یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
مجله ویستا
انتقادهایی بیسرانجام
▪ مهرجویی: پر از اغتشاش است
▪ کیارستمی: تمایلی برای حضور در آن ندارم
جشنواره فیلم فجر که تمام میشود همه خیالها راحت است، عدهای از اینکه درست و حسابی انتقاد کردهاند و عدهای نیز برای اینکه از شر انتقادها خلاص شدهاند. دیگر مد شده است; جشنواره که آغاز میشود نارضایتیها شروع میشود و کم و کاستیهای همیشه مشابه دیده میشود و ده روز جشنواره که میگذرد، پروندهها بسته میشود تا سال بعد.
بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر را باید نمونهای از پرانتقادترین دورههای جشنواره دانست. جشنوارهای که از ابتدا تا انتهای آن با انتقاد همراه بود و مراسم اختتامیه درخوری نیز نداشت. اما گویا پرونده جشنواره فیلم بیست و ششم نیز باید بسته بماند تا سال آینده. گویا تجربه تکرار این چند ساله جشنواره که هر سال ضعیفتر از سال گذشته برگزار میشود، هنوز مسئولان و اهالی رسانه و هنرمندان این رشته از هنر را به تکاپو نینداخته که به راستی ویترین سینمای ایران از دسترفتنی شده و میل و اشتیاق بزرگان این رشته برای شرکت در آن از بین رفته است.گزارشی که در پی میآید نگاهیاست انتقادی به جشنواره فیلم فجر امسال که پس از اعلام داوریها تهیه شده است.
بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر هم تمام شد، داوریها انجام شد و این بار نیز چون هر سال اعتراضهای برخی از اهالی سینما را با خود به همراه داشت. برخی اعلام کردند که برنده جشنواره فیلم فجر از ابتدا مشخص بود و برخی نیز نگاه داوران را غیرتخصصی دانستند.
جشنواره فیلم فجر سال ۸۶ را باید در بیشترین انتقادها، حائز رتبه دانست. از طرفی رد صلاحیت اکران برخی فیلمها در جشنواره و از طرفی دیگر برخی ممیزیها باعث شد تا نارضایتی تهیهکنندگان و کارگردانان به حد بالایی برسد.در این میان عدم حضور فیلمسازان پرسابقه و اعتراض سینماگران نسل جدید را باید از مهمترین اتفاقات ناگوار در ویترین سینمای یکساله دانست.
● تمایل به شرکت از بین رفته است
«پر از اغتشاش بود.» این جمله را داریوش مهرجویی فیلمساز بنام کشورمان به حیات نو میگوید. مهرجویی جشنواره فیلم فجر را ناکارآمد معرفی میکند و میگوید: «مدیران جدید سینما فقط دور خودشان چرخیدند. ولی نمیخواهند این موضوع را بپذیرند.
همه چیز اغتشاش داشته ولی دفاع هم میکنند. به خودشان ارفاق میکنند و خودشان را تشویق هم میکنند.» مهرجویی به اعتراضهای صورت گرفته نسبت به سیاستهای اشاره میکند و میگوید: «اصلا گوش شنوایی در کار نیست. هر چه نقد و اعتراض هم میشود اهمیت نمیدهند. یکی از مسئولین در صحبتهای خود گفته بود که باید غدهها را از بین ببریم.
خوب بیایند عیوب و غدهها را برطرف کنند.» وی جشنواره بیست و ششم فیلم فجر را بسیار ضعیف توصیف کرد و گفت: «جشنواره سازماندهی ندارد و همه چیز مغشوش است. حتی به مهمانان خارجی هم نرسیدند و آنها را ناراضی کردند. ۱۰ سال پیش در جشنواره، مهمانهای خارجی خیلی تعریف میکردند و راضی بودند، الان چرا نمیتوانند لااقل مثل ۱۰ سال پیش باشند.
این مسئله به سیاستگذاریهای جشنواره برمیگردد. زمان آقای رضاداد همه چیز خوب بود. ایشان درک درستی نسبت به هنر سینما داشت ولی مدیران جدید فقط بلدند قدیمیها را نفی کنند، در حالی که خودشان پر از عیب و ایرادند و یک جشنواره نمیتوانند برگزار کنند.»فیلم «سنتوری» داریوش مهرجویی که سال گذشته در جشنواره فیلم فجر حضور داشت توانست تنها با ۵ اکران، ۹۵ درصد آرای مردمی را به دست آورد و فیلم برگزیده آنان شود.
با اینکه این فیلم از لحاظ اجتماعی برای این دوره زمانی بسیار اثرگذار است و مستقیما مسئله اعتیاد را در بین جوانان مطرح میکند، ولی وزارت ارشاد با اکران آن مخالفت کرده است. فیلم آنقدر در بایگانی ماند تا سرانجام نسخههای DVD قاچاق آن به بازار آمد تا به گفته بسیاری از کارشناسان، پرفروشترین فیلم تاریخ سینما را از داشتن این سمت محروم کند.
مهرجویی در این باره به حیات نو گفت: «هنوز هم ارشاد دلیل عدم اکران این فیلم را اعلام نکرده است. فیلم هیچگونه ایرادی ندارد و برعکس بسیار اثرگذار است.»
عدم اکران فیلمهای فرهنگی فقط منحصر به یک یا دو فیلم نشده و این موضوع سالهاست که به صورت یک عادت برای مسئولین درآمده است. میشود گفت که ۹۰ درصد فیلمهایی که در جشنوارههای خارجی جایزه میگیرند در ایران به هیچ وجه نمایش عمومی ندارند.
عباس کیارستمی بارزترین نمونه این دسته از فیلمسازان است که در گفتوگو با حیات نو میگوید: «خودتان که شاهدید فیلمهای ما را نمایش نمیدهند. من هم مثل بقیه فیلم دارم ولی اکران نمیشود.» کیارستمی درباره جشنواره فیلم فجر میگوید: «امسال نه به جشنواره رفتم، نه فیلمها را دیدم و نه از داوریها چیزی میدانم. میل و اشتیاق من را از این جشنواره گرفتهاند و تمایلی به حضور در آن ندارم.»
ابوالفضل جلیلی نیز از جمله فیلمسازانی است که فیلم «حافظ»، آخرین ساخته او را در جشنواره سال گذشته نپذیرفتند. از وی درباره جشنواره فیلم بیست و ششم سئوال کردیم که گفت: «اصلا جشنواره را پیگیری نکردم. فیلمهای ما را به هیچ وجه انتخاب نمیکنند و نمایش نمیدهند.
با این کار هیچ انگیزهای برای ما نگذاشتهاند. فیلم «حافظ» یک کار فرهنگی است و چه بین ایرانیهای مقیم خارج و چه بین خارجیها بازتابهای خوبی داشته است. امیدوارم لااقل این فیلم را اکران کنند.» جلیلی فیلمسازی است که از او تا به حال هیچ فیلمی به اکران عمومی درنیامده است: «اینکه بعضی فیلمها به خارج از کشور میرود ولی در ایران نمایش داده نمیشود یک اشتباه بزرگ و کاملا سلیقهای است.» جلیلی جشنواره فیلم فجر را سمبل انقلاب میداند و میگوید: «باید درست هدایت شود. جشنواره فیلم فجر، اوایل سیر صعودی داشت و رشد میکرد.
تقریبا چند سال است سیر نزولی پیدا کرده و دلیلش هم به تصمیمگیرندههای این عرصه برمیگردد که هر ساله متفاوت هستند و قدرت اجرایی هم ندارند و خودشان سانسور میشوند. بنابراین در چنین وضعیتی، باید هم جشنواره سیر نزولی پیدا کند. مسئولان به جای اینکه تفکر و اندیشه اسلامی را تقویت کنند، یک سری آدمهای خاص را هدایت میکند.»
محمدرضا اعلامی اما جشنواره بیست و ششم فیلم فجر را تا حدودی پیگیری کرده و به تماشای برخی فیلمها در سینمای تهیهکنندگان نشسته است. او در گفتوگو با ما داوریها را در جشنواره فیلم فجر زیر سئوال میبرد: «همه میدانند که یک سری افراد هر چه بسازند جایزه میگیرند.
