شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

خواندن این کتاب را از دست ندهید


خواندن این کتاب را از دست ندهید
در روزهای گذشته کتاب خاطرات سال ۶۳ آقای هاشمی رفسنجانی را می خواندم. کتاب با ارزشی است.حالا می توانم درک کنم که چرا پاره ای محافل خاص پس از انتشار، در تلاش برای توقیف آن برآمدند. این کتاب، گزارش دست اولی از تاریخ ششمین سال پس از پیروزی انقلاب و یکی از پرالتهاب ترین سال های جنگ به روایت فرمانده آن است. دیده ام برخی گفته اند کتاب خیلی اشاره وار و کلی و درنتیجه نامفهوم است. به نظر من این داوری صحیح نیست. شاید برای افرادی که با نام ها و شرایط آن دوران آشنا نباشند کتاب، چنین برداشتی را ایجاد کند ولی همین اشارات کتاب، ظرائف ناگفته ای دارد که به آن اهمیت فوق العاده در شناخت بهتر تاریخ می بخشد.
پاره ای مواضع آقای هاشمی نسبت به آن دوران دستخوش تغییر شده. به ویژه نگاه ایشان به مسائل اقتصادی و روابط خارجی در مقایسه با آن دوران تغییرات زیادی کرده. آقای هاشمی در آن دوران به واسطه حمایت از دولت چپ گرای مهندس موسوی در برابر مخالفان آن -که طرفداران بازار خوانده می شدند- و طرح مباحث عدالت اجتماعی در خطبه های نماز جمعه، فاصله آشکاری با راست گرایان داشت در حالی که در سال های بعد به ویژه در دوران ریاست جمهوری، مواضع ایشان با چپ گرایان فاصله زیادی یافت. به بخشی از مواضع ایشان در سال ۶۳ درباره سیستم بانکداری در صفحه ۳۳۹ این کتاب توجه کنید:
این سیستم خطرناک بانکداری که بر دنیا حاکم است به هر حال باید روزی اصلاح شود که راهش همان راهی است که انقلاب اسلامی در پیش گرفته است. باید به مردم قرض الحسنه داد و صاحب پول باید در منافع عادلانه شریک شود. لذا هیاهویی در دنیا راه افتاده است تا با این طرح اسلامی مقابله کنند و آن را به مسخره بگیرند...
در همین زمینه نامه جمعی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و پاسخ ایشان -که در بخش ضمائم کتاب آمده- خواندنی است. یا به بخشی از خطبه های نمازجمعه ایشان در تاریخ ۶ مهر همان سال مندرج در پاورقی صفحه ۳۱۱ توجه کنید:
اگر کسی خیال می کند که در جمهوری اسلامی وضعیت سابق بخش خصوصی برمی گردد، اشتباه می کند. تا خون در رگهایمان وجود دارد اجازه برگشت چنین چیزهایی را نخواهیم داد.
در عین حال برخی مواضع ایشان در همان زمان در برابر شورای نگهبان و پاره ای محافل سنتی، راهبردی و نشانگر دوراندیشی نسبت به نحوه اداره جامعه و حکومتداری است. مثلا به طور خاص درباره لایحه جنجالی اصلاح قانون مالیات ها که شرح مفصل آن را در کتاب داده یا در نظراتی که در برخی موارد دیگر ابراز می دارد. به طور نمونه به بخشی از مکالمه ایشان و آقای جنتی که در صفحه ۵۰۲ کتاب آمده دقت کنید:
شب با آقای جنتی در باره رای جدید شورای نگهبان درباره داوری قرارداد ایران و ترکیه صحبت کردم; گفته اند چون اطلاق اجازه رجوع به داوری، شامل رجوع به داوری غیرمسلمان هم می شود، رای لازم برای تصویب نیاورده است; گفتم این خطرناک است، چون باعث خواهد شد که ما نتوانیم با هیچ کشور غیر مسلمانی قرارداد ببندیم. زیرا آنها نمی پذیرند که به داور مسلمان رجوع شود; داوری مرضی الطرفین را قبول دارند. قرار شد با امام کسب تکلیف کنم. اشکال را با احمدآقا هم در میان گذاشتم... احمد آقا اطلاع داد که شورای نگهبان در خصوص ایرادشان نسبت به ارجاع به داوری، از طریق آقای هاشم رسولی محلاتی با امام تماس گرفته اند. امام فرموده اگر می خواهید این چنین برخورد کنید، بهتر است که دستور بدهید، ایران و انقلاب، خودشان را از تمام دنیا قطع کنند; به نظر می رسد این نظر برای شورای نگهبان گران تمام شود.
یا تذکر به صدا و سیما مبنی بر اینکه جامعه را با برنامه های طولانی مدت غمناک، افسرده نکند. به بخشی از اظهارات ایشان که در صفحه ۳۱۱ کتاب آمده توجه کنید:
صدا و سیما همه اش سینه زنی و دعای کمیل و عزاداری و این چیزها را نشان می دهد. من بیشتر خطابم به صدا و سیماست که همه اش عزاداری نباشد و همه ابعاد زندگی را در نظر داشته باشد. اعتدال همه جا لازم است. مثلا یک دفعه می افتیم به روضه خوانی و افراط می کنیم و اگر زیاد شود مردم را خسته می کند. هر چیزی حدی دارد. تفریح لازم است. فکاهی لازم است، کارهای هنری لازم است. باید اعتدال باشد.
ایشان در بخش دیگری از خاطرات در صفحه ۳۱۰ به سخنان قبل از خطبه های نماز جمعه اشاره می کند و می نویسد: «آقای محسن رضایی خبر مثبتی از پیشرفت کار جنگ داد» و بعد در پاورقی توضیح داده می شود که آن «خبر مثبت» آقای رضایی که منظور نظر ایشان بوده چنین بوده است:
ما باید این را بپذیریم که در یک انقلاب عظیمی واقع شدیم که همه دنیا علیه ما متحد شده اند و تنها با دعا خواندن و روضه خواندن نمی توانیم بر مساله جنگ فائق آییم، ما می بایست علم نظامی و تکنیک خود را افزایش دهیم.
بخش های مربوط به فرماندهی جنگ هم بسیار نکته آموز و مهم است به ویژه آن که در این سال، اتفاقات مهمی نظیر کشیده شدن دامنه جنگ به خلیج فارس و هدف قرار گرفتن کشتی های سایر کشورها در این آب راه بین المللی، وقوع چند هواپیماربایی و بالاخره موشک باران شهرها و مقابله مثل توسط ایران هم مطرح بوده است.
روند افول حزب جمهوری اسلامی نیز با اشاره به جزئیاتی -که نهایتا امام را به انحلال آن سوق می دهد- آمده که برای تاریخ تحزب کشور مهم و پندآموز است.
آقای هاشمی در برخورد با مسائل و رویدادهای مختلف در آن زمان، طبعی مثبت اندیشانه داشته است. این نکته را خواننده این خاطرات می تواند به خوبی از آن برداشت کند. به همین خاطرهم هست که آرامش در بحرانی ترین لحظات تاریخی آن بر نویسنده -که تقریبا نفر دوم کشور بوده- حکمفرماست و در کمتر جایی از خاطرات می توان نشانی از عصبانیت یا تشویش را با وجود انبوه مسوولیت های سنگین و نگرانی از پیامدهای پاره ای تصمیمات تاریخی، در نوشته ها یا مواضع ایشان -حتی در خلوت- سراغ گرفت. طبیعتا همین ویژگی، اعتماد به نفس خوبی ایجاد می کند که از مهمترین خصائص و مقتضیات سیاستمدار بودن است.
نکته دیگر این که بسیاری از مسوولیت های تصمیمات حیاتی کشور با نظر آقای هاشمی یا با مشورت او اخذ می شده است و چون ایشان ریاست مجلس را برعهده داشته، همین موضوع بر اهمیت جایگاه مجلس نیز افزوده است. این نکته به نظر من خیلی درخور اهمیت است که رهبر فقید انقلاب به آن توجه ویژه داشته و در مواضع نیز لحاظ می داشته اند. در واقع در بحرانی ترین شرایط کشور، مجلس واقعا در راس امور بوده است. خود آقای هاشمی در جایی از خاطرات در صفحه ۳۶۶ به این نکته اشاره کرده است: در مجموع از قانون اساسی به دست می آید که مجلس شورای اسلامی و نمایندگان، بعد از رهبری، نقش اول را در کارهای اساسی کشور دارد... در هیچ جای دنیا، این همه قدرت که قانون اساسی به مجلس داده است، وجود ندارد. انتشار این خاطرات در کشوری مثل کشور ما که به دلیل محدودیت رسانه های بخش خصوصی همواره زوایایی از تاریخ غیرشفاف باقی می ماند کاری مهم و تاثیرگذار است. این که آقای هاشمی برخلاف دیگران آنقدر آزاداندیشی دارد که وقایع را -حتی در همین حد محدود و کلی، و با وجودی که نگاهشان در پاره ای موارد مثل بسیاری از دیگران تعییر کرده- چنانکه بوده منتشر کند و داوری را به خواننده و تاریخ واگذارد درخور قدردانی است. خواندن این کتاب را به علاقمندان تاریخ معاصر ایران توصیه می کنم.
ir.futurama .www
نویسنده : کریم ارغنده پور
منبع : روزنامه مردم سالاری