دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
نگاهی به سیمای امام صادق علیه السلام
![نگاهی به سیمای امام صادق علیه السلام](/mag/i/2/nbjia.jpg)
ولادت او ماه ربیعالاول سال هشتاد و سوم از هجرت رسول خدا (ص)، و در هفدهم آن ماه بوده است. ولی بعضی مورخان و تذكرهنویسان ولادت حضرت را در سال هشتادم از هجرت نوشتهاند و در ماه شوال سال صد و چهل و هشت هجری به دیدار پروردگار شتافت . مدت زندگانی ایشان شصت و پنج سال بوده است. بزرگان اهل سنت و جماعت از روزگار وی تا امروز، او را به كرامت خلق، دانش فراوان، بخشش بسیار و عبادت طولانی ستودهاند. صدوق به اسناد خود از فقیه مدینه، مالك پسر انس روایت كند: بر جعفربن محمد علیهالسلام در میآمدم، برای من بالش مینهاد و مرا حرمت میداشت و میگفت: مالك! تو را دوست میدارم.و من از گفته او خشنود میشدم و خدا را سپاس میگفتم . او همیشه در یكی از سه حالت بود: روزهدار، بر پا ایستاده به نماز، ذكر گوینده. او از بزرگان، عابدان و زاهدانی بود كه از خدا میترسند.
از آغاز ولادت تا هنگام رحلت این امام بزرگوار، ده تن از امویان به نامهای: عبدالملك پسر مروان، ولید پسر عبدالملك (ولید اول)، سلیمان پسر عبدالملك، عمر پسر عبدالعزیز، یزید پسر عبدالملك، (یزید دوم)، هشام پسر عبدالملك، ولید پسر یزید (ولید دوم)، یزید پسر ولید (یزید سوم)، ابراهیم پسر ولید و مروان پسر محمد، و دو تن از عباسیان ابوالعباس، عبدالله پسر محمد معروف به سفاح و ابوجعفر پسر محمد معروف به منصور بر حوزه اسلامی حكومت داشتهاند. آغاز امامت امام صادق علیه السلام با حكومت هشام پسر عبدالملك و پایان آن، با دوازدهمین سال از حكومت ابوجعفر منصور (المنصور بالله) مشهور به دوانیقی مصادف بوده است. مدفن آن امام بزرگوار قبرستان بقیع است، آنجا كه پدر و جد او به خاك سپرده شدهاند.
نام مادر او، فاطمه یا قریبه دختر قاسم بن محمد بن ابیبكراست و ام فروه كنیه داشته است .
مادر ام فروه، اسماء دختر عبدالرحمان ابن ابیبكر است.
امام صادق علیه السلام در باره مادرش فرموده است: مادرم مومن، متقی و نیكوكار بود و خدا نیكوكاران را دوست میدارد.
كلینی به اسناد خود از عبدالاعلی آورده است: امفروه را دیدم ناشناس گرد كعبه طواف میكرد و حجرالاسود را به دست چپ سود.مردی از طواف كنندگان به او گفت: در سنت خطا كردی. امفروه پاسخداد: ما از دانش تو بینیازیم . و از این پاسخ میتوان آشنایی او را به مسائل فقهی دریافت.
چنان كه مشهور است فرزندان آن حضرت ده تن بودهاند، هفت پسر به نامهای اسماعیل، عبدالله، موسی، اسحاق، محمد، عباس وعلی و سه دختر به نامهای امفروه، اسماء و فاطمه .
اسماعیل پسر بزرگتر آن امام است و پدر، وی را دوست میداشت.گمان بعضی از شیعیان بود كه اسماعیل بعد از پدرش به امامت خواهد رسید. اما او در روزگار زندگانی پدر درگذشت و امام، وی را در گورستان بقیع به خاك سپرد و بر مردن او سخت گریان شد . سالی با او به حج رفتم، چون هنگام گفتن لبیك رسید، سخن در گلوی او برید و نزدیك بود از شتر بیفتد، گفتم: پسر رسول خدا! میبایست لبیك بگویی! گفت: پسر ابی عامر! چگونه جرات كنم و بگویم: لبیك، اللهم لبیك، در حالی كه میترسم خدایم بگوید نه لبیك و نه سعدیك ؟!
پیش از به خاك سپردن، روی او را گشود تا مردم ببینند اسماعیل مرده است، ولی پس از مرگ اسماعیل گروهی مردن او را باور نكردند و پس از امام صادق او را امام دانستند.
اسماعیلیان یا هفت امامیان كه صدها سال بعد به دو فرقه نزاریه و مستعلویه تقسیم شدند، به دین اسماعیل منسوباند. هفت امامیان هم اكنون در كشورهایی از جمله ایران، پاكستان و هندوستان به سر میبرند. امام صادق علیه السلام سی و یك سال و به روایتی سی و چهار سال در كنار پدرش امام باقر علیه السلام بوده است . در سفری كه امام باقر، به خواست هشام پسر عبدالملك به شام رفت، همراه او بود. از او روایت شده است: چون به دمشق رسیدیم، هشام سه روز ما را نپذیرفت و روز چهارم اجازه دیدار داد. چون به مجلس او درآمدیم بر تخت نشسته بود و فرماندهان سپاه وی در دو صف ایستاده بودند. بزرگان خاندان او نیز حضور داشتند. پس پدرم را تكلیف تیراندازی كرد، او عذر خواست و سرانجام با اصرار هشام پذیرفت و نُه تیر پی همدیگر افكند و هر تیر بر تیر نخستین خورد. هشام را خوش نیامد و مدتی ما را ایستاده نگاه داشت . پدرم خشمگین گشت و هشام چون خشم او را دید، وی را بر سر تخت برد و دست در گردن او افكند و در سمت راست خود نشاند.
پس دست در گردن من درآورد و مرا در سمت راست پدرم جای داد.چنان كه اشاره شد، امام صادق علیه السلام گذشته از منزلتی كه نزد شیعیان دارد، در دیده عامه مسلمانان نیز دارای مقامی والاست .بزرگان اهل سنت و جماعت از روزگار وی تا امروز، او را به كرامت خلق، دانش فراوان، بخشش بسیار و عبادت طولانی ستودهاند صدوق به اسناد خود از فقیه مدینه، مالك پسر انس روایت كند: بر جعفربن محمد علیهالسلام در میآمدم، برای من بالش مینهاد و مرا حرمت میداشت و میگفت: مالك! تو را دوست میدارم . و من از گفته او خشنود میشدم و خدا را سپاس میگفتم . او همیشه در یكی از سه حالت بود: روزهدار، بر پا ایستاده به نماز، ذكر گوینده. او از بزرگان، عابدان و زاهدانی بود كه از خدا میترسند . ابن شهر آشوب از مالك بن انس روایت كند: از جعفربن محمد در فضل و علم و پارسایی برتر ندیدم . یا روزه بود، یا نماز میخواند، یا ذكر میگفت. از بزرگان و اكابر و زاهدان بود و از آنان كه از پروردگار میترسند. بسیار حدیث، نیكو محضر و پر فایده بود. چون «قال رسولالله» میگفت رنگش دگرگون میگشت.
بسیار حدیث( کسی سخنان جدید می گوید)، خوش محضر و بسیار فائده بود. سالی با او به حج رفتم، چون هنگام گفتن لبیك رسید، سخن در گلوی او برید و نزدیك بود از شتر بیفتد، گفتم: پسر رسول خدا! میبایست لبیك بگویی! گفت: پسر ابی عامر! چگونه جرات كنم و بگویم: لبیك، اللهم لبیك، در حالی كه میترسم خدایم بگوید نه لبیك و نه سعدیك ؟! علی بن عیسی اربلی مولف كشف الغمه از محمدبن طلحه در باره او آورده است: شنیدن سخنانش موجب زهد دنیا میشد و اقتدای به او بهشت را در پی داشت. نور چهرهاش گواهی میداد از سلاله نبوت است و پاكی كردارش آشكار میساخت از ذریه رسالت است.
بزرگانی چون یحییبن سعید انصاری، ابن جریح، مالكبن انس، سفیان ثوری، سفیانبن عیینه، ابوحنیفه، شعبه و ایوب سختیانی از علم او بهره گرفتند، و آن بهرهگیری را برای خود مباهات شمردند و بدان شرف یافتند و فضیلت كسب كردند.
او از بزرگان اهل بیت و سادات آنان بود . علمی فراوان و عبادتی بسیار و اورادی پیوسته و زهدی آشكار داشت و بسیار تلاوت بود. معانی قرآن كریم را تتبع میكرد و گوهرهای آن را بیرون میآورد و از عجایب آن بهره میگرفت. اوقات خود را بر انواع طاعتها قسمت كرده بود كه در آن حساب نفس خویش مینمود. دیدن او آخرت را به یاد میآورد . ابن شهر آشوب از مالك بن انس روایت كند: از جعفربن محمد در فضل و علم و پارسایی برتر ندیدم . یا روزه بود، یا نماز میخواند، یا ذكر میگفت. از بزرگان و اكابر و زاهدان بود و از آنان كه از پروردگار میترسند. بسیار حدیث، نیكو محضر و پر فایده بود. چون «قال رسولالله» میگفت رنگش دگرگون میگشت.
ابونعیم اصفهانی درباره او نوشته است: امام ناطق، زمامدار سابق، ابوعبدالله جعفربن محمد صادق بر عبادت و خضوع روی آورد و عزلت و خشوع را برگزید و از مهتری و ریاست دوری جست .
شهرستانی در ملل و نحل مینویسد: جعفربن محمدالصادق دارای علمی بسیار و ادبی كامل بود. زهد و پارسایی داشت. نه گرد مهتری گردید و نه بر سر خلافت با كسی به جنگ برخاست. آن كه در دریای معرفت شنا كند در شط نمیافتد و آن كه به اوج حقیقت رسد از فرود آمدن نمیترسد.ابن خلكان درباره حضرتش نوشته است: از سادات اهل بیت بود و به خاطر راستی در گفتار به صادق ملقب گشت. فضل او مشهورتر از آن است كه گفتهاند.
و عطار از عارفان بزرگ سده هفتم درباره حضرتش چنین نوشته است: آن سلطان مصطفوی، آن برهان حجت نبوی، آن صدیق، آن عالم تحقیق، آن میوه دل اولیا، آن جگر گوشه انبیاء، آن ناقد علی، آن وارث نبی، آن عارف عاشق، جعفر الصادق رضیالله عنه، گفته بودیم كه اگر ذكر انبیا و صحابه و اهل بیت كنیم كتابی جداگانه باید ساخت. این كتاب شرح اولیاست كه بعد از ایشان بودهاند اما به سبب تبرك به صادق ابتدا كنیم .
و چون از اهل بیت بیشتر سخن طریقت، او گفته است و روایت از او پیش آمد، كلمهای چند از آن حضرت بیاورم كه ایشان همه یكیاند. چون ذكر او كردهاند، ذكر همه بود. نبینی كه قوم مذهب او دارند، مذهب دوازده امام دارند . یعنی یكی دوازده است و دوازده یكی . اگر تنها صفت او گویم به زبان، عبارت من راست نیاید كه در جمله علوم و اشارت و عبادات بدون غلو به كمال بود. و همه الهیان را شیخ بود، و همه محمدیان را امام بود. هم اهل ذوق را پیشرو بود و هم اهل عشق را پیشوا . هم عباد را مقدم بود و هم زهاد را مكرم . هم در تصنیف اسرار حقایق خطیر بود، هم در لطافت اسرار تنزیل و تفسیر بینظیر .
عمرو بن ابی مقدام گفته است: هر گاه جعفربن محمد را میدیدم میدانستم او سلاله پیمبران است و ابوجعفر منصور او را از كسانی دانسته است كه از خدا به آنان الهام میشود (محدث) .
و خانقانی شروانی در منشات نوشته است: جعفر صادق عالم مطلق بود.
این چند گواهی را كه اندكی از بسیار است برای آن نوشتم تا آنان كه تتبعی چنان كه باید در سیره معصومان ندارند و شرح زندگانی امامان شیعه را جز از گویندگان شیعی نشنیده و یا جز در ماخذهای غیر شیعی نخواندهاند، بدانند كه قدر و منزلت این امام تنها در دیده شیعیانش بزرگ نیست، هر كه علمی و بصیرتی داشته برابر او فروتن بوده و بزرگش میداشته است.
و «زید» عموی او درباره وی گفته است: در هر زمان مردی از ما اهل بیت است كه خدا به او بر خلق خود احتجاج میكند و حجت زمان ما برادرزادهام «جعفر» است؛ آن كه او را پیروی كند، گمراه نگردد و آن كه مخالف وی بود، هدایت نشود.
در روزگار رسول خدا، هر گاه یاران آن حضرت را به حكمی فقهی نیاز میافتاد به قرآن یا حدیث رجوع میكردند و یا از شخص پیغمبر(ص) میپرسیدند و پاسخ میگرفتند و اگر به او دسترسی نداشتند به آنان كه از فقه بهرهای داشتند روی میآوردند، از یاران رسول (ص) آن كه میتوانست حكم خدا را چنان كه هست بگوید و هر مشكل فقهی را به سرانگشت علم بگشاید، علی علیه السلام بود. علی پیوسته با پیامبر(ص) به سر میبرد و معنی قرآن و حدیث را از او فرامیگرفت و خود در این باره چنین میگوید: گاه رسول خدا را سخنی است و آن را دو گونه معنی است، گفتاری است خاص و گفتاری است عام، آن سخن را كسی شنود كه نداند رسول خدا از آنچه خواهد، پس شنونده آن را توجیه كند بی آن كه معنی آن را بداند، یا مقصود او را بشناسد، یا آن كه بداند آن حدیث چرا گفته شده است و همه یاران رسول خدا چنان نبودند كه از او چیزی پرسند و دانستن معنی آن را از او خواهند... و از این گونه چیزی بر من نگذشت جز آن كه آن را از او پرسیدم و به خاطر سپردم.
پس از رحلت رسول(ص) و دوران خلافت خلفا هر گاه در مسئلهای فقهی كار بر خلیفه یا صحابه رسول(ص) دشوار میشد، به علی علیه السلام رجوع میكردند و او مشكل آنان را میگشود. چون علی به شهادت رسید، دشمنان كار را بر فرزندان و شیعیان او تنگ كردند. و میان مردم و آنان جدایی افكندند. از سوی دیگر، دین به دنیا فروختگان نیز برای خشنودی حاكمان وقت و یا سود خود، به ساختن روایتها پرداختند، تا آنجا كه شناخت حدیث درست از نادرست بر فقیهان دشوار گردید. میتوان گفت از سال چهلم هجری تا نزدیك به پایان سده نخستین هجرت جز معدودی از صحابه و تابعان از فقه درست فقه آل محمد (ص) بیبهره بودند.در روزگار امام باقر اندكی گشایش پدید آمد و سالیان ۱۴۸- ۱۱۴ ( دوران امامت امام صادق -ع) عصر انتشار فقه آل محمد یا به تعبیر دیگر، روزگار تعلیم و تدریس فقه جعفری بود. در این سالها مدینه نیز چهره دیگری یافته بود.در كتاب «زندگانی علیبن الحسین علیه السلام» آمده است که قتلعام شهر مقدس مدینه به دست سربازان مسلم پسر عقبه، در بازماندگان از كشتار حالتی شبیه به نومیدی پدید آورد، تا آنجا كه سست اعتقادان برای زدودن این حالت از خویش، به خنیاگری روی آوردند و مدینه در سالهای ۸۰- ۶۵ مركزی برای صدور آوازخوانان شد . اما با گذشت زمان آن حالت از میان رفت و دیگر بار مردم به مسائل مذهبی روی آوردند و محدثان و فقیهان روی كار آمدند .
آن كس که در اخبار فقه شیعه تتبع كند خواهد دید روایتهای رسیده از امام صادق علیه السلام در مسائل مختلف فقهی و كلامی مجموعهای گسترده و متنوع است و برای همین است كه مذهب شیعه را مذهب جعفری خواندهاند. گشایشی كه در آغاز دهه سوم سده دوم هجری پدید آمد موجب شد مردم آزادانهتر به امام صادق علیه السلام روی آورند و گشودن مشكلات فقهی و غیر فقهی را از او بخواهند .شهرستانی در ملل و نحل مینویسد: جعفربن محمدالصادق دارای علمی بسیار و ادبی كامل بود. زهد و پارسایی داشت. نه گرد مهتری گردید و نه بر سر خلافت با كسی به جنگ برخاست . آن كه در دریای معرفت شنا كند در شط نمیافتد و آن كه به اوج حقیقت رسد از فرود آمدن نمیترسد .
ابن حجر درباره حضرتش نوشته است: مردم از علم او چندان نقل كردند كه آوازه آن به همه شهرها رسید. امامان بزرگ چون یحییبن سعید، ابن جریح، مالك، سفیان بن عیینه، سفیان ثوری، ابوحنیفه، شعبه و ایوب سختیانی از او روایت كردهاند .
دانشمندان از هیچ یك از اهل بیت رسول خدا به مقدار آنچه از عبدالله روایت دارند نقل نكردهاند، و هیچ یك از آنان متعلمان و شاگردانی به اندازه شاگردان او نداشتهاند، و روایات هیچ یك از آنان برابر با روایتهای رسیده از او نیست . اصحاب حدیث نام راویان از او را چهار هزار تن نوشتهاند. نشانه آشكار امامت او خردها را حیران میكند و زبان مخالفان را از طعن و شبهت لال میسازد .
ذهبی از ابوحنیفه آورده است: فقیهتر از جعفربن محمد ندیدم .
و چنان كه نوشته شد، مالك گفته است از فضل و علم و پارسایی از او برتر ندیده است. سخن مالك بن انس كه یكی از چهار پیشوای مذهبهای اهل سنت و جماعت است در باره امام صادق علیه السلام نوشته شد، ابوحنیفه را نیز با آن حضرت دیدار یا دیدارها بوده است .
زبیر بكار نویسد: ابوحنیفه را با امام صادق ملاقاتها دست داده است. او در دادن فتوا بیشتر به رای و قیاس عمل میكرد و كمتر به روایت. و از عبدالله بن شبرمه كه در سال ۱۲۰ هجری قضاوت كوفه داشت روایت كند: من و ابوحنیفه بر جعفربن محمد علیه السلام در آمدیم . بر او سلام كردم و گفتم این مردی از عراق است و او را فقه و علمی است. جعفر گفت: گویا اوست كه دین را به رای خود قیاس میكند. سپس رو به من كرد و گفت: او نعمان پسر ثابت است و من تا آن روز نام او را نمیدانستم . ابوحنیفه گفت: آری. جعفر به او گفت: از خدا بترس و در دین قیاس مكن كه نخست كس كه قیاس كرد شیطان بود. خدا او را فرمود آدم را سجده كن گفت من از او بهترم . مرا از آتش و او را از خاك آفریدهای .
سپس پرسید: قتل نفس مهمتر است یا زنا ؟
قتل نفس!
چرا؟ قتل نفس با دو گواه ثابت میشود، زنا با چهار گواه؟ با قیاس چه میكنی؟ روزه نزد خدا بزرگتر است یا نماز؟
نماز!
چرا زن در شرایط خاص که نمی تواند برخی عبادات را انجام دهد؛ روزه را باید قضا كند و نماز را نه؟... بنده خدا از خدا بترس و قیاس مكن .
آنچه متتبع از خواندن كتابهایی كه در باره ابوحنیفه نوشته شده و در آن از امام صادق علیه السلام سخن به میان آمده در مییابد، این است كه ابوحنیفه هر چند خود را فقیهی بزرگ میدانست، امام صادق را حرمت میداشته است و ظاهراً بلكه مطمئناً عبارتی را كه مؤلف روضاتالجنات از او آورده كه «من داناتر از جعفربن محمد هستم چرا كه مردانی را دیدم و از آنان حدیث شنیدم و جعفربن محمد صحفی است» سخن ابوحنیفه نیست و گفته عبدالله بن حسن پدر محمد نفس زكیه است. چنان كه در روضه كافی آمده است: عبدالله بن حسن كسی را نزد ابوعبدالله علیه السلام فرستاد و گفت: به او بگو ابومحمد میگوید من از تو شجاعتر، بخشندهتر و داناترم. امام به پیام آورنده گفت: اما شجاعت؛ نه، چرا كه هنوز حادثهای پیش نیامده تا شجاعت یا ترس تو در آن معلوم شود. اما سخاوت؛ او، از یك سو مال را میگیرد و در جایی كه نباید مصرف میكند. اما علم؛ پدرت علیبنابیطالب هزار بنده آزاد كرد نام پنج تن از آنان را بگو، پیامآورنده رفت و بازگشت و گفت: میگوید تو صحفی هستی (علم را از صحیفههای پدرانت در میآوری). امام گفت: به او بگو آری به خدا صحف ابراهیم و موسی و عیسی كه از پدرانم به ارث بردهام . عطار از عارفان بزرگ سده هفتم درباره حضرتش چنین نوشته است: آن سلطان مصطفوی، آن برهان حجت نبوی، آن صدیق، آن عالم تحقیق، آن میوه دل اولیا، آن جگر گوشه انبیاء، آن ناقد علی، آن وارث نبی، آن عارف عاشق، جعفر الصادق رضیالله عنه، گفته بودیم كه اگر ذكر انبیا و صحابه و اهل بیت كنیم كتابی جداگانه باید ساخت. این كتاب شرح اولیاست كه بعد از ایشان بودهاند اما به سبب تبرك به صادق ابتدا كنیم .
امام صادق در آغاز حكومت عباسیان سفری به عراق كرده و روزی چند را در حیره به سر برده است. محدث قمی در منتهیالامال نوشته است این سفر در حكومت سفاح بوده است ولی از برخی سندها معلوم میشود او در خلافت منصور به عراق رفته است و منصور خود او را به عراق خواسته است . در این سفر بوده است كه امام صادق را با ابوحنیفه ملاقاتی دست داده؟ و یا هنگامی كه ابوحنیفه به مدینه رفته است. میتوان گفت ملاقات او با آن حضرت یك بار نبوده و در عراق و حجاز با او دیدار كرده است.
ابن شهرآشوب از حسنبن زیاد روایت كند از ابوحنیفه پرسیدند: فقیهترین كس كه دیدهای كیست؟ گفت: جعفربن محمد، چون منصور او را خواست، پی من فرستاد و گفت: مردم فریفته جعفربن محمد شدهاند چند مسئله دشوار برای پرسش از او آماده كن . من چهل مسئله فراهم كردم . منصور جعفربن محمد را كه در حیره به سر میبرد به مجلس خود خواست. من نزد منصور رفتم و جعفر را دیدم بر دست راست او نشسته است هیبت او بیش از منصور بر دلم راه یافت. منصور به من رخصت نشستن داد . پس گفت: این ابوحنیفه است! او را میشناسم .
منصور گفت: مسائلی را كه در خاطر داری به ابوعبدالله بگو .
من یك یك سوالات را میگفتم و او پاسخ میداد كه شما چنین میگوئید، مردم مدینه چنین میگویند و ما چنین میگوئیم. در مسائلی گفته شما را میپذیرم و در مسائلی گفته آنان را، و گاه رای ما مخالف شما و آنان است تا آن كه هر چهل مسئله را گفتم و او هیچ یك را بیپاسخ نگذاشت.
سپس ابوحنیفه گفت: آیا داناترین مردم داناتر آنان به اختلاف (آراء) نیست؟
هنگامی كه امام صادق در حیره به سر میبرده است، مردم چنان در خانه او گرد میآمدهاند كه ملاقات كننده را دیدار او دشوار بوده است .
و چون خواست به مدینه باز گردد، عدهای اهل فضل از مردم كوفه، او را مشایعت كردند و در جمله مشایعت كنندگان سفیان ثوری بود. كسی که در اخبار فقه شیعه تتبع كند خواهد دید روایتهای رسیده از امام صادق علیه السلام در مسائل مختلف فقهی و كلامی مجموعهای گسترده و متنوع است و برای همین است كه مذهب شیعه را مذهب جعفری خواندهاند. گشایشی كه در آغاز دهه سوم سده دوم هجری پدید آمد موجب شد مردم آزادانهتر به امام صادق علیه السلام روی آورند و گشودن مشكلات فقهی و غیر فقهی را از او بخواهند .
چنان كه نوشته شد، شاگردان امام صادق را تا چهار هزار تن نوشتهاند و مقصود كسانی است كه در مدت افاضه امام به تناوب و تفریق از او علم فرا گرفتهاند نه آن كه این چهار هزار تن همه روز در محضر او حاضر بودهاند . مولف كشفالغمه نویسد شماری از تابعین از او روایت كردهاند كه از جمله آنان: یحییبن سعید انصاری، ایوب سختیانی، ابانبن تغلب، ابو عمرو ابنالعلاء و یزیدبن عبدالله است و از ائمه، مالكبن انس، شعبه بن الحجاج، سفیان ثوری، ابن جریح، عبدالله بن عمرو، روحبن قاسم، سفیانبنعیینه، سلیمانبن بلال، عبدالعزیزبن مختار، وهببن خالد و ابراهیمبن طهماناند كه از او روایت دارند .
یكی از كسانی كه او را شاگرد امام صادق علیه السلام شمردهاند، جابربن حیان كوفی است. درباره جابر سخنان گوناگون گفتهاند و مطالب مختلف نوشتهاند. ابن ندیم گوید: جماعتی از اهل علم و بزرگان گویند جابر حقیقت ندارد. و بعضی گفتهاند او را تصنیفی نیست . گروهی گفتهاند او از مردم كوفه بود و از اصحاب امام صادق بود و گفتهاند از فیلسوفان بود و بعضی گفتهاند وی به جعفربن یحیی برمكی اختصاص داشت و آنجا كه سیدی جعفر گوید مقصود جعفر برمكی است .
اما شیعه گوید او شاگرد جعفر صادق علیه السلام بود. ابن خلكان در شرح حال امام صادق نویسد: شاگرد او ابوموسی جابربن حیان صوفی طرسوسی است. كتابی در هزار ورق تالیف كرده و رسالههای جعفر صادق علیهالسلام را كه پانصد رساله است در آن فراهم آورده است.
شاگردی جابر در محضر امام صادق در كتابهایی چون تاریخالحكما، قفطی، قاموسالاعلام، روضات الجنات ریاض العلما و دیگر كتابها آمده است. دایرهٔ المعارف اسلامی نیز بدان اشاره دارد.
از مجموع آنچه در باره جابر نوشتهاند میتوان دریافت كه او برخلاف گفته آنان كه وی را شخصی افسانهای شمردهاند، وجود داشته و در سده دوم هجری میزیسته است. هر چند مجموع كتابهایی را كه به وی نسبت دادهاند نمیتوان از آن او دانست، اما كتابهایی در كیمیا (شیمی) نوشته كه به زبان لاتین ترجمه شده است .
منبع:
ماهنامه كوثر، شماره ۳۴
«یك كتاب در یك مقاله» دكتر سید جعفر شهیدی، تلخیص: محمدباقر پورامینی.
ماهنامه كوثر، شماره ۳۴
«یك كتاب در یك مقاله» دكتر سید جعفر شهیدی، تلخیص: محمدباقر پورامینی.
منبع : تبیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست