شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


علل پیدایش و تداوم اعتیاد


علل پیدایش و تداوم اعتیاد
هیچگاه نمیتوان یک دلیل واحد برای اعتیاد معرفی کرد و در قریب باتفاق موارد بیش از یک علت موجب بیماری گشته است.
● چند علتی بودن اعتیاد :
درواقع ۳ گروه از عوامل در پیدایش و ادامه این بیماری نقش دارند که شامل عوامل روانشناختی، زیست شناختی و اجتماعی میشوند. این موضوع از دو جنبه حائز اهمیت میباشد. نخست آنکه، هیچگاه نمیتوان یک دلیل واحد برای اعتیاد معرفی کرد و در قریب باتفاق موارد بیش از یک علت موجب بیماری گشته است. دوم آنکه، اگر در علل اعتیاد دقت کنید متوجه میشوید که این علل در کشورهای مختلف با هم تفاوت دارند. پرواضح است که مردمان هر کشوری ویژگیهای روانشناختی و بعضا حتی زیست شناختی خاص خود را دارند. ضمن آنکه، قوانین و آداب و سنن و بطور کلی ویژگیهای اجتماعی کشورها یکسان نمیباشند. اهمیت این موضوع از آن جهت است که همچون دیگر علوم، کتب و مقالات علمی معتبر موجود در این زمینه ایرانی نمیباشند؛ یعنی نویسندگان این کتب، بیمارانی که مورد بررسی قرار گرفته اند و بالاخره، جامعه مورد مطالعه، ایرانی نبوده اند. بنابراین نمیتوان و نباید به مطالب این کتابها اعتماد کامل داشت، درعوض باید بیشتر بکوشیم و بیماری اعتیاد را در جامعه خود و بیماران ایرانی مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. متاسفانه، با آنکه اعتیاد شایعترین بیماری و معضل این مملکت، و هولناکترین درد این مردم است، آنچنان که باید و شاید مورد توجه مراکز و اشخاص دارای امکانات تحقیقاتی قرار نگرفته است و تکیه بر منابع خارجی بنابه دلایلی که گفتم میتواند گمراه کننده باشد. مثال کوچکی عرض میکنم و بعد به اصل مطلب میردازم: در آمریکا؛ شایعترین ماده مورد سو مصرف، ماری جوآنا میباشد و دومین اعتیاد مربوط میشود به کوکائین. در حالیکه در کشور ما، کوکائین شاید رتبه آخر را داشته باشد و در مورد ماری جوآنا هم با آنکه در کشور ما انواع دیگر آن (حشیش و گراس و..)شایع میباشند ولی علل و شرایط مصرف حشیش در ایران بسیار متفاوت از آمریکا میباشد. ویژگیهای فرهنگی، مذهبی و روانی مردم ما و همچنین قوانین و شرایط اجتماعی ما با آمریکا بسیار متفاوت است بنابراین، کتاب و مقاله ای که اعتیاد را در آمریکا بررسی کرده است نمیتواند برای ما منبع معتبری باشد.
