جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

خنگ و خنگ‌تر - DUMB AND DUMBER


خنگ و خنگ‌تر - DUMB AND DUMBER
سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : چارلز وسلر، براد کروی و استیو استبلر
کارگردان : پیتر فارلی
فیلمنامه‌نویس : بنت یلین، بابی فارلی و پیتر فارلی
فیلمبردار : مارک اروین
آهنگساز(موسیقی متن) : تاد راندگرن
هنرپیشگان : جیم کاری، جف دانیلز، لارن هالی، تری گار، کارن دوفی، مایک استار و چارلز راکت
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۶ دقیقه


ـ ̎لوید̎ (کاری) و ̎هاری̎ (دانیلز) دو جوان هستند که هر روز را به یک شغل می‌گذرانند و به علت حماقت هر روز هم اخراج می‌شوند. روزی ̎لوید̎، که در یک آژانس اتوموبیل کرایه کار می‌کند، دختری به نام ̎مری̎ (هالی) را برای رفتن به شهر آسپن کلرادو به فرودگاه می‌رساند، اما دختر کیفش را جا می‌گذارد. ̎لوید̎ که عصر همان روز دوباره اخراج شده، تصمیم می‌گیرد هر طور شده کیف را به صاحبش برساند، بی‌آنکه بداند درون کیف چیست. او و ̎هاری̎ (که او هم بی‌کار شده) به راه می‌افتند. از سوی دیگر دو نفر دزد ـ مردی به نام ̎جو̎ (استار) و یک زن که به دنبال ̎مری̎ بودند ـ متوجه می‌شوند کیف به دست ̎لوید̎ افتاده، و در تعقیب آنان هستند. ̎جو̎ به عنوان آدمی که در راه مانده، سوار اتوموبیل می‌شود اما آن‌دو به طور اتفاقی باعث مرگش می‌شوند، بنابراین تمام نیروی پلیس به دنبالشان راه می‌افتد. در آسپن در می‌یابند که کیف پر از پول است. وقتی ̎مری̎ که کیف پر از پول را برای آزادی شوهرش از دست دزدان می‌خواسته، آنقدر از پیدا کردن آن خوشحال است که متوجه منظور آنان نیست. رئیس باند ربایندهٔ شوهر او، دوست خانوادگی ̎مری̎ یعنی ̎نیکلاس̎ (راکت) برای بردن کیف پول به سراغ ̎لوید̎ می‌آید، اما در آخرین لحظه پلیس حمله می‌کند و دزدان را دستگیر و شوهر ̎مری̎ را آزاد می‌کنند. ̎لوید̎ و ̎هاری̎ دوباره آوارهٔ جاده‌ها می‌شوند.
ـ نوع کمدی کاری، یعنی کمدی بر مبنای حرکت‌های غلو شدهٔ دهان و صورت و اغراق در حرکت‌ها و اطوار و سپس ایجاد شوخی‌های شبیه فیلم‌های نقاشی متحرک (مثل آتش‌گرفتن پا، چسبیدن زبان به میلهٔ یخ‌زده و ...) یادآور نوع کمدی جری لوئیس در سال‌های پس از جدا شدن از دین مارتین است و نوع شوخی تاشلین‌ی ... اگر زمانی این شوخی‌ها می‌خنداند و خلاقه و تألیف دانسته می‌شدند، گذر زمان بدجوری تماشاگر را بدسلیقه کرده است! به هر حال اینجا انواع و اقسام آن نوع شوخی‌ها دیده می‌شوند، یعنی جدا از موارد بالا، شوخی‌های کلامی، شوخی‌هائی بر مبنای دست و پاچلفتی یا خنگ بودن که ریشه در کمدی سینمای امریکا دارد، از هاری لنگدون گرفته تا رد اسکلتن و حتی خود لوئیس. آنچه برادران فارلی می‌کنند دو شخصیتی کردن شوخی‌هاست، یعنی به جای تشدید شوخی‌ها از طریق وجود یک خنگ و یک عاقل (باد آبوت و لو کاستلو ـ دین مارتین و جری لوئیس)، این‌کار را با افزودن یک خنگ دیگر مضاف می‌کنند. بنابراین مثل این نوع کمدی‌ها، قصهٔ فیلم محملی است تنها برای اجرای یک رشته شوخی‌های کلامی و تصویری. البته اینجا فیلمنامه ضعیف است و بدون انگیزه و لق و وارفته، با فصل‌های مجزا (مثل اغلب این کمدی‌ها) از هم که بعضی‌ها بهتر و بعضی‌ها ضعیف‌ترند. اجرای شوخی‌ها هم، هرجا که خود شوخی (با همهٔ کلیشه‌ای بودن و تکراری بودن) خوب نوشته شده و خود شوخی در اصل خنده‌دار بوده، خب، خوب از کار در آمده‌اند، مثل ساختن آدم‌برفی، شوخی خوردن چوپ پنبه به قفس جغد، و از این قبیل.