چهارشنبه, ۲۵ مهر, ۱۴۰۳ / 16 October, 2024
مجله ویستا

نخست وزیر بی یادگار


نخست وزیر بی یادگار
برگ برگ دفتر تاریخ ایران، مشاهر و مفاخری را به رخ می‌کشد که هر کدام از آنها می‌توانند در جایگاه خود منزلت و شانی غیر قابل باور داشته باشند. سطر به سطر و کلمه به کلمه همین برگ‌ها، روزگاران افرادی را بیان می‌کند که وجود امروز ایران از وجود آنهاست. آنهایی که از خود و خانوادشان گذشتند تا خانواده ایران را ایرانی‌وار در کنار یکدیگر بنشانند و فردایی زیبا را برای آنها به بار آورند. این دفتر آنچنان حجیم و قطور است که صحبت از تک‌تک شخصیت‌های داستان پابرجای‌ ماندن ایران، مدت‌ها زمان لازم است. افرادی که امروز و در شرایطی که قرن ارتباطات و رایانه، جهان را به تسخیر خود درآورده است هم از یاد نرفته‌اند.
یکی از افرادی که در تاریخ ایران توانست نام خود را جاودان کند و برگی از برگ‌های دفتر تاریخ ایران را به خود اختصاص دهد دکتر محمد مصدق است. اویی که در جریان ملی شدن صنعت نفت ایران، نامش را برای همیشه به یادگار سپرد و اکنون نسل سوم و چهارم او را به عنوان یکی از بزرگترین مردان تاریخ ایران به شمار می‌آورند. دکترمصدق با ملی کردن صنعت نفت ایران از وابستگی این کشور به قدرت‌های استعمارگر دوران کاست و نام او در تاریخ اجتماعی، سیاسی ایران به عنوان شخصیت ملی و تاثیرگذار به ثبت رسید. اما یادگاران مصدق هم مانند بسیاری از بزرگان دیگر ایران، هم اکنون و در شرایطی که موقعیت مناسبی برای حفظ میراث گذشته وجود دارد، به جهت عدم توجه مناسب روزگاران آخر زندگی خود را می‌گذرانند.
خیابان مصدق؛ رویایی دوردست
چند سال قبل، زمانی که یکی از مهمترین خیابان‌های تهران که به نام مصدق نامگذاری شده بود، به هر دلیلی تغییر نام داد، بسیاری از کارشناسان، دوستداران شخصیت‌های بزرگ و سیاستمداران مخالفت خود را اعلام کردند و از مسوولان وقت خواستند تا در قبال این تغییر نام، خیابان دیگری را به نام دکتر مصدق نامگذاری کنند. خیابانی که در حد و اندازه این شخصیت سیاسی باشد و بتواند جایگاه او را در تاریخ ایران نشان دهد. از آن دوران تا کنون حدود ۲۰ سال می‌گذرد. در طول این ۲۰ سال بارها و بارها طرح نامگذاری خیابانی به نام دکتر مصدق رسانه‌ای شد و حتی عده‌ای از افراد سعی کردند تا با توسل به این موضوع به محبوبیتی در برابر دوستداران این چهره برسند. اکنون و در زمانی شورای سوم شهر تهران آخرین سال فعالیت خود را می‌گذراند مدت‌هاست که موضوع نامگذاری یکی از خیابان‌های تهران به نام دکتر مصدق مطرح شده است. عده‌ای این امر را ضرورتی اجتناب‌ناپذیر می‌دانند و عده‌ای دیگر موضوع نامگذاری خیابان مصدق را امری غیر ممکن.
در این بین عده‌ای معتقدند که بعضی از اعضای شورای اسلامی شهر تهران، با طرح نامگذاری خیابانی به نام دکتر مصدق رسماً مخالفت کردند و آن را از برنامه‌های شورای شهر خارج شده تصور می‌کنند. کما اینکه معصومه آباد در صحبت‌های کنایه آمیز خود یک بار به در جریان بودن طرح این نامگذاری در کمیسیون نامگذاری شورای شهر اشاره و بار دیگر از عدم علاقمندی شورا به این موضوع سخن به میان آورد. مدیر کمیته نامگذاری شورای شهر تهران گرچه از پیگیری گروهی از کارشناسان برای بررسی ارزشمند بودن طرح نامگذاری خیابان مصدق در کمیسیون نامگذاری شورای شهر تهران خبر داد اما خودش هم اعلام کرده که از آنجایی که عقاید مصدق مورد تایید مقامات رسمی ایران نیست این طرح در شورا رسمیت ندارد. این در حالی است که جمعی از فعالان اجتماعی و روزنامه‌نگاران با ارایه طرحی پیشنهادی به کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران و کمتیه نامگذاری؛ خواستار نامگذاری خیابابی به نام دکتر مصدق در تهران شدند.
موضوعی که در شورای اول تهران که شاید شورای جنجال برترین نام آن باشد مطرح و پس از مدت کوتاهی در لابلای همین ناهمنگی‌ها مدفون ماند و اکنون که این موضوع به هر ترتیب در میان اعضای شورای سوم به وجود آمده است یکی از اعضای اصولگرا، سخنگوی شورای شهر علاقه‌ای به صحبت در این مورد ندارد، دیگر عضو اصولگرای مجلس آن را سیاسی می‌داند و خود را از سیاسی‌کاری دور می‌کند و بسیاری دیگر از اعضای شورای شهر هم تمایلی به اظهار نظر در مورد خیابان مصدق ندارند. این در حایل است که احمد مسجد جامعی به عنوان رییس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران، از نامگذاری خیابانی به نام مصدق استقبال کرده و ان را سندی برای ماندگار کردن مبارزه های دکتر مصدق در تاریخ ایران می داند. خیابانی که به راحتی می‌تواند در اطراف چهارراه کالج قرار گیرد و کوله‌باری از تاریخ ایران را به دوش بکشد. اما گویا اعضای شورای شهر و خصوصاً مسوول کمیته نامگذاری بر این عقیده استوار شده‌اند که حرف‌های ضد و نقیض خود را در خصوص خیابان مصدق ادامه دهند تا پرونده شوری سوم هم بسته شود تا شاید شوراییان چهارم فکری به حال این پرونده سهل اما پر پیچ کند.
● خانه مصدق؛ کودتای قرن ۲۱
خیابان کاخ تهران همچنان از نخست وزیری یاد می‌کنند که ملی شدن صنعت نفت ایران و بسیاری دیگر از اتفاقات آن دوران را به بار آورد. این نخست وزیر که نامگذاری خیابانی به نامش با مشکلاتی آنچنان روبرو شده است گویا باید خاطرات خانه خود را هم در همین چند ساله فراموش کند و توقع یادکردن از آنچه بر او گذشت را از شهروندان تهرانی نداشته باشد. خانه دکتر مصدق به دلیل فرسودگی بافت و نفوذ رطوبت در تمام سطوح آن نیاز به مرمت فوری دارد. به همین دلیل، قرار بود بودجه‌ای برای مرمت این خانه در نظر گرفته شود تا از تخریب بیشتر خانه جلوگیری شود.
خرید بخش باقی مانده این ملک به قیمت گذاری کارشناسان بستگی داشت و در صورتی که قیمت اعلام شده متناسب با مجموعه اعتبارات میراث فرهنگی بود، این ملک خریداری می شد. گرچه در طول سالیان گذشته فعالیت‌های نسبتاً مناسبی در خصوص خانه مصدق انجام شده است و می‌توان از فعالیت‌های انجام شده در این خانه بیشتر از دیگر ابنیه تاریخی تهران که خود یکی از عوامل مهم جذب گردشگری داخلی و خارجی هستند به عنوان حرکتی موثر در مقابل سایر خانه‌ها نام برد اما به نظر می‌رسد که این خانه هم باید تا آخرین روزهای خود یادآور کودتایی باشد که مصدق را از هست و نیست بی‌زار کرد. حدود ۵۰۰ متر از تقاطع جمهوری که وارد خیابان کاخ سابق (فلسطین) جنوبی می‌شوی در سمت راست دو در چوبی قدیمی کرم رنگ با پلاک‌های ۱۱۳ و ۱۱۵ که روی کاشی‌های قدیمی بالای سردر هلالی در قرار دارد، نخستین یادگاری است که از قدمت خود می‌گوید. در کنار این دو در که سال‌هاست بسته مانده در آهنی سبز رنگ خوابگاه هنر قرار دارد. در این خانه احمد مصدق پسر مرحوم دکتر مصدق سکونت داشته که پس از فوت وی خانه به دانشگاه هنر بخشیده شده است.
این خانه که در مجاورت خانه قدیمی دکتر مصدق قرار دارد در دو طبقه احداث شده که هنوز با گذشت سال‌ها شکل قدیمی خود را حفظ کرده و آجرهای نمای بیرونی که به آجرهای «رضا شاهی» معروف است با پنجره‌های چوبی ساده جلوه‌ای از معماری نوین آن دوره تهران است، به طوری که کمتر می‌توان نشانه‌هایی از معماری سنتی قاجاری را در آن مشاهده کرد و با وجود فرسودگی جلوه زیبایی به بنا بخشیده است. درخت کاج قدیمی حیاط کوچک خانه با قدی افراشته هم‌چنان استوار ایستاده و در کنار ساختمانی که امروز مامن آرامش دانشجویان پسر دانشگاه هنر شده، می‌تواند سال‌ها تنها نشانه باقی مانده از عمارت وسیع مصدق باشد. در حیاط قدیمی خانه دکتر که البته امروز در مجتمع مسکونی پلاک ۲۱۲ است، به یک راهرو باریک باز می‌شد که محل عبور خودرو دکتر مصدق بود. در سمت چپ این گذر دو گاراژ قرار داشت که محل پارک خودرو دکتر بود، در کنار این گاراژ‌ها دو اتاق کوچک برای نگهبان‌های خانه ساخته شده بود. از این راهرو که رد می‌شدی به حیاط بیرونی خانه می‌رسیدی؛ خانه دکتر مصدق شامل دو بخش اندرونی و بیرونی بود که ساختمان بیرونی در سمت راست حیاط قرار داشت و اندرونی در انتهای حیاط در قسمت شمالی بیرونی و همجوار و متصل با آن قرار داشته که توسط دیواری از هم جدا شده بودند.
در حیاط اندرونی حوض مستطیل بزرگی قرار داشته که جلوه زیبایی به آن می‌داد. ساختمان مستطیل دو طبقه بود که اتاق دکتر مصدق در طبقه دوم بنا قرار داشت؛ این اتاق داری ایوانی محصور با حصیر بوده که در اصل اتاق ملاقات دکتر مصدق به شمار می‌رفته است. در طبقه نخست بنا دفتر نخست وزیری قرار داشته، نخست وزیری که ملی شدن صنعت نفت بزرگترین ارمغان او به مردم کشورش محسوب می‌شود. در زمان کودتا با به آتش کشیده شدن بیرونی و اندرونی خانه دکتر و ماشینش، وی از طریق پشت بام به یکی از خانه‌های کوچه نویدی می‌رود و اواخر شب به خانه مهندس معزی، وزیر پست و تلگراف وقت که در ضلع غربی باغ قرار داشت، رفته و صبح روز بعد از کودتا خود را به دربار معرفی می‌کند. آنجا می‌سوزد و پس از مرگ دکتر مصدق "احمد مصدق" کار ساخت آن را انجام می‌دهد.
انما اکنون از آن دوران سال‌ها می‌گذرد و خانه دکتر مصدق در گوشه‌ای از منطقه مرکزی تهران افتاده و آنطور که باید و شاید فریادرسی ندارد. خانه‌ای که بی‌شک می‌تواند به عنوان یکی از خانه‌های تاریخی ایران سهم بزرگی را در حوزه توریسم شهری ایفا کند و این در حالی است که مسوولان در مورد این خانه غفلت ورزی نکنند.
سید محمد حسین هاشمی