یکشنبه, ۲۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 9 February, 2025
مجله ویستا
سندرم غرور بیجا
![سندرم غرور بیجا](/mag/i/2/ozp7x.jpg)
حالا من فقط به این می اندیشم که چه بسیار بیمارانی که برای دیگر تخصص ها، تشخیص های بسیار آسانی بوده و من به فکرم خطور نکرده و فقط از زاویه تنگ تخصص خود نگاه کرده ام و بیماران بی نتیجه آمده اند و رفته اند. راستی چرا چنین است؟
ناگفته پیداست، اما باید گفت پزشکان در اولین برخورد با هر بیماری دو وظیفه دارند؛ اولین وظیفه آن است که مثل محاکم قضایی ابتدا به توجیه صلاحیت خود بپردازند و اگر بیماری را در صلاحیت خود نمی بینند باید بتوانند آن را به متخصص مربوطه ارجاع کنند. اهمیت مسوولیت این ارجاع به هیچ وجه کمتر از اهمیت مسوولیت دوم آنان در درمان بیماری نیست، اما ببینیم چرا این مسوولیت تقریباً به دست فراموشی سپرده شده است؟ ببینیم چرا پزشکان در بسیاری موارد در مورد درمان ناصحیح یا دریافت بیش از معمول مورد سوال قرار می گیرند، اما در مورد عدم ارجاع مورد سوال قرار نمی گیرند یا حداقل کمتر مورد سوال قرار می گیرند؟
البته در موارد نادری ممکن است پزشکان برای ویزیت بیماران بیشتر یا صرفاً به جهت غرور از ارجاع بیماران سر باز زنند، اما واضح است که این موضوع به هیچ وجه تمام مساله را توجیه نمی کند و در این مورد عوامل اساسی تر دیگری دخالت دارند که در اینجا می کوشم به رئوس آنها اشاره کنم.
تخصص گرایی بیش از حد نه تنها باعث پسرفت روزافزون و حتی نابودی پزشکی عمومی شده است (که خود جای بحث مفصلی دارد) بلکه تا حدود زیادی وجه عمومی پزشکان متخصص را نیز زائل کرده است. یکی از دلایلی که کلیه پزشکان مجبورند قبل از دوره تخصص پزشکی عمومی را بگذرانند همین مسوولیت ارجاع بیماران است و اگر چنین است که هست، پس طب عمومی برای متخصصان نباید دوره یی به صورت یک بار برای همیشه باشد و این آموزش به شیوه یی اجباری باید تداوم یابد، خصوصاً زمانی که دانش طب، روز به روز در حال تحول است. تصور می کنم در برنامه آموزش مداوم و اجباری پزشکان متخصص باید بخش هرچند کوچکی به طب عمومی اختصاص یابد، اما مهم تر از آن همچنان تقویت و آموزش پزشکی عمومی به مثابه رشته یی از پزشکی است که مسوولیت دوم یا درمانی آن تحت الشعاع مسوولیت اول یا مسوولیت ارجاع قرار دارد. تقویت چنین پزشکی عمومی ضمن اینکه از بار هزینه های درمانی می کاهد و دست متخصصان را باز می گذارد، به نوعی خود تحقق سنت ارجاع است. باید در دانشکده های پزشکی نه فقط مسائل درمانی بلکه مسائلی همچون شیوه ارجاع و روش های همکاری بین بخش های گوناگون پزشکی آموزش داده شود و از این رو اگرچه در اولین نگاه ممکن است ثقیل به نظر برسد، اما ضروری است در بیمارستان های آموزشی جایی برای پزشکان عمومی در نظر گرفته شود که به آموزش طب عمومی به دانشجویانی بپردازند که گویا قرار است طبیب عمومی شوند؛ استادانی که شیوه برخورد با بیماران، نحوه اداره یک کلینیک عمومی، نحوه پرونده سازی و بالاخره شیوه ارجاع و حدود و ثغور رشته خود و تخصص های مختلف را به دانشجویان پزشکی آموزش دهند.
دکتر بابک زمانی
متخصص مغز و اعصاب
متخصص مغز و اعصاب
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست