جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نامه‌های ایوو جیما - LETTERS FROM IWO JIMA


نامه‌های ایوو جیما - LETTERS FROM IWO JIMA
سال تولید : ۲۰۰۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : استیون اسپیلبرگ، رابرت لورنز و کلینت ایست‌وود
کارگردان : کلینت ایست‌وود
فیلمنامه‌نویس : آیریس یاماشیتا، برمبنای داستان پل هیگیس و یاماشیتا از کتاب تادامیچی کوریبایاشی و تسویوکو یوشیدو
فیلمبردار : تام استرن
آهنگساز(موسیقی متن) : کایل ایست‌وود و مایلک استیونز
هنرپیشگان : کن واتانابه، کازوناری نینومیا، تسویوشی ایهارا، ریو کاسه، شیدو ناکامورا، هیروشی واتانابه و تاکومی بوندو
نوع فیلم : رنگی، ۱۴۲ دقیقه


در سال ۱۹۴۵، جنگ جهانی دوم به روزهای آخرش نزدیک می‌شد و نیروهای آمریکائی خیال داشتند به جزیرهٔ کوچکی به نام ایوو جیما حمله کنند که تحت کنترل نیروهای ژاپنی بود. با آن‌که بخش اعظم ایوو جیما از سنگ و آتش‌فشان تشکیل شده بود ولی از لحاظ استراتژیک اهمیت زیادی داشت و رهبران ژاپن آن جزیره را به‌عنوان فرصتی نهائی برای مقابله با تهاجم متفقین تلقی می‌کردند. فرماندهی نیروهای جزیره را به ̎ژنرال کوریبایاشی̎ (واتانابه) سپردند؛ ̎کوریبایاشی̎ مدتی در ایالات متحد زندگی کرده بود و تمایلی نداشت تا با نیروهای آمریکائی مقابله کند ولی ضمناً درکی از دشمنانش داشت که بالادست‌هایش نداشتند. در حالی‌که استراتژی ̎کوریبایاشی̎ برخی از افسران کهنه‌کارتر را رنجانده و از خود رانده بود ولی ̎بارون نیشی̎ (ایهارا) پسر خانوادهٔ ثروتمندی که او نیز در جریان مسابقات المپیک سال ۱۹۳۲ به آمریکا رفته و بنابراین شناختی کافی نسبت به آمریکائی‌ها داشت، از این تمهید بسیار خوشش آمد. در حالی‌که ̎کوریبایاشی̎ و مردانش خود را سرگرم نبردی می‌کنند که مطمئن نیستند از آن پیروز سربرآورند ـ و تازه به بسیاری از آنان گفته شده که امکان دارد جان خود را از دست بدهند ـ حکایت زندگی آنان از طریق ماجراهای فیلم و نامه‌هائی که برای عزیزان خود در وطنشان می‌نویسند، تعریف می‌شود ـ نامه‌هائی که در بسیاری موارد ـ پس از مرگشان به مقصد رسیدند.
● نامه‌های ایوو جیما نمونهٔ کم‌یابی در تاریخ سینمای جنگ است: اثری از فیلم‌سازی که هم‌دلانه، داستانی جنگی را از دیدگاه یکی از دشمنان سابق کشورش تعریف می‌کند. نامه‌ها که از لحاظ سبک و محتوا جفت دوقلوی پرچم‌های پدران ما به شمار می‌آید و دومین قسمت از پروژهٔ جاه‌طلبانهٔ ایست‌وود در باب یکی از خونین‌ترین جنگ‌های اقیانوس آرام است، البته به خاطر متمرکزتر و خصوصی‌تر بودن و خُب، شخصیت‌های نظامی ژاپنی، حس و حال متفاوتی دارد. در جبههٔ غرب خبری نیست (لوئیس مایلستون، ۱۹۳۰) دربارهٔ آلمانی‌ها در دوران جنگ جهانی اول بود ولی از دیدگاه یک صلح‌طلب تعریف می‌شد؛ تورا! تورا! تورا! (ریچارد فلایشر و ....، ۱۹۷۰) دیدگاه ژاپنی‌ها را نیز در هنگام حمله به پرل‌ هاربر دربرمی‌گرفت؛ شخصیت‌های اصلی ماکس آبی (جان گیلرمین، ۱۹۶۶) و صلیب آهنی (سام پکین‌پا، ۱۹۷۷) نیز آلمانی بودند ولی به‌ندرت پیش آمده که در یک فیلم جریان اصلی هالیوودی، در یک موقعیت آشفته کننده و در واقع معذب کننده، شخصیت‌های اصلی فیلم ـ در این‌جا ژاپنی‌ها ـ توسط کسانی مورد حمله قرار بگیرند ـ در این‌جا سربازان آمریکائی ـ که آشکارا دشمن به شمار می‌آیند. پرچم‌ها و نامه‌ها با موفقیت بزرگی دست یافته‌اند: هر دو فیلم نگرشی خالی از تزلزل و پنهان‌کاری به جنگ داشته‌اند ـ نگرشی که لازم بودن جنگ را در مواردی نادر انکار نمی‌کند ولی بیش از هر چیز، تأسف و غم تلفات انسانی و بدبختی‌هائی را می‌خورد که جنگ به ارمغان می‌آورد.