چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

فصل الخطاب


فصل الخطاب
فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعة تهران، سخنان حکیمانه ای بود که فصل الخطاب بودن آن مستلزم توجه به چند نکته است:
۱) هفته هاست که دولت و شخص رئیس جمهور متحمل فشارهای سنگینی است که دلیل آن سخنان نسنجیده و غلطی بود که از جانب آقای رحیم مشائی پیرامون مردم اسرائیل بیان شد. سؤال اساسی این است که چرا علی رغم واضح بودن اشتباه در این اظهارات، وی بر این موضع خود پای فشرد تا جایی که نه فرمایش اشاره گونه و شیرین مقام معظم رهبری در جمع اعضاء هیأت دولت مبنی بر بهانه ندادن به تخریب گران (اجتنبوا من مواضع التهم، آشیخ تو هم!) و نه بحث جمع آوری امضاء توسط نمایندگان مجلس برای طرح سؤال از رئیس جمهور پیرامون این اظهارات، هیچ یک باعث نشد که سخنان خود را تصحیح نماید؟
چرا در شرایطی که دولت جمهوری اسلامی ایران درگیر جنگ احزابی همه جانبه و تمام عیار در داخل و خارج است، برخی اطرافیان رئیس جمهور به خود این اجازه را می دهند که جبهه گسترده جدیدی از فشار و جنگ روانی را آن هم در مورد مسألة پوچ و بی اهمیتی که حقیقت آن روشن است، علیه رئیس دولت نهم بگشایند و در شرایطی که می توانند با یک اصلاح متواضعانه در سخنان خود، به مسأله خاتمه دهند، با اصراری متکبرانه، از آبروی رئیس جمهور هزینه کرده و کار را به جایی می رسانند که رهبری خود مستقیماً به تصحیح این موضع اقدام نمایند!؟ آیا نوشتن نامه به معظم له پس از سخنان ایشان، آب رفته را به جوی باز می گرداند؟ لازم است به این حضرات گوشزد شود که پست و مقام خود را مرهون دعاها و مجاهدتهای ملتی هستند که با هزار امید و آرزو، به مردی از جنس خود رأی دادند و دولتی انقلابی، سرشار از شوق خدمت خالصانه را بر سر کار آوردند؛ لذا این اجازه را ندارند که بیش از این، آبرو و محبوبیت رئیس این دولت را به بازی بگیرند.
۲) حساسیت نمایندگان اصولگرای مجلس هشتم پیرامون این اظهارات قابل تقدیر و تشکر است اما ایجاد التهاب مستمر در چند هفته اخیر و دنبال کردن طرح سؤال برانگیز سؤال از رئیس جمهور، روش درستی برای مواجهه با این مسأله نبوده و به واقع پوچ و بی اهمیت بودن موضوع نسبت به نوع عکس العمل نمایندگان محترم، واضح است. از نمایندگان اصولگرای مجلس هشتم انتظار این می رود که در تعامل با دولت نهم، اشتباهات تلخ و فراموش نشدنی مجلس هفتم را تکرار نکنند و خواسته یا ناخواسته در مسیر برآوردن خواسته های معاندان خارجی و مخالفان داخلی، شخص رئیس جمهور و دولت نهم را به هر بهانه ای و در مواجهه با هر موضوع بی اهمیتی، مورد حمله و برخورد از سخت ترین نوع آن، قرار ندهند.
آیا نمایندگان محترم خود به این مسأله واقف نبودند که چنین موضوعی ارزش این همه التهاب آفرینی را نداشته و تناسبی با طرح سؤال از رئیس جمهوری که سابقه اش در تقابل با صهیونیسم معلوم بوده و حتی از سوی این رژیم تهدید به ربایش و ترور شده، ندارد؟ و آیا کار باید به جایی برسد که شخص رهبری وارد عمل شوند؟
درحالی که نمایندگان محترم همواره در مواجهه با برنامه های دولت به درستی بر کار کارشناسی تأکید دارند، چگونه است که تنها به خاطر مسأله ای بی اهمیت، کلیات طرح الحاق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مجلس رأی می آورد؟ آیا این رأی نمایندگان بر اساس کار کارشناسی مفصل بوده یا خدای نکرده عکس العملی شتابزده برخاسته از عصبانیت است؟ جمع آوری بیش از ۸۰ امضاء برای استیضاح یک وزیر و سپس پس گرفتن این امضاء ها، رخداد بی سابقه دیگری است که متأسفانه باعث خدشه دار شدن وجهه مجلس هشتم شده و شائبه بی مبنا بودن و عجولانه بودن برخی تصمیمات مجلس محترم را به اذهان القاء می کند.
۳) این چندمین باری است که رهبر یک حکومت دینی، مکدر از رفتارهای غیراخلاقی در عالم سیاست، فعالان سیاسی را به رعایت اخلاق اسلامی و انصاف در انتقادات خود نسبت به مسئولان، به خصوص مسئولان دولتی، گوشزد نموده، به این واقعیت اشاره می کند که علی رغم انتظار تخریب کنندگان، مردم از تخریب خدمتگزاران خود راضی نیستند. زنگ خطری که ایشان در مورد باب شدن فرهنگ بی انصافی در جامعه به صدا درآوردند، همانا ترجمان خطر جدایی عملی سیاست از دین و اخلاق است. چگونه است که برخی مدعیان اصولگرایی و تبعیت از رهبری از یک سو و عده ای از مدعیان پیروی راه امام خمینی(ره) از سوی دیگر، تا کنون بارها و بارها این گونه فرمایشات معظم له را شنیده اند اما در مقام عمل، راه دیگری را پیموده اند!؟
بیش از ۳ سال است که فضای کشور صحنة بروز شخصیت واقعی کسانی است که تا قبل از آن، چهره دیگری از خود به جامعه می نمایاندند؛ کسانی که تخریب و تضعیف احمدی نژاد و دولت او را به عنوان یک وظیفه، وجهه همت خود قرار داده و از به کار بردن هر روشی برای دستیابی به این هدف، ابا نکرده اند و به همه شعارهای انقلاب اسلامی پیرامون اخلاقی و اسلامی بودن سیاست، پشت پایی به یادماندنی زده اند! بی شک عامل چنین تخریب های ناجوانمردانه ای، چیزی جز عقده های شخصی، کینه های جناحی، حسادتهای بچه گانه و قدرت طلبی های افسارگسیخته نمی تواند باشد؛ لذا حنای شعار اسلام خواهی و خدمت به مردم در مورد این افراد و جریانات، رنگ باخته است. البته در این میان، حساب کسانی که ندانسته در مسیر تخریب گام برمی دارند جداست و هوشیاری آنان می تواند مانع از بروز چنین مواردی گردد.
سخن آخر اینکه، سخنان حکیمانه رهبر انقلاب، محک رفتارهای آینده همه فعالان سیاسی خواهد بود. این عزیزان باید بدانند که ملت فهیم ایران اسلامی، کسانی را که به فرمایشات معظم له عمل نموده و اشتباهات گذشته خود را تکرار نمی کنند، از کسانی که از کنار این فرمایشات عبور کرده و علی رغم ادعاهای خود، بر رفتارهای غلط ناشی از گروکشی های سیاسی اصرار می ورزند، به راحتی بازخواهند شناخت و یقیناً عاقبت خیری در انتظار گروه دوم نخواهد بود. والعاقبة للمتقین
حسن قربانی
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید