پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
انتخابات آمریکا و سیاستمداران ایرانی!
به پایان رسیدن آخرین پرده از انتخابات آمریکا و راه یافتن <اوباما> به کاخ سفید، تأثیر چندانی بر روابط واشنگتن – تهران نخواهد داشت؛ همانطور که اسلاف دموکرات اوباما – کارتر و کلینتون – حرکتی نشان ندادند تا تفاوت نگاه آنها به ایران نسبت به جانشینان جمهوریخواه – ریگان و بوشها – آشکار شود و نیز به همان دلیل که رفتار کالین پاول – حامی فعلی اوباما – در دوره راهبری دستگاه سیاست خارجی آمریکا در برابر ایران، اختلافی با مواضع ابراز شده جانشین همرنگ او – رایس – نداشت. ضمن آنکه معاونت اوباما به عهده کسی است که در دشمنی با ایران شهرت فراوان دارد.
در این انتخابات، مردم آمریکا با نوع رای خود نشان دادند که محدوده تغییرات در کشورشان را میشناسند و تفاوت اوبامای دموکرات با مک کین جمهوریخواه را بیش از ۱۰ درصد نمیدانند. البته اگر قرار باشد کسی با نگاه ویژه برخی مسئولان ایرانی به نتیجه انتخابات آمریکا بنگرد بسیاری از تحلیلهای سیاسی داخلی در ایران، زیر سوال میرود. زیرا در حالی که اوباما چیزی در حدود ۶۷ میلیون رای کسب کرد رقیب جمهوری خواه او توانست حدود ۶۰ میلیون رای از کسانی بگیرد که به تعبیر مقام عالی رتبه ایرانی، ملتی <حقیقت جو> هستند و به تعبیر مقام دیگری در دولت نهم، از بهترین مردم دنیا میباشند! به عبارت دیگر تفاوت تـعـداد طـرفـداران کاندیدای جنگ افروز با میزان حامیان کاندیدای صلحخواه در میان ملت بزرگ آمریکا – به تعبیر مقام عالی رتبه اصولگرا – چیزی حدود ۱۰ درصد است! اعلام نتایج انتخابات چهارم نوامبر آمریکا، قاعدتاً دستاورد زیادی به آمریکاییها تقدیم نخواهد کرد اما میتواند پیامهای مفیدی برای سیاستمداران ایرانی داشته باشد.
نخستین نکته، ساماندهی مراحل برگزاری انتخابات در آمریکاست. تردیدی وجود ندارد که پروسه انتخاباتی آمریکا، بسیار پیچیده است و عوامل مرئی یا نامرئی فراوانی بر آن تأثیرگذار میباشد، اما نمود بیرونی انتخابات در آن کشور به گونهای است که افکار عمومی آمریکاییها و حتی احزاب رقیب – اعم از بازنده و برنده – به راحتی نمیتوانند مراحل اجرایی انتخابات را با <اما و اگر>های زیادی مواجه کنند. در انتخابات دو روز قبل امریکا مانند دورههای قبل، از ساعات معینی شمارش آرا در ایالتهای مختلف آغاز شد. نتایج حاصله نیز به تدریج از طریق رسانههای عمومی به اطلاع مردم میرسید به طوری که نخستین اعلام نتایج از ایالتهایی که چند میلیون رای دهنده داشت، از آرای چند صدتایی آغاز و سپس به همراه نسبت آرای هر یک از کاندیداها به صورت دقیقه به دقیقه در رسانهها اعلام میشد. حتی در یک مرحله، رسانههای عمومی از ایجاد مشکل در هفت دستگاه شمارش آرا در یکی از ایالتها خبر دادند و با اعلام یک شماره تلفن، از مردم خواستند چنانچه در رای دادن یا شمارش آرا با مشکلی مواجه شدند بلافاصله آن را اعلام کنند.
همین ظواهر دقیق، وضعیتی ایجاد کرده است که ادعای خدشه برآرا به راحتی پذیرفته نمیشود. بر همین اساس، در نخستین دقایق از اعلام نتایج، بازنده انتخابات ناچار میشود به صراحت بگوید: <مردم آمریکا به روشنی به ما پیام دادهاند>؛ بدون آنکه بتواند از <خواب رفتن چند دقیقهای خود> احساس خسران کند و یا شکایت از حوادث انتخاباتی را به بارگاه الهی ببرد! اما در این سوی دنیا، برخی بی سلیقگیها و نیز منافذ شائبهانگیز در مکانیزمهای انتخاباتی ما، شرایطی ایجاد میکند که در زمان تسلط اصلاحطلبان بر وزارت کشور،حداد عادل فریاد بر میآورد که <حتی رای خود و خانوادهام که به نام من بوده است را در مسجد محله ما نخواندهاند> و در دوره حاکمیت اصولگرایان، <خوش چهره> همین ادعا را تکرار میکند. از هر دو اینها بالاتر، نه تنها دو کاندیدای حذف شده در انتخابات سال ( ۸۴رفسنجانی و کروبی) ادعای تضییع حق خود را مطرح مینمایند بلکه کاندیدای پیروز نیز احساس خوشی از انتخابات ندارد و مشاور او بعد از۵/۳ سال به یاد میآورد که ۴< میلیون از رای رئیس او را خوردهاند >! همه این ادعاها در حالی مطرح میشود که برگزاری انتخابات در همه دورههایی که شکایت کروبی، رفسنجانی، حدادعادل، خوشچهره و... را به دنبال داشت، با نظارت یک نهاد غیردولتی – شورای نگهبان – برگزار شد که حداقل حداد عادل و احمدی نژاد هیچ تردیدی در صحت عملکرد آن نهاد و دستگاههای تابعه آن ندارند.
به عبارت دیگر همانقدر که شفافیت ظاهری در مراحل علنی انتخابات آمریکا، حرفسازی پیرامون آن را مشکل میکند، عدم شفافیت در برخی راهکارهای انتخاباتی ما، راه حرف و حدیث را برای <برنده و بازنده> و <دوست و دشمن> باز گذاشته است. این نخستین نکتهای است که از انتخابات آمریکا به ذهن میآید. اما نکته مـهـمـتـری کـه بـا اعـلام پـیـروزی <اوباما> آشکار گردید ضعف تحلیل سیاستمداران ایرانی نسبت به مهمترین تحولات جهانی است. این ضعف میتواند ناشی از عدم مشورت پذیری برخی از مسئولان باشد یا متأثر از ضعیف بودن تیمهای کارشناسی. دقیقاً ۸ ماه قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یعنی روز ۱۴ اسفند ۸۶، پیش بینی مقام عالیرتبه ایرانی از حضور <اوباما> در انتخابات آمریکا به این نحو بیان شد: <بعید میدانم اجازه دهند اوباما بیاید و رئیس جمهور شود. مناسبات قدرت در آمریکا مشخص است. آنها در قدرت بسیار خشن عمل میکنند.> پس از آن نیز اظهارنظرهای دیگری در رسانههای ایرانی منعکس شد که با اعلام نتایج انتخابات آمریکا، عدم دقت آنها آشکار گردید.
اگر طرح این سخنان، ناشی از <عادت به اظهار نظر قبل از مشاوره با کـارشناسان و صاحبنظران> باشد خسارتهای فراوانی متوجه کشور خواهد کرد که قاعدتاً نیازی به ارائه نمونه از این اظهارات خسارتبار، احساس نمیشود. اگر هم مشاورانی که طرف مشورت قرار میگیرند فاقد صلاحیتها و آگاهیهای کافی هستند باز هم باید برای حل مشکل به چارهاندیشی اساسی پرداخت، زیرا نتیجه اعتماد به این گونه مشاوران، گاه پس از ۸ ماه آشکار میشود – مانند انتخابات آمریکا – و گاه پس از سالهای طولانی! اما به هر حال، هزینه آن از جیب ملت پرداخت خواهد شد. علاج این مسئله نیز در توصیهای است که توسط رئیس اصولگرای کمیسیون بهداشت در مجلس هفتم بیان شد. او در تاریخ هفتم آبان ماه ۸۴ اظهار داشت: <وقتی یک مقام دانشگاهی به یک مقام رسمی– به عنوان نماینده نظام و حکومت– میرسد باید تغییری در گفتار او حاصل شود و این، نیازمند آموزش است.> البته این مقام اصولگرا، توصیه دیگری نیز داشت که در آن زمان، یک امر بدیهی تلقی میشد که نیازی به تکرار ندارد. اما اکنون به نظر میرسدآن توصیه بدیهی نیز باید مورد توجه قرار گیرد: <باید تنها در مباحثی که اطلاعات کافی در مورد آن داریم به موضعگیری و طرح بحث بپردازیم.>
آمـارهـای ارائه شده در رسانه ملی و برخی تریبونهای عمومی در خصوص نارضایتی ۸۰-۷۰ درصدی ملت آمریکا از سیاستهای جمهوریخواهان و مقایسه آن با نتایج فعلی انتخابات آمریکا نیز از نکات دیگری است که میتواند سایه انداختن برخی امور بر مراکز خبری و تحلیلی کشورمان را آشکار سازد.
این وضعیت بسیار نگرانی ساز است زیرا نشان میدهد بعضی از تصمیمسازان و تصمیمگیران ایرانی، به جای شناخت پیچیدگیها و برنامهریزیهای موذیانه آمریکا برای ضربه زدن به ایران – از طریق افزایش تهدیدها یا مانع تراشی در برابر فرصتها – خود را به تحلیلهای دم دستی و بعضاً شعارگونه مشغول میکنند و حتی میتوانند موجب گمراهی گروههایی از ایرانیان در شناخت عرصه سیاسی آمریکا و عوامل پشت پرده آن شوند. البته رفتارهای عمدتاً تبلیغاتی بعضی از سیاستمداران ایرانی و تمجیدهای نسنجیده آنها از ملت آمریکا همراه با تحلیل کلیشهای از سیاستسازی و سیاستبازی آمریکاییها، نشان میدهد کلیشههای خبری داخلی قبل از آنکه گروههایی از مردم ایران را به اشتباه بیندازد سیاستمداران ایرانی را در دام اظهارنظرهای اشتباه خود میافکند!
به هر حال نگاه دقیق به دوره یکساله انتخابات آمریکا و تحولات پس از اعلام نتایج آن، فرصت مناسبی است تا بعضی از مسئولان و سیاستمداران ایرانی، در برابر تحلیلهای خود علامت سوالهایی بگذارند و در مورد آنچه که توسط مشاوران همیشگی مطرح میگردد قبل از پذیرش و تصمیمگیری، از مشاوران مستقل نیز اظهارنظر بخواهند.
منبع : روزنامه آفتاب یزد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست