم آوردن‎/ نان با ناخن خوردن: كنایه از بسیار خسیس و ممسك بودن‎/ نان به آب تركردن: كنایه از با خست و امساك زندگی كردن‎/ نان به خون ترشدن، نان به خون افتادن: كنایه از محروم بودن و بهره نیافتن‎/ نان در انبان یافتن: كنایه از اسباب معاش را مهیا یافتن‎/ نان قرض هم (همدیگر) دادن: به نفع یكدیگر كار كردن و از هم حمایت كردن‎/ نان به كمر داشتن: توشه سفر را با خود داشتن‎/ نان توی دامن كسی گذاشتن: كاری را برای كسی تكه گرفتن، مسئولیتی بر عهده كسی گذاشتن‎/ نان درآور، نان در آر‎/ نان ده، نان دهی‎/ نان رسان، نان رساندن، نان رسانی‎/ نان دادن‎/ نان آور‎/ نان بده‎/ نان بیار‎/ نان بُر، نان بُری، نان بریدن‎/ نان جوی، نان جویی‎/ نان خوار، نانخور، نان خواه، نانخواه‎/ نان طلب، نان طلبی‎/ نان داری، نان داشتن‎/ نان كردن‎/ نان كور، نان كوری‎/ نان مخور، نان نخور و بسیاری عبارات و اصطلاحات دیگر.
از آنجا كه در بسیاری از روستاهای ایران، گندم مهمترین یا یكی از مهمترین محصولات كشاورزی است، روستاییان بیش از هر محصول دیگری به آن وابسته بوده و به همین دلیل بخش اعظم باورهای غذایی آنان به این محصول اختصاص پیدا می كند.نگاهی به كاربردهای گوناگون گندم درسالیان متمادی نشان می دهد همواره از قسمت های مختلف آن در تهیه نان و غذاهای گوناگون، خوراك دام ها و حتی ساخت خانه و تنور استفاده می شده است.به علاوه در گذشته به دلیل سهولت نگهداری و حمل و نقل و فساد طولانی مدت گندم، در معاملات و مبادلات پایاپای به جای پول نیز مورد استفاده قرار می گرفت.از كاربردهای دیگر گندم می توان به استفاده از آن در پرداخت خمس و زكات و فطریه، ادای نذر (گندم یا غذاهای مشتق از گندم)، استفاده نمادین آن در مراسم سوگواری و عروسی (قراردادن گندم بر روی طَبَق عروسی یا استفاده از آن در سفره هفت سین و...) و موارد دیگر اشاره كرد.همچنین گندم موضوع بسیاری از مشاجرات بوده و همواره برای حفاظت از آن در مقابل راهزنان داخلی یا دشمنان خارجی از شگردهای گوناگونی استفاده می گردیده است.
به این ترتیب گندم و نانی كه از آن تهیه می شود به عنوان اساسی ترین ماده غذایی اهمیت وافری داشته و به همین دلیل اعتقادات زیادی در مورد آن وجود دارد، از جمله آن كه: گندم نماد بركت است (از سنبله های آن در بسیاری از خانه های روستایی برای تزئین اتاق های درون خانه ها استفاده می شود) یا نان بركت خداوند است و بی احترامی و بر زمین انداختن آن موجب از بین رفتن بركت.همین باور سبب می شود تا بسیاری از مردم سرزمین مان با دیدن تكه ای نان بر روی زمین آن را بوسیده یا به سرعت از روی زمین برداشته و در مكان دیگری قرار دهند.برخی درآوردن خمیر نان را اسراف دانسته و گناه به شمار می آورند و در بسیاری از مناطق قطعه قطعه كردن و به هم ریختن قرص نان تقبیح شده و خوردن منظم و لقمه لقمه آن به عنوان عملی پرثواب توصیه می شود.گاهی نیز استفاده از كارد برای قطعه قطعه كردن نان عملی ناثواب به شمار آمده و به همین دلیل تنها از دست برای جداكردن قطعات نان استفاده می نمایند.توجه به آداب خاص پخت نان نیز یكی از جلوه های باور مردم به ویژه روستاییان در مورد این ماده غذایی است. پخت نان آداب ویژه ای داشته و از لباس ویژه ای نیز هنگام پخت استفاده می شود.پاك بودن ابزار و ظروف، بدن و لباس كسی كه به پخت نان می پردازد یكی از اصول مهم در هنگام تهیه خمیر یا پخت نان در بسیاری از مناطق است.به علاوه در شروع هر یك از مراحل پخت (روشن كردن تنور، درست كردن خمیر، چسباندن خمیر در داخل تنور) نیز با خداوند زمزمه و نیایش كرده، بسم ا... می گویند و سپس كار خود را شروع می كنند.
اهمیت وافر گندم و نان و باورهای ویژه آن در روایات، قصه ها، ضرب المثل ها و اصطلاحات مناطق مختلف كشور نیز نمود پیدا می كند. نگاهی به قصه ها و روایات مختلف به خوبی تقدس نان و مجازات بی احترامی به این عنصر مقدس را نشان می دهند. علاوه بر قصه های مذكور در اصطلاحات و ضرب المثل های گوناگون و یا روایات مذهبی نیز به وفور از این ماده غذایی نام برده شده است.برای مثال می توان به اصطلاحاتی همچون نان خالی: غذای مخصوص فقیران، نان ندار: فرد نیازمند و بی بضاعت، نان خور: كسی كه وجه معاشش از طریق دیگری تأمین می شود (بیشتر زنان و فرزندان) و چیزهای دیگر اشاره كرد.
منیژه پاك نهاد جبروتی
منبع : روزنامه ایران