اینها در سینمای ما تافته جدا بافتهاند. موقع گرفتن وسایل برای فیلمسازی هم این ما هستیم که باید در نوبت باشیم و برای آنها همه چیز در دسترس است. این یک سیستم بیمار است که چنین تبعیضی را به وجود میآورد. این آقایان به جای اینکه به تبعیض اعتراض کنند از این وضعیت راضی هم هستند.»او در ادامه میگوید: «داوریهایی که انجام میشود جای سئوال دارد.
یکسری فیلم را نمایش میدهند و یکسری از آقایان هم که همیشه معلوم است جایزه میگیرند.» اعلامی جشنواره فیلم فجر را ضعیف میداند و میگوید: «از آنجا که مدیران در این زمینه هدفمندی خاصی ندارند، جشنواره نیز هدفمندی ندارد.
مدیران دولتی هر سال تغییر میکنند و نمیتوانند هدفمندانه عمل کنند. هر کس مدیر فارابی میشود، خود به خود مدیر جشنواره هم میشود بدون اینکه بداند موقعیت درست سینما و جشنواره اصلا چی هست.» وی انتقادها را نیز بی اثر میداند و میگوید: «سال ۶۵ خیلی از مسائل را گفتم. یک مجلهای ما را جمع کرد تا درباره مسائل جشنواره صحبت کنیم.
ما هم حرفمان را زدیم. مطلب مورد نظر چاپ نشد و برای همه ما خط و نشان کشیده شد. انتقادها را نمیپذیرند و دشمنی فرض میکنند.» وی بزرگترین نقطه ضعف جشنواره فیلم فجر را دولتی بودن آن میداند و میگوید: «با عوض شدن مدیران دولتی، نظرها و تصمیمگیریها تغییر میکند واین وضعیت نابسامان همچنان باقی میماند.
گویا دیگر امیدی نیست که جشنواره فیلم فجر رو به رشد رود، مگر اینکه بنیان این جشنواره تغییر کند. مدیری از اهالی سینما برای آن تعیین کنند تا بتواند برنامهریزی دراز مدت داشته باشد و افرادی که شناخت و صلاحیت دارند را برای هیئت امنای جشنواره انتخاب کند. جشنواره فیلم فجر بیشتر یک شوخی است برای اینکه بگوییم ما هم جشنواره داریم.
ولی حقیقت این است که این جشنواره با هیچ معیاری جشنواره نیست.» از اعلامی درباره فیلمهایی که دیده نظر میخواهیم و میگوید: « من فیلم «تنها دو بار زندگی میکنیم» را ندیدم ولی از آدمهایی که قبولشان دارم شنیدهام که فیلم بسیارخوبی بوده ودر حقش اجحاف شده و توجهی به آن نشده است. این موضوع به داوریهای جشنواره برمی گردد.»
احمدرضا معتمدی از داوران جشنواره بیست و ششم فیلم فجر است که داوریهای این دوره از جشنواره را بسیار درست میداند: «فیلمهایی مثل «آواز گنجشکها» و «به همین سادگی» به طور طبیعی از قدرت بیشتری برخوردار بودند.
امسال به نظر من هیئت داوران تلاش کرده تا برترین آثار را انتخاب کند. برخی از آثار میتوانست مورد توجه بیشتری قرار بگیرد اما نظر اکثریت هیئت داوران این نبود. رای گیری شد و اتفاق آرا صورت گرفت.» معتمدی سال گذشته نسبت به داوریهای انجام گرفته معترض بود ولی داوریهای امسال را اینگونه نمیداند. قضاوت کار دشواری است واین کار در امور هنری که میخواهیم درباره زشتی و زیبایی نظر دهیم دشوارتر است.
در امور هنری هر کس نسبت به سلیقه خودش رای میدهد بنابراین از صددرصد قضاوتهای انسانی، درصدی هم محکوم به خطا است. امسال درصد خطاها از هر سال کمتر بوده است. سال پیش خود من به داوریها معترض بودم ولی امسال نظر غالب هیئت داوران درباره فیلمها اعمال شده است. بحثهای علمی و فنی مفصلی انجام شد.
من زیبایی بسیاری در آثاری مثل «استشهادی برای خدا» و «آتش سبز» دیدم. اما وقتی نظر چند داور است و مسئله بر سر تعیین زیباییها است نمیشود نظر شخصی را ملاک دانست.» او در ادامه میگوید: «به طور کلی فیلمهایی که کاندید شدند فیلمهای خوبی بودند وهر کس کاندید شده باید خودش را برنده بداند. به هر حال اگر خطایی صورت گرفته، من به سهم خودم از جامعه هنر عذرخواهی میکنم.» معتمدی در ادامه میگوید: «فیلم «استشهادی برای خدا» فیلم خوبی بود. به کارگردانش هم گفتم که اجرت را از خدا خواهی گرفت. ولی به هر حال نظر یک مجموعه است و ادب اقتضا میکند که آدم به نظر بقیه احترام بگذارد.»
در این میان با مسعود دهنمکی نیز گفتوگویی انجام دادیم. او هم از معترضین به داوری در سال گذشته بود و با اینکه «اخراجیها» فیلم بسیار ضعیفی بود، بارها وبارها درخصوص دیده نشدن فیلمش توسط هیئت داوران اعتراض کرد. دهنمکی در این باره میگوید: «من به جشنواره اعتراض نکردم، به زد وبندهای پشت پردهای که از آنها خبر داشتم اعتراض کردم. گرفتن یا نگرفتن جایزه اصلا برای من انگیزهای ایجاد نمیکند. داوری به هر حال سلیقهای است و نمیشود کسی را متهم کرد. من بیشتر دستهای پشت پرده را مجرم میدانم که البته دولتی هم نیستند، پدرخواندهاند و تعیینکننده هم هستند.» دهنمکی در ادامه میگوید: «عدهای مدعی روشنفکری و سینمای ارزشی هستند و خودشان را خدای معناگرایی میدانند. بعضیها در سینمای ما دو دوزه بازی میکنند و هر طرف که بشود میغلطند و فقط منافع خودشان را میبینند.
این باعث شده که هم طیف حزبالله و هم روشنفکر را از دست بدهیم.» دهنمکی در ادامه گفتوگوی خود به دودسته فیلمساز روشنفکر و حزباللهی اشاره میکند و میگوید: «نگاه ما به سینما نه ارزشی است و نه حرفهای. سینمای حزبالهی و روشنفکری، هر دو طیف با یک چوب رانده میشوند.» کارگردان فیلم «اخراجیها» درباره جشنواره فیلم فجر میگوید: «جشنواره ما عرصه رقابت نیست. یک ویترین است. عدهای هستند که وقتی خودشان میآیند به خودشان و سالی که نیستند به دوستانشان جایزه میدهند. شاید این مسئله رو نباشد ولی تصمیم گیرها همینها هستند و فقط جابهجا می شوند. باید نگاهمان به جشنواره تغییر کند.
اگر جشنواره عرصه رقابت است باید عرصه رقابتی منصفانه باشد.» او به فیلم اولیها اشاره کرد و گفت: « نسل جدید فیلمسازها (فیلم اولیها) چه اینها بخواهند چه نخواهند خودشان را به سینما تحمیل میکنند.
دوره رانتخواری بالاخره تمام میشود و عدهای به سینما میآیند که برای اعتقادشان فیلم میسازند نه اینکه سفارش بگیرند. من هم امسال در جشنواره به جز فیلمهای اول چیزی ندیدم.» از دهنمکی درباره اعتراضها و جنجالهایی که سال گذشته در جشنواره به خاطر فیلم «اخراجیها» انجام داد میپرسیم و این موضوع را مطرح کردیم که این جنجالها را به هدف مطرح شدن فیلمش انجام داده است.
او در این باره پاسخ میدهد: «همیشه جنجال به نفع تمام نمیشود. من چون رسانهای هستم دیده میشوم. اما باید قبول کنیم که حق بعضیها واقعا خورده شد و اصلا دیده نشدند. بحث من جایزه نبود. برخی به فیلممن حمله میکردند که فیلم اولشان قابل تحمل نبود. مسئله فیلم من نبود، مسئله من بودم. عدهای هستند که همه چیز در انحصار آنهاست و بقیه نمیتوانند کاری بکنند. چرا باید سکوت کنیم؟!»
از مهرجویی تا دهنمکی همه معترض جشنواره فیلم فجر هستند. در این میان با یکی از نمایندههای اصلی سینمای بدنه (تجاری) نیز به گفتوگو نشستیم تا نظر او را جویا شویم. حسین فرحبخش تهیهکننده فیلمهایی است که از فروش خوبی برخوردارند. فیلم «مهمان» و «کلاغ پر» او امسال از پرفروشهای سینمای ایران بوده است. فرح بخش درباره جشنواره فیلم فجر بیست و ششم به حیاتنو میگوید: «فیلمها را دیدم. نسبت به سال گذشته از افت بسیاری برخوردار بود. فیلمها خیلی بد بودند و به هیچوجه مورد پسند تماشاگر نبودند. از بین ۳۰ فیلمی که دیدم، بیست و پنج تایش را مردم از سالنها بیرون میآمدند. «آتش سبز» فیلم بدی بود و به درد اکران نمیخورد.
اصلا نفهمیدیم چی بود و زود از سینما بیرون آمدیم. جایزه غیرمنتظرهای هم به آن دادند که معلوم نبود از کجا آمده است. » فرح بخش درباره داوریهای جشنواره بیست و ششم گفت: «با برخی از آدمهای هیئت داوران آشنا هستم و میدانم که اهل زد و بند نیستند.
اما وقتی سیستم دولتی حکمفرماست، نمیشود غیر از این انتظار داشت. فیلمها اکثرا دولتی بودند و با هزینه دولت ساخته شدهاند. فیلمهای بخش خصوصی بسیار کم بودند و از سویی نیز فیلمهایی شرکت کرده بودند که برای جشنوارههای خارجی ساخته میشوند که این موضوع برای ما بسیار تاسفبرانگیز است و توهین به ما قلمداد میشود.»
● نامهای با جوابیههایی در راه
جشنواره بیست و ششم فیلم فجر از روز اول با جنجال همراه شد. نامه اعتراضآمیز ۴۵ تن از هنرمندان سینما به مسئولین دولتی باعث شد تا جمال شورجه، سینماگر و عضو هیئت انتخاب جشنواره فیلم بیست و ششم به آن پاسخ گوید. در آن نامه که از عزتالله انتظامی تا محسن امیریوسفی (فیلمساز نسل سوم) پای آن را امضا کرده بودند و بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی و رخشان بنی اعتماد نیز به امضاکنندگان آن پیوستند، به وضعیت فرهنگی به خصوص وضعیت «سینمای فرهنگی» اعتراض کرده بودند و دلیل عدم اکران فیلمهای فرهنگی را خواسته بودند.
شورجه اما جوابیهای از نوع دیگر به این اعتراضها و درخواستها داد. او این نامه را سیاسی و انتخاباتی دانست و گفت: «نمیدانم این بزرگواران در عرض نزدیک به سه سال و سه دوره از جشنواره فیلم فجر چرا صدایشان در نیامد و حالا نگران فرهنگ شدهاند؟
نمیدانم کی و کجا این بزرگواران فیلمهای جشنواره بیست و ششم را دیدهاند و با هم مقایسه کردهاند و ساعتها پای آنها وقت گذاشتهاند که حالا اینقدر قاطعانه و بدون تحقیق و تعمق لازم اینگونه قضاوت میکنند؟» جمال شورجه با اشاره به یکی از معروفترین جملات وزیر ارشاد دولت خاتمی گفت:«باز هم در جو و هوای نزدیک به انتخابات، فیل هنرمندان سینماگر ما، هوای هندوستان تساهل و تسامح کرده است.» از آنجایی که هنرمندان سینما در نامه خود به وضعیت «سینمای فرهنگی» اشاره کرده بودند، شورجه نیز در جوابیه خود به این مقوله پرداخت:« آیا دعوت به قیام و حضور در میدان مبارزه علیه نظام، فیلم فرهنگی است که این بزرگواران ندیده زیر آن را امضا میکنند و برای آن سینه میزنند؟
اگر چنین است که باید واقعا تکلیف و نظام و سیستم فرهنگی کشور با اینها روشن شود! میلیاردها سرمایه نظام متاسفانه تزریق به همین فیلمهای فرهنگی شده و از طرف نظام و مجاری فرهنگی، چقدر از همین امضاکنندگان نامه، حمایت و قدردانی شدهاند.
دولتها با سیاستهای مختلف و گاه متضاد با هم آمدهاند و رفتهاند اما همینها در هر دورهای از بیشترین امکانات این کشور و بیتالمال حمایت شدهاند.» شورجه در این جوابیه موفقیتهای بینالمللی سینمای فرهنگی ایران را زیر سئوال برد و گفت:« تا کی باید خود را به خواب خرگوشی بزنیم؟ تا کی باید خود را فریب بدهیم که سینمای فرهنگی داستانی ما بوده که توانسته این موفقیتها را کسب کند و چنین و چنان...در کجای دنیا چنین مدینه بیدر و پیکری پیدا میکنید؟
به جرات میتوانم بگویم که در هیچکشوری سهلتر از ایران نمیتوان فیلمساز شد و فیلم ساخت. این را نه حقیر که خیلی از اهل نظر و تحقیق میگویند.» شورجه در جوابیه خود به ۱۱ مورد از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در توزیع و نمایش فیلمهای ایرانی و خارجی اشاره کرد و از همه تهیهکنندگان و کارگردانان و دستاندرکاران فیلم خواست تا با مطالعه مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و آئیننامههای نظارت به نمایش و تولید فیلم، آثار تولیدی خود را با این شاقولها تنظیم نمایند.
شورجه در بخش پایانی این نامه اظهار داشته است:« در خاتمه باید متذکر شوم که فیلمهای فرهنگی و متاسفانه مخاطبگریز که بخش زیادی از تولیدات سالهای دور و نزدیک سینمای ما را به خود اختصاص دادهاند و البته در سالهای اخیر تعدادشان بیشتر هم شده، توانستهاند مبالغ هنگفتی را بر بودجههای دولتی تحمیل کند و حجم دیون معوقه بنیاد فارابی و دیگر نهادها را بالا ببرد و این ناشی از حمایتهای درست یا غلط دولت از اینگونه فیلمهاست و نیز حمایت از آنها در هنگام اکران نیز از اهتمامهای ویژه و دغدغههای درست یا غلط اداره کل نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی است تا اگر حرفی و پیامی در اینگونه فیلمها باشد به بهترین شیوه به مخاطب انتقال یابد.»
جوابیه شورجه به نامه اعتراضآمیز سینماگران در روزهای نخست جشنواره منتشر شد، اما تبعات آن تا آخرین روز، جشنواره را همراهی کرد.
محمد رسولاف، که فیلم او به جشنواره فیلم فجر راه نیافت و توسط هیئت انتخاب رد شد شورجه را دعوت کرد تا نامه اعتراضآمیز ۴۵ امضا را دوباره بخواند. رسولاف نوع ادبیات شورجه را در جوابیه جای تعجب دانست و گفت:« ۱) این نامه به سیاستگذاران و مدیران عرصه فرهنگ و هنر کشور نوشته شده بود. برای من با همان یک امضا، جای تعجب است که چرا شما به آن پاسخ میگویید
. آیا این یک معنی فرامتنی دارد؟ آیا شما نماینده تفکر سیاستگذاران و مدیران عرصه فرهنگ هستید؟
۲) ادبیات اتهام و ارعاب خود بهترین دلیل برای ترسیم رفتار واقعی با فیلمهای من است. چه حجتی بهتر از اینکه اندیشه اقتدارگرا و تمامیت خواه با خشمی که ظاهرا کنترل آن ممکن نیست، ترجیح میدهد خود را در جایگاه پزشک و ماحصل اندیشه فیلمسازان را به عنوان بیمار به جای آورد و قسمتهای لازم را جراحی کند.
۳) وقتی میخواستم نامه را امضا کنم به این فکر افتادم که نکند این نامه فرصتی شود در اختیار رقیبان «جعفری جلوه» که منتظر خالیشدن صندلی معاونت سینمایی یا حتی خود وزیر هستید، اما با خود گفتم; ای بابا این یک هشدار دلسوزانه است، این توهمات ذهنی چیست؟
۴) در پایان تهدید را بسیار موثر یافتم. دیگر به هیچکس امضا نمیدهم، فقط فکر نمیکنید یک وقت ممکن است عناصر فرصتطلب و سودجو، یاران و دولت نهم را در آستانه انتخابات به .... متهم کنند، کاشکی نامه دلسوزانهتان را یکجور دیگر نوشته بودید.»
سامان سالور نیز از دیگر امضاکنندگان نامه اعتراضآمیز بود که در گفتوگو با حیاتنو، به جوابیه شورجه پاسخ داد: آیا نسل سوم و کسانی که به سینمای فرهنگی معتقدند بیشتر بودجه بیتالمال را حیف و میل کردهاند یا آقایانی که سریالهای میلیاردی میسازند و بزرگترین حسن آن سریالها عوضکردن کانال تلویزیون است؟ ...فیلمهایی که ما میسازیم با مستقلترین شیوه ممکن ساخته میشود و محلی جز جشنوارهها برای ارائه ندارد. پس چرا به آنها انگ بزنیم و همین حضور را هم از آنها بگیریم؟ ... برخی آقایان وامهای میلیاردی میگیرند و سریالهای آنچنانی میسازند و هر بار قسمتهایی از این سریال را تبدیل به ۳۵ میلیمتری میکنند و در جشنواره فجر شرکتمیدهند و بعضا سیمرغ بلورین و سمند زرین هم میگیرند، آنوقت از ساختهشدن فیلمهای فرهنگی ناراحت هم هستند. ... قبل از اینکه هیئت داوران رای نهایی را درباره فیلمها صادر کنند توسط اساماس یکی از دوستان متوجه شدم که به خاطر وجود تصاویر دیش ماهواره، فیلم من از جشنواره حذف شده است.
فیلمساز قصهای دارد و میخواهد این قصه را به تصویر بکشد. اهل مصوبه خواندن و توصیه و اینگونه چیزها نیست وگرنه اصلا فیملمساز نمیشد. آقای احمدینژاد خیلی راحت در مصاحبه با خبرنگار CBS میگوید که ایران آزادترین کشور دنیاست و وقتی صحبت از ممنوعیت ماهواره میشود ایشان میگویند که به پشتبامها نگاه کنید. پس دوستان عزیزی که جشنواره فیلم برگزار میکنید، قبل از اینکه مصوبه بدهید که هر فیلمی که موضوع آن دیش ماهواره است حق شرکت در بخش مسابقه جشنواره را ندارند، به پشتبامهای خود بروید و نگاه کنید که چه خبر است.»
● اصلاحیهها میآیند، فیلمها میروند، جوایز اهدا میشوند
با شروع بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر، اعتراض برخی از سینماگران نسبت به اصلاحیههای وارده از سوی وزارت ارشاد نیز بالا گرفت و اعتراضها به شدت رسید. رایزنیها آغاز شد. محسن امیریوسفی به دیدار جعفریجلوه رفت و از او قول گرفت نمایش فیلمش در جشنواره فیلم فجر امکانپذیر باشد.
فیلم پریسا بختآور به بخش فیلمهای اول و دوم راه یافت و او با تمام توان سعی میکرد تا فیلم را به بخش اصلی جشنواره بیاورد. بهمن فرمانآرا نیز بدون جنجال با مسئولان مذاکره میکرد. «آتشکار» امیریوسفی به بخش مهمان جشنواره رفت و این فیلمساز در اعتراض به این تصمیم، از نمایش فیلم خود در جشنواره منصرف میشود. فیلم «دایره زنگی» بختآور، که پس از چندین مورد تغییر به بخش فیلمهای اول و دوم جنشواره راه یافته بود و اجازه نمایش در جشنواره را گرفته بود، تنها یک بار اکران شد، در حالی که نمایش این فیلم در سینما فلسطین با استقبال خوبی روبهرو شد و گزارشها از افزایش تعداد نمایشهای این فیلم خبر میداد، وزارت ارشاد برای ادامه نمایش این فیلم اصلاحیههای جدیدی را به تهیهکننده فیلم ابلاغ کرد که توسط آنان پذیرفته نشد و فیلم خود را از جشنواره بیرون کشیدند.
قبل از او سامان مقدم نیز به این دلیل که حاضر نشده بود فیلم خود را تغییر دهد از جشنواره کنار کشیده بود. اعما برخی ممیزیها در جشنواره جدای از آثاری بود که اصلا به جشنواره راه نیافت و فیلم سالور و رسولاف نمونهای از آنان بودند. اما مهمترین اتفاقی که اصلاحیههای ارشاد در پی داشت خروج فیلم «خاک آشنا» ساخته بهمن فرمانآرا بود.
فرمانآرا به علت عدم توافق در مورد حذف یکی از سکانسهای فیلمش با دفتر نظارت و ارزشیابی ارشاد، فیلم خود را از بخش مسابقه سینمای ایران کنار کشید و در این باره گفت:« طی پنج، شش روز گذشته دو کپی از فیلم را در ماشین خود نگه داشتهام تا آنها جواب بدهند و من کپی فیلم را به دفتر جشنواره تحویل بدهم، اما حالا که به اینجا رسیدهام، ترجیح میدهم این کار را نکنم، چون فکر میکنم با این کارها، یک سینما و در نهایت فرهنگ دولتی به وجود میآید; همان شرایطی که سالیان قبلتر برای تئاتر به وجود آمد، بنابراین من حاضر به همکاری با فرهنگ دولتی نیستم.» او با اشاره به زمان صدور پروانه ساخت فیلم «خاک آشنا» با بیان این نکته که پس از دریافت مجوز ساخت این فیلم، فقط قرار شد یک نام را عوض کنیم، گفت:« ما این تغییر را انجام دادیم، بنابراین عین همان فیلمنامهای که ارائه داده بودم، از وزارت ارشاد پروانه ساخت گرفت و همانگونه ساخته شد.» وی افزود: « این شرایط موجب خواهد شد فیلمساز وقت خود را صرف ساخت فیلم کند و وقتی هزینهای صرف شده، آن موقع در زمان اکران مجبور میشود به خاطر سرمایه فیلم را به هر شکلی اکران کند، اما من ترجیح میدهم این سکانس را حذف نکنم و فدای این شرایط نشوم.» فرمانآرا تاکید کرد: « سکانس موردنظر، سکانسی کلیدی در فیلم است که ساختار فیلم را تشکیل میدهد; بنابراین ترجیح میدهم آن را حذف نکنم.» او در عینحال معتقد است:«نمایش در جشنواره با حذفیات هیچگونه تضمینی برای صدور پروانه نمایش نیست، به هر جهت مقوله جشنواره با پروانه نمایش فرق میکند.» جشنواره تمام شد و جایزهها اهدا شد و باز همهچیز به فراموشی رفت تا سال آیندهبه هر حال جشنواره فیلم فجر ویترین یکساله سینمای ایران است و سیاستهای اعمالشده بر آن تعیینکننده سیاستهای یک سال این سینما.
سال گذشته لااقل پنج اکران سنتوری را در جشنواره اجازه دادند ولی امسال با وجو د نامه اهالی رسانه حتی حاضر به اکران یک بار فیلمهای کنارکشیده یا ردصلاحیتشده نشدند. امید است که سالی که نکوست از بهارش پیدا نباشد.
سمیه میرکمالی، محسن ظهوری
منبع : روزنامه حیات نو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست