چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
<امور زنان> فقط یک کلید دارد
بعد از گذشت دهه اول انقلاب موضوعی به اسم <امور زنان> شکل گرفت که با امکانات محدود از نظر مالی و نیروی کار گسترش پیدا کرده است. در این دو دهه وزارتخانهها و استانداریها و نهادهای مختلف که با اموال مردمی اداره میشدند دفتری به اسم <امور زنان> را در فرمهای مختلف به رسمیت شناختند و بودجهای را هم برای آن اختصاص دادند. در مجلس هم فراکسیونی به اسم بانوان به جامعه معرفی شد. ارزیابی کارشناسانه عملکرد دو دهه مراکزی به نام امور زنان نقاط قوت و ضعف آنها را نمودار کرده و راه را جهت حرکت در مسیر صحیح میسر میسازد. لازم است بعد از گذشت ۳۰ سال از انقلاب شکوهمند اسلامی به منظور رفع اشکالات و جلوگیری از آسیبهای بیشتر در ارتباط با زنان این بازنگری انجام پذیرد تا اگر احتیاجی به بازتعریف و تجدیدنظر و تغییر جهت در عملکرد در ارتباط با زنان وجود دارد اعمال شود. با توجه به اسلامیت نظام، اصلیترین و مهمترین شاخص تمامی حرکتها در جمهوری اسلامی اعم از سیاستگذاری، قانونگذاری، فرهنگسازی، مدیریت، اجرا و قضاوت <عدالت> است. بر همین اساس، متقابلا مبارزه با ظلم و تبعیض و بیعدالتی شاخص اصلی درست یا نادرست بودن همه حرکتها است چرا که نهتنها <زمین و آسمان بر پایه عدالت قائم است( >قرآن) بلکه قرآن درباره پیامبران هم میفرماید که آنها آمدند <تا انسانها برای برپایی قسط به قیام برخیزند.> با توجه به اساس و ضرورت اجرای عدالت در میان انسانها به <امور زنان> نگاهی میکنیم.
جامعه همه واحدهای سیاستگذاری، قانونگذاری و اجرایی خود را برای اداره امور دارد. نهادهای مختلف هر یک با اهداف و وظایف تعریفشده و بودجه اختصاص داده شده کار همه مردم را اعم از زن و مرد انجام میدهند. با این حساب دیگر چه نیازی به <امور زنان> بوده است؟ اگر وظیفه و عملکرد مراکز امور زنان چه باشد موازیکاری با مراکز رسمی نظام نمیباشد؟ اگر چه بکنند صحیح عمل کردهاند و سوال صحیحتر اینکه هدف این مراکز چگونه باید تعریف شود؟ آیا دستگیری مالی از زنان نیازمند، غربالگری تست سرطان سینه زنان سرپرست خانوار، برگزاری کلاسهای قرآن و آموزش احکام، تهیه سیدی و فیلم درباره مجروحان شیمیایی، تقویت حوزههای علمیه و آموزش زبان انگلیسی و تربیت مبلغ خواهر برای خارج از کشور، آموزش کشاورزی و نوشتن کتاب در مورد زنان نخبه و شهید و... و بسیاری اعمال خوب و خداپسند دیگر مثل همین فعالیتها که در کارنامه امور زنان این دوره است، شرح وظایف این مراکز است و به نیازهای همه زنان پاسخ داده شده است؟ اگر مراکز امور زنان به این فعالیتها و امثال آنها بپردازند، به وظیفه اصلی و اساسی خود عمل کردهاند؟ نهادهایی رسمی با بودجه مشخص در نظام وجود دارند که پرداختن به این امور از وظایف آنها است و برای انجام این امور بنا شدهاند. پس مرکز امور زنان و مشاوران وزرا در وزارتخانهها چگونه تعریف میشوند؟ نه اینکه امروز تعریف و شرح وظایفی برای آنها وجود ندارد بلکه موضوع این است که تا چه حد طرحها و تصمیمات با رفتن و آمدن افراد متفاوت اعم از مسوولان این مراکز یا روسای بالادست آنها، مثلا تغییر رئیسجمهور یا رئیس هر واحد دیگر و پایههای این فعالیتها و در نتیجه آنچه در دستور کار قرار میگیرد دچار تغییر میشود. همین امر نشان میدهد که هنوز تعریف درستی از این مراکز وجود ندارد. چه نیازی به مراکز و دفاتر امور زنان است طوری که هم موجودیتشان موجه باشد و هم کارشان موازیکاری با نهادهای رسمی نباشد. توجه به نکات زیر پاسخ را روشن میکند:
۱) اصل اولیه تمامی حرکتها در نظام اسلامی که با اجرای عدالت تعریف میشود مبارزه با ظلم است.
۲) بر زنان به دلیل زن بودنشان ظلم و تبعیضهایی رفته و میرود که باید رفع شوند.
۳) مبارزه با ظلم نه فقط وظیفه مردم بلکه اساس عملکرد رسمی نظام در تمامی ابعاد نیز باید باشد.
