شنبه, ۱۷ آذر, ۱۴۰۳ / 7 December, 2024
مجله ویستا

اتحاد ملی نیازمند گفتمانی نو


اتحاد ملی نیازمند گفتمانی نو
مقوله توحید كلمه و وحدت میان فرق مختلف اسلا‌می دغدغه عموم مصلحان و متفكران و اندیشه‌پردازان مسلمان اعم از سنی و شیعه در مقاطع مختلف تاریخ اسلا‌م بوده است. هرچند كه این ضرورت در شرایط بحرانی و مقاطعی كه دنیای اسلا‌م با خطر مواجه بوده بیشتر مورد توجه و اهتمام قرار می‌گرفته است. به‌طوری كه نگاه به وحدت، یك نگاه تاكتیكی، مقطعی و... بوده و كمتر ناظر به یك استراتژی بلندمدت و پایدار و متكی به یك تئوری جامع و فراگیر در میان مسلمانان بوده است.
شكی نیست كه در صدر اسلا‌م، به ویژه در عصر حیات نورانی پیامبر(ص) مسلمانان برخوردار از هویتی واحد و یكپارچه بودند و سیره، روش و سیر و سلوك آن حضرت مبنای رفتار و حوزه عمل مسلمانان قرار داشت و از مباحث فرقه‌ای اثری نبود.
بنابراین فارغ از اینكه بخواهیم ورودی به سرچشمه‌ها، خاستگاه‌ها، عوامل سیاسی، تاریخی، فرهنگی و مذهبی و عوامل بیرونی مقوله افتراق در دنیای اسلا‌م داشته باشیم شایسته‌تر این است كه متناسب و متلا‌زم با طلوع خورشید نبوت حضرت محمد(ص) و هفته وحدت، به واكاوی و آسیب‌شناسی مقوله وحدت در داخل و سپس میان مسلمانان بپردازیم و دریابیم كه لرزان بودن وحدت و مقطعی دیدن آن در میان مسلمانان ریشه در چه عواملی دارد. به نظر می‌رسد كه گفتمان انقلا‌ب اسلا‌می در بدو ظهور، حامل عناصر وحدت‌بخش فراوانی بود و تا زمان استقرار و شكل‌گیری نظام جمهوری اسلا‌می ایران، دل‌های زیادی از مسلمانان و غیرمسلمانان را در داخل و خارج مجذوب خود كرده و چونان چتری فراگیر، همه را به دور از ملا‌حظات قومی، مذهبی و نژادی، در مقابله با رژیم ستمشاهی بسیج كرد و با اتحادی فراقومی، مذهبی و نژادی، بر ویرانه‌های گفتمان پهلوی كه بیشتر بر ایرانیت و شووینیسم استوار بود گفتمان انقلا‌ب اسلا‌می را بنا نهاد و امیدهای زیادی در میان ملت‌های مسلمان ایجاد نمود اما با تبدیل گفتمان انقلا‌ب به نظام و شكل‌گیری دولتی ایدئولوژیك، تقسیم و توزیع قدرت هم صبغه‌ای ایدئولوژیك یافت و در طول <سه دهه>، به دگرسازی‌های گسترده در داخل، به‌ویژه در میان گروه‌ها و جریانات مختلف سیاسی مبادرت ورزید. این دگرسازی به گونه‌ای گسترش یافت كه در همان دهه اول، حتی دامن چهره‌های انقلا‌بی و نظریه‌پردازان طراز اول تئوری ولا‌یت فقیه را هم در بر گرفت. تداوم این دگرسازی، محدود و منحصر به عناصر غیرمذهبی، طرفداران رژیم گذشته، عناصر ساواك، گروه‌های ماركسیستی، التقاطی، ملی و ملی‌مذهبی و... نگردید بلكه به تدریج دامن اكثریت عناصر انقلا‌بی با سابقه و مذهبی را هم گرفت و همه یكی پس از دیگری از دایره قدرت بیرون رانده شدند و به عنوان دگرهای جریان حاكم و نظام معرفی گردیدند به نحوی كه در پایان دهه سوم انقلا‌ب، آخرین چهره‌های متنفذ، قدرتمند و سكان‌دار انقلا‌ب هم، مشمول این دگرسازی‌ها قرار گرفتند تا به آنجا كه تحولا‌ت به‌گونه‌ای رقم خورد كه آخرین لا‌یه‌های وابسته به گفتمان انقلا‌ب هم با حاكمیت دولت نهم كه بیشتر به یك انقلا‌ب در انقلا‌ب می‌توان تشبیه كرد، تحت عنوان دگرهای جدید، از گردونه قدرت خارج گردیدند و وجه دگرساز گفتمان انقلا‌بی سرعت بیشتری یافت. گفتمان فوق توانست با نردبان جریان راست سنتی دو جریان راست و اصلا‌ح‌‌طلب را به حاشیه قدرت براند و برای اولین بار در تاریخ پس از انقلا‌ب، مصادر كلیدی در عرصه اجرا در قبضه قدرت عناصر نظامی، امنیتی و اطلا‌عاتی قرار گرفت.
تجربه ۳ دهه نشان می‌دهد كه جمهوری اسلا‌می ایران آن‌طور كه شایسته بوده نتوانسته است از ظرفیت‌های همگرایانه گفتمان انقلا‌ب اسلا‌می و آرمان‌های حضرت امام(ره) در اتحاد ملی و تقریب مذاهب اسلا‌می، گام‌های اساسی و پایداری بردارد. توقف در برگزاری هرساله هفته وحدت كه بیشتر حركتی شكلی و فرمالیستی است. از طرفی وحدت مقوله‌ای نیست كه راه‌حل آن را در سطوح پایین جامعه بیابیم بلكه باید از سرچشمه‌ها، گروه‌های مرجع و نظریه‌پردازانی كه تولیدكننده فكر و اندیشه هستند و افكار مسلمانان و دنیای اسلا‌می را راهبری می‌كنند آغاز كرد. مسلمانان امروز نیازمند آبی زلا‌ل از سرچشمه‌های وحی و نبوت هستند تا جانشان از این آب زلا‌ل سیراب و زنده شود و بر درخت وجودشان میوه‌هایی بروید كه همگی شیرین و لذیذ باشند و كام مسلمانان را شیرین‌تر و تازه‌تر كند. به یقین امروز، تحقق وحدت، نیازمند گفتمانی جدید و متناسب با تحولا‌ت و شرایط امروز دنیای اسلا‌م است و بازگشت به گفتمان وحدت‌بخش و رحمانی پیامبر(ص) با نگاهی غیرتاریخی تنها راهی است كه متضمن پیشرفت، توسعه و آبادانی سرزمین‌های اسلا‌می و عزت، مصلحت و عظمت آنان است. اتكا به سنت‌ها و سیره رسول اكرم(ص) و اعتصام به حبل‌ا... و نه حبل انسان‌ها، باعث خواهد گردید كه عناصر دگرساز و غیریت‌ساز گفتمان اسلا‌می از ساحت امت اسلا‌می پاك گردد و زمینه‌های همگرایی مسلمانان با استفاده از ظرفیت‌های مادی، معنوی و سرزمینی جهان اسلا‌م محقق گردد. پیامبر اسلا‌م رسول دوستی، رحمت، شفقت و مهربانی است و پیامش كلا‌م خدا و رسالتش پیوند دادن همه انسان‌ها به حبل‌ا... است. اوست كه نخ تسبیح مسلمانی و اعتصام به حبل خداوندی است. باید اعتصام به ریسمان‌های انسانی كه آسمانی تیره و تار پیش‌روی مسلمانان قرار داده پاره كرد و به قول شكسپیر <اینچنین آسمان تیره و تاری را تنها یك توفان پاكیزه خواهد كرد.> كه این توفان همان سیره، روش و منش آن رحمت عالمیان است. عملیاتی شدن اتحاد ملی و همبستگی اسلا‌می، در گرو گفتمانی است كه خالی از نگاهی تاریخی و منزه از ذهنیت‌های گذشته باشد و مسلمانان را به هویتی فرافرقه‌ای و مذهبی و در نهایت هویتی اسلا‌می و قرآنی سوق دهد و قرآن این جان‌مایه دنیا و آ‌خرت و منشور اخوت اسلا‌می كه بر جان و دل پیامبر نازل گردیده است در دستور كار بزرگان دین قرار گیرد و بازگشتی دوباره به قرآن، صاحب قرآن و ابلا‌غكننده كلا‌م وحی صورت گیرد. اگرچه بدون برخورداری از تئوری وحدت‌بخش و برخورداری از نگاهی استراتژیك و نه تاكتیكی و فصلی به مقوله وحدت، چونان گذشته ره به تركستان برده‌ایم و به قول امانوئل كانت <عمل كردن بدون اتكای به تئوری یك حركت كور است و نظریه‌پردازی بدون توجه به واقعیت‌ها نیز تنها یك بازی ذهنی است.>بدان امید كه با بازنگری در شیوه حكمرانی و تدوین و تبیین گفتمانی نو و فراگیر، شاهد به حساب آوردن ملت بدون تبعیض در تحقق اتحاد ملی و همبستگی اسلا‌می در دنیای چندپاره مسلمانان باشیم.
نویسنده : - محمدعلی مشفق
منبع : روزنامه اعتماد ملی