سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا


دروغ های جذاب در گوشی


دروغ های جذاب در گوشی
مردم خبری را می پسندند كه برای آنها جذابیت بیشتری داشته باشد، در چنین هنگامی افكار عمومی نه تنها كمتر دست به تجزیه و تحلیل خبری می زنند، بلكه اراده خود را گاهی كاملاً به دست دیگران میسپارند. همه ما واژه شایعه را در مناسبت های مختلف شنیده ایم یا گاهی آن را بر زبان آورده ایم، اما چیزی كه از این واژه دستگیرمان شده یا گاهی تحت تأثیر آن قرار گرفته ایم، بیش از انتظار ما و فراتر از یك واژه ی حداكثر سه سیلابی بوده است. این واژه و بار معنایی كه به دنبال آن است، چه جادویی دارد كه گاهی حتی روند زندگی جامعه ای را دگرگون می سازد! پس بهتر است یك بار دیگر روی آن تعمق كنیم و آن را بهتربشناسیم.
شایعه در لغت به معنی خبری است كه شیوع پیدا كرده باشد. این واژه زمانی كاربرد پیدا می كند كه قصد و نیت به كارگیری آن ، نشر یك خبر و پراكندن آن به سطوح جامعه است. شایعه مانند همه واژه هایی كه بشر به كار می برد از بار معنایی خاصی برخوردار است، اما برخی واژه ها شدت كاركرد و تأثیرگذاری بیشتر و گسترده تری دارند. شایعه در زبان فارسی و واژه های مترادف آن در زبان های دیگر مانند BUZZ یا RUMOR در انگلیسی كاركرد معنایی خاصی دارند كه چندان هم با واژه های دیگر قابل مقایسه نیستند. شایعه علاوه بر آنكه یك واژه است، خود حاصل رفتارها و واكنش هایی است كه شنونده از شنیدن آن از خود بروز می دهد.
شایعه در تمامی جوامع بشری وجود دارد. هرجا كه زبان هست یا انسان وجود دارد، شایعه هم نقش خود را بازی خواهد كرد. در طول تاریخ گاهی جنگ هایی كه بین دو دولت یا دو طایفه، دو ایل یا دو نفر رخ داده است، ریشه آن در شایعه رشد كرده بوده و عامل اصلی آن شایعه ای بوده كه به انحای مختلف بیان و ابراز می شد.
شایعه اگرچه به معنی پراكندن خبر است، اما عموماً خبری را شامل می شود كه چندان واقعی نیست و نوعی غلو و اغراق در آن است كه چون نمی توان به راحتی یا خیلی سریع ویژگی غلوآمیز بودن آن را نقض كرد، به طور چشمگیری توسعه پیدا می كند و همه جا را در برمی گیرد.
شایعه معمولاً از هیچ شروع نمی شود، بلكه از یك زمینه و بنیان واقعی یا نزدیك به واقعیت نشأت می گیرد تا بتواند كاركرد خود را ایفا كند، یعنی هیچ كس نمی تواند بگوید كه رودخانه طغیان كرده و به طرف بالا در حركت است، زیرا هیچ عقل سلیم و حتی شكاكی نمی پذیرد كه رودخانه ای به طرف بالا خیز بردارد و طغیان كند.
به همین علت كسانی كه خبری غیر واقعی را گسترش می دهند باید گزینه هایی را انتخاب كنند كه با ذهن افراد هماهنگی داشته باشد، لاجرم خبری را كه به ارزش حتی پر كاهی نیست به اصطلاح مانند كوه عمده می كنند و به تشویش اذهان مردم می پردازند. پس می توان گفت شایعه چون پدیده ای اجتماعی است و اساساً هم از خاستگاهی انسانی بر می خیزد، باید ساز و كاری را برگزیند كه بتواند به راحتی و با سرعت زیاد در همه جا اشاعه پیدا كند.
شایعه در دورانی كه وسایل ارتباط جمعی وجود نداشته، یكی از منابع خبری مردم بود و چون مردم، تشنه آگاهی یافتن از مسائل دیگران بودند، به راحتی هم گوش به سخنان كسانی می دادند كه یك خبر را با شاخ و برگ های فراوانی عرضه كرده و به اصطلاح ما ایرانی ها از كاه كوه می ساختند یا یك كلاغ، چهل كلاغ می كردند.
شایعه فقط به جوامع كلان و جمعیت زیاد اختصاص ندارد بلكه از كوچكترین عضو یك جامعه كه فرد باشد تا قاطبه مردم یك كشور را در برمی گیرد؛ از كانون كوچكی به نام خانواده تا ادارات و دسته ها و گروه ها تا جمعیت یك كشور و به شكل كلان كل جامعه بشری از شایعه بی تأثیر نخواهند بود.
مثلاً با وجود وسایل ارتباط جمعی فراگیر و جهانی، اگر برای یك روز همه این وسایل روی خبری كاركرده و به اصطلاح زوم كنند و بخواهند كه جامعه بشری را دچار التهاب و تشویش سازند، به راحتی می توانند موفق شوند. گاهی این رسانه ها آن قدر بر اهمیت یا خطر واقعه ای تبلیغ می كنند كه حتی كشوری را از پای در می آورند. به عنوان مثال رسانه های خبری غرب برای آنكه صنعت توریسم چین یا اقتصاد شرق آسیا را دچار چالش و مشكلات عدیده كنند چنان، روی بیماری «سارس» مانور دادند كه مردم مناطق دیگر جهان نام كشور چین را مترادف با بیماری سارس می دانستند، در حالی كه امروز جهانیان به خوبی دریافته اند كه بیماری سارس اگرچه واقعیت دارد، اما از آن نوع بیماری هایی نیست كه بخواهد یك جامعه را از بین ببرد؛ این در حالی است كه خطر بیماری ایدز و بیماری هایی كه از قبل اعتیاد دامن مردم جهان را می گیرد چندین برابر بیشتر از سارس است.
علت آنكه رسانه های خبری غرب توانستند این شایعه را فراگیر كرده و در سطح جهان گسترش دهند، وجود علائم این بیماری و این كه چند نفر بر اثر بیماری سارس جان خود را از دست دادند، بود. پس شایعه همانگونه كه گفتیم باید از یك پایه حقیقی برخوردار باشد. برخی از شایعات گذرا و كم تأثیر هستند، اما برخی سالیان سال ادامه خواهند داشت، مثال بیماری سارس در این زمینه صادق است، زیرا جهانگردانی كه به چین می روند سعی می كنند كه برخی از مسائل پیشگیری از این بیماری را رعایت كنند كه در حقیقت این ترس، ریشه در شایعه ای داشته كه بعد از گذشت چند سال هنوز ادامه دارد. بسیاری از روان شناسان معتقدند كه شایعه چون به طور مستقیم با روحیات، عواطف و امیال انسان ها سروكار دارد، خود به خود می تواند مقبول مردم قرار گیرد، به فرض اگر شایعه ای نتواند از لحاظ عاطفی و روحی كسی را تحت تأثیر قرار دهد، محكوم به شكست است و در حقیقت نتوانسته نقش خود را بازی كند، مثلاً اگر در نقطهA شایعه شود كه آب شرب مردم نقطه B كه صدها كیلومتر با نقطه A فاصله دارد، آلوده شده است، این خبر حتی اگر صحت هم داشته باشد، نمی تواند ذهن مردم نقطه A را مشوش سازد، پس شایعه باید كاملاً به كسی یا جمعیتی كه آن را می شنود ارتباط مستقیم و تام داشته باشد. همانگونه كه چند وقت پیش در خبرهای رسانه ای اعم از رادیو، تلویزیون و روزنامه ها از خطر شیوع "وبا " سخن گفته می شد ، می توان به موازات آن تشویش و نگرانی جمعی، مردم را در اكثر مناطق كشور ما مشاهده كرد، مردم چون از خطر آن آگاهی داشتند و حداقل در تاریخ، بارها و بارها خوانده اند كه وبا گاهی شهری را از جمعیت تهی كرده است؛ به همین دلیل این ترس تاریخی، سبب می شد كه نسبت به جوانب این موضوع حساس باشند، با آنكه این بیماری در مقایسه با صد سال پیش شناخته شده تر و راه های مبارزه با آن هم مشخص تر است، ولی نگرانی جمعی مردم نشان می داد كه همه نسبت به آن حساسیت مشترك داشتند و در عین حال هم مدام گوش به حرف این و آن می سپردند تا خبر جدید به دست بیاورند، اما چه كسانی به شایعه دامن می زنند؟ چه سودی در اشاعه یك خبر منفی و دلهره آور نصیب دیگران می شود كه راضی می شوند شهر یا كشوری را دچار التهاب و مشكلات سازند؟ عقل حكم می كند كه همیشه به یك خبر و منابع آن دقت كنیم و چندان سهل و ساده یك خبر را باور نكنیم، هرچه دیوار باورپذیری انسان ها كوتاه تر باشد، سایه شایعه بر آنجا گسترده تر خواهد شد.
شایعه همانگونه كه گفتیم بر پایه كلام استوار است و كلام جاری نمی شود ، مگر آنكه كسی آن را بیان كند. هر شایعه هم متضمن این معناست كه مقداری از واقعیت در حال انتقال است، حتی اگر شخص شایعه پراكن ادعا كند، چیزی كه من می گویم یك شایعه است.
كسانی كه ابتدا شایعه را انتقال می دهند، دو هدف عمده دارند:
۱) احتمالاً از پراكنش شایعه سود و منفعتی نصیب آنان می شود.
۲) با التهاب جامعه می خواهند ذهن مردم را مشوش ساخته یا احیاناً محیطی برای تفریح خود بیافرینند.
كسانی كه شایعه را در بین مردم رواج می دهند، معمولاً آدم هایی هستند كه از هوش بالایی برخوردارند و محل ترویج شایعه و روحیات افكار عمومی را می شناسند. عده دیگری كه به ترویج و اشاعه یك موضوع غیر واقعی، ولی واقعی نما مبادرت می ورزند، معمولاً افرادی هستند كه از وجهه اجتماعی و شخصیتی برخوردارند و با استفاده از اعتبار خود فضای ذهنی مردم را ملتهب و مضطرب می سازند.
مردم عموماً خبری را می پسندند كه برای آنها جذابیت بیشتری داشته باشد، در چنین هنگامی افكار عمومی نه تنها كمتر دست به تجزیه و تحلیل خبری می زنند، بلكه اراده خود را گاهی كاملاً به دست دیگران می سپارند و همین عامل باعث می شود كه شایعه سازان روی جریان موج سوار شده و به منویات خود دست یابند. در جوامع امروز با توجه به پیشرفت تكنولوژی و وسایل ارتباط جمعی و همچنین شناخت علوم جدید كه می تواند انسان ها را برای آنالیز و تشخیص یك خبر یا صحت و سقم آن یاری كند، هنوز شایعه بازان برای رسیدن به مقاصد خود با مشكل چندانی روبرو نیستند
شایعه فقط شمایی خیالی از یك واقعیت است، نه همه واقعیت، پس می باید به این شمای خیالی تكیه نكنیم و دل به حقایق و واقعیت هایی ببیندیم كه واقعی اند.
منبع : تبیان