ما هم سنگ خود را به سینه می زنیم

یکی از وجوه تشابه هنرمندان و طرفداران محیط زیست، وجود افراد منتقد در حوزه های فعالیت این دو گروه است. البته منتقدان این دو گروه، یک فرق اساسی با هم دارند؛ منتقدان آثار هنری اصولاً افرادی هنردوست و علاقه مند هستند و معمولاً هدف شان اعتلای هنر و بهبود کیفیت آثار هنری است. اما در نقطه مقابل منتقدان تفکر زیست محیطی معمولاً هدف شان اعتلای این تفکر نیست، بلکه اکثر آنها از ریشه و اساس با این اندیشه مخالف هستند. معمولاً افرادی که با اندیشه سبز و طرفدار محیط زیست به مخالفت می پردازند، از این نوع تفکر به عنوان «ترمز توسعه» و عاملی برای جلوگیری از رفاه انسان ها یاد می کنند. آنها معمولاً معتقدند انسان به عنوان تنها موجود ذی شعور حق دارد هر اندازه که دلش خواست در منابع کره زمین دخل و تصرف انجام دهد و فقط در جهت منافع خود گام بردارد. این مساله که انسان حق دارد در جهت منافع خود گام بردارد، دیدگاهی کاملاً مقبول است چراکه به قول معروف انسان هم مانند سایر موجودات «جان دارد و جان شیرین خوش است» پس بسیار طبیعی است که انسان ها بقای خود را مهم ترین هدف زندگی شان بدانند.
در واقع تفاوت سبزها و منتقدان شان در نگرش به بقا است. سبزها معتقدند تمامی عناصر موجود در کره زمین در زندگی انسان (و سایر موجودات) تاثیر دارند و بالطبع هر تغییری در این شبکه پیچیده، باعث تغییر هر کدام از عناصر آن می شود. این موضوع نظریه چند طرفدار محیط زیست نیست، بلکه قانون اثبات شده در طبیعت است و بارها و بارها نمودهای عینی آن در طول زندگی انسان بر کره زمین مشخص شده است. اگر طرفداران محیط زیست دائماً به آلودگی مناطق دوردست، انقراض حیوانات وحشی و از بین رفتن پوشش گیاهی اعتراض می کنند، نه به خاطر سرخوشی و بی دردی که به خاطر بقای نسل انسان این کار را انجام می دهند.
آنها هم مثل سایر انسان ها مهم ترین دغدغه شان حفظ نسل انسان است و معتقد ند نباید با استفاده نادرست از قوه تعقل موجبات انقراض خود را به وجود آورند. مطمئن باشید هیچ طرفدار محیط زیستی از کره مریخ به زمین نیامده و مطمئن باشید هیچ انسانی دغدغه یی مهم تر از حفظ بقای خود ندارد.
اطمینان داشته باشید که ما هم سنگ خود را به سینه می زنیم.

سرباز زمین

منبع : روزنامه اعتماد