هرچند در بخشهای دیگر این سایت هم عرض کرده ام ولی لازم میدانم اینجا هم بر این نکته تاکید کنم که هدف اصلی من از این سایت آگاهی دادن به همه هموطنان است، ازینرو سعی میکنم مطالب علمی را تا حد ممکن ساده و روان ارائه کنم. در مورد علل اعتیاد آنچه که در زیر آمده است و مورد باور من میباشد حاصل ۹ سال تجربه من و نیز تحقیقی است که بر روی ۲۵۰۰ بیمار انجام داده ام. البته این تحقیق کاملا بی عیب نبوده است و ازجمله نقائص آن که از کمبود امکانات ناشی شده است، محدود بودن آن میباشد. باین معنی که از بین علل احتمالی اعتیاد به ده مورد از علل شایع اکتفا شده است و علل نادر مورد بررسی من قرار نگرفته اند. ضمن آنکه در این تحقیق به سخنان و اطلاعات ارائه شده از جانب بیماران اکتفا شده است. بهرروی تعدادی از شایعترین علل اعتیاد در بیماران مورد مورد مطالعه من بشرح زیر میباشند:
۱) اجتماعی:
فاصله یک جوان تهرانی با مواد مخدر ۱۰ دقیقه میباشد. یعنی یک جوان تهرانی از لحظه ای که تصمیم به مصرف دارو یا مواد میگیرد تا بدستش برسد بطور میانگین ۱۰ دقیقه طول میکشد. میگویند در کشور عزیز ما ایران ۱۰ میلیون معتاد تفننی و ۳ تا ۶ میلیون معتاد رسمی وجود دارند. میگویند دامنه اعتیاد از خوابگاههای دانشجوئی دخترانه هم گذشته و به مدارس راهنمائی و دخترانه کشیده شده است. میگویند و میگویند و ما میشنویم. اما این آمار و ارقام و این اخبار تلخ چه مفهومی دارند؟ این آمار تلخ بیانگر حقیقتی تلختر میباشند؛ مردم ایران در جامعه ای زندگی میکنند که ایشان را به اعتیاد ترغیب میکند. درواقع تسهیلات و امکانات مهمی ( شامل مواد اعتیاد آور و مصرف کنندگانی که از چند طریق میتوانند موجب اعتیاد اشخاص سالم و ادامه اعتیاد بیماران گردند) جهت شروع اعتیاد و ادامه آن در کشور ما فراهم است! درصد بسیار بالائی از بیماران در تحقیق من(رقم دقیق بعدا درج خواهد شد) به عامل دوست معتاد، محیط آلوده و فراوانی مواد در جامعه، بعنوان علت شروع و ادامه اعتیاد و نیز اعتیاد مجدد اشاره کرده اند. تعداد بالای معتاد و مقدار زیاد مواد مخدر در جامعه ما، عامل و معلول گسترش اعتیاد میباشد. از زبان بیماران عرض میکنم که میگویند وقتی شما هر جا میروید بساط مصرف مواد پهن است؛ از جشن عروسی گرفته تا پارتی ها و مراسم های مختلف، از کارگاههای کوچک تولیدی کفش و پوشاک تا کارخانه های صنعتی کوچک، شما یک جا از قبول پیشنهاد دیگران امتناع میکنید، در جای دوم وسوسه خودتان را مهار میکنید، به جای سوم نمی روید و… اما بالاخره تسلیم میشوید.
۲) ناتوانی جنسی ( در آقایان):
غالب مواد مخدر (و نه همه شان) در اوائل مصرف، تاثیر مثبتی بر این اختلال دارند و این ویژگی موجب تمایل بسیاری از مردان ایرانی به مصرف مواد مخدر،و بخصوص تریاک، گشته است. در کشورهای پیشرفته، کلینیک های تخصصی وجود دارند که کادر پزشکی و پیراپزشکی شان در زمینه درمان اختلالات جنسی تخصص دارند. شما نمیتوانید حتی یک نفر را بیابید که بخاطر مشکل جنسی معتاد شده باشد. در ایران ما٬ بیماران مبتلا به ناتوانی جنسی (که تعدادشان بسیار بالاتر از حد تصور است)، اصلا نمیدانند که به کجا مراجعه کنند. ضمن آنکه خصوصیات فرهنگی ما موجب شده تا بحث در این مورد را زشت و شرم آور بدانند. شاید باورش برای افراد غیر پزشک مشکل باشد ولی بسیاری از بیماران، حتی در حضور پزشک هم از بیان اختلالات جنسی خود خودداری میکنند. این افراد که از منطقی ترین راه درمان بیماری خود بواسطه شرم و حیا امتناع کرده اند، به احمقانه ترین روش متوسل میشوند که همان مصرف تریاک میباشد. بطور خلاصه؛ فرهنگ غلط، پایین بودن سطح آگاهی مردم، نبود کادر متخصص در این زمینه، موجب گرایش درصد بالائی از مردان ایرانی به مواد مخدر گشته است. خود این علل هم عللی دارند که میتوان به کم کاری نهادهای دولتی و غیر دولتی اشاره کرد. دست اندرکاران بهداشتی جامعه، صداوسیما و نشریات ازآن جمله میباشند.
۳) بیماری:
این عامل در مورد اعتیاد به تریاک صدق میکند. براساس یک باور غلط و عادت دیرین، مردم ما در مواجهه با بیماریهای مختلف به تریاک پناه میبرند. پس از اتمام دوره بیماری و رفع آن چیزی که باقی میماند بیماری دیگریست بنام اعتیاد. البته استفاده از تریاک بعنوان یک داروی موثر، اختصاص به ایرانیان ندارد و در میان ملل دیگر هم در گذشته رایج بوده و تریاک از جانب پزشکان تجویز می شده است. با گذشت زمان و پیشرفت علم پزشکی، از طرفی ماهیت بسیاری از بیماریها مورد شناسائی قرار گرفتند و از طرف دیگر داروهای بسیاری کشف شدند. درنتیجه، رفته رفته استفاده بیمورد از تریاک منسوخ گشت. متاسفانه در کشور ما چنین نشده است و هنوز هم درصد قابل توجهی از مردم، در مواجهه با برخی بیماریها و اختلالات، بجای مراجعه به پزشک از تریاک استفاده میکنند. سردرد، بیماریهای روماتیسمی، آرتروز مفاصل و اعمال جراحی (تسکین درد بعد از عمل) اختلالات روحی (همچون افسردگی) مشکلات پیری و سالخوردگی (که در حیطه طب سالمندان قرار دارد) از جمله این بیماریها و اختلالات میباشند.
۴) عدم توجه و کنترل والدین:
دوره نوجوانی و بلوغ یکی از مراحل مهم و مخاطره آمیز در رشد آدمی محسوب میشود که اگر با نظارت صحیح والدین صورت پذیرد میتواند سرنوشت خوشایندی برای شخص بهمراه داشته باشد معمولا در این دوره اولین تماس با مواد مخدر میتواند روی دهد قبل از آن و در دوران کودکی شرایط بگونه ایست که نه کودک تمایل چندانی به مصرف ماده ای ناشناخته دارد و نه دیگران چنین موقعیتی را فراهم میکنند ولی غرور نوجوانی وقتی با محیط نامناسب آمیخته میشود، چنانچه مربی و کنترل کننده عاقل و دلسوزی وجود نداشته باشد، میتواند نوجوان را به ورطه اعتیاد و بدتر از آن بکشاند. برداشت من این است که بین نوجوانان ما و والدین فاصله افتاده است. دلایل این فاصله متعددند و باین بحث مربوط نمیشوند. ولی میتوان به رشد سریع تکنولوژی و دانش بشری از یک سو و پایین آمدن سطح درآمدها و فقر از سوی دیگر اشاره کرد( البته بعنوان یک عامل از عوامل متعدد) . نوجوانی که سطح سوادش بالاتر از والدینش میباشد، نوجوانی که در اطراف خود و یا از طریق ماهواره و اینترنت، پیشرفت زندگی انسانها را میبیند و درمیابد که والدینش از برآورده کردن نیازهای معقول و نامعقول او عاجزند، با آن غرور کاذبی که دارد و البته طبیعی هم میباشد اهمیتی به نظر والدین خود قائل نمیشود. پدری که قبل از طلوع آفتاب از خانه خارج میشود و نیمه شب برمیگردد کی نوجوانش را میبیند که بتواند او را کنترل و راهنمائی کند. البته اینها نمونه هایی کوچک میباشند و دلایل بسیارند.
۵) نقص قوانین:
۶ یا ۷ سال پیش بیماری داشتم که بجرم قاچاق چند کیلو تریاک دستگیر شده بود و دوران محکومیت خود را سپری میکرد. بگذریم از اینکه ایشان در زندان گرفتار اعتیاد میشوند. همین شخص در دوران مرخصی خود که جهت درمان پیش من آمده بود، مجددا ۱۴ کیلو تریاک قاچاق میکند و دوباره دستگیر میشود. حدود ۳ سال پیش، پسر این آقا جهت درمان اعتیاد خود به من مراجعه کردند و من از طریق ایشان مطلع شدم که پدرشان محکوم به اعدام شده بوده و خانواده ایشان با دوندگی های بسیار و گرفتن وکیل و هزینه های کلان، موفق به شکستن حکم اعدام و تبدیل آن به حبس ابد شده اند. چند ماه پیش شخصی تلفنی با من تماس گرفته اظهار آشنائی کردند و اینکه برای ترک اعتیاد خود میخواهند به من مراجعه کنند. ابتدا نشناختم ولی بعد از معرفی متوجه شدم که بیمار همان آقای قاچاقچی میباشند. میدانید چه شنیدم ؟ آری حکم حبس ابد ایشان هم پس از دوندگی های خانواده محترم و گرفتن وکیل و هزینه های کلان!! شکسته شده و ایشان در مرخصی چند ماهه!!! بسر میبرند. همین حالا که من این متن را می نویسم این شهروند محترم در یکی از شهرهای کشورمان و در یک سفر کاری بسر میبرند از سه ماه پیش!!!
من بهیچوجه با مجازات اعدام موافق نیستم ولی آیا با وجود قوانین فعلی در مورد اعتیاد و قاچاق مواد مخدر و نحوه اجرای آنها میتوان امید داشت که از اعتیاد و قاچاق کاسته شود؟ جالب آنکه خود مسئولین امر هم به این نقائص اذعان دارند.
۶) نبود امکانات و شیوه های تفریحی:
مواد مخدر موجب خوشحالی و سرخوشی میشوند و برای دقایقی فرد را از عالم واقعیت دور میکنند، یا تحمل آن را آسان میسازد. نیاز به تفریح و دور شدن از استرس های روزمره چیزی نیست که بتوان منکر آن شد. تصورش را بکنید شخصی بویژه یک نوجوان یا جوان قصد رفع خستگی و تفریح دارد. این شخص کجا میتواند برود؟ آیا ما تنوع تفریحی داریم؟ آیا امکانات تفریحی ما کافی هستند؟
۷) حرام بودن مشروبات الکلی:
درصدی از بیماران به این مورد اشاره میکنند که چون مشروب حرام است؛ برای تفریح، یا برای رهایی از افکار ناراحت کننده، و از بین بردن اضطرابات و استرس های روزمره و نیز موقع شرکت در جشن و عروسی نمیتوانسته اند از مشروب استفاده کنند و از اینرو جذب مواد و دارو شده اند؛ البته باین امید و تصور که صرفا بصورت تفریحی مصرف خواهند کرد و بهیچوجه باورشان نمیشد که معتاد شوند.
۸) فقر:
فکر نمیکنم اثبات فقر در جامعه ما نیاز به آوردن دلیل و مدرک باشد. بیکاری و نداشتن پول!! نه تنها موجب بروز اعتیاد میشود که درمان اعتیاد را هم سخت میکند.( منظور این نیست که هرکسی فقیر است معتاد میشود و کسانی که از وضع مادی خوبی برخوردارند معتاد نمیشوند، این یک بحث آماری میباشد) . نمیتوانم رقمی ارائه کنم، ولی بجرات میتوانم بگویم که بیش از سی یا حتی چهل درصد از مراجعین جهت ترک اعتیاد صرفا بخاطر مشکلات مادی از درمان باز میمانند (ظاهرا درمان را موکول میکنند به آینده). اگر واقع بین باشیم و شعار ندهیم، باید قبول کنیم که ترک اعتیاد حتما هزینه میخواهد. مراجعه به کمپ یا درمان با استفاده از داروهای ارزانقیمت و یا تحت نظر بهزیستی برای همه بیماران مقدور و عملی نیست. کاری به این ندارم که کلینیک های خصوصی و بستری در آنها یا داروهای دست ساز و روشهایی چون سم زدائی فوق سریع و.. علمی هستند یا نه. آنچه مهم است حقیقت جامعه ماست. در حال حاضر چند میلیون بیمار داریم و فقط صد تا یا دویست تا مرکز بهزیستی ( کاری به این هم ندارم که روش این مراکز درست است یا نه) پس مراکز بهزیستی کافی نمیباشند و ما به این مراکز خصوصی نیازمندیم و این مراکز میتوانند درصدی از بیماران را درمان کنند ( هرقدر هم که کم باشد).
بیماری که قصد درمان دارد؛ غیر از هزینه های مستقیم درمان٬ باید متحمل هزینه های دیگری هم بشود از قبیل: استراحت در منزل یا مسافرت و تفریح. حاضر نشدن در سر کار علاوه بر افت درآمد، خطر از دست دادن شغل را هم بهمراه دارد. فکر میکنید چند درصد از بیماران قادر به تقبل این هزینه ها و ریسک های مادی هستند؟ شاید کمتر از ده یا بیست درصد.
۹) اختلالات روحی و پایین بودن امید به آینده:
آمار دقیقی موجود نیست ولی بررسی های پراکنده ای که مثلا بر روی دانش آموزان مناطق بیستگانه تهران صورت گرفته و یا در مورد دانشجویان برخی از دانشگاههای تهران، نشانگر این واقعیت هستند که افسردگی و اختلالات مشابه در جامعه ایرانی بالاست. رابطه خلق پایین با گرایش به مواد مخدر کاملا واضح است. جوانی که حوصله ندارد، کسل است٬ خیل عظیم بیکاران را و بویژه تحصیلکرده های بیکار را میبیند، امید چندانی به آینده نخواهد داشت. کاملا طبیعی است که این جوان نسبت به خوشیهای زودگذر و کاذب ناشی از مصرف مواد مخدر متمایل شود و بهمان نسبت هم در مقابل ترک اعتیاد مقاومت نشان دهد.
۱۰) ژنتیک یا خانواده:
در تحقیق من، در ۱۰درصد از بیماران یکی از والدین مبتلا به اعتیاد بوده اند و در ۱ درصد موارد هردوی والدین. ضمن آنکه ۲۴ درصد از بیماران دارای یک یا بیشتر فرد مبتلا در بین اقوام خود بوده اند. البته بجهت تاثیر عوامل اکتسابی نمیتوان این موارد را به ژنتیک نسبت داد. هرچند ارتباط اعتیاد و ژنتیک توسط محققین اثبات شده است. ولی تحقیقات در این زمینه کامل نبوده و ما باید منتظر آینده بمانیم تا محققان موفق به کشف جزئیات امر شوند.
مطمئنا علل پیدایش و ادامه اعتیاد به موارد ذکر شده در فوق محدود نمیشوند و دلایل دیگری هم وجود دارند که من از ذکر آنها صرف نظر نمیکنم و آنچه در پی میآید دربرگیرنده لیست نسبتا کاملی از علل پیدایش اعتیاد است.
● عوامل زمینه ساز اعتیاد به سه گروه تقسیم بندی میشوند:
۱) عوامل اجتماعی: کمبود امکانات فرهنگی، ورزشی و تفریحی ، کمبود امکانات حمایتی خدماتی، درمانی و مشاوره ای ، توسعه صنعتی ، مهاجرت ، کمبود فرصت های شغلی ،محرومیت های اقتصادی و اجتماعی ، فرهنگ و آداب و سنن خاص ، نقص قوانین مرتبط با مواد مخدر ، بازار مواد مخدر و وفور آن
۲) عوامل بین فردی: خانواده ، مدرسه ، محل سکونت ، دوستان
۳) عوامل فردی: ژنتیک و وراثت ، نوجوانی ، صفات شخصیتی ، اختلالات روانی ، نگرش مثبت به مواد ، موقعیت های مخاطره آمیز ، تاثیر مثبت مواد بر فرد
منبع : مرکز تخصصی درمان اعتیاد نوین


همچنین مشاهده کنید