به این ترتیب فقط با یک هدف است که <امور زنان> موجه میشود و آن هدف <رفع ظلم از زنان> است؛ ظلمهایی که بر زنان به دلیل زن بودنشان میرود. مثلا یکی از ریشهایترین این ظلمها نگرش فرودست، جنسی و ابزاری به زن است که خود مبنای ریشهای ستمهایی است که بر زنان رفته و میرود. همین نگرش است که مردان و دولتمردان را مجاز میکند که فرصتها و امکانات را منحصر و محدود در اختیار خود بگیرند. سوال این است؛ کجا، چگونه، با چه طرحها و برنامههایی و کدام نهاد موظف به مبارزه و محو این نگرش و عملکردهای تبعیضآمیز مبتنی بر آن به زنان است؟ در بستر قانون، کمبودها و نواقص قانونی در ارتباط با زنان وجود دارد و بسیاری از قوانین هم هستند که پایه و اساس آنها نگرش به زن به عنوان موجودی است که اختیار و حق انتخابی کمتر از یک انسان دارد. کدام نهاد موظف به تدوین قوانین مورد نیاز و پاکسازی قوانین موجود تبعیضآمیز است؟ در حیطه فرهنگسازی که نگرش نسبت به زن را اشاعه میدهد، کدام واحد با کدام امکانات قدرت نظارت و اعمال نظر در این ارتباط را دارد؟
اگر هدف اصلی مراکز مربوط به زنان بر همین مبنا تعریف شود، میتوان برنامهها و طرحهای اساسی و زیربنایی <امور زنانی> را تعریف کرد. ارتباط این مراکز با واحدهای اجرایی هم بر همین اساس تعریف میشود؛ کار اجرایی مراکز امور زنان رسیدگی، نظارت و بررسی عملکرد نهادهای اجرایی مرتبط با آنها و شناسایی نواقص در فکر و در عمل نهاد مربوط در ارتباط با زنان تعریف میشود؛ ترتیب دادن برنامههایی که خود نهادهای مربوطه به امور زنان و رفع نیازها و مطالبات زنان هم بپردازند.
به تعبیر دیگر کار مراکز و دفاتر امور زنان با آن امکانات محدود از نظر مالی و نیروی کار ورود و دخول به انجام آن دسته از کارهای اجرایی که خودش برای خود تعریف میکند نیست بلکه هدایت و عمل راهبردی و ایستادگی برای انجام دادن کارها برای زنان توسط وزارتخانهها و نهادهای مختلفی است که امکانات و بودجه انجام کارها را در اختیار دارند. مثلا اگر برای زنان تاسیس ورزشگاه لازم است، امور زنان به قدرت باید پشت این قضیه بایستد تا برای زنان ورزشگاههای لازم درست شود نه اینکه یا با امکانات خودش ورزشگاه بسازد یا اگر ببیند که امکانات خودش به این کار نمیرسد پس این کار را از دستور کار خارج کند. بر همین مبنا است رسیدگی به تمامی نیازها و مطالبات زنان در کل کشور. در غیر این صورت خود مراکز زنان به منها کردن سهم زنان از امکانات کل کشور کمک کردهاند. پرداختن به فعالیتهایی که وظیفه تعریفشده این مراکز نیست به معنی نپرداختن به هدف و موضوع اصلی است. در این صورت <امور واقعی زنان> است که با صدمه جدی روبهرو است:
۱) از این رو که هیچ نهاد و مرکزی با این هدف تعریف نشده پس آن دسته از ظلمها و تبعیضها به قوت خود باقی مانده بلکه تشدید هم میشود.
۲) پرداختن به هر امری غیر از اموری که با هدف رفع تبعیض از زنان تعریف شود، در واقع پرداختن به حاشیه و مشغول شدن به فرع به جای اصل است که نتیجه آن به فراموشی سپردن هدف اصلی و گمراه کردن از هدف اصلی است.
۳) وجود این مراکز یعنی که ما هم مراکزی داریم که به <امور زنان> میپردازند در حالی که انتظارات و توقعات و پاسخ به نیازها و مطالبات زنان و رفع ظلم از آنان بیپاسخ مانده. این خود دامن زدن به آسیبهای فردی، خانوادگی و اجتماعی است.
۴) با وجود این مراکز، نهاد دیگری اجازه پیدا نمیکند با این هدف فعال شود چرا که مراکز موجود زیر سوال خواهند رفت.
۵) همین مراکز موجود با هر حرکتی که رفع نیازها و مطالبات زنان را هدف خود قرار داده باشد، تا سرحد نابودی مقابله خواهد کرد.
شرط لازم برای مراکز امور زنان عملکرد با هدف رفع ظلم و تبعیض از زنان است. پرداختن به هر کار دیگری که با این هدف تعریف نشود انجام یکسری کارهای خوب است که در اصل وظیفه یک نهاد رسمی دیگر است. ظلمهای بر زنان هم همچنان باقی میماند و روز به روز هم افزون میشود چرا که ریشه برجا است. باقی میشود یک پست تشریفاتی برای نمایش، یک جاده بنبست و یک صندلی برای تکیه زدن و برای ریاست.
توران ولیمراد
www. iranzanan. com
www. iranzanan. com
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست