جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
بازنمایی زنان در تبلیغات تلویزیون ایران
وسایل ارتباط جمعی در راه انجام «خدمات اجتماعی» باید وظایف گوناگون خبری، آموزشی، رهبری و راهنمایی را به عهده بگیرند. در این زمینهها، مطبوعات و رادیو ـ تلویزیون موظفند سطح آگاهی انسان را بالا ببرند، اندیشههای منطقی را گسترش دهند، افکار عمومی را بیدار کنند، از حقیقت و آزادی دفاع کنند و شرایط خود کامگی و ستمگری را از میان بردارند. با توجه به همین وظایف است که غالباً برای مطبوعات وسایل ارتباط جمعی عنوانهایی مانند «زبان جامعه»، «سلاح آزادی» و «رکن چهارم دموکراسی» به کار میبرند.
▪ هر یک از رسانهها دارای مخاطبان خاصی هستند و کارکرد ویژهای برای تبلیغ کنندگان دارند. حوزه پوشش تبلیغاتی تلویزیون بیش از هر رسانه دیگری در جامعه است.
▪ تبلیغات تحت تأثیر فرهنگ است و فرهنگ نیز با تبلیغات، دستخوش تغییراتی میشود که گاهی مثبت و سازنده و گاهی نیز منفی و نگران کننده است. فرهنگ یک جامعه، شکل دهنده و جهت دهنده نوع، شیوه، رفتارها و ساختارهای تبلیغاتی در جامعه است و «بایدها و نبایدهای تبلیغات» را تبیین میکند. عدم شناخت و آگاهیهای لازم در مورد فرهنگ و ابعاد گوناگون آن، در هر جامعه و از جمله جامعه خودمان، باعث میشود تا تبلیغات به بیراهه کشیده شود و گرفتاریها و دشواریهای گوناگونی را به وجود آورده به عبارتی سادهتر، فرهنگها تبلیغات را میسازند و تبلیغات نیز فرهنگ ساز است.
● بازنمایی چیست ؟
بازنمایی یعنی نمایاندن تصاویر ذهنی در طی روندی از تعبیر و تفسیر. بنابراین، نوعی دگردیسی و دستکاری در فرایند بازنمایی اجتنابناپذیر است. بازنماییهای فرهنگی از نخستین عرصههایی بود که کارشناسان مطالعات زنان به انتقاد از آن پرداختند، چرا که به شیوههای گوناگون بیانکنندة تصورات عمومی دربارة هویت و تفاوتهای جنسیتی و مدام در کار خلق یا تأیید یا تغییر این تصورات است.
● تبلیغات چیست؟
تبلیغات موضوعی است که حتی از ادبیات هم «تعریف نشدنی»تر است. یک دلیل آن این است که شناخت آن یا آنچه به نظر میرسد، غالباً عملکرد نظرگه تاریخی نسبی شخصی است که آن را مشاهده میکند.
به سبب همین تعریف ناپذیری، بسیاری از پژوهشگران در زمینه تبلیغات کار خود را محدود به تحقیق در خصوص شرایط و موقعیتهای نامتعارف ـ نظیر جنگ ـ کردهاند. در چنین مواردی، تشخیص ماهیت ارتباطات که هدف از آن تضعیف روحیه دشمن یا تقویت عزم و اراده افرادی خودی است، نسبتاً آسان است.
بالفور پنج نوع تبلیغات را مشخص میکند: اظهارات نادرست، با این اعتقاد راستین که حقیقت دارند؛ دروغهای عمومی؛ به اشتباه انداختن (یعنی القای یک امر باطل، که نمونه آن درز دادن اطلاعات دروغ و دست زدن به برخی عملیات نظامی انحرافی است)؛ کتمان حقیقت (برای مثال، دولت بریتانیا دامنه خسارتهای ناشی از بمبارانهای آلمان را در جنگ دوم جهانی پنهان نگاه داشت، و دستگاه تبلیغاتی گوبلز که احتیاج زیادی به خبرهایی درباره انهدام ناشی از «سلاحهای معجزهگر» داشت، به سبب همین سکوت دچار سرخوردگی شد.
البته این گونه حیلهها ممکن است به زبان تبلیغات کننده تمام شود. یعنی اگر مردم کشور خودی که به این حقیقت دسترسی داشته باشند، سانسور این اطلاعات را کوششی برای پنهان کردن ارقام خسارات از عموم مردم تلقی میکنند)؛ و آخرین نوع، تحریف اخبار است. این پنج نوع تبلیغات، همگی متضمن مشارکت فعال تبلیغات کننده است، زیرا حتی نخستین نوع تبلیغ تلویحاً به مفهوم جعل آگاهانه اخبار است، به منظور ابلاغ یک خبر نادرست از کانالی قابل اعتماد و معتبر، بیآنکه سؤظن دشمن را برانگیزد با این همه، «تبلیغات کننده» را نباید در همه موارد با «مرجع» آن یکی دانست. زیرا، چنان که ریچارد تیلور در رساله خود پیرامون تبلیغات در فیلمهای شوروی و آلمان نازی خاطر نشان کرده است، یکی از وظایف تبلیغات کننده، ایجاد فضای تازهای برای مفهوم پیامهای آشناست، از طریق «به حرکت انداختن پتانسیل تبلیغاتی.»
● تعریف تبلیغ
پروفسور حمید مولانا استاد ایرانی ارتباطات بین المللی در دانشگاه آمریکای واشگنتن در تعریفی از تبلیغات میگوید:
تبلیغ عبارت است از نشر و پخش یک اصل و مقصود نهایی از طریق افزایش یا گسترش و تکثیر طبیعی در شرایط زمانی و مکانی مخصوص
● نقش جنسیت در تبلیغات
▪ رسانهها از طریق خلق معانی به شیوه نمادین در فرآیند هویت پای جنسیتی مشارکت میکنند.
بر طبق نظریه بازتاب ، رسانهها آینهی تمام نمای جامعه هستند وارزشها و معانی جامعه را انعکاس میدهند. در حقیقت همچون آیینهای منعکس کننده واقعیت هستند. آنها به عنوان ساز و کارهای کنترل اجتماعی عمل کرده و میراث جامعه را منتقل میکنند تا انسجام، یکپارچگی و نظم را حفظ کنند و ارزشهای مسلط یک جامعه را از نسلی به نسل بعد منتقل نمایند.
بر این اساس این رسانهها هستند که از جامعه تأثیر میّپذیرند و آنچه رسانه در حوزه هویتی بازنمایی میکند واقعیت زندگی زنان و هویت زنانه و باز تولید آن است که در ساختارهای واقعی و اجتماعی و در حوزه کنش متقابل میان افراد ساخته شده است. منتقدان نظریه بازتاب همچون بودریار معتقدند رسانه ها واقعیت زندگی زنان را انتقال نمیدهند بلکه واقعیت را میسازند و در برابر نظریه بازتاب مفهوم بازنمایی را مطرح کردهاند. که خلق و به وجود آورندهی واقعیت به واسطه مدل های مفهومی و اسطورهای است. مدلهایی که الزاماً هیچ ارتباط و خواستگاهی در واقعیت ندارند.
رسانه ها نیز همواره در کانون نقد فمینیسم قرار داشتهاند. در رسانهها و به خصوص مجلات زنان ساخت اسطورهای که بنابر آن زن تنها در مقام کدبانو و مادر میتواند طعم رضایت خاطر واقعی را ببخشند به چشم میخورد.
تلویزیون در پیامهای بازرگانی زن را تنها در یک نقش (مادر و دختر خانواده) آن هم در شکلی قالبی و کلیشهی ی ارائه کرده است و تصویر زن در لباس یک زن شامل و و معتقد اجتماعی بسیار کمرنگ است.
به طور کلی مردان و زنان در رسانههای جمعیتی به صورتی بازنمایی شدهاند که با نقشهای کلیشهای فرهنگی که در جهت بازسازی نقشهای جنسیتی سنتی به کار میرود سازگاری دارند. مردان معمولاً به صورت انسانهایی مسلط، فعال، مهاجم و مقتدر به تصویر کشیده شده و نقشهای متنوع و مهمی را که موفقیت در آنها اغلب مستلزم مهارت حرفهای، کفایت، منطق و قدرت است ایفا میکنند.
در مقابل زنان معمولاً تابع، منفعل، تسلیم و کم اهمیت هستند و در مشاغل فرعی و کسل کنندهای که جنسیتشان، عواطفشان و عدم پیچیدگیشان بر آنها تحمیل کرده است ظاهر میشوند.
در تبلیغات دسته مد، زیبایی تمایز و ناهمگنی میان هویت زنانه و مردانه برجستهتر است زنان برای جلب توجه مخاطب و به عنوان اپژه زیبایی و سکس بازنمایی شدهاند.
اصولاً در تبلیغات تجاری اجزای هویت مردانه عبارتند از: فعالیت جستجوگری، ریسک پذیری، مسئولیت پذیری استقلال، شجاعت و بینیازی.
و اجزای هویت زنانه عبارتند از: لطافت، زیبایی، تمیزی ، انجام خدمات منزل
در این عرصه حتی رنگهای متفاوتی برای دو جنسیت به کار میرود به طوریکه عمدتاً رنگ صورتی و ارغوانی که نمادی از جوانی، شادابی و نشاط است برای زنان و رنگ آبی که تداعی کننده مفهوم آرامش و امتکاست برای مردان به کار میرود.
برای نمونه در ذیل چند تبلیغ باز زمانی که در حال پخش از سیمای جمهوری اسلامی ایران است آورده میشود.
● تبلیغ روغن مایع آفتاب
در این تبلیغ مسابقهای را نشان میدهد که دو مرد برای شرکت در آن حاضر هستند و قرار است از ۲ غذای یکسان اما با آشپزی متفاوت دستپخت همسر خود را تشخیص دهند. نفر اول: پس از خوردن چند قاشق متوجه میشود و پاسخ صحیح میدهد و برنده میشود و نفر دوم تا انتهای مسابقه مشغول خوردن است وقتی همسر او ناراحت میشود تقصیر را به گردن او میاندازد که آشپز خوبی نیست. او تازه فرصت خوردن غذای خوشمزه را یافته است.
در این تبلیغ زنان به عنوان سرویس دهنده به مردان نشان داده میشوند و در پایان نیز این زن است که وظیفهی خود را در خانه درست انجام نداده و مرد نیز به طبع نمیتواند در بیرون از خانه موفق باشد. (البته این تبلیغ قبلا اؤ تلویؤیون پخش شده است و در حال حاضر پخش نمی شود. )
● تبلیغ موای غذایی حمید :
شاید شما خواننده محترم از آوردن چنین تبلیغی در این بحث تعجب کنید و معتقد باشید که ایت تبلیغ به نفع زنان است اما باید گفت این تبلیغ بیش از هر چیز زنان را زیر سوال می برد تا مردان را در این تبلیغ که نشان داده می شود خانم خانه در انجام وظایف خود که همان کارهای منزل (آشپزی)است کوتاهی میکند و همسرش یعنی مرد خانواده تمام کارها را از خرید محصول تا آماده کردن آن برای صرف کردن را انجام می دهد و در آخر نیز حسن انتخاب وی ستوده می شود و آن خنده پایانی نه بر حمید (همسر خانواده ) بلکه بر خانم خانواده و ضعف های اوست.
در اکثر تبلیغات مواد شوینده نشان داده می شود که خانم هایی که از این مواد استغ=فاه می کنند از آن راضی هستند چون توسط این مواد توانسته اند منزل را تمیز تر و آراتسته تر کنند و فرزندان و همسران آنها از آنان راضی تر هستند و لذت بهتری از زندگی می برند.
● باید کفت
به تناسب موضوع آگهی، جنسیت مخاطب و افراد ایفا کننده نقشها فرق میکند. موضوعات مربوط به اقتصاد یا آینده نگری، موضوعاتی که به تفکر منطقی نیاز دارد مانند موضوعاتی علمی و موضوعاتی که به استنباط و استدلال نیاز دارد خطاب به بازز مخاطب مرد ساخته میشوند و از بازیگران مرد استفاده میکنند و بر عکس موضوعاتی که در ارتباط با مسائل مصرفی احساسی، خانوادگی چه در تجارب چه در فرهنگ مخاطب زن را دارد و افراد بازی کننده نقشها نیز اکثراً خانمها هستند. زنان در کارِ خانه بازنمایی میشوند و مردان در کار بیرون از خانه. بنابراین یک نوع کلیشه جنسیتی در تبلیغات باز تولید میشود که به تطبیق تفکرات کمک میکند و این نوع تفکرات جامعه پذیر میشود.
سوالی که این جا ممکن است پیش آید اینست که چه چیز باعث میشود اینگونه هدف تبلیغها خانمها باشند؟
دلیل این است که خانمها در همه جوامع عملاً نقش مصرف کننده دارند چون زنان خانه اکثر مسئولیتها را بر دوش دارند و اکثر خریدهای خانه را انجام میدهند به همین دلیل بر روی خانمها تأکید بیشتری میشود چون آنها اکثراً خرید کننده هستند.
در ضمن برای تبلیغاتگران مهم است که کلیشههای جنسیتی ثابت بماند چون آنها بر اساس این کلیشهها برنامههای خود را طراحی میکنند و جمعیت مخاطب خود را دارند. (راودراد ۱۳۸۳)
در پایان باید یادآوری کرد رسانهها از عوامل مهم شکل دهی هویت جنسیتی هستند که با نحوه بازنمایی خود از هویت زنانه و مردانه دنیای ذهنی مخاطبان خود را درباره هویت جنسیتی تغییر میدهند. رسانهها با بازنمایی خود از هویت جنسیتی، تصویری نابرابر از زنان و هویت فرد دست ایشان نشان میدهند که کلیشههای سنتی پیرامون موقعیت و جایگاه فرودست زنان در عرصه اجتماع را تداوم میبخشد و با واقعیات زندگی زنان همخوانی ندارد.
منابع و مأخذ:
۱- رسانه، شماره ۱، ۱۳،۱۴، سال چهارم
۲ - رسانه، شماره ۲ ، ۴ ، سال یازدهم
مصاحبه با دکتر اعظم راودراد عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
۱- رسانه، شماره ۱، ۱۳،۱۴، سال چهارم
۲ - رسانه، شماره ۲ ، ۴ ، سال یازدهم
مصاحبه با دکتر اعظم راودراد عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست