پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا

نقش هدایت‌ها در ورزش ایران


نقش هدایت‌ها در ورزش ایران
وقتی احسان حدادی یکی از سه مرد اول پرتاب دیسک فصل جاری جهان و حمید سوریان قهرمان هر ۳ سال گذشته کشتی فرنگی دنیا ،در مسابقات اخیر المپیک پکن ناکام می شوند و از رتبه های مورد نظر دور می مانند، باید در مورد نحوه مدیریت ها و هدایت ها در ورزش کشور و روش اداره تیم های ملی به شک بیفتیم و بنیادهای کار را در این خصوص بسیار ناقص بیانگاریم.
در مورد ناکامی سوریان دو جور فرضیه وجود دارد. یکی می گوید زیر بار وحشتناک فشار روحی و انتظارهای عظیم پیروزی خواهی از وی کمر خم کرده و آنقدر از او قهرمانی طلبیده شده و کمتر از آن مورد پذیرش نبوده که به لحاظ روحی لنگیده و نتوانسته است ماجرا را در خود حل کند و چیزی باشد که از او انتظار می رفته است. فرضیه دوم این است که وی پس از چند سال حاکمیت بر وزنش ( ۵۵ کیلو) در کشتی فرنگی هیچ سلاح و روش و شگرد غیرمنتظره و تازه ای را بر زرادخانه قبلی فنی خود نیافزوده و چون رقبا تمامی ابزارهای قبلی او را دیده و برآورد و در نهایت بی اثر کرده اند، توانسته اند وی را به سکوی پنجمی المپیک تنزل دهند و خود مدال طلا بگیرند. نوع دیگر بیان این قضیه این است که کادر فنی تیم ملی کشتی فرنگی به سر کردگی رضا سیم خواه چیزی را بر اندوخته های فنی ستاره سال های اخیر این ورزش نیافزوده اند و در نتیجه او با همان ابزار، تسلیم رقبایی شده که نسبت به سال های گذشته کامل تر و به کشتی گیران بهتری بدل شده اند. نظیر مانکی یف کشتی گیر بسیار کوتاه قد اما چالاک روسیه که طلا گرفت و حریف آشنای اهل کره جنوبی که بعد از شکست در برابر سوریان در فینال دوره مسابقات قهرمانی جهان ،این بار او را برد و برنز گرفت، نمادها و نشانه های روشن این قضیه اند.
درست است که معمولا مسوول شکست هر ورزشکاری در درجه اول همان ورزشکار است، اما وقتی یک کشتی گیر با ثابت ماندن در سطح ولو درخشان قبلی خود در عمل درجا می زند و فرصت رسیدن به خود را به رقبا می دهد، آیا مربیان تیم ملی را می توان بابت آن مقصر نشمرد؟ اگر قرار باشد کوشش فردی و نبوغ ذاتی هر ورزشکاری تنها مبنا و دلیل نتیجه گیری او باشد، مربیان را برای چه می گمارند و آنها چه وظایفی دارند؟
● بردهایی که مقدمه شکست شد
ناکامی احسان حدادی که از سوریان بسیار شدیدتر بود ( زیرا وی در مرحله مقدماتی رشته خود فقط هفدهم شد و اصلا به دور پایانی راه نیافت) بیشتر ریشه های مدیریتی دارد و در ضعف چشمگیر مسوولان امر و به ویژه سران و مربیان فدراسیون دوومیدانی در اداره و هدایت نیروها و نفرات تحت اختیار خویش ریشه گسترانده است. در ماه های اخیر که حدادی با تمایل فراوان به فتح تورنمنت های متعدد گرندپری دوومیدانی و نیل به جوایز نقدی قابل توجه آنها پیوسته و بی استراحت در آنها شرکت می کرد، هیچ کس نبود که جلوی او را بگیرد و به وی برنامه بهتری بدهد و او را از صرف تمامی انرژی اش باز دارد. وقتی هم که وی در آن تورنمنت ها پیوسته و ذره ذره بر رکورد خود، ایران و آسیا در پرتاب دیسک افزوده و تقریبا تمام آن تورنمنت ها را فتح کرد و حتی از ۴۹ متر هم فراتر رفت، چنان همگان غرق در احساسات شدند که یادشان رفت حقایق امر را به حدادی گوشزد کنند و به وی بگویند که لزومی به حضور دایمی در تمامی آن تورنمنت ها نیست و بهتر است بدنش را فرسوده و روحش را خسته نکند و توان و پرتاب های اصلی اش را برای پکن نگه دارد.
● معلوم بود
چون کسی نبود تا چنان کاری را انجام بدهد، حدادی در تورنمنت های متعدد خرداد و تیر ماه امسال خود را فرسوده کرد و هر چند ظاهرا برنده شد و رکوردهای قابل تحسینی را به جای نهاد، اما همسو با آن بخش عظیمی از انرژی اش را به هدر داد و بدتر این که دچار آسیب دیدگی و کشیدگی عضلات و خراش و خدشه مفاصل در ناحیه کتف و شانه یعنی حساس ترین و کلیدی ترین عضو بدن در زمان پرتاب نیز شد و ۴۵ روز آخر تدارک او برای المپیک با چنان اوصافی سپری شد. همان زمان نیز مساله مصدومیت وی مطرح شد و حتی اصرارهای او و مربیان تیم ملی دوومیدانی و سران فدراسیون این ورزش که قصد تکذیب این ماجرا و کوچک شمردن ماجرا را داشتند و از آمادگی حدادی برای آوردگاه اصلی سخن می گفتند، بر دل نمی نشست و معلوم بود که حدادی مرداد ماه، همان حدادی بسیار آماده سه ماه قبلی نیست و پسرفت آشکاری داشته است.
درست است که فضای سنگین المپیک ها و دشواری تنفس و درخشش در آن از دلایل همیشگی نزول زبده ورزشکاران در آن است و آنها معمولا در این مسابقات کمتر از گذشته و نازل تر از ذات و توان شان ظاهر می شوند و زیر رکوردهای قبلی خود عمل می کنند و این قضیه علاوه بر حدادی شامل هزاران ورزشکار المپیکی در سراسر جهان شده ( و پس از این نیز خواهد شد) اما نقش مدیریت ها و اداره ورزشکاران منتخب در ماه های منتخب در ماه های منتهی به المپیک نیز مساله بسیار بارزی است و باید مورد اعتنا قرار گیرد و بدون این وجهه از کار کل نمایش های یک ورزشکار و یا تیم دستخوش تغییر و تنزل می گردد و سرنوشت حدادی گریبانگیر آنها می شود.
● این سو و آن سو
اگر مدیریت های حاکم بر تیم های ملی ما قوی و علمی می بوده، حدادی را از شرکت گسترده در تورنمنت های بین المللی ماه های اخیر باز می داشت و در آن صورت انرژی اش سوخت نمی شد و مهم تر این که آسیب نمی دید. اما کسی نبود این نکات را به جوان اول دوومیدانی ایران گوشزد کند و در نتیجه او این قدر این سو و آن سو رفت و مسابقه داد و رکورد زد و ظاهرا قهرمان شد که فرسوده گشت و آسیب دید و نه توان لازم در او ماند و نه از مصدومیت فارغ ماند و نتیجه آن را در المپیک اخیر پکن دیدید. وقتی می گوییم مدیریت ها و هدایت ها در ورزش ما ضعیف است، به خاطر مسایل و نقصان های فوق است که به هیچ روی نباید آن را کوچک شمرد، زیرا ساده انگاری هایی از همین دست، ما را به نقطه کنونی کشانده است.
وحید رسولی
منبع : روزنامه جوان